پاکستان و عربستان سعودی معاهده دفاعی جدید، فصلی از تاریخ نوین

روابط پاکستان و عربستان سعودی سابقه‌ای به درازای هفت دهه دارند، اما معاهده دفاعی اخیر، این پیوندها را وارد مرحله‌ای تازه می‌کند. بلافاصله پس از تأسیس پاکستان، عربستان سعودی از جمله نخستین کشورهایی بود که این کشور را به رسمیت شناخت. پیوندهای مذهبی و فرهنگی در گذر زمان مستحکم‌تر شدند و همکاری‌های دفاعی و راهبردی نیز بخشی از این روابط گردید. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، کمک‌های عربستان نقش پشتیبان برای اقتصاد و برنامه دفاعی پاکستان ایفا کردند. در دوران جنگ افغانستان، هر دو کشور همراه با ایالات متحده نقش راهبردی بزرگی بر عهده گرفتند. در دهه ۱۹۹۰، زمانی که پاکستان با تحریم‌های بین‌المللی مواجه شد، عربستان سعودی با تأمین نفت و یاری مالی، این کشور را مورد حمایت قرار داد. با توجه به این پیشینه تاریخی، می‌توان گفت که معاهده اخیر در حقیقت تلاشی است برای انطباق مشارکت دیرینه با الزامات و شرایط نوین. این معاهده دفاعی نسبت به گذشته جامع‌تر و گسترده‌تر است. دربرگیرنده رزمایش‌های نظامی و تبادل تسلیحات، انتقال فناوری، اشتراک‌گذاری اطلاعات استخباراتی، امنیت سایبری، همکاری در صنایع دفاعی و تدوین راهبرد مشترک در سطح منطقه‌ای می‌باشد. این ابعاد برای پاکستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند، چرا که در گذشته اتکای اصلی آن صرفاً بر کمک‌های مالی عربستان سعودی بود، اما اکنون فرصت شراکت در صنایع دفاعی و فناوری‌های نوین فراهم آمده است. پیشرفت‌های پاکستان در زمینه فناوری پهپادها و موشک‌ها برای عربستان سعودی جذابیت دارد، و در مقابل، توان مالی عربستان و تجهیزات پیشرفته نظامی‌اش می‌تواند برای پاکستان سودمند واقع شود.

روابط پاکستان و عربستان سعودی سابقه‌ای به درازای هفت دهه دارند، اما معاهده دفاعی اخیر، این پیوندها را وارد مرحله‌ای تازه می‌کند. بلافاصله پس از تأسیس پاکستان، عربستان سعودی از جمله نخستین کشورهایی بود که این کشور را به رسمیت شناخت. پیوندهای مذهبی و فرهنگی در گذر زمان مستحکم‌تر شدند و همکاری‌های دفاعی و راهبردی نیز بخشی از این روابط گردید. در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، کمک‌های عربستان نقش پشتیبان برای اقتصاد و برنامه دفاعی پاکستان ایفا کردند. در دوران جنگ افغانستان، هر دو کشور همراه با ایالات متحده نقش راهبردی بزرگی بر عهده گرفتند. در دهه ۱۹۹۰، زمانی که پاکستان با تحریم‌های بین‌المللی مواجه شد، عربستان سعودی با تأمین نفت و یاری مالی، این کشور را مورد حمایت قرار داد. با توجه به این پیشینه تاریخی، می‌توان گفت که معاهده اخیر در حقیقت تلاشی است برای انطباق مشارکت دیرینه با الزامات و شرایط نوین.

این معاهده دفاعی نسبت به گذشته جامع‌تر و گسترده‌تر است. دربرگیرنده رزمایش‌های نظامی و تبادل تسلیحات، انتقال فناوری، اشتراک‌گذاری اطلاعات استخباراتی، امنیت سایبری، همکاری در صنایع دفاعی و تدوین راهبرد مشترک در سطح منطقه‌ای می‌باشد. این ابعاد برای پاکستان از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند، چرا که در گذشته اتکای اصلی آن صرفاً بر کمک‌های مالی عربستان سعودی بود، اما اکنون فرصت شراکت در صنایع دفاعی و فناوری‌های نوین فراهم آمده است.

پیشرفت‌های پاکستان در زمینه فناوری پهپادها و موشک‌ها برای عربستان سعودی جذابیت دارد، و در مقابل، توان مالی عربستان و تجهیزات پیشرفته نظامی‌اش می‌تواند برای پاکستان سودمند واقع شود.

تأثیر این معاهده در منطقه، به‌ویژه بر چین و هند، چشمگیر خواهد بود. چین که از پیش متحد نزدیک پاکستان است، به این توافق نگاهی مثبت خواهد داشت، چرا که می‌تواند فشارهای ایالات متحده را کاهش دهد و عربستان سعودی را نیز به پکن نزدیک‌تر سازد. نباید از یاد برد که چین نقش کلیدی در آشتی میان عربستان سعودی و ایران ایفا کرده بود.

از سوی دیگر، هند به این معاهده با دیده تردید خواهد نگریست. هند طی سال‌های اخیر تلاش کرده است روابط تجاری خود را با عربستان سعودی گسترش دهد، اما شراکت دفاعی ریاض با پاکستان، برای دهلی نو نگران‌کننده خواهد بود؛ به‌ویژه در شرایطی که هند می‌کوشد روابط خود با اسرائیل را در خاورمیانه به سطوحی بی‌سابقه ارتقا دهد.

این معاهده همچنین می‌تواند چالشی برای ایالات متحده و اسرائیل باشد. آمریکا مدت‌هاست که عربستان سعودی را یکی از نزدیک‌ترین متحدان خود می‌داند، اما اگر ریاض روابط دفاعی خود با اسلام‌آباد را تا سطحی گسترش دهد که از نفوذ واشنگتن بکاهد، این امر برای ایالات متحده نگران‌کننده خواهد بود. به همین ترتیب، برای اسرائیل نیز این توافق ضربه‌ای به‌شمار می‌رود. تل‌آویو در پی آن بود که جایگاه خود را در خاورمیانه مستحکم ساخته و روابطش با عربستان سعودی را عادی‌سازی کند، اما اگر ریاض به پاکستان نزدیک شود، این برنامه‌های اسرائیل ممکن است با اختلال مواجه شوند. از آن‌جا که پاکستان اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسد، این همکاری دفاعی، برای تل‌آویو ضربه‌ای راهبردی و قابل توجه خواهد بود.

اگر به دقت نگریسته شود، معاهده دفاعی میان پاکستان و عربستان سعودی آغازگر فصلی نوین در تاریخ منطقه است. این توافق‌نامه صرفاً همکاری میان دو کشور نیست، بلکه بخشی از یک بازی بزرگ ژئوپولیتیکی است که در آن چین، آمریکا، هند، اسرائیل و دیگر کشورهای عربی نیز نقش دارند.

اکنون پرسش این است که در روزها و سال‌های پیش رو، این معاهده تا چه اندازه موفق خواهد بود؟ آیا برای پاکستان فرصت‌های اقتصادی نیز خلق خواهد کرد یا تنها به همکاری‌های نظامی محدود خواهد ماند؟ آیا ایالات متحده برای جلوگیری از آن فشار وارد خواهد کرد؟ و آیا هند و اسرائیل خواهند کوشید تا آن را متوقف سازند؟ این‌ها پرسش‌هایی کلیدی برای آینده‌اند، که بررسی آن‌ها نیازمند ورود به بخش دوم این نوشتار است.

مهم‌ترین جنبه این معاهده دفاعی آن است که آغازگر صف‌بندی‌های جدیدی در منطقه شده است. در گذشته، سیاست خارجی پاکستان عمدتاً در چارچوب نفوذ ایالات متحده تفسیر می‌شد، اما اکنون اسلام‌آباد در مسیری گام نهاده که در آن روابط با بازیگرانی چون پکن، ریاض و مسکو اهمیت فزاینده‌ای یافته‌اند.

این دگرگونی زمانی معنا و وزن بیشتری می‌یابد که مشاهده می‌کنیم در خاورمیانه، ایران و عربستان سعودی به یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند، ترکیه و قطر جایگاه مستقل خود را دنبال می‌کنند و فشارهای جهانی بر اسرائیل رو به افزایش است.

سایر کشورهای عربی نیز با دقت و علاقه‌مندی عمیق به این معاهده می‌نگرند. برای امارات متحده عربی و قطر، این توافق پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که موازنه‌های جدیدی از قدرت در منطقه در حال شکل‌گیری است. کشورهایی چون مصر و اردن، که از پیش روابط نزدیکی با عربستان سعودی داشته‌اند، نیز ممکن است به بخشی از این همکاری بدل شوند. از سوی دیگر، برای کشورهای مسلمان غیرعرب مانند ترکیه و مالزی، این معاهده حامل جنبه‌ای از امید است.

تمامی این واقعیات ما را به این نتیجه می‌رسانند که معاهده دفاعی میان پاکستان و عربستان سعودی در آینده نه تنها روابط دوجانبه را تحکیم خواهد بخشید، بلکه می‌تواند موازنه قدرت در منطقه را نیز دگرگون سازد.

با این حال، موفقیت واقعی زمانی حاصل خواهد شد که پاکستان این توافق را صرفاً به همکاری نظامی محدود نکند، بلکه از آن در جهت توسعه اقتصادی و پیشرفت فناوری نیز بهره گیرد.

اگر در کنار شراکت در صنایع دفاعی، پروژه‌های مشترک آموزشی و پژوهشی نیز آغاز شوند، اگر نسل جوان از ثمرات این همکاری بهره‌مند گردد، و اگر این معاهده بتواند در کاهش تنش‌های منطقه‌ای نقشی دیپلماتیک ایفا کند، آنگاه می‌توان آن را واقعاً آغازی بر یک تاریخ نوین دانست.[1]

نویسنده: اعظم ملک

ترجمه: دکتر عسکری

منابع: روزنامه جنگ


 

 

[1] . https://jang.com.pk/news/1518049

کد خبر 25241

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =