نویسنده: سانا هاشمی[1]
[1] Sana Hashmi is fellow at the Taiwan-Asia Exchange Foundation.
با برکناری بشار اسد، چین یک دوست در خاورمیانه را از دست داد. اما پکن به بازی بلندمدت فکر میکند.
غرب به اشتباه فکر میکند که نفوذ چین در خاورمیانه محدود است، همانطور که در برکناری اسد و ناتوانی چین در حل درگیری اسرائیل و حماس دیده شد.
افرادی در نزدیکی یک مجسمه آسیبدیده از حافظ اسد، رئیسجمهور سابق سوریه، ایستادهاند. این اتفاق پس از اعلام شورشیان سوری مبنی بر برکناری بشار اسد در قامشلی، سوریه، در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ رخ داده است.
برخلاف غرب، چین موضع دوستانهای نسبت به بشار اسد، رئیسجمهور برکنارشده سوریه، اتخاذ کرده بود. بازدید ششروزه خانواده اسد از چین در سال گذشته، این رابطه را بیشتر تقویت کرد.
پس از سقوط رژیم اسد، وزارت خارجه چین بیانیهای خنثی منتشر کرد و گفت: «چین به دقت تحولات وضعیت سوریه را دنبال میکند و آینده و سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تصمیمگیری شود.»
این تحولات منافع و دیپلماسی چین را در منطقهای که قبلاً با بحران اسرائیل و حماس بیثبات شده است، به چالش میکشد.
چین یک دوست را از دست میدهد
به گفته گائو وانینگ، پژوهشگر مؤسسه مطالعات خاورمیانه، تغییرات سیاسی داخلی در سوریه میتواند پویاییهای ژئوپلیتیک گستردهتر خاورمیانه را بهطور قابلتوجهی تغییر دهد. اسد که در فضای مجازی چین اغلب طرفدار چین توصیف میشد، شریک مهمی برای پکن بود. این رابطه بهویژه در بحثهای مربوط به پروژههای ابتکار کمربند و جاده (BRI) مشهود بود. با این حال، پس از برکناری اسد، این پروژهها ممکن است با اختلال روبهرو شوند.
موقعیت استراتژیک سوریه با چشمانداز راه ابریشم جدید چین هماهنگ است و بهعنوان مسیری بالقوه برای اتصال مسیرهای تجاری میان چین و اروپا محسوب میشود. یکی از تحلیلگران اشاره کرد که راهآهنی که ایران را به عراق متصل میکند و از سوریه (از طریق لاذقیه یا طرطوس) عبور کرده و به شبکه ریلی چین-اروپا میپیوندد، یک فرصت مهم لجستیکی است.
بیثباتی و امنیت چین
از نظر مقامات چینی، سقوط اسد خلأی امنیتی ایجاد میکند که ممکن است شهروندان و سرمایهگذاریهای چین را در منطقه تهدید کند. برخی نگرانی دارند که با سقوط رژیم سکولار اسد، سوریه به دامن افراطگرایان مذهبی بیفتد و شاید پناهگاهی برای اویغورهای تبعیدی شود که یک نگرانی امنیتی رو به رشد برای چین است.
نقش محدود اما رویکرد عملگرایانه
گفتمان چین نشان میدهد که نفوذ این کشور در سوریه محدود است و هرگونه مداخله قابلتوجه خطرات زیادی به همراه خواهد داشت. باوجود این، چین قصد دارد صبر کند، تحولات را زیر نظر بگیرد، و تنها در صورت اطمینان از منافع بلندمدت خود اقدام کند.
ملاحظه
سقوط حکومت بشار اسد، که یک متحد مهم برای چین در خاورمیانه بود، چالشهایی برای منافع و دیپلماسی چین در این منطقه ایجاد می کند. اسد در برنامههای استراتژیک چین مانند ابتکار کمربند و جاده (BRI) نقش کلیدی داشت و موقعیت جغرافیایی سوریه برای مسیرهای تجاری میان چین و اروپا حائز اهمیت بود. با این حال، تحلیلگران چینی معتقدند تأثیر اقتصادی این بحران بر چین نسبتاً محدود خواهد بود، چراکه سطح تجارت و سرمایهگذاری بین دو کشور ناچیز بوده است.
چین همچنین نگران افزایش بیثباتی و امکان گسترش افراطگرایی مذهبی در سوریه پس از اسد است که میتواند امنیت شهروندان و منافع چین را تهدید کند. با این وجود، چین از دخالت مستقیم نظامی اجتناب میکند و به جای آن بر دیپلماسی محتاطانه و حمایت از بازسازی تأکید دارد.
- از دست دادن یک متحد استراتژیک
بشار اسد به دلیل مواضع سکولار و همکاری با چین در پروژههای زیربنایی و تجاری، یک شریک مهم برای پکن بود. سقوط او میتواند موجب تغییرات ژئوپلیتیک در خاورمیانه و اختلال در برنامههای بلندمدت چین شود.
- محدودیت نفوذ چین در خاورمیانه
برخلاف تصور غرب، چین تأثیر محدودی در تحولات داخلی سوریه دارد. این امر نشاندهنده رویکرد محتاطانه و تمرکز چین بر ثبات بلندمدت است.
- تهدیدات امنیتی
بیثباتی در سوریه ممکن است به افزایش افراطگرایی و خطرات امنیتی منجر شود که مستقیماً به منافع چین آسیب میزند، بهویژه در زمینه حضور شهروندان چینی در منطقه.
- رویکرد عملگرایانه چین
چین با درک محدودیتهایش، از مداخله مستقیم اجتناب کرده و بر دیپلماسی نرم و انتظار برای شرایط مناسب جهت تقویت نفوذ خود تمرکز دارد.
چین با از دست دادن بشار اسد یک چالش بزرگ در خاورمیانه پیشرو دارد، اما با اتخاذ استراتژیهای بلندمدت و سازگار با تغییرات، تلاش میکند موقعیت خود را در منطقه حفظ کند. در نهایت، چین به عنوان یک بازیگر محتاط و غیرتهاجمی، همچنان بر بازسازی سوریه و گسترش روابط اقتصادی در آینده تمرکز خواهد داشت.
نظر شما