چرا حلوفصل درگیریهای جهانی بدون حضور سازمان ملل ممکن نیست؟
این روزها جهان با چالشها و تضادهای زیادی روبهرو شده است؛ درگیریهای قدیمی شعلهورتر شدهاند و نزاعهای جدیدی نیز سربرآوردهاند. در چنین شرایطی، خواستِ عمومی برای ایجاد ثبات یا حداقل گفتگو برای پیدا کردن راهی برای خروج از این بحرانها با کمترین آسیب، کاملاً قابلدرک است. پنج سال گذشته از زمان شروع پاندمی، به ویژه سالهای دشواری بودهاند. این مقاله از یک تحلیلگر بینالمللی به این میپردازد که جهان چگونه این دوران را با تلاشهای سازمان ملل پشت سر گذاشت.
پاندمی کرونا و پیامدهای آن
پاندمی کرونا ضربه سختی به تکتک کشورها و کل اقتصاد جهانی وارد کرد. روابط تجاری و زنجیرههای تولید به شدت آسیب دیدند و اقتصاد جهانی برای مدتی عملاً متوقف یا حداقل به شدت کند شد. با توجه به اینکه ۳۰ سال اخیر بر اساس جهانیشدن پیش میرفت، پاندمی میتوانست عواقب فاجعهباری داشته باشد. اما بسیاری از انتظارات بدبینانهای که در آن زمان در کشورهای مختلف در مورد آینده نزدیک وجود داشت، به حقیقت نپیوست. با این حال، پیامدهای بحران آن سالها، زمینهساز روندهای منفی در اقتصاد جهانی شدند. از جمله این روندها، جنگهای تجاری بودند که با سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، به مرز جنگهای حمایتی رسیدند.
به طور کلی، پس از پاندمی، تغییرات مهمی در جهان رخ داد و فرآیندهایی آغاز شد که نه فقط ناشی از خود اپیدمی، بلکه از پیامدهای اقتصادی و سیاسی آن نیز بودند. همه چیز، از جمله روابط بینالملل، کمتر باثبات شد و حتی درگیریهای قدیمی نیز شدت گرفتند.
قرهباغ
به عنوان نمونه، در اکتبر-نوامبر ۲۰۲۰، درگیری بسیار قدیمی ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ به طور غیرمنتظرهای پایان یافت. آذربایجان در یک نبرد ۴۴ روزه، پیروز جنگ دوم قرهباغ شد. در سال ۲۰۲۳، نیروهای آذربایجانی به طور کامل این منطقه را به کنترل خود درآوردند. با وجود پیشنهاد باکو برای ادغام در دولت آذربایجان، جمعیت ارمنی محلی، منطقه را ترک کردند. جالب است که در سپتامبر ۲۰۲۳، برای اولین بار در ۳۰ سال، یک هیئت سازمان ملل وارد قرهباغ شد. این درگیری از همان ابتدا به قدری شدید بود که نیازی به ناظران بینالمللی نداشت.
افغانستان
در اوت ۲۰۲۱، قدرت در افغانستان تغییر کرد. شرایطی که این تغییر را همراهی کرد، از جمله فرار هزاران نفر به دنبال خروج عجولانه نیروهای ائتلاف بینالمللی، جهان را شوکه کرد. اهمیت این رویداد، بدون شک فراتر از مرزهای یک کشور بود، کشوری که ۴۰ سال در کانون درگیری جهانی و جنگ داخلی دائمی قرار داشت.
مسئله تنها سقوط جمهوری سکولار و روی کار آمدن یک سازمان مذهبی نبود، بلکه مشکلات مربوط به وضعیت زنان نیز به آن اضافه شد. وضعیت به دلیل کاهش شدید درآمد دولت و مردم پس از خروج ائتلاف بینالمللی و تهدید قحطی، تقریباً به یک فاجعه انسانی تبدیل شد؛ طبق آمار سازمان ملل، این قحطی میتوانست تا ۲۳ میلیون نفر از جمعیت ۳۹ میلیونی را تحت تأثیر قرار دهد.
در این شرایط، نقش سازمانهای بینالمللی، به ویژه "سازمان ملل"، افزایش یافت. زیرا عملاً تنها این سازمان بود که توانست بلافاصله پس از سقوط دولت قبلی، کمکهای بشردوستانه را به کشوری ارسال کند که تحت تحریم بود، ذخایر ارزی آن مسدود شده بود و بانکهایش با بازارهای خارجی کار نمیکردند.
سودان
در سودان، از سال ۲۰۲۱، پس از برکناری رئیسجمهور عمر البشیر توسط نظامیان، بحران سیاسی داخلی شدیدی در جریان است. در سال ۲۰۲۳، این بحران به یک درگیری مسلحانه بین ارتش و نیروهای واکنش سریع (RSF) تبدیل شد. این نیروها شامل اعضای سازمان عربی «جنجاوید» هستند که پیشتر علیه شورشیان سیاهپوست در استان دارفور میجنگیدند.
از سال ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵، سودان شاهد یک فاجعه انسانی واقعی بود که میلیونها نفر را تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از آنها در آستانه قحطی قرار گرفتند. به عنوان مثال، نیروهای RSF بیش از ۱۴ ماه شهر الفاشر در دارفور را محاصره کردند. در این شرایط، تنها کمکها و تلاشهای دیپلماتیک سازمان ملل به مردمی که در وضعیت وخیمی قرار داشتند، کمک کرد. در ۱۳ اوت ۲۰۲۵، فولکر تورک، کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، از حمله نیروهای RSF به غیرنظامیان در الفاشر ابراز خشم کرد.
غزه
درگیری در خاورمیانه یکی از پیچیدهترین مسائل برای جامعه بینالمللی باقی مانده است. در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حمله شبهنظامیان سازمان فلسطینی «حماس» به اسرائیل و کشتار تعداد زیادی از شهروندان اسرائیلی در شهرکهای مرزی رخ داد. پس از آن، رژیم اسرائیل عملیاتی را در نوار غزه آغاز کرد که همچنان ادامه دارد.
با وجود عدم پذیرش روشهای تروریستی که حماس در حمله ۷ اکتبر به نمایش گذاشت، جامعه جهانی نگران سرنوشت ۲ میلیون نفر از ساکنان غزه است که به دلیل ادامه عملیات نظامی و محدودیتهای مربوط به ارسال حداقل نیازهای غذایی و دارویی، در یک بحران انسانی بسیار شدید قرار گرفتهاند. در این شرایط، سازمان ملل یکی از معدود سازمانهای بینالمللی است که نه تنها تلاش میکند تا محصولات ضروری را به غزه برساند، بلکه در حال گفتگو با طرفین درگیری نیز هست.
اوکراین
در جریان درگیری روسیه و اوکراین، نقش سازمان ملل کمتر به چشم میآید، تا حدی به این دلیل که وضعیت بسیار پیچیده است. بسیاری از کشورهای پیشرو در جهان تلاشهای دیپلماتیک برای حلوفصل این موضوع را انجام میدهند. علاوه بر این، در صحن سازمان ملل اغلب بحثهای تندی در جریان است که توسط خود طرفین درگیر در این نزاع شدید آغاز میشوند. با این حال، امکان بحث در مورد مسائل دشوار در صحن سازمان ملل، مانند بسیاری از موارد دیگر درگیریهای بینالمللی، یک شرط ضروری برای یافتن راهحل است.
همزمان، نیاز به سازمان ملل در دشوارترین شرایط افزایش مییابد. به عنوان مثال، یکی از مهمترین مسائلی که امروزه در چارچوب حلوفصل احتمالی این درگیری مورد بحث قرار میگیرد، احتمال استقرار نیروهای حافظ صلح است. این موضوع با توجه به سطح بالای بیاعتمادی متقابل بین طرفین درگیر، اهمیت پیدا میکند. اوکراین امکان استقرار نیروهایی از «ائتلاف علاقهمندان»، یعنی نظامیان اروپایی، را بررسی میکند. روسیه نیز در مقابل از حافظان صلح چینی سخن میگوید، هرچند چین این موضوع را رد کرده است. بنابراین، ممکن است به طور نظری تقاضا برای نیروهای حافظ صلح از کشورهایی که از هیچ یک از طرفین درگیری حمایت نمیکنند، ایجاد شود. در این مورد، فرمت «کلاه آبیهای» سازمان ملل میتواند کاملاً مورد نیاز باشد.
اصلاح سازمان ملل
جالب است که در اجلاس سازمان همکاری شانگهای (SCO) در ۱ سپتامبر در تیانجین، آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در سخنرانی خود بر لزوم برقراری آتشبس در اوکراین که منجر به صلحی جامع و عادلانه مطابق با منشور سازمان ملل و قوانین بینالملل شود، تأکید کرد.
در این اجلاس، بیانیه تیانجین تصویب شد که در آن کشورها اعلام کردند که از «نظم جهانی دموکراتیک، عادلانه و چندقطبی که بر اساس قوانین بینالمللی بنا شده است» و با مشارکت سازمان ملل که نقش هماهنگکننده مرکزی را ایفا میکند، حمایت میکنند. در عین حال، آنها خواستار اصلاح سازمان ملل برای «تضمین نمایندگی کشورهای در حال توسعه در نهادهای مدیریتی این سازمان جهانی» شدند.
این موضوع به اصلاح شورای امنیت سازمان ملل مربوط میشود که پیش از این قاسم جومارت توقایف، رئیسجمهور قزاقستان، در اجلاس درباره آن صحبت کرده بود. در حال حاضر، این شورا شامل پنج عضو دائمی با حق وتو است: بریتانیا، چین، روسیه، ایالات متحده آمریکا و فرانسه. این ترکیب، موازنه قدرت پس از پایان جنگ جهانی دوم را منعکس میکند. با توجه به حضور رهبران دو عضو دائمی شورای امنیت، یعنی چین و روسیه، در اجلاس سازمان همکاری شانگهای، میتوان گفت که این ایده از حمایت مشخصی برخوردار است.
نیاز جهانی به سازمان ملل، حتی با وجود نظرات مخالف، روز به روز در حال افزایش است. زیرا در شرایط تشدید تنشهای بینالمللی، تقاضا برای کمکهای بشردوستانه و تلاشهای دیپلماتیک نیز بیشتر میشود.
منبع:
https://www.inform.kz/ru/pochemu-mirovie-konflikti-ne-mogut-reshatsya-bez-uchastiya-oon-aeea2e
نظر شما