«سانجایا بارو[1]» می نویسد که هند تلاش میکند نقش مهمی در منطقه خاورمیانه ایفا کند، از جمله مشارکت در امنیت منطقهای و گسترش همکاریهای اقتصادی و دریایی. اما تناقضات در سیاست داخلی هند، از جمله نحوه برخورد با اقلیتها، اعتبار هند در منطقه را تضعیف کرده است.
در گزارشی جذاب از رویدادهای پشت پرده قدرت در واشنگتن، که به مدیریت دو بحران در اروپا و خاورمیانه میپردازد، روزنامهنگار برجسته باب وودوارد از قول رئیسجمهور ایالات متحده، جو بایدن، نقل میکند: «هر دولت آمریکا بحران خاورمیانه خود را دارد.» این جمله را میتوان درباره هر دولتی در هند نیز گفت. بنابراین، پرسشی که اغلب در همسایگی «غرب آسیایی» ما مطرح میشود این است: هند چه چیزی به میز مذاکرات میآورد؟
آخرین تحول در منطقه شامات، یعنی خروج رئیسجمهور سوریه بشار اسد، فقط یک فصل دیگر در کتاب قطوری از درگیریهای چندجانبه منطقهای است که از پایان جنگ جهانی دوم و ایجاد کشورهای مصنوعی، عمدتاً توسط قدرتهای غربی با هدف کنترل نفت، آغاز شده است.
در پاسخ به رویدادهای سوریه، وزارت خارجه هند بیانیهای پر از امید و آرزو صادر کرد. هند خواستار یک «فرآیند سیاسی فراگیر و صلحآمیز به رهبری سوریها» شد که «منافع و آرزوهای همه اقشار جامعه» را در نظر بگیرد. با این حال، اعتبار ما در این زمینه به دلیل روندهای سیاسی داخلی سالهای اخیر در کشورمان تضعیف شده است.
اقدامات هند برای کمک به حفظ «وحدت، حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه» نامشخص است. اگر این اظهارات فقط در حد کلمات باقی بمانند، مانند اعلام اینکه «این دوران جنگ نیست» بیاثر خواهند بود.
اتفاقاً وزیر امور خارجه هند، سوبراهمانیام جایشانکار، در همان زمان در منطقه بود و به قطر و بحرین سفر کرد. او میتوانست از فرصت سخنرانی در کنفرانس امنیتی منطقهای بحرین برای بیان دیدگاههای هند درباره امنیت منطقهای استفاده کند. وزیر امور خارجه به افزایش تعاملات دریایی هند و منافع آن در امنیت منطقه اشاره کرد.
اما توضیحات بیشتری درباره نقش هند در منطقه، به بیان واضحتر روابط با اسرائیل نیاز داشت. هند سالها تلاش کرده تا بین روابط خود با اسرائیل، ایران و شورای همکاری خلیج فارس (GCC) تعادل برقرار کند. اما این سیاست چندجانبه پس از درگیری اخیر اسرائیل و فلسطین تحت فشار قرار گرفته است.
وزیر امور خارجه به طور مفصل درباره روابط تجاری و سرمایهگذاری، حضور نزدیک به ۱۰ میلیون هندی در منطقه، و پیوندهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی صحبت کرد. او به اهمیت بهبود «ارتباطات» اشاره کرد و تمایل هند به ارائه جایگزینی برای ابتکار کمربند و جاده چین (BRI) را از طریق ایجاد یک کریدور جنوبی آسیا مطرح کرد.
با این حال، برنامه هند برای ساخت اولین پل ارتباطی غربی از طریق کریدور هند-خاورمیانه (IMEC) به دلیل درگیریهای مجدد منطقهای ناشی از حمله حماس به اسرائیل و واکنش نظامی اسرائیل متوقف شده است.
مشکل اصلی روابط هند با خاورمیانه و جهان اسلام به سمتوسوی سیاست داخلی بازمیگردد. در حالی که وزیر خارجه هند در بنگلادش خواستار حمایت از «اقلیتهای هندو» بود، بقیه جهان وضعیت و امنیت اقلیتهای هند را به دقت زیر نظر دارند.
زافر سارشوالا، بازرگان اهل گجرات و یکی از حامیان و تحسینکنندگان نخستوزیر نارندرا مودی، اخیراً گفت که او میلیونها دلار سرمایهگذاری از امارات متحده عربی جذب کرده است. اما پس از درخواستهای اخیر برای تخریب اماکن مذهبی مسلمانان، این سرمایهگذاریها مورد سوال قرار گرفته است.
احیای صداهای فرقهای و افراطی در میان اکثریت در هفتههای اخیر و اظهاراتی که میتواند صلح و امنیت داخلی را مختل کند، جایگاه هند در همسایگی جنوب آسیاییاش از سوریه تا اندونزی را تضعیف کرده است.
سارشوالا همچنین به هزینه اقتصادی این محیط اجتماعی و سیاسی مناقشهآمیز اشاره کرد. کاهش مصرف، سرمایهگذاری، و رشد درآمد و افزایش مهاجرت استعدادها به هزینههای اقتصادی تنشهای اجتماعی داخلی اشاره دارد.
روایت مثبت و خوشبینانه «هند در حال صعود» نمیتواند بر سیاستهای منفی و نگرانکننده «هند فرقهای» بنا شود. پیشرفت هند نهتنها باید بهعنوان یک فرصت اقتصادی، بلکه بهعنوان یک کمک به صلح، امنیت و ثبات منطقهای و جهانی در نظر گرفته شود.
۲۰ سال پیش، نخستوزیر وقت ژاپن، جونیچیرو کویزومی، در سفری به هند از نخستوزیر وقت، منموهان سینگ، پرسید: هند در میانه قاره آسیا قرار دارد. به شرق آن یک «آسیا در حال صعود» و به غرب آن یک «آسیا بیثبات» وجود دارد. هند به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟
سینگ از این سوال غیرمنتظره شوکه شد اما پس از تأمل به سیاست «نگاه به شرق» هند اشاره کرد و سرنوشت هند را به یک آسیا در حال صعود مرتبط دانست. با این حال، ۲۰ سال بعد، سوال کویزومی همچنان پیش روی هند قرار دارد. آیا کشور ما در مسیری باثبات و مترقی مانند بیشتر آسیای جنوبشرقی حرکت خواهد کرد یا گرفتار درگیریهای فرقهای داخلی و منطقهای خواهد شد که مشخصه غرب آسیا است؟
برخی در پاسخ به این سوال به «ثبات و رفاه» کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اشاره میکنند. گفته میشود که بسیاری از ثروتمندان هند به دبی مهاجرت کردهاند. اما هیچکدام از این «کشورهای باثبات» دموکراسی نیستند. همانطور که سوریه اکنون و بنگلادش پیشتر یادآور میشوند، رژیمهای اقتدارگرا همچنان در برابر خشم عمومی آسیبپذیر هستند.
ملاحظه:
- چالشهای سیاست داخلی:
نویسنده اشاره میکند که افزایش گرایشهای فرقهای و اظهارات تفرقهافکنانه در هند، نهتنها صلح و امنیت داخلی را تهدید میکند، بلکه به موقعیت هند در میان کشورهای مسلمان منطقه آسیب میزند.
- تأثیرات اقتصادی و مهاجرت نخبگان:
بارو به هزینههای اقتصادی ناشی از تنشهای داخلی اشاره میکند، از جمله کاهش سرمایهگذاری و مهاجرت نخبگان به کشورهایی مانند امارات متحده عربی.
- چشمانداز بلندمدت هند:
هند با چالشی اساسی روبهروست: آیا میتواند به عنوان کشوری باثبات و مترقی مانند آسیای جنوبشرقی رشد کند، یا گرفتار بحرانهای فرقهای و بیثباتی داخلی خواهد شد که مشخصه خاورمیانه است؟
سانجایا بارو به درستی به ارتباط میان سیاست داخلی و خارجی هند اشاره میکند. او تأکید دارد که هند نمیتواند با رویکردهای فرقهگرایانه داخلی، تصویر یک کشور در حال صعود و عامل صلح منطقهای را ارائه دهد. پیام مقاله این است که توسعه اقتصادی و موقعیت ژئوپلیتیک هند وابسته به یک سیاست داخلی باثبات و فراگیر است.
نکات مهم:
- تحلیل دقیق از تناقضات میان سیاست داخلی و خارجی.
- توجه به تأثیرات اقتصادی و اجتماعی سیاستهای داخلی.
در نهایت، بارو این پیام را مطرح میکند که سیاستهای فرقهگرایانه، نهتنها مانعی برای توسعه داخلی هستند، بلکه مانع ایفای نقش هند به عنوان یک بازیگر کلیدی در منطقه و جهان میشوند.
#حسنعلی ذکریایی
[1] The writer was Member, National Security Advisory Board of India, 1999-2001 and media advisor to Prime Minister of India,
نظر شما