افغانستان کشوری است دارای گروههای قومی متعدد که برخی از اقوام آن، هنوز ناشناخته هستند. البته مردم شناسان در این اواخر تلاشهای فراوان نمودند و پیشرفت های خوبی در این حاصل شده است. از جمله مردم شناسان «اروین، اورال» و همکارانش هستند که 55 قوم را در افغانستان شناسایی کردهاند.
گروهی از محققان؛ افغانستان را موزه ای از نژاد و ملل گوناگون می دانند که سکنه فعلی آن، بازماندگان دو نژاد عمده هستند:
نژاد سفید: شامل پشتونها، تاجیکها، هزارهها، نورستانیها و ...
نژاد زرد : شامل ازبکها، ترکمنها، قرقیزها، مغولها،و ...
نقشه اقوام افغانستان
پشتونها ( افغانها – پاتانها ):
این تبار عمدتاً در شرق و جنوب و بعضی از آنها در شمال و غرب کشور زندگی میکنند. جمعیت آنان در حدود 30 درصد از کل جمعیت افغانستان برآورد شده است، زبان این قوم، پشتو و از شاخههای زبان هند و اروپایی است. این طایفه اکثراً پیرو مذهب حنفی از مذاهب اهل سنّت هستند، اما در بین آنها، پشتونهای شیعه نیز زندگی میکنند.
پشتونها به لحاظ ساختار درون قومی به دو طایفه (قبیله) بزرگ «غلزایی یا غلجه زایی» و «درانی یا ابدالی» منشعب میشوند، که از دیر زمان، رقابت بر سر قدرت سیاسی میان این دو طایفه وجود داشته است. همین امر، جنگهای قومی متعددی را موجب گشته است. از تأسیس حکومت افغانی در سال 1126به دست احمدخان ابدالی حکومت افغانستان تحت سلطه درانیها بود که آنها نیز به دو تیرهی «سدوزایی» و «بارک زایی» تقسیم گردید.
طایفه «غلزایی» هرچند در ساختار قدرت سیاسی مشارکت داشته، اما هیچگاه حکومت انحصاری را چون رقیب خود در دست نداشته است. اما پس از کودتای مارکسیستی، سال 1357 بود که با سقوط سلسلهی «بارک زایی» حاکمیت سیاسی در اختیار طایفهی دیگر از پشتونها (غلزایی) قرار گرفت. بدین ترتیب، ساختار قدرت سیاسی تنها خود را در برابر مطالبات قبیلهی رقیب از اقوام پشتون پاسخگو میدانست و نوعی انحصار سیاسی را شاهد بوده است که بر اساس آن، اقوام غیر پشتون از مشارکت سیاسی در این ساختار محروم بودهاند.
نحوه تقسیم اقوام این دو ایل بزرگ پشتون به شرح زیر است:
قوم درانی ( ابدالی ):
الف: زیلوک: که خود شامل اقوام الکوزی، اچک زی، پوپلزی، بارکزایی می شود.
ب : پنج پاو: که خود شامل نورزایی، علی زایی و اسحاق زایی است.
قوم غلجه زایی ( غیلزایی ):
الف : تورانی: کوتک و احمد زی
ب : بورانی: کوتک، وبابی
هزارهها:
هزارهها که تقریباً 25 درصد از کل جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، براساس نظریههایی، این تبار از بومیان اصلی این سرزمین میباشند. در گذشته اکثریت آنان در مرکز افغانستان موسوم به منطقه هزارهجات میزیستند، اما امروزه در اکثر مناطق این کشور زندگی میکنند. هزارهها از قدیمیترین ساکنان این سرزمین هستند و دومین قوم بعد از پشتونها. بعضی از محققان هزاره ها را از بازماندگان قوم مغول می دانند؛ ولی شاید بتوان گفت که هزارهها ترکیبی از نژادهای ایرانی و مغولی باشند.
صرف نظر از ریشههای تاریخی آن و مباحث مربوط به تبارشناسی، هزارها عمدتاً پیرو مذهب امامیه اثناعشری هستند و عده کمی از آنها که سنّی مذهب هستند، در قسمتهای بدخشان، پنجشیر، بادغیس، و نوربند زندگی می کنند.
هزارهها به زبان فارسی (دری) تکلم میکنند. مهاجران این قوم که به دلیل ظلم و بیدادگری امیر عبدالرحمن خان، در سالهای 1257 تا 1280جلای وطن کردهاند، در خراسان فعلی ایران و بلوچستان پاکستان ساکن گشتند و از نظر سیاسی، هزارههای شیعی، کاملاً در انزوای سیاسی قرار داشتند، تا اجلاس «بن» که در سال 1380برگزار گردید، کمترین سهمی در ساختار قدرت سیاسی این کشور را نداشتند. البته در دوره کمونیستها نیز تا حدودی به مقامات بالای حکومتی راه یافتهاند، از جمله صدارت سلطانعلی کشتمند. در دهه 1270در پی اجرای سیاستهای تبعیض قومی و مذهبی عبدالرحمن خان، آنان زیر فشار شدید دستگاه حکومتی قرار داشتند که به عنوان سیاست استراتژیک صاحبان بعدی قدرت در این کشور قرار گرفت.
هزارهها در برابر تهاجمات خارجی، همواره از افغانستان دفاع نمودند و تاکنون هیچ نیروی استعماری نتوانسته است قلب افغانستان را تسخیر کند. مبارزات این مردم علیه استعمار انگلیس در گذشته و مبارزات امروزیشان علیه نیروهای متجاوز روسی، گواه بر این حقیقت است و حتی از دورترین زمانها تا جایی که تاریخ به یاد دارد، هزارهها سدّ استواری در برابر تهاجمات خارجی بودهاند، چنانچه در برابر حملات کوروش، اسکندر، چنگیز، تیمور و شیبانی، از خود مقاومت عجیبی نشان دادهاند.
تاجیکها:
این تبار به لحاظ موقعیت اجتماعی و سیاسی، سومین گروه قومی در افغانستان محسوب میشود که جمعیت این قوم 6/20% جامعه افغانستان را تشکیل میدهند. آنان به زبان فارسی تکلم میکنند و این قوم از اقوام آریایی است که دیر زمانی است که در مناطق مختلف کشور به ویژه شمال و شمال شرقی افغانستان، ساکن هستند و به لهجه تاجیکی که از لهجههای زبان فارسی است تکلم میکنند و با سکونت در شهرها و روستاها به کشاورزی، باغداری و دامداری اشتغال دارند، به رغم انحصار حکومت سیاسی، این تبار به طور محدود، در ساختار قدرت سیاسی سهیم بودهاند.
تاجیکها اکثرا زندگی ایلی و قبیله ای را تا حدی رها کرده و روش پیشرفته و شهرنشینی را اختیار کردند که به چهار گروه تقسیم می شوند:
1 - هراتی فارسی زبان: در هرات و اطراف آن زندگی می کنند و نصف شیعه و نصف دیگر سنی مذهب هستند. شغلشان اکثرا زراعت، تجارت، مالداری صنعت و اموراداری هست.
2 - دری زبانهای منطقه ترکستان: محدوده شهرهای شمالی کشور مانند مزار شریف، قندوز، بغلان، و... را شامل میشود. بیشتر با تاجیکها و ازبکها آمیخته شده اند و اکثریت سنّی مذهب هستند.
3 – تاجیک کوهستانی: در نقاط مرتفع دامنههای هندوکش و پامیر زندگی میکنند، بسیار کم اختلاط نژادی پیدا کرده اند اکثرا سنّی مذهب هستند و تا مرز چین گسترش یافته اند.
4- تاجیکهای نیمه کو چی: در دوره شکاری زندگی میکنند؛ برخی سنّی و برخی شیعه می باشند.
ازبکها:
این تبار از اقوام ترک تبارند، در نواحی شمال افغانستان ساکنند و عمدتاً در شهرهای: مزارشریف، شبرغان، میمنه، خان آباد، قندوز و... سکونت دارند، جمعیت آنان با دیگر اقوام ترک تبار 20 درصد کل جمعیت کشور برآورد شده است. ازبکها از اعقاب ترکان زرد پوست آسیای مرکزی میباشند و به مشاغل چون کشاورزی و دامداری اشتغال دارند و به زبان ازبکی، که زبان مادری این قوم است، ترکیبی از واژههای ترکی است. از نظر سیاسی، اینان نیز چون دیگر اقوام از حکومت محروم بوده و همواره تحت فشار قرار داشتهاند، به همین علت در فقر و محرومیت میزیستهاند و از نظر مذهب اکثریت این قوم سنّی مذهبند.
سایر اقوام:
ترکمنها، قزلباشها، قرقیزها، بلوچها و... از دیگر اقوام ساکن در افغانستان هستند، در حالی که قزلباشها بیشتر در شهرهای غزنی، کابل، هرات، قندهار، متمرکزند، ترکمنها در طول کرانههای «آمودریا» و مرزها شمال غربی افغانستان سکونت دارند و اغلب به دامداری مشغولند، قرقیزها در ناحیه شمال شرقی کشور و در منطقه «واخان» زندگی میکنند. بلوچها نیز در جنوب غربی کشور در مجاورت با بلوچستان ایران و پاکستان ساکن هستند.
مورخ شهیر عصر عبدالرحمن خان، کاتب هزاره در این مورد مینویسد: « تعداد اقوام و طوایف ساکن در افغانستان با شعب و زیر مجموعههای خود تقریباً به 138 قوم و طایفه میرسند».
چادر نشینها :
در افغانستان بین 2 تا 3 میلیون چادر نشین و نیمه چادرنشین و به تعبیری کوچ نشین وجود دارد . افغانها آنها را کوچی می نامند. این عده در شمال و جنوب کشور پراکنده اند. عده زیادی از کوچ نشینان از این غلجه زایی (پشتون) هستند. آنها در فصل پائیز از ارتفاعات جنوبی افغانستان عبور کرده و با گذر از مرز پاکستان در استان سر حد پاکستان اطراق می کنند و سپس در فصل بهار راهی ییلاقها و مراتع افغانستان گردیده و به فروش کالاهای خود و خرید کالاهای مورد نیاز می پردازند.
گروههای قومی و نژادی افغانستان
در سال 1986 «آوریوال» فهرستی از گروههای قومی در افغانستان را به شرح زیر یادداشت نموده است:
- پشتو
- هزاره
- ازبک
- تاجیک
- ترکمن
- شادی باز
- گوارباتی
- طاهری
- عرب
- قزلباش
- جوگی
- تایمنی
- براهوایی
- گوجار
- تیرابی
- سیگ
- موری
- مغول
- مونجانی
- شیخ محمدی
- زوری
- قرقیز
- اشکاشمی
- شیغنانی
- یهودی
- جت
- قپچاق
- سنگلیچی
- قارلیق
- تیموری
- پیکراغ
- روشانی
- فارسی
- فیروز کوهی
- میش مست
- قزاق
- واخی
- جمشیدی
- غوربت
- پاراچی
- نورستانی
- ایماق
- ملیکی
- وانگ والا
- ارموری
- بلوچ
- جلالی
- تاتار
- کوتانا
- هندو
منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان >> اطلاعات عمومی
لینک:
نظر شما