تصوف و کنشگران اصلی آن در نیجریه
نقش پیچیده تصوف در نیجریه، تلاقیای است غنی و پرتنش که در آن روحانیت عرفانی با جریانهای سیاسی همافزا و همراستا میشود. در این عرصه در حال تحول، فرقههای صوفی که ریشههایشان به سنتهای قرون وسطی برمیگردد فقط نگهبانان عرفان اسلامی نیستند، بلکه بازیگران مهمی در عرصه اجتماعی و سیاسی به شمار میروند. تاریخ غنی و رنگارنگ تصوف در نیجریه، با گسترش فرقههایی همچون تیجانیه و قادریه، زمینهای است برای تحولات معاصر که در آن سنت با سیاستهای روز و ژئوپولتیک مدرن در تلاقی است.
تصوف، به عنوان شاخهای عرفانی از اسلام، در نیجریه تاریخ و فرهنگی عمیق و گسترده دارد. با سنتها و فرقههای متنوع خود، تصوف نقش مهمی در شکلگیری و تحول فضای روحانی این کشور ایفا کرده است. این مقاله به تحلیل وضعیت کنونی تصوف در نیجریه، بازیگران اصلی آن میپردازد. همچنین، به بررسی تهدیدها، زمینهها و فرصتهایی که این موضوع به همراه دارد، توجه خواهد کرد.
در واقع، بر اساس تجربیات کشورهای دیگر با جمعیتهای مسلمان بزرگ در شمال آفریقا و خاورمیانه، شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کنونی در شمال نیجریه نشان میدهد که این منطقه برای نفوذ گروههای رادیکال اسلامی آماده است. اما به همان دلایل، حمایت از صوفیگری نیز در حال رشد است.
در شمال نیجریه، این مکتب عمدتاً توسط دو برادر اصلی نمایندگی میشود: قادریه و تیجانیه. این مکتب مجموعهای غنی از سنتها، آداب و باورها را شامل میشود که جریانی خاص از اندیشهها و اعمال در درون اسلام سنی را تشکیل میدهد. در طول قرن گذشته، این تفاوتها برای کسانی که صوفیگری را دنبال کردهاند، هزینه زیادی داشته است. در واقع، آنها بهطور فکری و گاهی حتی بهطور فیزیکی در بسیاری از مناطق جهان اسلام مورد حمله قرار گرفتهاند. در گذشته، اکثریت این حملات توسط قدرتهای امپریالیستی مختلف سازماندهی شده بود که تلاش میکردند کنترل منطقهای خاص را حفظ کنند. با این حال، بهطور فزایندهای، این حملات توسط دیگر گروههای مسلمان نیز سازماندهی میشود.
چشمانداز تصوف در نیجریه
تصوف در نیجریه با فرقههای مختلفی مانند قادریه و تیجانیه شناخته میشود. این فرقهها با شیوهها و فلسفههای منحصر به فرد خود، اغلب بر صلح، تحمل و عدالت اجتماعی تأکید میکنند. رهبران صوفی، که به شیخ معروف هستند، تأثیر قابل توجهی دارند و پیروان زیادی را جذب میکنند و به شکلگیری جوامع محلی کمک میکنند.
تحولات اخیر نشاندهنده بازگشت علاقه میان جوانان به تعالیم صوفیانه به عنوان یک روایت مقابلهکننده با تفسیرهای رادیکال از اسلام است. این موضوع در کشوری که با چالشهایی مانند بوکو حرام و دیگر گروههای افراطی دست و پنجه نرم میکند، اهمیت ویژهای دارد. تأکید بر معنویت، خدمت به جامعه و جستجوی آرامش درونی، تصوف را به عنوان یک نیروی پتانسیل برای ثبات در منطقه معرفی کرده است.
چهرههای برجسته در تصوف نیجریه شامل شیخ ابراهیم نیاس از فرقه تیجانیه و شیخ احمد تیجانی از فرقه قادریه هستند. این رهبران نه تنها بر تفکر دینی تأثیر میگذارند بلکه در گفتوگوهای اجتماعی و سیاسی نیز فعال هستند. دسترسی آنها فراتر از نیجریه بوده و با جوامع صوفی در سرتاسر جهان، از جمله در ایران، ارتباط برقرار میکنند.
تاریخ تصوف در نیجریه
تاریخ تصوف در نیجریه را میتوان بهطور کلی به دو دوره تقسیم کرد که دهه 1970 نقطه تمایز آن است. تصوف قبل از دهه هفتاد در این کشور وجود داشت بدون اینکه چالش یا تفاوت قابل توجهی میان مسلمانان درباره آن مشاهده شود. این وضعیت را میتوان به تأثیر شیخ عثمان بن فودیه (سال 1817)، یک صوفی متعصب از فرقه قادریه نسبت داد که مسئول جهاد اسلامی قرن نوزدهم در این کشور بود. شخصیتی دیگر که تلاشها و تأثیرات او تصوف را در کشور تحکیم کرد، سر احمد بلو (سال 1966)، سرداونا (رهبر سیاسی) سوکوتو بود. تأثیر شیخ ابراهیم نیاس (سال 1975)، یک شخصیت مرکزی در فرقه تیجانیه که تأثیراتی جهانی داشت، نیز در گسترش و تحکیم تصوف در نیجریه چشمگیر بود.
دهه 1960 تا 1979 شاهد نقاط عطف مهمی بود، از جمله زمانی که سرداونا و شیخ ابراهیم نیاس درگذشتند. همچنین این دوره شاهد آغاز مخالفتها با تصوف بود که بهدست شیخ ابو بکر محمود گومی (سال 1992) صورت گرفت. او از وهابیت سعودی الهام گرفت و حملاتی علیه تصوف در کشور آغاز کرد که با انتشار کتاب مشهورش به نام «عقیدة الصحیحة بموافقة الشریعة» به اوج خود رسید. این تحولات باعث بروز بینظمیهایی در شمال کشور شد، جایی که شاگردان و پیروان شیخ گومی خود را تحت گروه «إزالة البدعة و إقامة السنة» (گروهی برای حذف بدعت و احیای سنت پیامبر) سازماندهی کردند تا علیه صوفیان به مبارزه، محکومیت و حمله بپردازند و در مقابل، صوفیان نیز برای دفاع از خود به مقابله برخاستند.
طریقت قادریه، تأسیس شده توسط شیخ عبدالقادر جیلانی، پس از آنکه عثمان دان فودیو، که رهبری انقلابی علیه رهبران بتپرست را به عهده داشت، این طریقت را پذیرفت، در سراسر شمال نیجریه گسترش یافت. این طریقت به یک ایدئولوژی و روش عملی برای اجرای تغییر و اصلاحات سیاسی تبدیل شد. قادریه برنامههایی مبتنی بر آموزش دارد، از جمله تاسیس مهدکودک، مدارس ابتدایی ، دبیرستان و کالج های معتبر بود . تمام کلاسها در محافل مختلط هستند که به نوعی در شمال نیجریه غیرمعمول است. به همین ترتیب، تیجانیه به آموزش کودکان و جوانان از تمام سنین میپردازد و همچنین به بزرگسالان کمک میکند تا خواندن، نوشتن و مطالعه قرآن را یاد بگیرند.
طریقت تیجانیه: یک طریقت صوفی در اسلام سنی است که به نام احمد التیجانی نامگذاری شده است. این طریقت ابتدا در مغرب زمین به وجود آمد اما اکنون بیشتر در غرب آفریقا گسترش یافته است، به ویژه در کشورهای سنگال، گامبیا، موریتانی، مالی، گینه، نیجر، چاد، غنا، شمال و جنوب غربی نیجریه و برخی از مناطق سودان. طریقت تیجانیه همچنین در ایالتهای کرالا، تامیل نادو و کارناتاکا در هند حضور دارد. پیروان این طریقت "تیجانی" نامیده میشوند (که در زبان وولوف به صورت "تجان" یا "تیجان"، و در زبان فرانسوی به صورت "تیدین" یا "تیدجان" نوشته میشود). تیجانیها اهمیت زیادی به فرهنگ و آموزش میدهند و بر پایبندی فردی شاگرد (مرید) تاکید دارند. برای عضویت در این طریقت، فرد باید "ورد تیجانی" را از یک مقادم (نماینده طریقت) دریافت کرده و آن را دو بار در روز تکرار کند. احمد التیجانی (۱۷۳۷–۱۸۱۵) در الجزایر به دنیا آمد و در فاس، مراکش درگذشت. وی تحصیلات دینی خود را در فاس، مراکش به پایان رساند. او طریقت تیجانیه را در دهه ۱۷۸۰ میلادی بنیانگذاری کرد؛ منابع در مورد تاریخ دقیق آن بین سالهای ۱۷۸۱ تا ۱۷۸۴ اختلاف دارند.
منشأ فرقه تیجانیه در نیجریه به دهه ۱۸۳۰ باز میگردد و گفته میشود که این فرقه توسط خلافت سوکوتو به نیجریه وارد شد. در حال حاضر ، محمد سنوسی دوم، امیر پیشین کانو، در گردهمایی سالانه فرقه تیجانیه در سوکوتو به عنوان رهبر فرقه اسلامی تیجانیه در نیجریه انتخاب شد .
پدر محمد سنوسی اول، امیر پیشین، نخستین رهبر این فرقه در کشور نیجریه بود که پس از مرگ وی، فرقه تیجانیه به دو جناح تقسیم شد: یکی به رهبری سیاساکا ربیو و دیگری به رهبری داهیرو باوچی. این اقدام یک سال پس از آن اتفاق افتاد که عبداللهی گاندوجه، فرماندار کانم، سنوسی را از امارت کانو عزل کرد.
طریقتهای قادریه و تیجانیه به تأمین مالی و اجرای مجموعهای از برنامههای دینی و اجتماعی ادامه میدهند که به جلوگیری از روی آوردن مردان، زنان و کودکان به این گروههای رادیکال که تهدید جدی برای نیجریه و کشورهای اطراف هستند، کمک میکند. آنها همچنین تلاش میکنند با دولتهای فدرال، ایالتی و محلی در ارتباط باشند. هر دو طریقت در شمال نیجریه فعال هستند و مراسم، مناسبت ها ، جلسات دعا، تظاهرات و رویدادهایی را برای جشن گرفتن تاریخهای مهم در تقویم مذهبی برگزار میکنند. این برنامهها برای جذب پیروان جدید و بهبود زندگی اعضای موجود و جامعه وسیعتر مرکزی است. رهبران این طریقتها بهطور منظم در تلویزیون و رادیو ملی ظاهر میشوند که به آنها امکان دسترسی وسیعتری به مخاطبان نسبت به گروههای اسلامی دیگر مانند Boko Haram میدهد.
قادریه و تیجانیه قادر به انجام این کار در شمال نیجریه هستند زیرا احترام گستردهای که در دو قرن گذشته بهدست آوردهاند، به آنها اعتبار داده است. علاوه بر این، پیوندهای آنها با خلافت سوکوتو (که ادعای نسلگیری از پیامبر اسلام را دارد) نیز در چندین جنبه به آنها مشروعیت بخشیده است. نقشبندی یکی از مهمترین و معتبرترین طریقتهای تصوف در جهان اسلام است. این طریقت ابتدا توسط شیخ احمد نقشبند (رحمتاللهعلیه) در آسیای میانه بنیانگذاری شد و به تدریج به کشورهای مختلف مسلمان گسترش یافت. در نیجریه، این طریقت در بین مسلمانان به ویژه در مناطق شمالی کشور به عنوان یکی از طریقتهای اصلی تصوف شناخته میشود.
طریقت نقشبندیه : طریقت نقشبندی عمدتاً توسط شیوخ محلی و جماعتهای اسلامی اداره میشود. نقشبندیه بهطور خاص در میان مسلمانان اهل سنت پیروان گستردهای دارد. این طریقت بر اساس اصول تربیتی خاصی است که به اصلاح نفس و ارتباط نزدیکتر با خداوند از طریق ذکر و تلاوت دعای مخصوص تأکید میکند. در نیجریه، تصوف و طریقتهای مختلف آن بهویژه نقشبندی، تأثیر زیادی در فرهنگ و سبک زندگی مسلمانان داشته است. این تأثیرات شامل آموزشهای اخلاقی، تربیتی و اجتماعی است که در جهت رشد معنوی فرد و جامعه بهکار میرود.
طریقت نقشبندی با تأکید بر ارزشهای اخلاقی، انجام عبادات و اعمال نیکو در زندگی روزمره، باعث ایجاد فضایی معنوی و اخلاقی در میان مسلمانان نیجریهای شده است. طریقت نقشبندیه نسبت به دو طریقت قادریه و تیجانیه در نیجریه از هواداران زیادی برخوردار نیست.
رقابت قادریه و تیجانیه
همانطور که از ریشههایشان پیداست، هر دو طریقت از پایگاههای خود در دنیای عرب گسترش یافته و توسعه یافتهاند. بنابراین، جوامع در شمال نیجریه و غرب آفریقا را میتوان به عنوان شاخههای محلی از جنبشهایی جهانی این طیف در نظر گرفت. تاریخچه این دو طریقت به شدت به هم مرتبط است. در واقع، التیجانی زمانی عضو قادریه بود. اما بعد از آنکه از سلسلهمراتب سخت آن ناامید شد و نتواست از آن برای حمایت بیشتر از فقرا استفاده کند، آن را ترک کرد. تجربیات و ناامیدیها نشان میدهد که چرا روابط بین این دو برادران در طول تاریخ سرد و به نوعی رقابتی بوده است. حتی امروز در نیجریه، این دو طریقت به ندرت با هم همکاری میکنند و بیشتر یکدیگر را رقیب میدانند تا شریک.
به هر حال، در برخی جنبهها آنها رقیب هستند، چرا که هر دو از یک گروه جمعیتی مشابه اعضا جذب میکنند. بدون شک این رقابت مانع از همکاری بیشتر بین آنها شده و به ضرر برنامههای ارتباطی و حمایتی آنها منجر شده است.
صوفیان در نیجریه یک ظرفیت هستند
صوفیان در نیجریه بهعنوان یک ظرفیت فرهنگی و دینی برجسته شناخته میشوند. صوفیگری یا تصوف، که ریشه در اسلام دارد، در نیجریه دارای تاریخ و حضور قوی است. صوفیان بهویژه در مناطق شمالی و غربی این کشور فعالیت میکنند و نقش مهمی در زندگی مذهبی و اجتماعی دارند. تعامل با رهبران و سازمانهای صوفی میتواند به عنوان راهی برای ترویج و گسترش قدرت نرم در نیجریه باشد و با استفاده از ارزشهای مشترک مانند عرفان، معنویت و جستجوی عدالت اجتماعی می توان این اقتدار را پایدار کرد . با حمایت از ابتکارات صوفیانه، میتوان به توسعه رویکرد اسلام معتدل در این منطقه کمک کرد و از افراطی گری و خشونت های دینی جلوگیری کرد و زمینه همکاری مشترک را ارتقاء داد.
نتیجهگیری
تصوف در نیجریه به عنوان یک نیروی فرهنگی، مذهبی و اجتماعی تأثیرگذار، نقشی مهم در تحولات سیاسی، اجتماعی و دینی این کشور ایفا میکند. فرقههای صوفی همچون قادریه و تیجانیه با تکیه بر آموزههای عرفانی و معنوی خود، بهویژه در مقابله با تفسیرهای رادیکال از اسلام، ظرفیت بالایی برای ترویج اسلام معتدل و جلوگیری از افراطگرایی دارند.
این فرقهها نه تنها در زمینههای دینی و معنوی فعالیت میکنند، بلکه در عرصههای آموزشی، اجتماعی و اقتصادی نیز فعال هستند و در برابر تهدیدات گروههای افراطی مانند بوکو حرام به عنوان یک نیروی مقابلهکننده عمل میکنند. همچنین، رقابتهای تاریخی میان این فرقهها، بهویژه در شمال نیجریه، مانع از همکاریهای گستردهتر آنها شده است.
برای جمهوری اسلامی ایران، تعامل با جوامع صوفی در نیجریه میتواند فرصتی برای تقویت روابط فرهنگی و مذهبی باشد. از طریق همکاری با رهبران صوفی، ایران میتواند به گسترش اسلام معتدل در این منطقه کمک کرده و نفوذ فرهنگی و معنوی خود را افزایش دهد. این روابط همچنین میتواند به تقویت ثبات اجتماعی و جلوگیری از گسترش افراطگرایی کمک کند.
در نهایت، تصوف در نیجریه به عنوان یک ظرفیت کلیدی برای حفظ صلح، همزیستی مسالمتآمیز و توسعه اجتماعی عمل میکند. با حمایت از آموزههای صوفیانه و تعامل با رهبران این فرقهها، میتوان به تقویت روابط ایران و نیجریه و نیز بهبود وضعیت امنیتی و اجتماعی در این کشور کمک کرد.
منابع:
ü https://doi.org/10.21580/to s.v12i1.14504
ü https://www.files.ethz.ch/isn/116410/pub989.pdf
ü https://www.thecable.ng/sanusi-appointed-leader-of-tijaniyya-islamic-sect-in-nigeria/
ü Cisse, Sayyid ’Alī. The Removal of Confusion Concerning the Flood of the Saintly Seal Ahmad Al-Tijani (Kashif Al-Ilbas an Fayda Al-Khatm Abi’ Abbas). Translated by Zachary Wright, Muhtar Holland, and Abdullahi El-Okene. Fons Vitae, 2009.
ü Gumi, Abubakar Mahamud. Al-’Aqīdatu Aṣ-Ṣaḥīḥah. Beirut: Darul-Arabiyyah, 1972.
ü Hassan, Ibrahim Haruna. An Introduction to Islamic Movements and Modes of Thought in Nigeria. Evanston: Northwestern University Library, 2015.
نظر شما