اشاره
در بحبوحهی یکی از پیچیدهترین بحرانهای خاورمیانه، موج جدید و کمسابقهای از به رسمیت شناختن دیپلماتیک کشور فلسطین توسط کشورهای غربی، توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرده است. این تحول که همزمان با تشدید درگیریها و بنبست کامل در فرآیندهای صلح رخ میدهد، یک پارادوکس اساسی را به نمایش میگذارد: از یک سو، فلسطین از حمایت اکثریت قاطع کشورهای عضو سازمان ملل برخوردار است و جایگاه حقوقی آن در حال تقویت است؛ از سوی دیگر، موانع عملی و سیاسی بر سر راه تحقق استقلال کامل و حاکمیت واقعی، بیش از هر زمان دیگری بلند به نظر میرسند.
در روزهای اخیر، چندین کشور غربی به طور همزمان به رسمیت شناختن فلسطین را اعلام کردند، که به گفته خبرنگار آژانس کازاینفورم، این بزرگترین موج حمایت در دهههای اخیر محسوب میشود.
تغییرات اخیر و وضعیت موجود
در حاشیه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، تعدادی از کشورها از جمله فرانسه، لوکزامبورگ، مالت، موناکو، آندورا، سان مارینو و بلژیک رسماً کشور فلسطین را به رسمیت شناختند.
پیش از این اقدام، کانادا، استرالیا، پرتغال و بریتانیا نیز بیانیههای مشابهی صادر کرده بودند. بدین ترتیب، این موج حمایتی از فلسطین به بزرگترین موج در سالهای اخیر تبدیل شده است.
چه تعداد کشور فلسطین را به رسمیت میشناسند؟
تا به امروز، فلسطین به عنوان یک کشور مستقل توسط نزدیک به ۱۶۰ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شده است که این میزان ۸۱ درصد جامعه جهانی را شامل میشود. علاوه بر این، سریر مقدس - نهاد حاکم بر کلیسای کاتولیک و واتیکان که دارای وضعیت ناظر در سازمان ملل است - نیز این کشور را به رسمیت میشناسد.
اولین بار استقلال فلسطین در ۱۵ نوامبر ۱۹۸۸ توسط یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین، در الجزایر اعلام شد. الجزایر در آن زمان اولین کشوری بود که دولت فلسطین را به رسمیت شناخت. به دنبال آن، دهها کشور در آفریقا، آسیا، آمریکای لاتین و جهان عرب نیز فلسطین را به رسمیت شناختند.
بریتانیا و بستر تاریخی
تصمیم لندن توجه ویژهای را به خود جلب کرد. بریتانیا فلسطین را بیش از ۱۰۰ سال پس از اعلامیه بالفور - که پایهای برای ایجاد «خانه ملی برای مردم یهود» در فلسطین گذاشت - و ۷۷ سال پس از تأسیس دولت رژیم اسرائیل در دوره قیمومت بریتانیا به رسمیت شناخت.
کییر استارمر، نخست وزیر بریتانیا، در یک پیام ویدئویی اظهار داشت: «در مواجهه با وحشت فزاینده در خاورمیانه، ما اقدام میکنیم تا امکان صلح و راهحل مبتنی بر ایجاد دو دولت را حفظ کنیم.»
به رسمیت شناختن چه کمکی به فلسطین میکند؟
بر اساس ارزیابی الجزیره، به رسمیت شناختن، شخصیت حقوقی بینالمللی فلسطین را تقویت میکند و به آن اجازه میدهد: سفارتخانههایی با وضعیت دیپلماتیک کامل افتتاح کند، توافقنامههای تجاری منعقد کند، از حمایت در سازمانهای بینالمللی بهرهمند شود و به دادگاه کیفری بینالمللی مراجعه کند.
با این حال، کارشناسان تأکید میکنند: به رسمیت شناختن به خودی خود عملیات نظامی را متوقف نمیکند و به اشغال رژیم اسرائیل پایان نمیدهد.
مارتین گریفیتس، مدیر گروه بینالمللی میانجیگری، خاطرنشان کرد: «این تنها نقطه شروع است، نه نقطه پایان.»
به گفته وی، دولتها باید فراتر رفته و از کمکهای بشردوستانه حمایت کنند، محاصره را کاهش دهند و نهادهای فلسطینی را اصلاح کنند تا «قابلیت حکمرانی» داشته باشند.
رژیم اسرائیل و ایالات متحده آمریکا
رژیم اسرائیل به شدت گامهای جدید برای به رسمیت شناختن را رد کرده است. دنی دانون، نماینده دائم این کشور در سازمان ملل، نشست مربوط به فلسطین را «سیرک» خواند و اعلام کرد که به رسمیت شناختن «پاداش به تروریسم» است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، نیز این موضع را تکرار کرد و گفت که ایجاد دولت فلسطین «محقق نخواهد شد».
ایالات متحده آمریکا نیز موضع سختگیرانهای را حفظ کرده است. واشنگتن به طور سنتی طرحهای اعطای عضویت کامل به فلسطین در سازمان ملل را وتو میکند.
ایالات متحده مدتهاست اعلام کرده است که در نهایت دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت، اما تنها پس از آنکه فلسطینیها با رژیم اسرائیل بر سر «راهحل دو دولتی» به توافق برسند، که شامل ایجاد یک دولت فلسطینی در کنار رژیم اسرائیل در کرانه باختری، از جمله بیتالمقدس شرقی و نوار غزه باشد. تا همین اواخر، قدرتهای بزرگ اروپایی نیز این موضع را داشتند.
با این حال، از سال ۲۰۱۴ هیچ مذاکرهای در این زمینه صورت نگرفته است، و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل، گفته است که هرگز دولت فلسطینی وجود نخواهد داشت.
سال گذشته نیز نتانیاهو اعلام کرد که رژیم اسرائیل باید کنترل امنیتی را بر کل قلمرو غرب رود اردن - یعنی قلمرویی که برای ایجاد هر دولت فلسطینی آینده ضروری است - حفظ کند.
صرف نظر از اینکه چند کشور استقلال فلسطین را به رسمیت میشناسند، عضویت کامل در سازمان ملل مستلزم تأیید شورای امنیت است، جایی که واشنگتن دارای حق وتو است.
چرا برخی کشورها همچنان فلسطین را به رسمیت نمیشناسند؟
کشورهایی که فلسطین را به رسمیت نمیشناسند، دلیل آن را عدم حل و فصل نهایی درگیری اعلام میکنند. روند صلح که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، عملاً پیش از شکست مذاکرات واشنگتن در سال ۲۰۱۴ متوقف شد. مسائل کلیدی - مرزهای دولت آینده، وضعیت بیتالمقدس و سرنوشت پناهندگان - حل نشده باقی ماندهاند.
وضعیت با فقدان رهبری واحد نیز پیچیده است: کرانه باختری تحت کنترل فتح و نوار غزه تحت کنترل حماس است، و انتخاباتی از سال ۲۰۰۶ برگزار نشده است. پس از حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جامعه بینالمللی به این نتیجه رسید که حماس نباید نوار غزه را اداره کند، با این حال، مسئله اینکه چه کسی قدرت را در این منطقه به دست خواهد گرفت، همچنان باز است.
حاکمیت دوفاکتو (عملی)
فلسطین از به رسمیت شناختن گسترده بینالمللی برخوردار است، دارای نمایندگیهای دیپلماتیک در خارج از کشور و تیمهایی است که در مسابقات ورزشی بینالمللی، از جمله بازیهای المپیک، شرکت میکنند.
هیئتهای دیپلماتیک فلسطینی در سراسر جهان تحت مدیریت تشکیلات خودگردان فلسطین هستند، که در سطح بینالمللی به عنوان نماینده مردم فلسطین شناخته میشود.
با این حال، به دلیل درگیری مداوم با رژیم اسرائیل، فلسطین نه مرزهای مورد توافق بینالمللی دارد، نه پایتخت مشخص و نه ارتش.
به دلیل اشغال کرانه باختری رود اردن توسط رژیم اسرائیل، تشکیلات خودگردان فلسطین که پس از امضای توافقنامههای اسلو در دهه ۱۹۹۰ ایجاد شد، کنترل کاملی بر قلمرو و جمعیت خود ندارد.
تشکیلات خودگردان فلسطین با پایتختی در شهر رامالله، به رهبری محمود عباس، در بخشهایی از کرانه باختری اشغالی رژیم اسرائیل خودگردانی محدودی را طبق توافقنامهها با رژیم اسرائیل اعمال میکند. این تشکیلات گذرنامههای فلسطینی صادر میکند و سیستمهای بهداشتی و آموزشی فلسطین را مدیریت میکند.
از سال ۲۰۰۷، پس از یک درگیری مسلحانه کوتاه، حماس کنترل نوار غزه را به دست گرفت و ساختارهای فتح محمود عباس را بیرون راند. از آن زمان، این منطقه تحت مدیریت حماس بوده است، اگرچه تشکیلات خودگردان فلسطین همچنان حقوق بسیاری از کارمندان در غزه را پرداخت میکند. فتح و ساختارهای تشکیلات خودگردان تا به امروز تنها در کرانه باختری قدرت را حفظ کردهاند.
مرحله جدید حمایت بینالمللی
بدین ترتیب، تا پایان سپتامبر ۲۰۲۵، تعداد کشورهایی که رسماً فلسطین را به رسمیت شناختهاند، به نزدیک ۱۶۰ کشور رسیده است. موج جدید به رسمیت شناختن در جهان غرب، تغییر چشمانداز بینالمللی را نشان میدهد: در حالی که پیش از این فلسطین عمدتاً توسط کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین حمایت میشد، اکنون کشورهای اروپا و جهان آنگلوساکسون نیز به آنها میپیوندند.
کارشناسان تأکید میکنند: به رسمیت شناختن به خودی خود درگیری را حل نمیکند، اما فشار دیپلماتیک بر رژیم اسرائیل و متحدانش را افزایش میدهد، فرصتهای بینالمللی جدیدی را برای فلسطینیها باز میکند و چشمانداز راهحل «دو دولت برای دو ملت» را در دستور کار نگه میدارد.
پیشینه
در مورد به رسمیت شناختن فلسطین در عرصه بینالمللی، تا کنون رویکرد یکپارچهای وجود نداشته است. ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، ژاپن و آلمان رسماً دولت بودن آن را به رسمیت نمیشناسند
به گفته ابیشف تحلیل گر قزاق، اوضاع با این واقعیت پیچیده میشود که رژیم اسرائیل یک قدرت هستهای با شبکه گستردهای از روابط بینالمللی است. بنابراین، بدون رضایت این کشور، حل و فصل مسئله اعطای وضعیت کامل به فلسطین غیرممکن است. فشار دیپلماتیک میتواند جنبههای خاصی از درگیری را تخفیف دهد، اما منجر به حل و فصل نهایی نخواهد شد.
ابیشف میگوید «ژاپن به رسمیت نمیشناسد، ایتالیا به رسمیت نمیشناسد، آلمان هم همینطور. برعکس، قزاقستان روابط دیپلماتیک برقرار کرده است. اما رژیم اسرائیل عملاً یک قدرت هستهای و کشوری با روابط جهانی است و بدون رضایت آن، وضعیت فلسطین تثبیت نخواهد شد،».
درگیری تاریخی و نقش ایالات متحده
دوس کوشیم کارشناس علوم سیاسی، یادآور شد که درگیری بین فلسطین و رژیم اسرائیل از سال ۱۹۴۸، زمانی که این قلمرو اشغال و تقسیم شد، ادامه داشته است. از آن زمان چندین جنگ رخ داده است و بسیاری از کشورهای عربی هنوز با رژیم اسرائیل در وضعیت درگیری هستند.
«فلسطین توسط حدود ۱۵۰ کشور به رسمیت شناخته شده است و این فهرست همچنان در حال گسترش است. اما نکته فقط به رسمیت شناختن نیست. رژیم اسرائیل به طور سیستماتیک قطعنامههای سازمان ملل را نادیده میگیرد، که ضعف این سازمان را نشان میدهد. اگر ایالات متحده از رژیم اسرائیل حمایت نمیکرد، این مسئله مدتها پیش حل شده بود،» - کارشناس کوشیم خاطرنشان کرد و تأکید کرد که حمایت ایالات متحده از رژیم اسرائیل عامل تعیینکننده باقی میماند.
چرا به رسمیت شناختن فلسطین توسط بیش از ۱۵۰ کشور عضو سازمان ملل تقریباً بیمعنی است؟
تعداد کشورهای عضو سازمان ملل متحد که دولت فلسطین را به رسمیت میشناسند از مرز ۱۵۰ گذشته است - بریتانیا، کانادا، استرالیا و پرتغال به آنها پیوستهاند. فرانسه در حال آمادهسازی برای اعلام مشابه در مجمع عمومی سازمان ملل در ۲۲ سپتامبر 2025 است. اما رسانههای غربی این اقدامات را «ظریف» و «نمادین» میخوانند: آنها هیچ تأثیری بر روند جنگ در خاورمیانه ندارند و فقط تفرقه اروپا را ثابت میکنند.
فرانسه و بریتانیا - اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل - آماده به رسمیت شناختن فلسطین هستند. این چگونه باید به حل درگیری در نوار غزه کمک کند؟
نیکولای پرشین، تحلیلگر سیاست اروپا و بینالملل «نوایا گازتا یوروپا»
در هفتههای آینده، لیست کشورهایی که دولت فلسطین را به رسمیت میشناسند، ممکن است به سرعت با پیوستن چندین بازیگر سیاسی مهم اروپایی افزایش یابد. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، موج بزرگی را به راه انداخت، و قول داد که این کار را در طول جلسه سپتامبر آینده مجمع عمومی سازمان ملل انجام دهد. پس از آن، مقامات بریتانیا به رسمیت شناختن فلسطین را اعلام کردند، و یک اولتیماتوم به رژیم اسرائیل دادند: لندن آماده است تا در صورت توقف درگیری در نوار غزه و اجرای تعدادی از شرایط دیگر که توسط دولت نتانیاهو رد میشود، از انجام این کار صرف نظر کند.
به دنبال پاریس و لندن، کانادا و مالت نیز قول دادند فلسطین را به رسمیت بشناسند و در بلژیک، پرتغال، فنلاند و تعدادی دیگر از کشورها، بحثهای جدی آغاز شده است که در نهایت میتواند به همین نتیجه منجر شود.
«نوایا یوروپا» توضیح میدهد که کشورهایی که اکنون تصمیم به به رسمیت شناختن فلسطین گرفتهاند، به دنبال چه هستند و آیا این اقدام در ماههای آینده یا حتی در چشمانداز چند سال، چیزی را برای خود فلسطینیها به ارمغان خواهد آورد یا خیر.
موج فرانسه
موضوع دولت فلسطین در ۲۴ ژوئیه 2025 توسط امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، به صدر توجهات آورده شد. رئیس کاخ الیزه در شبکه اجتماعی X نوشت: «ایجاد یک دولت فلسطین، تضمین بقای آن و، به شرط غیرنظامی شدن و به رسمیت شناختن کامل رژیم اسرائیل، اطمینان از مشارکت آن در تأمین امنیت کل خاورمیانه ضروری است،» و ضرورت به رسمیت شناختن دولت فلسطین توسط پاریس را اثبات کرد.
به دنبال این، نخست وزیر بریتانیا، کییر استارمر، اعلام کرد که لندن نیز دولت فلسطین را به رسمیت خواهد شناخت. با این حال، او به رژیم اسرائیل فرصت داد: این اتفاق نخواهد افتاد، اگر دولت یهودی با موارد زیر موافقت کند:
آتشبس دائمی با گروه حماس در نوار غزه [یکی از دو بخش دولت فلسطین که بخشی از آن به رسمیت شناخته شده است]؛
تضمین دسترسی کامل کمکهای بشردوستانه به غزه؛
رد صریح هرگونه تلاش یا طرح احتمالی برای الحاق کرانه باختری رود اردن [منطقهای که بخشی از آن تحت کنترل جنبش فلسطینی فتح محمود عباس و متحدانش است]؛
نشان دادن تعهد به ایده ایجاد دو دولت مستقل - یهودی و فلسطینی.
اگر فرانسه قصد خود را عملی کند، اولین کشور گروه ۷ خواهد بود که فلسطین را به رسمیت میشناسد، و اولین عضو دائم غربی شورای امنیت سازمان ملل است که این کار را انجام میدهد. بریتانیا نیز یکی دیگر از بازیگران اصلی اروپا و عضو دائم شورای امنیت با حق وتو است.
با توجه به اینکه مسکو و پکن فلسطین را در سال ۱۹۸۸ به رسمیت شناختهاند، به زودی ترکیب اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل ممکن است به این شکل باشد: چهار کشور دولت فلسطین را به رسمیت میشناسند در مقابل ایالات متحده، که از انجام این کار خودداری میکند.
مقیاس موج کنونی حمایت از فلسطین در کنفرانس بینالمللی حل و فصل مسالمتآمیز مسئله فلسطین که در تاریخ ۲۸ تا ۳۰ ژوئیه در نیویورک برگزار شد و توسط فرانسه و عربستان سعودی آغاز شده بود، نشان داده شد. در پایان این نشست، وزرای امور خارجه ۱۵ نهاد دیپلماتیک - از فرانسه، کانادا، استرالیا، آندورا، فنلاند، ایسلند، ایرلند، لوکزامبورگ، مالت، نیوزلند، نروژ، پرتغال، سان مارینو، اسلوونی و اسپانیا - از کل جهان خواستند که دولت فلسطین را به سرعت به رسمیت بشناسند. خود امضاکنندگان یا قبلاً این کار را انجام دادهاند یا «تمایل خود را برای انجام چنین اقدامی ابراز کردهاند یا ابراز میکنند». وزارت امور خارجه فرانسه از همه خواست تا به این سند بپیوندند تا «انگیزهای برای به رسمیت شناختن رسمی دولت فلسطین ایجاد شود.»
بنابراین، تعداد کشورهایی که فلسطین را به رسمیت شناختهاند، میتواند در پاییز از ۱۵۰ فراتر رود. در حال حاضر، گفته میشود ۱۴۷ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد (یا، با احتساب واتیکان که عضو سازمان ملل نیست، ۱۴۸ از ۱۹۴ کشور) هستند.
تمام کشورهایی که فلسطین را به رسمیت میشناسند، مطمئن هستند که این کشور به نوعی با چهار معیار اصلی یک دولت مستقل، که در کنوانسیون مونتهویدئو ۱۹۳۳ بینالمللی ذکر شده است، مطابقت دارد: وجود مرزهای ثابت، جمعیت دائمی و یک سیستم حاکمیت دولتی مستقل، و همچنین توانایی ورود به روابط با سایر دولتها.
راه به سوی به رسمیت شناختن
مقامات بریتانیا در توضیح آمادگی خود برای به رسمیت شناختن فلسطین، بارها به تاریخ پرداختند. به ویژه، دیوید لامی وزیر امور خارجه، درباره سلف خود (در سالهای ۱۹۱۶–۱۹) آرتور بالفور صحبت کرد، که در سال ۱۹۱۷ نامهای نوشت با وعده «مساعدت در تأسیس یک خانه ملی برای یهودیان در فلسطین». با این حال، در این سند همچنین بر رد قاطعانه هرگونه اقدامی که بتواند «حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیریهودی در فلسطین را خدشهدار کند» تأکید شده بود.
این نامه، که به عنوان «اعلامیه بالفور» در تاریخ ثبت شد، بعداً مبنای ایجاد دولت یهودی شد. اعراب نیز مطمئن هستند که اظهارات مطرح شده به «اشغال نفرتانگیز و فاجعهبارترین» فلسطین کمک کرده است. به نوبه خود، دیوید لامی ادعا میکند که بریتانیا میتواند به خود ببالد که چگونه به پایهگذاری رژیم اسرائیل کمک کرده است، اما، ادامه میدهد، وعده به فلسطینیها محقق نشده است، و این «یک بیعدالتی تاریخی» است.
سناریوی ایجاد دو دولت در سال ۱۹۴۷ پس از بحثهای کمیسیون ویژه سازمان ملل متحد در مورد مسائل فلسطین (UNSCOP) در سطح بینالمللی تثبیت شد. گزینه دیگری نیز به طور جدی مورد بحث قرار گرفت - ایجاد یک دولت فدرال فلسطین با «ملیت و شهروندی واحد فلسطینی که به اعراب، یهودیان و سایر اقوام داده میشود». اما این گزینه از حمایت اقلیت برخوردار شد.
قرار بود که دولتهای عربی و یهودی ظرف دو سال از زمان تصمیمگیری، تا ۱ سپتامبر ۱۹۴۹ تشکیل شوند. رژیم اسرائیل استقلال خود را در ۱۴ مه ۱۹۴۸ اعلام کرد، اما جامعه عرب تقسیم قلمرو فلسطین را نپذیرفت و آماده پذیرش نفس وجود دولت یهودی نبود. تنها در سال ۱۹۸۸، سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف)، که گروههای مختلف فلسطینی را متحد میکند، ایجاد یک دولت مستقل را اعلام کرد. ساف تقسیم فلسطین به بخشهای عربی و یهودی را به شرط خروج رژیم اسرائیل از زمینهایی که در سال ۱۹۶۷ پس از جنگ شش روزه به دست آورده بود، مجاز دانست.
ساف در آن زمان قلمرویی را که ادعا میکرد، کنترل نمیکرد. اما این مانع از اولین و قدرتمندترین موج به رسمیت شناختن دولت فلسطین نشد. تا پایان دهه ۱۹۸۰، ۸۹ عضو سازمان ملل متحد این کار را انجام دادند. اینها تا حد زیادی کشورهای بلوک سوسیالیستی بودند - مجارستان، ویتنام، چین، کوبا، لهستان، چکسلواکی، یوگسلاوی - که تحت رهبری مسکو با «امپریالیسم» غربی و «جنگطلبی» رژیم اسرائیل مبارزه میکردند. در عین حال، به بیان دقیق، اتحاد جماهیر شوروی «اعلام دولت فلسطین» را به رسمیت شناخت، اما نه خود دولت فلسطین را. این امر با این واقعیت توضیح داده شد که در رویه شوروی سابقه به رسمیت شناختن دولتی که قلمرو آن تحت اشغال خارجی است و دولت [در آن زمان] ندارد، وجود نداشت.
در سال ۲۰۱۱، فلسطین عضو کامل یونسکو شد - و در همان زمان ایسلند اولین کشور اروپای غربی بود که استقلال دولت فلسطین را به رسمیت شناخت.
در سال ۲۰۱۲، یک پیشرفت جدید رخ داد: بر اساس قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، فلسطین وضعیت کشور ناظر را دریافت کرد. این کشور - مانند واتیکان که همین وضعیت را دارد - میتواند در تدوین قطعنامههای سازمان ملل شرکت کند، اما نمیتواند رأی دهد.
موج جدید در سال ۲۰۲۴ آغاز شد: در پی عملیات نظامی رژیم اسرائیل در نوار غزه، اسپانیا، ایرلند و نروژ استقلال فلسطین را به رسمیت شناختند. این امر به عنوان حمایت از ایده ایجاد دو دولت - مبنای ضروری برای تثبیت وضعیت در خاورمیانه - ارائه شد. در همین موج، اسلوونی، ارمنستان، باهاما، ترینیداد و توباگو، جامائیکا و باربادوس دولت فلسطین را به رسمیت شناختند. و اکنون میتوان انتظار افزایش قابل توجه دیگری در این لیست را داشت.
در سالهای اخیر، پیشرفت در به رسمیت شناختن استقلال فلسطین در کشورهای غربی به موازات روند مشابه یک موجودیت دولتی دیگر - کوزوو - در حال توسعه بوده است. و فلسطین چندین قدم از این جمهوری جلوتر است.
اولاً، تا به امروز، کشورهای عضو سازمان ملل کمتری کوزوو را به رسمیت شناختهاند: از ۸۴ (دادههای صربستان) تا ۱۱۸ (دادههای کوزوو)، از جمله ایالات متحده، اکثر کشورهای اتحادیه اروپا، ترکیه، ژاپن و بسیاری دیگر. چنین اختلاف آماری به این دلیل است که برخی از کشورها در نتیجه کمپینهای دیپلماتیک موفق بلگراد، تصمیمات قبلی خود در مورد به رسمیت شناختن کوزوو را لغو کردهاند. در هر صورت، بلگراد این را ادعا میکند. در عین حال، روسیه، چین، هند، بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین و آسیا و همچنین برخی از کشورهای اتحادیه اروپا (اسپانیا، قبرس، یونان) هرگز در این لیست قرار نگرفتهاند. آنها کوزوو را یا به دلیل همبستگی با صربستان یا برای جلوگیری از تمایلات جداییطلبانه در داخل خود به رسمیت نمیشناسند.
ثانیاً، کوزوو - بر خلاف فلسطین - هنوز وضعیت ناظر در سازمان ملل را دریافت نکرده است. و عضویت کامل به دلیل وتوی اجتنابناپذیر دو عضو دائم شورای امنیت - روسیه و چین - برای آن غیرقابل دسترس است.
مسائل خارجی و داخلی
موج کنونی به رسمیت شناختن فلسطین با ترکیبی از عوامل توضیح داده میشود.
اولاً، ماریانا بلنکایا، کارشناس خاورمیانه و نویسنده کانال تلگرام «فلافل»، به «نوایا یوروپا» یادآوری کرد، این امر نگرانی جامعه بینالمللی از وضعیت دشوار در غزه است. به گفته کارشناسان سازمان ملل، «بدترین سناریوی قحطی در حال حاضر در غزه در حال آشکار شدن است»: از هر سه نفر یک نفر باید چندین روز بدون غذا بماند. سازمان ملل همچنین از «کمبود فاجعهبار» سوخت و «نیازهای عظیم به کمک پزشکی در غزه» خبر داده است. در عین حال، مقامات رژیم اسرائیل ادعا میکنند که هیچ قحطی در غزه وجود ندارد.
ثانیاً، وضعیت در غزه مدتهاست که فقط یک مشکل سیاست خارجی نبوده، بلکه موضوع فشار روزانه بر دولتها در اروپا از سوی شهروندان، سازمانهای حقوق بشری و رسانهها است.
در فرانسه، بریتانیا و کانادا، ماریانا بلنکایا اشاره میکند، «جوامع بزرگ مسلمان وجود دارند که فعالانه از فلسطینیها حمایت میکنند، و همچنین جنبشهای چپ قوی که از رژیم اسرائیل انتقاد میکنند» - و مقاومت در برابر این فشار بسیار دشوار است. به ویژه، امانوئل ماکرون با اظهارات خود تلاش کرد تا رأیدهندگان چپ و اقلیت مسلمان را جذب کند. و در بریتانیا، به رسمیت شناختن فلسطین نه تنها توسط بسیاری از رأیدهندگان، بلکه توسط بخشی از همکاران نخست وزیر استارمر در داخل حزب کارگر او نیز خواسته میشود.
ثالثاً، موج کنونی به رسمیت شناختن فلسطین با منافع داخلی کشورهایی که آماده انجام این کار هستند، انگیزه دارد. فرانسه به دنبال تقویت تصویر خود به عنوان یک بازیگر پیشرو در اروپا و افزایش اقتدار در میان کشورهای «جنوب جهانی» است - و یک گام دوستانه در قبال فلسطین به این امر کمک خواهد کرد. بسیاری از کارشناسان به صراحت میگویند: موج به رسمیت شناختن فلسطین بیشتر برای سیاستمداران کشورهایی که تصمیم به پرداختن به این موضوع گرفتهاند، مهم است تا برای خود فلسطینیها.
با این حال، رهبری همه کشورهای اروپایی آماده پیوستن به این موج نیستند - و این امر خط جدیدی از شکاف در میان ۲۷ عضو اتحادیه اروپا را نشان داده است. مقامات برخی از کشورها - به عنوان مثال، آلمان و ایتالیا - همراه با ایالات متحده مطمئن هستند: به رسمیت شناختن فلسطین باید پاداشی برای دستیابی به یک توافق صلح نهایی با رژیم اسرائیل باشد. و این توافق اصلاً در افق دیده نمیشود.
با این حال، بر رهبری ایتالیا و آلمان - مانند مقامات فرانسه و بریتانیا - فشار فزایندهای از داخل وارد میشود. به عنوان مثال، در ایتالیا، ۳۴ سفیر سابق این جمهوری به طور مشترک از فلسطین حمایت کردند. و در آلمان، که دههها از رژیم اسرائیل حمایت کرده است، شکافی در داخل دولت ائتلافی رخ داده است: ریم آلابالی-رادوان، وزیر توسعه بینالمللی، مطمئن است که برلین باید رژیم اسرائیل را به دلیل وضعیت انسانی در غزه به وضوح محکوم کند.
ابزارهای محدود
با هر به رسمیت شناختن جدید، فلسطین جایگاه کمی برجستهتر در مجامع بینالمللی پیدا میکند و همچنین میتواند شبکه سفارتخانههای خود را گسترش دهد و توافقنامههای دوجانبه جدیدی منعقد کند.
اما در کل، به رسمیت شناختن برای فلسطین نه به صورت عملی، بلکه به صورت نمادین مهم است. کشورهای غربی که این گام را برمیدارند، این سیگنال را به رژیم اسرائیل میفرستند که باید «بهای سیاسی» اقدامات خود در غزه را بپردازد.
مشکل برای حامیان اعمال فشار بر رژیم اسرائیل این است که انتخاب اقدامات غیرنمادین محدود است. در سطح دوجانبه، این میتواند نقض برخی توافقها باشد. به عنوان مثال، اسلوونی در ۳۱ ژوئیه ممنوعیت کامل تجارت تسلیحات با رژیم اسرائیل را اعلام کرد. اما این تجارت به هر حال وجود نداشت (تأمینکنندگان اصلی تسلیحات به دولت یهودی - ایالات متحده، آلمان، ایتالیا - هستند).
کشورهای خاصی میتوانند تحریمهایی را اعمال کنند - به عنوان مثال، این گزینه دیگر در دولت آلمان رد نمیشود. روابط علمی یا فرهنگی ممکن است به طور جزئی مسدود شود. به گفته ماریانا بلنکایا، «بسیاری از دانشگاههای غربی اکنون از اساتید رژیم اسرائیلی دعوت نمیکنند، همکاریهای علمی کند شده است، تبادلات علمی و فرهنگی کمتر شده است.»
در عین حال، توافق بر سر چیزی واقعاً مؤثر در سطح کل اتحادیه اروپا مشکلساز است. به عنوان مثال، بروکسل میتوانست توافقنامه اتحادیه اروپا - رژیم اسرائیل را به حالت تعلیق درآورد: به عنوان مثال، به دلیل بیاحترامی به حقوق بشر و اصول دموکراتیک ذکر شده در ماده ۲. حتی فردریک مرتز، صدراعظم آلمان، در ۲۸ ژوئیه اشاره کرد که ممکن است از چنین اقدامی حمایت کند. اما برای مسدود کردن کامل توافقنامه، از جمله توقف گفتگوی سیاسی و ترجیحات تجاری، تأیید اجماعی هر ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا مورد نیاز است - و این بعید است، با توجه به «نه» قاطع مجارستان، به عنوان مثال. اگرچه این کشور در سال ۱۹۸۸ استقلال فلسطین را به رسمیت شناخت، اما ویکتور اوربان، نخست وزیر فعلی و چندساله، حامی سرسخت رژیم اسرائیل و رهبری دولت یهودی است.
گزینه تعلیق جزئی اجزای خاصی از توافقنامه (به عنوان مثال، ترجیحات تجاری) وجود دارد - و برای این کار، تنها اکثریت واجد شرایط آرا کافی است. با این حال، موفقیت در اینجا نیز تضمین نمیشود، همانطور که سرنوشت پیشنهاد کمیسیون اروپا در مورد حذف جزئی رژیم اسرائیل از برنامه شاخص تحقیقاتی خود یعنی Horizon Europe نشان داد. رژیم اسرائیل میتوانست دسترسی به کمکهای مالی و سرمایهگذاریهای آینده به ارزش ۲۰۰ میلیون یورو در چارچوب شورای سرمایهگذاری اروپایی (EIC) Horizon را از دست بدهد. اما هنوز نتوانسته است اکثریت واجد شرایط آرا کشورهای اتحادیه اروپا را برای حمایت از این اقدام به دست آورد.
قویترین سیگنال به رسمیت شناختن فلسطین به عنوان عضو کامل سازمان ملل متحد خواهد بود. اما این امر غیرممکن بوده، هست و در آینده قابل پیشبینی نیز خواهد بود. این فرآیند از دو مرحله تشکیل شده است. کسب حمایت دو سوم مجمع عمومی (۱۲۹ رأی از ۱۹۳) آسان خواهد بود، با توجه به تعداد کشورهایی که فلسطین را به رسمیت شناختهاند. اما مرحله دوم تأیید شورای امنیت سازمان ملل است، جایی که ایالات متحده، متحد اصلی رژیم اسرائیل، حق وتو دارد.
باور ندارند و منتظر نیستند
موضع دولت ترامپ روشن است: هر کس فلسطین را به رسمیت بشناسد، تروریسم را در قالب «حماس» تشویق میکند. همچنین هیچ سیگنالی مبنی بر تغییر موضع مقامات رژیم اسرائیل در آینده قابل پیشبینی وجود ندارد، که بر اساس آن «دولت فلسطین در شرایط کنونی به جای همزیستی مسالمتآمیز با رژیم اسرائیل، به پایگاهی برای نابودی آن تبدیل خواهد شد.» جامعه رژیم اسرائیل همراه با دولت بنیامین نتانیاهو مطمئن است: ایجاد دولت فلسطین تهدیدی آشکار برای کشورشان است، که باید تنها به نیروی نظامی تکیه کند، نه به مذاکرات سیاسی. طبق نظرسنجی انجام شده در فوریه تا مارس ۲۰۲۵، تنها ۲۱٪ از رژیم اسرائیلیها اجازه میدهند که دو دولت - یهودی و فلسطینی - بتوانند با هم همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند. این کمترین میزان از سال ۲۰۱۳ است - در آن زمان ۵۰٪ خوشبین بودند.
در مورد فلسطینیها، ۶۴٪ از پاسخدهندگان در ماه مه امسال مطمئن بودند: تصمیم ایجاد دو دولت به دلیل گسترش شهرکسازیهای رژیم اسرائیل در کرانه باختری و بیتالمقدس شرقی دیگر قابل اجرا نیست. چنین نگرشهایی، که هیچ امیدی برای سازشهای قابل قبول متقابل نمیدهد، کسانی را که در حال حاضر سعی در یافتن راهی برای خروج از بنبست فلسطین و رژیم اسرائیل دارند، محکوم به شکست میکند.
اگرچه تعداد شرکای دیپلماتیک فلسطین در حال رشد است و ممکن است پس از پاییز به طور قابل توجهی افزایش یابد، اما این امر آن را به کسب وضعیت یک دولت به رسمیت شناخته شده و کارآمد بینالمللی نزدیک نخواهد کرد. حتی کوزوو به این رؤیا بسیار نزدیکتر است: حداقل یک مرز مشخص و بالفعل موجود و همچنین یک سیستم حکومتی شکل گرفته و فعال دارد.
جمعبندی
موج اخیر به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط قدرتهای غربی، یک دستاورد دیپلماتیک و نمادین مهم برای فلسطینیان است که انزوای سیاسی اسرائیل را تشدید کرده و ایده راهحل دو دولتی را زنده نگه میدارد. این تحول، جایگاه حقوقی فلسطین در عرصه بینالمللی را تقویت میکند و ابزارهای جدیدی برای پیگیری حقوق خود در اختیار آن قرار میدهد.
با این وجود، این شناسایی معادله قدرت را در میدان عمل تغییر نمیدهد. تا زمانی که ایالات متحده با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت، مانع از عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل میشود و تا زمانی که دولت اسرائیل به طور قاطع با تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی مخالفت میکند، این دستاوردهای دیپلماتیک نمیتوانند به حاکمیت واقعی و پایان اشغال منجر شوند. در نهایت، مسیر استقلال فلسطین همچنان از مسیر بنبستهای سیاسی داخلی و ژئوپلیتیک منطقهای عبور میکند و به رسمیت شناختن جهانی، اگرچه گامی مهم است، اما برای عبور از این موانع کافی نخواهد بود.
آلماتی قزاقستان
منابع:
https://ulysmedia.kz/analitika/59450-palestina-mezhdunarodnyi-raskol-i-diplomaticheskii-tupik/
https://ulysmedia.kz/analitika/59254-mir-na-grani-kak-globalnyi-sammit-oon-budet-reshat-sudbu-planety/
https://azh.kz/ru/news/view/119820
https://tengrinews.kz/tag/%D0%BF%D0%B0%D0%BB%D0%B5%D1%81%D1%82%D0%B8%D0%BD%D0%B0/
https://www.zakon.kz/country/palestina/
https://www.inform.kz/ru/priznanie-palestini-poslednie-izmeneniya-i-tekushee-sostoyanie
نظر شما