۲۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۵
از پاریس تا واشنگتن

در سراسر فرانسه و اروپا، تأمل و بررسی فراوانی درباره سیاست جنوب آسیا و مناطق همجوار آن جریان دارد. در فرانسه بارها این پرسش شنیده شد که این تنها قصه‌ای از گذشته دور نیست؛ زمانی که میان آمریکا و پاکستان نوعی فقدان آشکار از گرمی روابط به چشم می‌آمد. اما چه شد که ناگهان این سردی به پایان رسید؟ در سیاست آسیای جنوبیِ آمریکا، جایگاهی که به هند داده شده بود، چنین می‌نمود که اهمیت پاکستان به‌مراتب کاهش یافته است. آیا تنها نتایج برخورد اخیر میان پاکستان و هند دیدگاه آمریکا را دگرگون ساخت؟ یا چشم واشنگتن به موضوعی دیگر دوخته شده و بر پاکستان متمرکز گشته است؟ این پرسشی است بس مهم که چه راز نهفته‌ای در تغییر رفتار ایالات متحده وجود دارد. در گفت‌وگو با آمریکاییان از دیرباز این نکته احساس می‌شد که آنان توطئه‌ها و اقدام‌های هند برای ترور در کانادا و آمریکا را چالشی علیه حیثیت و موقعیت خود می‌دانند؛ اما این به‌تنهایی دلیل کافی نیست. بی‌گمان، تقابل اخیر پاکستان و هند پرده از این پندار برداشت که گویا پاکستان در دفاع خود صرفاً به فناوری هسته‌ای تکیه دارد. چرا که نتایج آن رویارویی آشکار ساخت که تکیه اصلی بر سلاح‌های هسته‌ای بیشتر از سوی هند است، زیرا در جنگ متعارف، پاکستان بود که هند را سخت به زانو درآورد.

این سطور را از واشنگتن می‌نویسم؛ پروازم از پاریس همین لحظه در فرودگاه واشنگتن به زمین نشسته است. آخرین بار در سال ۲۰۱۶ میلادی به اروپا آمده بودم، آن هنگام که برای عیادت از جناب نواز شریف به لندن رفتم و چند روزی را نیز در اروپا، به‌ویژه در فرانسه، گذراندم. از سال ۲۰۰۱ تا کنون بارها و بارها بنا بر دعوت کشورهای مختلف اروپایی به آن دیار سفر داشته‌ام. این بار، اقامتم در لیون، پاریس و کوهپایه‌های الیپو در نزدیکی ایتالیا بود. اروپاییان بارها مرا به دیدار فراخوانده بودند، اما سفر اکنون میسر شد؛ در حالی‌که طی این سال‌ها به چین و آمریکا نیز سفر کرده بودم.

روز ورودم به پاریس، همان روز دیدارهایم در وزارت خارجه فرانسه با مسئولان بخش امور خارجی و میز پاکستان نیز از پیش تعیین شده بود. در فرانسه غوغای عدم اعتماد به نخست‌وزیر در جریان بود، با این همه دیداری با یکی از سناتورها انجام گرفت و گفتگوهایی با دیپلمات‌های ارشد فرانسوی صورت پذیرفت.

در سراسر فرانسه و اروپا، تأمل و بررسی فراوانی درباره سیاست جنوب آسیا و مناطق همجوار آن جریان دارد. در فرانسه بارها این پرسش شنیده شد که این تنها قصه‌ای از گذشته دور نیست؛ زمانی که میان آمریکا و پاکستان نوعی فقدان آشکار از گرمی روابط به چشم می‌آمد. اما چه شد که ناگهان این سردی به پایان رسید؟ در سیاست آسیای جنوبیِ آمریکا، جایگاهی که به هند داده شده بود، چنین می‌نمود که اهمیت پاکستان به‌مراتب کاهش یافته است. آیا تنها نتایج برخورد اخیر میان پاکستان و هند دیدگاه آمریکا را دگرگون ساخت؟ یا چشم واشنگتن به موضوعی دیگر دوخته شده و بر پاکستان متمرکز گشته است؟

این پرسشی است بس مهم که چه راز نهفته‌ای در تغییر رفتار ایالات متحده وجود دارد. در گفت‌وگو با آمریکاییان از دیرباز این نکته احساس می‌شد که آنان توطئه‌ها و اقدام‌های هند برای ترور در کانادا و آمریکا را چالشی علیه حیثیت و موقعیت خود می‌دانند؛ اما این به‌تنهایی دلیل کافی نیست. بی‌گمان، تقابل اخیر پاکستان و هند پرده از این پندار برداشت که گویا پاکستان در دفاع خود صرفاً به فناوری هسته‌ای تکیه دارد. چرا که نتایج آن رویارویی آشکار ساخت که تکیه اصلی بر سلاح‌های هسته‌ای بیشتر از سوی هند است، زیرا در جنگ متعارف، پاکستان بود که هند را سخت به زانو درآورد.

اکنون این پرسش مطرح است که آیا موضوع عناصر کمیاب معدنی (Rare Earth Minerals)(منظور از این نکته کوههای شمال پاکستان منطقه شیعه نشین گلگت بلتستان است، شایعه شده بطور محرمانه به ایالت متحده واگذار شده است)[1] به مرحله‌ای رسیده است که آمریکا را واداشته تا در قبال پاکستان تجدیدنظر کند؟ اهل سیاست و تصمیم‌گیران باید در این زمینه با نهایت احتیاط گام بردارند.

ماهیت روابط پاکستان با فرانسه و اروپا اساساً اقتصادی است. هیچ تردیدی در این نیست که این کشورها خواهان بهبود روابط با پاکستان‌اند و حتی هم‌اکنون نیز طرح‌هایی در دست دارند که می‌تواند به این روابط رنگ و بوی تازه‌ای بخشیده و بر شکوفایی اقتصادی آن بیفزاید.

اما اروپاییان در این مقطع مایل‌اند گفت‌وگوها را با این پرسش‌ها پیش ببرند که هنگام اعطای وضعیت جی.اس.پی پلاس به پاکستان، اهدافی تعیین شده بود؛ اکنون وضعیت آن اهداف در چه مرحله‌ای است؟ برای نمونه، در زمان اعطای جی.اس.پی پلاس توافق شد که شرایط کار و وضعیت معیشتی کارگران در واحدهای صنعتی پاکستان به‌طور جدی بهبود یابد، اما در این زمینه هیچ پیشرفت قابل‌ذکری حاصل نشده است. فرانسویان تا آنجا از این موضوع آگاهی دارند که حتی نام کارخانجاتی در فیصل‌آباد را برایم برشمردند؛ همان کارخانجاتی که محصولاتشان به اروپا صادر می‌شود، اما وضعیت کارگران در آن‌ها به‌شدت اسف‌بار است.

ما در داخل پاکستان هر روز می‌بینیم که چگونه افراط‌گرایی مذهبی به جامعه آسیب می‌رساند، ولی متأسفانه آن را به چشم یک امر عادی نگریسته و نادیده می‌گیریم. حال آنکه در اروپا حساسیت شدیدی نسبت به این موضوع وجود دارد. این‌بار سخن اروپاییان تنها درباره بی‌عدالتی در حق پاکستانیان غیرمسلمان نبود؛ بلکه آنان ویدئوهایی از شبکه‌های اجتماعی در اختیار داشتند که در آن، گروهی آشکارا قدرت‌نمایی می‌کردند و با افتخار، حقوق مذهبی دیگران را پایمال می‌ساختند. سخن واحد و مکرر آن‌ها این بود که: اگر ما تنها این انتظار را داریم که شما در زمینه حقوق دینی، دست‌کم قوانین خودتان را اجرا کنید، این خواسته چه ایرادی دارد؟

مسئله اخراج افغان‌ها از پاکستان در اروپا به‌منزله یک موضوع انسانی و حقوق بشری مطرح است؛ به‌ویژه درباره آن دسته از افرادی که پس از یازده سپتامبر به‌عنوان همکاران و تسهیل‌گران کشورهای غربی شناخته می‌شدند، اما به دلایلی تاکنون نتوانسته‌اند از کشورهای اروپایی ویزا دریافت کنند. این کشورها مایل‌اند پاکستان این موضوع را در چارچوب روابط با اروپا و وضعیت جی.اس.پی پلاس بنگرد.

از سوی دیگر، در اروپا این تصور به‌طور کامل جا افتاده است که حمله روسیه به اوکراین، این قاره را از «اروپای نرم» به «اروپای سخت» بدل ساخته است. بنابراین، آنان می‌خواهند پاکستان نیز موضع خود را روشن کند که آیا در این نزاع در کنار اروپا ایستاده یا از روسیه حمایت می‌کند.

درباره غزه نیز حقیقت آن است که اروپاییان به‌شدت احساس می‌کنند ظلمی عظیم در جریان است؛ با این حال، مهار اسرائیل از توان آن‌ها بیرون است. یکی از مقامات اروپایی حتی به من گفت: «ما در برابر روسیه خود را ناامن احساس می‌کنیم و اتکایمان بر آمریکا است، پس فقط تا حد معینی می‌توانیم با اسرائیل مخالفت کنیم.[2]

نویسنده: محمد مهدی

ترجمه:محمد عسکری

منابع:روزنامه جنگ پاکستان https://jang.com.pk/news/1510831

 

[1] . منظور از عناصر کمیاب معدنی (Rare Earth Minerals) گروهی از فلزات و کانی‌های کمیاب است که در صنایع پیشرفته – به‌ویژه تکنولوژی‌های نظامی، انرژی‌های نو، موبایل، کامپیوتر، باتری‌های لیتیوم، موشک‌ها و ماهواره‌ها – اهمیت حیاتی دارند. این مواد در جهان بسیار محدود و استراتژیک هستند، و کشورهای صنعتی به‌شدت برای دسترسی به آن‌ها رقابت می‌کنند. در مورد پاکستان، به‌ویژه منطقه کوهستانی گلگت-بلتستان، گزارش‌هایی وجود دارد که این ناحیه سرشار از منابع معدنی کمیاب و فلزات گران‌بهاست. این منطقه علاوه بر موقعیت ژئوپلیتیک (هم‌مرزی با چین، هند و آسیای میانه)، از لحاظ منابع طبیعی نیز اهمیت فوق‌العاده دارد. در رسانه های پاکستان این بحث مطرح است بخشی از این منابع به‌صورت محرمانه یا غیررسمی به ایالات متحده واگذار شده باشد، می‌تواند دلیل تغییر ناگهانی رویکرد آمریکا نسبت به پاکستان باشد.تحلیل مترجم.

[2] . https://jang.com.pk/news/1510831

کد خبر 25052

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =