سید میر محمد علی موسوی در سال ۱۷۹۰ به پیشاور آمد. در آن زمان، در پیشاور تنها چند خانوار شیعه زندگی میکردند که در میان آنان خانواده سید کریم حیدر شاه در منطقه "ستگهره" (نزدیک هشنگری) برجسته بود. این محل به این علت «ستگهره» نامیده شد که هفت خانوار از سادات در آنجا ساکن بودند. سایر خانوادههایی که در آن زمان در پیشاور اقامت داشتند، همراه نادر شاه افشار در زمان حمله به هند به این منطقه آمده بودند. در مدت اقامت نادر شاه در پیشاور، همسر او به نام «پری چهره » پس از یک بیماری کوتاهمدت درگذشت و در نزدیکی دروازه کوهاتی به خاک سپرده شد. به همین دلیل، این محل به نام «پری چهره» معروف گردید.
نادر شاه افشار هنگامی که «پری چهره» بیمار شد، یکی از گردانهای خود را در پیشاور مستقر کرد. پس از وفات او، برای محافظت از قبرش، این گردان همچنان در پیشاور باقی ماند. در این گردان، تعدادی از افراد شیعه نیز حضور داشتند که به صورت دائم در این منطقه ساکن شدند. برخی از سربازان نادر شاه نیز که در جنگ زخمی شده بودند، در پیشاور ماندگار شدند که از میان آنها نیز تعدادی شیعه بودند و همانجا اقامت گزیدند.
نیاکان سردار یعقوب علی خان از شهر مرو در استان مرو دشت ایران به پیشاور مهاجرت کردند و در محلهای ساکن شدند که به خاطر نسبتش با شهر مرو، «محله مرویها» نام گرفت. سید کریم حیدر فردی اهل تصوف و فقر بود. در آن زمان، در پیشاور اثری از عزاداری، نماز جماعت به سبک اثناعشری، نماز میت یا عقد نکاح شیعی وجود نداشت.
در همین برهه، سید میر محمد علی موسوی ابتدا سادات کشمیر را دعوت به مهاجرت به پیشاور کرد و سپس موفق شد سادات افغانستان را نیز به این شهر منتقل کند. نتیجه این تلاشها آن شد که از کشمیر، سادات رضوی
به پیشاور آمدند؛ از جمله: آقا سید فضل علی شاه رضوی قمی (امامبارگاه آقا مصطفی شاه)، آقا سید علی رضوی (اهل مینا بازار)، آقا سید اسد الله شاه موسوی صفوی (آقا بنیاد)، که همگی همراه با خانواده و مریدان خود به پیشاور مهاجرت کردند. همچنین، میرزا قاسم اصفهانی (امامبارگاه میرزا قاسم) نیز از کشمیر آمدند.
بنیانگذار امامبارگاه «تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی)»، آقا سید میرعلی جان الحسینی، به همراه خانواده از شهر لکهنو در هند به پیشاور مهاجرت کرد. پدر ایشان سید میر مؤمن و پدربزرگشان سید ابوالقاسم بود که در کابل دفن شدهاند. سید میرعلی جان حسینی در سال ۱۸۵۶ میلادی امامبارگاه تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی) را بنیان نهاد و در سال ۱۸۶۴ برای نخستینبار توفیق برگزاری دسته عزاداری عاشورا را یافت.
از جمله سادات مهاجر از افغانستان، آقا سید میر گنجبخش جعفری بودند که از کابل به پیشاور آمدند. ایشان بزرگ خاندان سید علی امام جعفری اهل تحصیل گنج بودند.
در همین زمان، چند خانواده از قوم قزلباش نیز تحت سرپرستی سردار ابراهیم حسین قزلباش معروف به سردار ابراهیم بزرگ از کابل به پیشاور آمدند. (قابل ذکر است که آرامگاه سردار ابراهیم حسین قزلباش در پیر کریم شاه بخاری قرار دارد). با ورود این خانوادههای سادات و قزلباش به پیشاور، از سال ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۰ مراسم عزاداری با عنوان «یک حدیث، یک نوحه» در این شهر آغاز شد.
سید اسحاق الموسوی که از نسل برادر سید میر محمد علی رضا شاه موسوی بوده و داماد پسر وی سید میر گرامی خان موسوی، نیز به شمار میرفت، شخصیتی عالم، فاضل و بلندپایه بود. ایشان نقش کلیدی در تعیین شیوههای عزاداری ایفا کردند. در آن زمان هنوز در پیشاور چیزی به نام «امامبارگاه(یعنی حسینیه)» وجود نداشت و عزاداریها در خانههای خاص برگزار میشدند. در آغاز، خانه یا ساختمانی که در آن مجلس برگزار میشد، به جای «امامبارگاه»، «تعزیتسرای» نامیده میشد و برگزارکننده مجلس یا صاحبمجلس را «تعزیتدار» میخواندند و مینوشتند.
اما با گذر زمان، تعزیتسرای به «ماتمسرای» و سپس به «امامبارگاه» تبدیل شد. امروزه حتی گاه از زبان برخی جوانان واژه «امامباره» شنیده میشود، ولی وقتی مورد توجه قرار میگیرند، تلاش میکنند با این توجیه آن را توجیه کنند که "بله، واژه اصلی امامبارگاه است، ولی هنگام تلفظ، به جای «بارگاه» به صورت «باره» ادا میشود."
به همین ترتیب، عنوان «تعزیتدار» به «تعزیهدار» یا «تعزیهبردار» و سپس به «عزادار» تغییر یافت. خداوند بزرگ آن بزرگان را مورد رحمت و غفران خویش قرار دهد که واژگان و القابی را برگزیدند که هم پرمعنا و تأثیرگذار بودند و هم درد و احساسات درونی را آشکار میکردند، چنانکه با نگاهی گذرا به معانی و پسزمینه این واژگان، هنوز هم اشک در چشمها حلقه میزند.
در سال ۱۸۴۱، نخستین «تعزیتسرای» (که اکنون به عنوان امامبارگاه شناخته میشود) در محله «جوگن» در منطقه «دبهگری» (دبگری امروزی) تأسیس شد. شایان ذکر است که این امامبارگاه(حسینه) به نام سید کاظم شاه منسوب بود، اما بعدها به نام آقا میر جعفر، فرزند سید قاسم شاه، فرزند سید کاظم شاه شناخته میشد. این مکان در دهههای اخیر فروخته شد و متأسفانه وجود تاریخی خود را از دست داد.
در سال ۱۸۴۵، «تعزیتسرای» حاجی اسد الله شاه در محله «نصف تورا بازان» تأسیس شد. برخی اسناد، تاریخ تأسیس این تعزیتسرا را سال ۱۸۵۴ ذکر کردهاند.
در سال ۱۸۵۶، «تعزیتسرای» مرزا عادل بیگ در کوچه «رسالدار» ایجاد گردید. همچنین در همان سال، در محله «گل بادشاهجی»، «تعزیتسرای» سید میر مؤمن تأسیس شد که امروز نیز با عنوان «امامبارگاه تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی)» مشهور و فعال است و نقش مهمی در برگزاری مراسم عزاداری دارد.
با گذر زمان، عزاداری «یک حدیث، یک نوحه» وارد مرحله جدیدی شد و در سال ۱۸۶۴، نخستین دسته عزاداری عاشورا در تاریخ پیشاور از «تعزیتسرای تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی)» در محله گلی بادشاهجی بیرون آمد. این دسته از «جهانگیرپوره» به سوی «تکری»، و از آنجا در جاده «سرکی» تا اندکی فراتر از فروشگاه «نظام چاولوالے» حرکت کرد و سپس به محله «نصف تورا بازان» رسید. پس از آن مسیر خود را بازگشت و در تعزیتسرای سید میر مؤمن (امامبارگاه تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی)) به پایان رسید. این دسته عزاداری، نخستین دسته رسمی عاشورای پیشاور در تاریخ بود.
در ادامه این روند، در سال ۱۸۷۰، تعزیتسرای (امامبارگاه) سید میر حیدر شاه تأسیس شد.
در سال ۱۸۸۵، در محله خداداد، «تعزیتسرای آقا سید فضل علی شاه رضوی» تأسیس شد. پیش از آن، این محل متشکل از خانههای کوچک بود که در آنها مجالس «یک حدیث، یک نوحه» برگزار میشد. این امامبارگاه که امروزه نیز به نام «آقا مصطفی شاه رضوی» شناخته میشود، همچنان پابرجاست و در ترویج عزاداری نقش فعالی ایفا میکند. در عصر حاضر، دختران آقا سید حسن مجتبی شاه رضوی، مدیریت و نگهداری این مکان را بهنحو شایسته به انجام میرسانند.
در سال ۱۸۸۸، «سردار خان بابا خان» در محله نوبجوری، روبهروی کلیسا، یک عمارت وسیع و گسترده خریداری کرده و در آن تعزیتسرایی تأسیس کرد. وی این مکان را به نام امام حسین (علیهالسلام) وقف کرد و به همین مناسبت، این منطقه را «حسینآباد» نام نهادند، و از آن پس، این محله نیز به نام «محله حسینآباد» شناخته شد.
سردار خان بابا خان خود از شاعران بلندپایه زبان فارسی بود و این تعزیتسرا را بهطور خاص برای مجالس زنان به زبان فارسی اختصاص داد. تا به امروز نیز در این مکان، مجالس زنان به زبان فارسی برگزار میشود. همچنین، مجالس خاص مردانه نیز در این تعزیتسرا برپا میگردد و این روند همچنان ادامه دارد.
در سال ۱۸۹۰، از «تعزیتسرای سید میر عالم شاه جعفری» در «کوچه بازار»، نخستین دسته عزاداری عاشورا بیرون آمد. این اولین دسته عزاداری بود که از این تعزیتسرا (امامبارگاه) حرکت کرد. پیش از آن، در این محل نیز مجالس «یک حدیث، یک توجه» برگزار میشد.
در فاصله سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۲، دسته عزاداری از «ستگره» (هشتنگری) حرکت میکرد و به «آستانه پیر کریم شاه بخاری» در نزدیکی «جیتی» میرفت. در یکی از این مواقع، هنگامی که دسته به مزار «پیر کریم حیدر شاه بخاری» رسید، گروهی از ساکنان «باجور» به دسته عزاداری حملهور شدند. در این حمله، «سید میر علی جان جعفری» (از بزرگان خاندان سید علی امام جعفری) با ضربات متعدد خنجر مواجه شد و به مقام شهادت نائل آمد.
پس از این حادثه دلخراش، دسته عزاداری به محدوده محل خود محدود شد. بر اساس برخی روایات، این حمله به دسته تعزیتسرای سید میر عالم شاه جعفری واقع در کوچه بازار صورت گرفته بود، که در آن زمان از مسیر هشتنگری به سوی آستانه کریم حیدر شاه بخاری میرفت. با این حال، هر دو روایت بر وقوع این حمله و شهادت دردناک سید میر علی جان جعفری اتفاقنظر دارند.
در آن دوران، شبیه ذوالجناح را در ابتدای دسته عزاداری قرار میدادند، اما پس از این واقعه، جایگاه آن را به انتهای دسته منتقل کردند. لازم به ذکر است که شهید میر علی جان جعفری، فرزند آقا سید احمد شاه جعفری و نوه آقا میر حسن شاه جعفری بود. آقا میر احمد شاه در شیخ جامی کابل به خاک سپرده شدهاند، و بزرگ خاندان ایشان، سید گنجبخش جعفری، به همراه فرزندانش میر تقی شاه، میر حسین شاه و میر طیب شاه، در افغانستان دفن شدهاند و مزار بزرگی نیز از آنها در آنجا وجود دارد.
پیش از وقوع تمامی این رخدادها، سید اسحاق الموسوی لاری، در تعزیتسرای سید میر مؤمن (امامبارگاه تهخانهوالا(یعنی حسینیه زیرزمینی))، نشستی مهم با حضور بزرگان و سادات برجسته برگزار کرد. در این نشست، علما و سادات برجستهای از جمله آقا سید فضل علی شاه رضوی، آقا سید علی شاه رضوی، آقا سید اسدالله شاه موسوی، آقا سید علی شاه الحسینی و آقا سید میر علی جان جعفری شرکت کردند.
در این نشست، چهارچوب و ساختار عزاداری در پیشاور طراحی شد؛ اینکه علم چگونه باشد، ذوالجناح چه ویژگیهایی داشته باشد، مجالس و نوحهها چگونه برگزار گردند. حتی آن منبرهایی که امروزه در امامبارگاهها با پارچههای زیبا مزین و به نام رسول خدا (ص) منصوب شدهاند، ریشه در همین نشست دارند. مقرر شد که منبر با چادرهای زیبا آراسته شود و بر روی آن قرآن کریم و آینه قرار گیرد. این منبر بهطور خاص برای زیارت اختصاص یابد، و خطیب، هرچند دانشمند و فاضل باشد، برای احترام و حفظ قداست منبر، بر روی صندلی بنشیند و فضائل و مصائب را بیان کند. نشستن بر روی منبر یا هر چیزی که شائبهی منبر داشته باشد، برای هیچکس مجاز نباشد.
در این نشست، آییننامه اخلاقی عزاداری تدوین گردید و توافق شد که:
شب هفتم، به حضرت عباس (علیهالسلام) اختصاص یابد و شبیه علم فقط در همین شب بیرون آورده شود.
شب هشتم، مخصوص حضرت علیاکبر (علیهالسلام) باشد،
شب نهم، مخصوص حضرت قاسم (علیهالسلام)،
و شب عاشورا به حضرت علیاصغر (علیهالسلام) اختصاص یابد.
پس از آن، دسته عزاداری شب عاشورا از همانجا بیرون خواهد آمد، دستهای که امروزه نیز برگزار میشود و در تمام شبهقاره نظیری ندارد.
رهبری این دسته بر عهده علم حضرت عباس (علیهالسلام) خواهد بود که در پیشاپیش دسته حرکت خواهد کرد. مسئولیت پیشبردن شبیه ذوالجناح به خاندان میر علی جان جعفری (ترنابوالا) سپرده شد، و تا به امروز این وظیفه توسط فرزندان ایشان، پس از شهید علی امام جعفری، یعنی سید محمد علی جعفری، سید علی محمد جعفری، و سید علی حسن جعفری، بهخوبی انجام میشود.
در همین نشست، توافق شد که دو نوع علم طراحی گردد:
یکی به سبک «لکهنو» و دیگری به سبک «کشمیر». همچنین، دو علم در کنار شبیه ذوالجناح قرار گیرد.
پس از تدوین آییننامه عزاداری، نخستین شخصیتهایی که در تاریخ پشاور شرف «خطباء، ذاکرین یا روضهخوانان» را یافتند، عبارت بودند از:
سید فضل علی شاه رضوی، سید غلام حسین الموسوی، زینالعابدین پشاوری، سید میر غضنفر علی موسوی، میر شجاعت علی خان، سید اسدالله شاه موسوی صفوی، سید علی شاه رضوی، و علی کرم شیرازی، که از جمله بزرگان نامدار آن دوران بودند.
پس از مدتی، جناب اخوندزاده محمد اکبر از باجور به مذهب شیعه گروید. پس از تشیع، وی در سلک شاگردی سید غلام حسین الموسوی، زینالعابدین پیشاوری و آقا سید اسحاق درآمد و پس از فراگیری علوم، به روضهخوانی پرداخت.
در آن دوران، ذکر مصیبت امام حسین (علیهالسلام) بیشتر به زبان فارسی و کشمیری ادا میشد.
در سال ۱۹۲۲ میلادی، یک پوستر از برنامه مجالس ایام محرم تهیه و منتشر شد که نسخهای از آن تا امروز حفظ شده است. این پوستر سه نکته مهم را آشکار میسازد:
1. در سال ۱۹۲۲، تعداد کل تعزیتسراها (امامبارگاهها) در پیشاور، ۱۰ عدد بوده است.
2. به امامبارگاهها تعزیتسرا گفته میشده است.
3. به بانی یا صاحب مجلس، تعزیتدار گفته میشده است، که بعدها این واژه به «تعزیهدار»، «تعزیهبردار» و «عزادار» تبدیل شده است.
منبع:
هفته نامه پیام سحر پیشاور 16فروری2025.
نظر شما