جنگ حق علیه باطل، یک اصطلاح مذهبی و ایدئولوژی است که نبرد همیشگی میان خیر و شر، حقیقت و غیر حقیقت، همچنین برحق و باطل اشاره دارد. این مفهوم در ادیان مختلف به خصوص در اسلام عزیز به عنوان یک اصل اساسی در نظر گرفته می شود. محور تقابل در درگیری جبهه حق و جبهه باطل، برسر جریان عبودیت و استکبار است؛ زیرا استکبار میخواهد همه جا را تسخیر کند و مسلمانان را تحت تأثیر و سلطه خویش در بیاورد و آنان را هم کیش و آئین خود سازد، اما جبههی ایمان میخواهد، حق غلبه کند و استکبار و سلطه طلبان حذف شوند و یا جلوی لگام گسیختگی آنان گرفته شود.
بنابراین با استناد به موضوع ذکر شده باید گفت که امروز کشورهای غربی به ویژه دشمنان اسلام میخواهند که اهداف و برنامههای مخوف و سلطه طلبانهی خود در خاورمیانه را توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل، تحقق ببخشند.
حمایت مالی، لجستیکی و سیاسی حامیان این رژیم خون آشام، لگام گسیختگی بیش از حدِّ نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، ساخت و ساز و گسترش شهرک ها در کرانه باختری و موارد دیگر، گواه این حقیقت است.
بعد از حملات وحشیانهی رژیم صهیونیستی به نوار غزه و قتل عام ساکنان آن، جامعهی بینالمللی در جایگاه تماشاگران قرار گرفت و صرفاً به صدور اعلامیهها اکتفا کردند. حامیان جهانی این رژیم، علاوه بر اینکه آتش افروخته شده در نوار غزه را خاموش نکردند، برعکس بر آن هیزم نیز افزودند. آنان منتظر فرصت باقی ماندند تا غزه را تفریحگاهی برای هم کیشانشان بسازند؛ آنگونه که بعد از توافق آتش بس موقت میان جنبش آزادی بخش حماس و تل آویو، نیت و دیدگاه دونالدترامپ رئیس جمهور آمریکا نسبت به آیندهی غزه را از طریق رسانهها شنیدیم. سخنانی که در حقیقت پرده از ترفندها و توطئههای مخوف حامیان رژیم صهیونیستی برداشت. پرسشی که در ذهن و ضمیر انسان خطور میکرد که چگونه رژیم صهیونیستی اسرائیل با تمام قدرت در چند جبههی غزه، لبنان، یمن و سوریه به صورت بیرحمانه و همزمان میجنگد و جنایت میکند، پاسخ آن را در حملات وحشیانهی رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران دریافتند. زیرا درست در زمانی که مذاکرات میان آمریکا و ایران بر سر مسئلهی هستهای جریان داشت و تیمهای مذاکره کننده در مورد این موضوع چانه زنی داشتند؛ و به طور طبیعی مذاکرات بر سر چنین موضوع پیچیده ای، زمان بر خواهد بود. این رژیم صهیونیستی بود که با حمله بر ایران، اذهان عمومی را به خود جلب کرد که تل آویو در این فرآیند پیش قراولی بیش نیست.
حملات وحشیانهی رژیم صهیونیستی به جمهوری اسلامی ایران و ترور فرماندهان، دانشمندان هستهای و شهروندان عادی این کشور، این را میرساند که حامیان رژیم صهیونیستی، سالها است که این آرزو را بر سر می پروراندند تا اسرائیل ژاندارم خاورمیانه گردد. تنشها و حملات گسترده و پی در پی رژیم صهیونیستی بر غزه، یمن، لبنان، سوریه و حالا ایران، نقاب از چهرهی واقعی طراحان اصلی این ماجرا که آرزوی ژاندارم شدن اسرائیل در خاورمیانه را داشتند، برداشت.
بعد از حملات ناکام رژیم صهیونیستی و حامیان جهانی او بر غزه و حالا بر ایران، جهان اسلام باید از جا برخیزد و به خود آید که شیر برفی و پیش قراول آن که بدون شک، جنگ باطل در پیش گرفته اند؛ در مقابل حق انشاءالله ناکام خواهند بود. این روزها رسانههای وابسته به استکبار گزارشهای واهی و بیاساسی را به نفع رژیم صهیونیستی، بازتاب میدهند و هم زمان؛ حامیان شکست خورده شان گاه با رجز خوانی، از ورودشان به جنگ ایران و اسرائیل سخن میگویند و گاهی از آتش بس میان طرفهای درگیر و کاهش تنشها. در حالی که در این حمله، رژیم خون آشام اسرائیل، چنان گوش مالی شده که در تاریخ نبردهای دنیا، سابقه ندارد.
منبع: روزنامه دولتی انیس
لینک:
https://anisdaily.com/?p=63087
نظر شما