تخت باهی(Takht-i-Bahi) یکی از مهمترین صومعههای بودایی گندهارا
مقدمه
تمدن گندهارا یکی از برجستهترین تمدنهای باستانی جنوب آسیا است که تأثیر زیادی بر هنر، فرهنگ، دین و معماری منطقه داشت. این تمدن در شمال غربی پاکستان کنونی و بخشهایی از شرق افغانستان قرار داشت و از حدود قرن ششم پیش از میلاد تا قرن پنجم میلادی، دوران اوج خود را سپری کرد. گندهارا به ویژه به عنوان یک مرکز مهم آیین بودا شناخته میشود و به واسطه هنر گندهاراای که ترکیبی از سبکهای یونانی، هندی و ایرانی است، شهرت دارد.
گندهارا منطقهای استراتژیک بود که در دره رود کابل، بین دو تمدن بزرگ ایران و هند واقع شده بود. این منطقه از مرزهای شرقی امپراتوری هخامنشی تا شمال غربی هند امتداد داشت. موقعیت جغرافیایی آن در تقاطع مسیرهای تجاری بین ایران، هند و آسیای مرکزی موجب شد که گندهارا به یک مرکز تجاری و فرهنگی تبدیل شود.
گندهارا تحت سلطه امپراتوریهای مختلف از جمله هخامنشیان، یونانیان باختر، امپراتوری موریا و کوشانیان قرار گرفت. هر یک از این امپراتوریها تأثیرات فرهنگی و هنری خود را بر این منطقه به جا گذاشتند.
تمدن گندهارا با ورود امپراتوری هخامنشی به منطقه در قرن ششم پیش از میلاد شروع به شکوفایی کرد. در سال ۳۲۷ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی این منطقه را تصرف کرد و تأثیرات یونانی بر فرهنگ گندهارا آغاز شد. با ورود فرهنگ یونانی-رومی به این منطقه، هنر و معماری گندهارا تحت تأثیر شدید فرهنگ یونانی قرار گرفت.
پس از اسکندر، گندهارا تحت حاکمیت پادشاهان هندی-یونانی قرار گرفت و در نهایت توسط امپراتوری موریا به رهبری آشوکا تصرف شد. آشوکا، که یکی از مهمترین حامیان آیین بودا بود، نقش کلیدی در گسترش آیین بودا در گندهارا ایفا کرد.
در قرن اول میلادی، گندهارا تحت تسلط کوشانیان قرار گرفت. کنیشکا، یکی از بزرگترین پادشاهان کوشانی، از حامیان بزرگ بودیسم بود و در دوران حکومت او بود که هنر گندهارا به اوج خود رسید.
یکی از برجستهترین ویژگیهای تمدن گندهارا، ترویج آیین بودا بود. این منطقه به عنوان یکی از مراکز اصلی بودیسم در جهان شناخته میشود. از دوران حکومت آشوکا، معابد و صومعههای بودایی در سراسر گندهارا ساخته شدند.
گندهارا همچنین محل تجمع پیروان آیینهای هندو و زرتشتی بود. اما بیشترین تأثیر دینی از آیین بودا در این منطقه مشهود است. استوپاها (معابد مقدس بودایی) و صومعهها در سراسر این منطقه ساخته شده و راهبان بودایی از گندهارا برای آموزش و ترویج آیین بودا به سایر نقاط جهان سفر میکردند.
معماری گندهارا نیز تحت تأثیر هنر و فرهنگ یونانی، هندی و ایرانی قرار داشت. در این منطقه، معابد و صومعههای بزرگ بودایی ساخته شدند که برخی از آنها تا به امروز باقی ماندهاند.
تاثیرات زرتشت بر بودیسم
تمدن گندهارا نمونه خوبی از تأثیرات زرتشتیگری بر بودیسم بوده، رابطه میان زرتشتیگری و بودیسم در گندهارا بیشتر به شکل تأثیرات فرهنگی و اداری مشاهده میشود نفوذ زرتشتیگری بیشتر در روشهای اداری تحت حکومتهای ایرانی قابل مشاهده است.
بنا به گزارش USESCO، تمدن گندهارا زودتر از دوره بودایی (۲ قبل از میلاد تا ۸ بعد از میلاد) وجود داشته و یک مجموعه زرتشتی بوده که سپس به مجموعه فرهنگ بودایی تبدیل شده است. قدمت آن به قرن اول قبل از میلاد می رسد. این مجموعه توسط باستان شناسان به عنوان نماینده ای خاص از معماری مراکز صومعه بودایی از دوران خود در نظر گرفته می شود. در سال ۱۹۸۰ به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شد.
استوپای بزرگ تاکسیلا، صومعه تخت بهایی و استوپای سرکاپ از مهمترین آثار معماری گندهارا هستند. این بناها با دقت بالا و با استفاده از سنگهای محلی ساخته شدهاند و دارای تزئینات زیبهایی هنری و مذهبی هستند.
منطقه تخت بهایی
تخت بهایی، که یکی از مهمترین صومعههای بودایی گندهارا است، از قرن اول میلادی به بعد ساخته شد و به عنوان یکی از بهترین نمونههای معماری بودایی گندهارا شناخته میشود.
تخت بهایی یکی از مهمترین و شناخته شده ترین مکانهای باستانی پاکستان است. این مکان تاریخی در نزدیکی شهر مردان، ایالت خیبر پختونخوا قرار دارد و به دلیل حفظ آثار معماری و تاریخی در سال ۱۹۸۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
تختهای حاصلخیزترین منطقه است. در اینجا انواع محصولات کشاورزی از جمله شالیزار، گندم و نیشکر و غیره کشت می شود. با توجه به حاصلخیزی این سرزمین، اولین آسیاب قند در آسیا در نزدیکی صومعه بودا در زمان حکومت بریتانیا ساخته شده بود.
تخت بهایی به دلیل جایگاه مذهبی، آموزشی و فرهنگیاش، یکی از مراکز مهم مذهبی بودایی در منطقه گندهارا بوده و به عنوان یک گنجینه فرهنگی-تاریخی اهمیت بالایی دارد.
موقعیت جغرافیایی
تخت بهایی در حدود ۸۰ کیلومتری پیشاور و ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهر مردان و بر روی تپهای بلند واقع شده است. این تپهها به ارتفاع ۱۵۰ متر از سطح دشتهای اطراف قرار دارند و این مکان مشرف به درههای زیبهایی اطراف است. این موقعیت جغرافیایی ویژه به صومعه تخت بهایی اجازه داده تا در طول قرنها از حملات و تجاوزات محافظت شود.
تاریخچه و زمینه تاریخی
برای اولین بار توجه به موقعیت تاریخی تخت بهایی در سال ۱۸۳۶ توسط دادگاه افسری عمومی فرانسه جلب شد. در حالی که کار تحقیق و کاوش در سال ۱۸۵۲ آغاز شد.
تخت بهایی از نظر تاریخی به دوره تمدن گندهارا (قرن سوم پیش از میلاد تا قرن هفتم میلادی) تعلق داشته و معبد بودایی موجود در این منطقه در قرن اول میلادی ساخته شده و تا قرن هفتم از آن استفاده میشد. این مکان یکی از مراکز مهم آیین بودا در منطقه گندهارا بود که در دوران حکومتهای مختلف مانند موریا، کوشانیان و ساسانیان مورد استفاده بود. تخت بهایی در دوران حکومت امپراتوری کوشانیان (حدود قرن اول میلادی) به اوج شکوفایی خود رسید.
صومعه ای تحت قلمرو پوروساپورا که مرکز آموزش بودایی نیز بوده است، منشأ نام تخت بهایی نامشخص است. باورهای محلی بر این باورند که این مکان نام خود را از دو چاه روی تپه یا چشمه های نزدیک آن گرفته است. تخت در فارسی به معنای «بالا» یا «تخت» و بهی به معنای «چشمه» یا «آب» است. وقتی با هم ترکیب شود معنی آن «چشمه از قله» یا «چشمه بلند» است و در بالای کوهها دو چشمه وجود داشته است. معنای دیگر پیشنهاد شده «تخت مبدأ» است.
ریشه شناسی پیشنهادی دیگر توضیح می دهد که به نظر می رسد نام تخت بهی پس از استقرار مسلمانان در منطقه به این مجموعه صومعه داده شده است. کلمه «بهی» (بهی) یا «بهی» نه پشتو است و نه فارسی و به یک معنا در عربی «بهی» به معنای زیبا و درخشان است. «بهی» به معنای دیگر «بهی البیت بهیاً: خانه ای است که خالی و متروک است»، بنابراین «تخت بهی» (تخت = قلعه، قصر) به معنای قلعه ای است که دیگر در آن نیست. پادشاهی را مستقر کرد و رها شده است.
معنای دیگر کلمه تخت بهایی ممکن است دارای توضیحات متفاوتی باشد. تخت در اوستایی به معنای «پایتخت» و بهی به معنای «خوب» است، بنابراین کل کلمه به معنای «سرمایه نیکو» است.
معماری و ساختار مجموعه
مجموعه تخت بهایی شامل چندین بخش متمایز است که هر یک از آنها نقشی مهم در زندگی مذهبی و آموزشی راهبان بودایی داشته است. این مجموعه صومعهای که در اوایل قرن اول پس از میلاد تأسیس شد و بهطور دیدنی بر روی تپههای مختلف با ارتفاع ۳۶.۶ متر تا ۱۵۲.۴ متر قرار گرفته است که برای مکانهای بودایی معمول است. این مجتمع ها مساحتی در حدود ۳۳ هکتار را پوشش می دهند.
جزء دوم این مجموعه، باقی مانده شهر همسایه در سحر بهلول، تقریباً ۵ کیلومتر دورتر در یک دشت حاصلخیز واقع شده است. ویرانههای سحر بهلول بقایای یک شهر کوچک باستانی و مستحکم مربوط به دوره کوشانی است. این شهر بر روی تپه ای دراز به ارتفاع ۹ متر قرار دارد و با بخش هایی از دیوارهای دفاعی به سبک پوشک که مشخصه دو یا سه قرن اول پس از میلاد است احاطه شده است و مساحت آن ۹.۷ هکتار است.
امروزه ویرانه ها شامل یک دادگاه اصلی استوپا، دادگاه استوپاهای نذری، گروهی از سه استوپا، چهارگوش صومعه با سلول های مراقبه، سالن کنفرانس، گذرگاه های پلکانی سرپوشیده و سایر ساختمان های سکولار است.
الف. استوپاها (Stupas)
استوپاهای تخت بهایی شامل استوپا اصلی و چندین استوپای فرعی است. این استوپاها به شکل نیمکروی ساخته شده و به عنوان مکانهایی برای نگهداری از آثار مقدس بودا و مدیتیشن استفاده میشدند.
ب. صومعهها (Monasteries)
صومعههای تخت بهایی شامل سلولهای راهبان، اتاقهای مراقبه و تالارهای تجمع است. این صومعهها به گونهای طراحی شده بودند که به راهبان فضا و امکانات لازم برای تمرینات روحانی و آموزشی را فراهم کنند. طراحی این مجموعه نشاندهنده اهمیت بالای آموزش و زندگی مذهبی در آیین بودا است.
ج. کشف مجسمههای بودا
تخت بهایی همچنین به دلیل وجود مجسمههای بودایی که در طول کاوشها کشف شدهاند، شهرت دارد. این مجسمهها معمولاً از سنگ و آجر ساخته شده و با دقت و هنرمندی طراحی شدهاند. مجسمههای بودا در این مکان با چهرههایی آرام و حالتهای روحانی نشان داده شدهاند و برخی از آنها تأثیرات هنر یونانی-رومی را نیز در خود دارند.
در تخت بهایی، علاوه بر مجسمههای بودا، نقوش برجستهای نیز وجود دارد که صحنههایی از زندگی بودا، آموزههای او و داستانهای مذهبی را به تصویر میکشند. این آثار هنری به عنوان نمونههایی از هنر گندهاراای شناخته میشوند که تأثیرات فرهنگی مختلفی از جمله یونانی، ایرانی و هندی را در خود دارند.
د. تالارهای مراقبه (Meditation Halls)
تالارهای مراقبه در تخت بهایی بخش مهمی از زندگی روزانه راهبان بود. این تالارها فضای آرامی برای مراقبه و تمرکز ذهنی راهبان فراهم میکرد.
ه. سیستم آبیاری و مهندسی
یکی از ویژگیهای برجسته تخت بهایی، سیستم آبیاری پیچیده آن است. این سیستم که شامل کانالهای آبرسانی و مخازن است، به تأمین آب مورد نیاز راهبان کمک میکرد. طراحی این سیستم در یک مکان مرتفع نشاندهنده پیشرفتهای مهندسی آن زمان است.
اهمیت فرهنگی و مذهبی
تخت بهایی یکی از مراکز مهم آموزش و ترویج آیین بودا در منطقه گندهارا بود. این صومعه نه تنها به عنوان یک مکان عبادی، بلکه به عنوان یک مرکز آموزشی برای راهبان بودایی از مناطق مختلف شناخته میشد. در اینجا، راهبان به آموزش آموزههای بودا و مطالعه متون مقدس میپرداختند و دانش خود را به دیگر مناطق منتقل میکردند. تخت بهایی در انتشار آیین بودا به آسیای مرکزی و شرق نقش کلیدی داشت. . به همین دلیل و اهمیت این صومعه در ترویج آیین بودا، راهبان از سراسر گندهارا و حتی مناطق دورتر به تخت بهایی میآمدند تا در این مرکز مذهبی و آموزشی به تحصیل بپردازند.
هنر گندهارا
هنر گندهارا که تخت بهایی یکی از بهترین نمونههای آن است، ترکیبی از سبکهای هنری یونانی، رومی و هندی است. تندیسها و نقوش برجسته بودایی که در تخت بهایی یافت شدهاند، نشاندهنده تأثیرات فرهنگی مختلف بر این منطقه هستند. تندیسهای بودا که در این مکان یافت شدهاند، با چهرههای آرام و حالتهای رئالیستی یونانی-رومی و نمادهای مذهبی بودایی طراحی شدهاند.
کشفیات باستان شناسی
اولین کاوشهای باستانشناسی در تخت بهایی در سال ۱۸۳۶ توسط محققان بریتانیایی انجام شد. این کاوشها منجر به کشف بسیاری از آثار بودایی از جمله مجسمههای بودا، استوپاها و کتیبههای سنگی شد. این آثار به دلیل زیبهاییی و جزئیات هنری خود، اکنون در موزههای مختلف جهان مانند موزه بریتانیا و موزه لاهور نگهداری میشوند.
وضعیت کنونی و اقدامات حفاظتی
تخت بهایی به عنوان یکی از مهمترین جاذبههای توریستی و تاریخی پاکستان، تحت حفاظت دولت پاکستان و یونسکو قرار دارد. دولت پاکستان به همراه سازمانهای بینالمللی در حال انجام اقدامات حفاظتی و مرمتی برای حفظ این مجموعه از تأثیرات فرسایش و تخریبهای طبیعی است. این تلاشها شامل مرمت ساختارها، تقویت دیوارهای سنگی و مدیریت گردشگری است. این مکان با آثار معماری و هنری برجسته خود، نه تنها اهمیت مذهبی دارد بلکه به عنوان یک گنجینه تاریخی برای مطالعات باستانشناسی و فرهنگی نیز شناخته میشود. حفاظت و مرمت این مکان از اهمیت بالایی برخوردار است و میتواند به گسترش گردشگری فرهنگی و تاریخی پاکستان کمک کند.
منابع:
- UNESCO World Heritage Centre. Takht-i-Bahi Conservation Report.
- Pakistan Department of Tourism. Takht-i-Bahi Management Plan.
- Marshall, John. (۱۹۱۸). Excavations at Takht-i-Bahi.
- Foucher, Alfred. (۱۹۱۵). L'Art Gréco-Bouddhique du Gandhara.
- Rosenfield, John M. (۱۹۶۷). The Dynastic Arts of the Kushans.
- Department of Archaeology, Government of Pakistan. Takht-i-Bahi Excavation Reports.
- Behrendt, Kurt A. (۲۰۰۴). The Art of Gandhara in the Metropolitan Museum of Art.
- UNESCO World Heritage Centre. (۲۰۲۳). Takht-i-Bahi and the Buddhist Ruins of Gandhara.
- Marshall, John. (۱۹۳۶). The Buddhist Art of Gandhara.
- Dani, A. H. (۱۹۹۶). The Sacred Rock of Takht-i-Bahi.
- UNESCO World Heritage Centre. (۲۰۲۳). Takht-i-Bahi Buddhist Monastery.
- Department of Archaeology, Government of Pakistan. Takht-i-Bahi Site Report.
نظر شما