ترکیه در سالهای اخیر تلاش خود را برای تعمیق همکاری با کشورهای آسیای مرکزی از جمله کشور قزاقستان با تمرکز بر تقویت روابط فرهنگی و اقتصادی تشدید کرده است. ترکستان، مرکز تاریخی و فرهنگی منطقه، به نماد این استراتژی جدید تبدیل شده که نشان دهنده تمایل ترکیه برای تقویت نفوذ خود در این منطقه است. هدف این سیاست نه تنها تقویت حضور ترکیه، بلکه حمایت از ابتکاراتی است که به توسعه یکپارچگی فرهنگی و همکاری اقتصادی ترکیه کمک میکند تا ترکیه را به یک شریک مهم برای کشورهای آسیای مرکزی تبدیل کند.
همکاری بین ترکیه و قزاقستان در سال های اخیر تقویت گردیده است. این کشور قزاقستان را به عنوان یک شریک استراتژیک در آسیای مرکزی میداند و به طور فعال در برنامه های مختلف با هدف تقویت روابط دوجانبه مشارکت دارد. یکی از زمینههای اصلی همکاری، تعامل در چارچوب شورای همکاری کشورهای ترک زبان است که در آن قزاقستان و ترکیه از توسعه روابط اقتصادی، کریدورهای حمل و نقل بین دو کشور و تبادل فرهنگی حمایت میکنند. افزون بر این، در سالهای اخیر، ابتکار ترکستان اهمیت ویژهای پیدا کرده است، زیرا ترکیه سرمایهگذاری هنگفتی در توسعه این شهر انجام داده است که نمادی از پیوندهای تاریخی و فرهنگی بین مردمان ترک است. ترکیه همچنان فعالانه از ابتکارات برای ایجاد فضای مشترک فرهنگی و اطلاعاتی حمایت میکند و قزاقستان به عنوان میانجی و محرک همکاری های منطقه ای عمل میکند و فعالیتهایی را برای تقویت وحدت کشورهای ترک زبان ترویج می کند.
ترکیه در حال ایجاد تغییرات اساسی در برنامه درسی تاریخ مدارس است. بر اساس رویکرد جدید، واژه «ترکستان» جایگزین «آسیای مرکزی» میشود. این تغییرات با حمایت مستقیم رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور این کشور صورت می گیرد.
ارژان تورایگیروف معاون مدیر انستیتوی تاریخ و قوم شناسی چوکان ولیخانوف به خبرنگار Tengrinews.kz در مورد منشاء اصطلاح "ترکستان" در زمینه تاریخ قزاقستان نکاتی را مطرح نمود.
کشور ترکها
اصطلاح "ترکستان" کاملاً قدیمی است. اگر به منابع تاریخی آن مراجعه کنیم، نخستین بار این اصطلاح در سال ۶۳۹ رواج یافت که به معنای "کشور ترکان" بود. این دوره زمانی بود که ترکها بر قلمرو وسیع اوراسیا تسلط یافتند. این اصطلاح پس از ناپدید شدن ترکان بزرگ با دولتهای خود در قالب کاگانات در عرصه سیاسی به حیات خود ادامه داد و در زمان سلسله قراخانیان رواج یافت و سپس تا آغاز قرن بیستم این اصطلاح وجود داشت. در غرب این منطقه به طور متعارف به ۳ قسمت تقسیم میشود. یعنی ترکستان شرقی قلمرو غرب چین است که اکنون منطقه خودمختار سین کیانگ اویغور در آن قرار دارد. ترکستان جنوبی قلمرو شمال افغانستان و شمال ایران است و به اصطلاح ترکستان غربی (روسی) در اینجا به کشورهایی اطلاق میشود که در قرن نوزدهم بخشی از امپراتوری روسیه شدند. پس از فتح قزاقستان جنوبی و کشورهای آسیای مرکزی، مفهومی نظیر "منطقه ترکستان" به وجود آمد (آنها به اشتباه معتقد بودند که شهر ترکستان کل منطقه ترکستان است). در سال ۱۸۶۷ اصلاحاتی انجام شد و این قلمرو تا انقلاب ۱۹۱۷ بخشی از دولت عمومی ترکستان به عنوان بخشی از امپراتوری روسیه شد. سپس حکومت خودکامه سرنگون شد و دولت شوروی رسماً آغاز به کار کرد.
تورار ریسکولف و جمهوری ترک
در آوریل ۱۹۱۸، جمهوری سوسیالیستی شوروی خودمختار ترکستان ایجاد شد.
در سال ۱۹۱۹، یکی از شخصیتهای مشهور به نام تورار ریسکولف، که یکی از مناصب کلیدی ترکستان را اشغال کرده بود، تصمیم به ایجاد جمهوری ترک گرفت. از نظر او، باید تمام مناطقی را که ترکها و به طور کلی جمعیت مسلمان در آن زندگی میکردند، شامل میشد. واضح است که این وضعیت مسکو را نگران نمود. ریسکولف از سمت خود برکنار شد و پیشتر در سال ۱۹۲۴ ترکستان به جمهوری های ملی شوروی تقسیم شد، یعنی در امتداد خطوط ملی. اصطلاح "ترکستان" به تدریج با اصطلاح "آسیای مرکزی" جایگزین شد. افزون بر این، این یک فرمول صرفاً داخلی شوروی بود که در خارج از کشور استفاده نمی شد.
اصطلاح "آسیای مرکزی" خود با فرآیندهای صرفاً اقتصادی همراه است. در اتحاد جماهیر شوروی، ۲۰ منطقه اقتصادی ایجاد شد که از جمله آنها میتوان به منطقه اقتصادی آسیای مرکزی و منطقه اقتصادی قزاقستان اشاره کرد. اعتقاد بر این بود که آسیای مرکزی یک منطقه کشاورزی مسکونی است و قزاقستان یک منطقه عمدتاً عشایری است و مناطق اقتصادی مجزا برای آنها در نظر گرفته شد. بنابراین همیشه گفته میشد «قزاقستان و آسیای مرکزی» یعنی دو منطقه اقتصادی با ساختارهای اقتصادی متفاوت و زیرساختهای متفاوت.
آسیای مرکزی
در قرنهای ۱۸ و ۱۹، مقامات و محققان روسی معتقد بودند که ترکستان قلمرو جنوب قزاقستان تا ازبکستان امروزی، از جمله تاشکند و کل منطقه تاشکند است. یعنی هر چیزی که فراتر از سیر دریا در مفاهیم محققان روسی است ترکستان است. تاجیکستان و ترکمنستان جزو این قلمرو نیستند.
از دیدگاه غرب، در اواسط قرن نوزدهم این منطقه "آسیای مرکزی" نامیده میشد. همان قزاقستان جنوبی، کشورهای آسیای مرکزی، از جمله افغانستان. همه آن را «آسیای مرکزی» نامیدند.
این اصطلاح تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت. در اوایل دهه ۹۰، روند ایجاد دولتهای مستقل آغاز شد و در این زمان موضوع اصطلاح "ترکستان" دوباره مطرح شد. آنها میخواستند از آن به عنوان یک عامل اتحاد استفاده کنند. اما در آن زمان چیزی از این ایده به دست نیامد، زیرا همان تاجیکستان بود که یک کشور فارسی زبان است. این کشور در این مفهوم نمیگنجید. همچنین برخی اختلافات سیاسی در رابطه با این واقعیت وجود داشت که کشورهای شوروی به تازگی حاکمیت خود را دریافت کرده بودند و آنها تمایل خاصی برای اتحاد دوباره در نوعی اتحادیه، هرچند ایدئولوژیک، نداشتند. در سال ۱۹۹۲، رئیس جمهور قزاقستان در اجلاس سران کشورهای آسیای مرکزی پیشنهاد کرد که این اصطلاح منسوخ شده کنار گذاشته شود. پیشنهاد شد که عبارت "آسیای مرکزی - قزاقستان" با اصطلاح بین المللی "آسیای مرکزی" جایگزین شود. آسیای مرکزی همچنین شامل مغولستان و بخشی از غرب چین است. گاه افغانستان نیز در این مورد گنجانده شده است (اما در این زمینه اختلاف نظر جزئی وجود دارد).
دوباره، این عبارت باعث بحث میشود، زیرا پیشنهادهایی برای نامیدن کل منطقه آسیای مرکزی "اوراسیا مرکزی" و قزاقستان به عنوان "مرکز اوراسیا" وجود دارد. اما این هم یک دیدگاه ایدئولوژیک است. چنین ایدههایی نیز بیان می شود.
درباره ترکستان در کتب درسی ترکی
احتمالاً هنوز باید با کتابهای درسی منتشر شده برای دانشآموزان ترک آشنا شویم، زیرا دقیقاً نمیدانیم از چه دوره تاریخی صحبت میکنند. اگر این دوره مربوط به قرون وسطی باشد، پس این کاملاً صحیح است، زیرا این اصطلاح به درستی این منطقه و وقایعی را که رخ داده و با وجود گروه قومی ترک مرتبط است، مشخص میکند. اگر در مورد وضعیت مدرن صحبت کنیم، آنگاه این مفهوم را باید بیشتر به عنوان نوعی میراث مشترک تاریخی، به عنوان اصطلاحی بیانگر وحدت فرهنگی درک کرد.
از یک طرف، این یک مسئله داخلی است، خود ترک ها تصمیم میگیرند که در کتاب های درسی خود چه چیزی را توصیف کنند. پرواضح است که آنها به هیچ موضوع سیاسی با هدف گسترش نفوذ و غیره دست نخواهند یافت. به احتمال زیاد، این یک طرح صرفاً ایدئولوژیک با هدف نشان دادن اشتراک مردم ترکیه با منطقهای است که در واقع زمانی از آن آمده بودند، یعنی سرزمین ترکستان.
ما در قزاقستان شهری به نام ترکستان داریم و منطقه ترکستان ایجاد شد. بالعکس، به نظر من برای قزاقستان یک امتیاز مثبت است که این منطقه را با این اصطلاح تعیین کند.
اما یک بار دیگر تکرار میکنم، دولتهای مدرن احتمالاً چنین نقشی بهعنوان دولتهای وابسته نخواهند داشت.
من شخصاً هیچ تأثیر یا تهدیدی در اینجا نمی بینم، زیرا مفهوم ترکستان شرقی وجود دارد که اکنون بخشی از چین است. اگر به جنبههای سیاسی نگاه کنید، این تلاشی است برای گسترش نفوذ خود به چین. اما من فکر نمیکنم که ترکیه با این موضوع موافقت کند، بلکه کتابهای درسی صرفاً در مورد وقایع مربوط به خاقانات و تاریخ ترک صحبت میکنند.
ملاحظه:
در سالهای اخیر، نفوذ فزاینده ترکیه در آسیای مرکزی، به ویژه از طریق خلق ابتکارات و ایده های نو، سئوالات و نگرانی هایی را در مورد اهداف واقعی آنکارا ایجاد کرده است. حمایت از ترکستان و توسعه هویت ترکی تحت لوای وحدت فرهنگی نه تنها می تواند به عنوان گامی در جهت تقویت روابط تاریخی، بلکه به عنوان بخشی از استراتژی گسترده تر ترکیه برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی در منطقه تلقی شود. در فضایی که قزاقستان به دنبال حمایت از یک سیاست چندجانبه است، این خطر وجود دارد که ترکیه با ترویج ابتکارات خود، از اهرم های فرهنگی و اقتصادی برای تقویت نقش ژئوپلیتیکی خود استفاده کند که می تواند بر استقلال تصمیمات قزاقستان و سایر کشورها در منطقه تأثیر بگذارد.
نفوذ ترکیه در سازمان هایی نظیر ترکسوی همچنین می تواند فراتر از اهداف فرهنگی به قلمرو اهداف سیاسی نیز گسترش یابد، جایی که وحدت فرهنگی به ابزاری برای افزایش وابستگی و کنترل سیاسی تبدیل می شود. قزاقستان به عنوان یکی از کشورهای اثرگذار در آسیای مرکزی باید بین حمایت از ابتکارات ترکها و حفاظت از حاکمیت ملی خود توازن ایجاد نماید تا به موضوع نفوذ خارجی در بازی ژئوپلیتیک ترکیه تبدیل نشود.
منبع:
https://tengrinews.kz/article/turtsiya-menyaet-tsentralnuyu-aziyu-turkestan-mnenie-۲۶۴۰/
نظر شما