مانی شانکار آیر، دیپلمات سابق و نماینده چهار دوره پارلمان هند، در مقاله ای با عنوان«زانو زدن در برابر قدرت گستاخ» به مقایسه سیاست خارجی هند در دوران نخستوزیران جواهرلعل نهرو و نارندرا مودی میپردازد. او استدلال میکند که سیاست خارجی هند که زمانی جسور و مستقل بود، اکنون در برابر«کیش شخصیتی» مودی خم شده و ملت مغرور هند را در صحنه جهانی به یک «درخواستکننده مطیع» تبدیل کرده است.
آیر با اشاره به سه کتاب جدید در مورد دوران اولیه استقلال هند، به سیاست «خودکفایی» نهرو که در حال حاضر به «در هند بسازید» ترجمه شده است، میپردازد. او توضیح میدهد که چگونه سیاست عدم تعهد نهرو، نه تنها نتیجه تعهد هند به صلح جهانی و حاکمیت کشورها بود، بلکه تابعی از استراتژی توسعه اقتصادی هند نیز محسوب میشد. هدف نهرو «برچیدن نظم استعماری» بود که هند را برای ۱۵۰ سال فقیر کرده بود. در آن زمان، اقتصاد هند برای بهرهمندی از نظم اقتصادی بینالمللی که بریتانیا از آن سود میبرد، بسیار شکننده بود.
آیر با ذکر مثال از نقش هند در جنگ کره، نشان میدهد که چگونه نهرو، با وجود عدم پیوستن به هیچ یک از بلوکهای قدرتمند، توانست با سیاست عدم تعهد خود، هند را به یک بازیگر کلیدی در صحنه بینالمللی تبدیل کند. هند حتی با وجود انتقادات شدید از هر دو طرف درگیر، به میانجیگری و صلحخواهی ادامه داد و در نهایت به ریاست کمیسیون بازگرداندن اسیران جنگی بیطرف منصوب شد. این نقطه عطفی برای عدم تعهد بود و منجر به تشکیل جنبش عدم تعهد شد که در نهایت دو سوم کشورهای عضو سازمان ملل به آن پیوستند.
در ادامه، آیر سیاست«چندجانبهگرایی» مودی و جایشانکار را در مقابل «عدم تعهد» سنتی هند قرار میدهد. او به طور انتقادی میپرسد که هند در پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین، فراتر از شعار«این دوران جنگ نیست»، چه مشارکت عملی یا ابتکاری داشته است؟. همچنین، او موضع هند در قبال جنگ اسرائیل و غزه را زیر سوال میبرد و اشاره میکند که هند صرفاً در قطعنامههای مهم سازمان ملل رأی ممتنع داده است، در حالی که آشکارا طرف متجاوز اسرائیلی را به قربانی فلسطینی ترجیح میدهد.
آیر همچنین به تهدید مستقیم هند توسط «جنگ تعرفهای» دونالد ترامپ اشاره میکند و میپرسد که آیا هند امروز، که از نظر اقتصادی و نظامی بسیار قویتر از دوران نهرو است، به همان جسارت نهرو در برابر فشارهای خارجی مقاومت میکند؟ او سیاست هند در قبال آمریکا را «تمرکز صرف بر نخستوزیر، دوست بسیار خوب ترامپ» توصیف میکند و از اینکه مودی بلافاصله پس از ترامپ در کاخ سفید مورد استقبال قرار گرفت، به عنوان یک نمایش شخصی از پرستیژ یاد میکند.
آیر به طور ضمنی مودی را متهم میکند که سیاست خارجی هند را قربانی کیش شخصیت خود کرده است. او میپرسد که آیا مودی جرأت کرده به ترامپ بگوید که سیاستهای اقتصادی هند تصمیمات حاکمیتی بر اساس منافع ملی و تعهدات بینالمللی است؟ یا اینکه آیا هند میتواند به طور همزمان عضو کواد باشد و قربانی جانبی حملات اقتصادی آمریکا علیه چین شود؟
او در پایان مقاله به شدت از مودی و جایشانکار انتقاد میکند که چرا «در برابر قدرت بیشرمانه و گستاخ» زانو خم میکنند و «فرمان ابدی تاگور را مبنی بر عدم خم کردن زانو در برابر قدرت بیشرمانه» زیر پا میگذارند.
نتیجه
مانی شانکار آیر، نویسنده این مقاله، از جایگاه یک دیپلمات سابق و سیاستمدار کهنه کار هندی، یک تحلیل بسیار انتقادی و از منظر چپگرا را از سیاست خارجی دولت نارندرا مودی ارائه میدهد. اعتبار آیر به عنوان یک شخصیت برجسته در صحنه سیاسی هند، به استدلالهایش وزن خاصی میبخشد. آیر با ارجاع به دوران نهرو و مقایسه دقیق سیاست عدم تعهد با «چندجانبهگرایی» دولت مودی، یک بستر تاریخی قوی برای استدلالهای خود فراهم میکند. این مقایسه به خواننده امکان میدهد تا تغییرات پارادایمیک در رویکرد سیاست خارجی هند را بهتر درک کند. استفاده از ارجاعات به کتابهای دانشگاهی، به تحلیل او عمق و اعتبار آکادمیک میبخشد.
آیر به طور مداوم بر اهمیت استقلال در سیاست خارجی هند، که به نظر او در دوران نهرو وجود داشت، تأکید میکند. او سیاست عدم تعهد را نه تنها یک انتخاب اخلاقی، بلکه یک ضرورت اقتصادی و استراتژیک برای هند تازه استقلال یافته میداند. این تأکید بر اصول، نقطه مقابل انتقاد او از رویکرد پراگماتیک و به زعم او «فرصتطلبانه» مودی است. آیر از هیچ گونه احتیاطی در بیان انتقادات خود نسبت به مودی و جایشانکار وزیرامور خارجه اش دریغ نمیکند. او به وضوح سیاست خارجی فعلی را «جستجوی شخصی برای پرستیژ» مودی میداند و آن را «قربانی کیش شخصیتی» مودی میخواند. این لحن تند و مستقیم، بیانگر نگرانی عمیق نویسنده از مسیر کنونی سیاست خارجی هند است.
آیر برای اثبات مدعاهای خود از مثالهای مشخص و معاصر استفاده میکند؛ از جمله موضع هند در قبال جنگ اوکراین و غزه، و همچنین روابط با ایالات متحده تحت رهبری ترامپ. این مثالها به خواننده کمک میکنند تا پیامدهای عملی سیاست خارجی فعلی را درک کنند. آیر تنها به انتقاد از تصمیمات خاص نمیپردازد، بلکه ماهیت رویکرد دولت فعلی را زیر سوال میبرد. او معتقد است که «چندجانبهگرایی» مودی چیزی جز پوششی نازک برای جستجوی شخصی برای پرستیژ او نیست، که نشان میدهد مشکل را در ساختار و انگیزه رهبری میبیند. استفاده از نقل قول «هرگز در برابر قدرت بیشرمانه زانو خم نکن» از رابیندرانات تاگور در پایان مقاله، یک عنصر عاطفی و فرهنگی قوی به تحلیل میبخشد و به ارزشهای سنتی هند که به نظر آیر در حال فراموشی هستند، اشاره میکند.
تحلیل مانی شانکار آیر یک بیانیه سیاسی قدرتمند است که نشاندهنده نارضایتی عمیق بخشی از نخبگان سیاسی و فکری هند از مسیر کنونی سیاست خارجی این کشور است. او با استناد به میراث تاریخی و ایدئولوژیک نهرو، به دولت مودی این اتهام را وارد میکند که استقلال و غرور ملی هند را در صحنه جهانی فدا کرده است. این مقاله بیش از یک تحلیل آکادمیک، یک فراخوان سیاسی است که به ارزشهای دموکراتیک و کرامت ملی هند تأکید میکند و از رهبران میخواهد تا «در برابر قدرت گستاخ» سر خم نکنند.
حسنعلی ذکریایی
نظر شما