۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۸
چرا حماس تسلیم شد؟

در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، در حالی که به مناسبت یکی از اعیاد مذهبی، اسرائیل درتعطیلات به سر می‌برد و در بخش جنوبی، در صحرای نقب، جشنواره‌ی موسیقی «سوپر نووا» برگزار می‌شد، ناگهان محافل رقص و سرود، به صحنه‌هایی از فریاد، وحشت و آشوب بدل شدند. جنگجویان حماس حمله کردند. این تاریخ، پیشینه‌ای خاص در خود نهفته داشت؛ چرا که در ششم اکتبر ۱۹۷۳ میلادی، هنگامی که کشورهای عربی به اسرائیل یورش بردند، آن روز نیز به مناسبت عید مذهبی «یوم کیپور» تعطیل رسمی بود. خط دفاعی مستحکم اسرائیل، موسوم به خط بار لو (Bar Lev Line)، که درباره‌اش ادعا می‌شد تسخیر آن نه دشوار بلکه ناممکن است، با راهبردی موفقانه از سوی مصر و سوریه درهم شکسته شد. شاید حماس نیز با الهام از همان مناسبت تاریخی، تصمیم به غافلگیر کردن اسرائیل گرفت. این عملیات که «طوفان الاقصی» نام‌گذاری شد، نه تنها به کشته شدن شماری از شهروندان اسرائیلی انجامید، بلکه صدها زن و مرد اسرائیلی نیز به اسارت نیروهای حماس درآمدند.آنگاه که آن دختران زیباروی یهودی به گروگان گرفته می‌شدند، شادی در سراسر جهان اسلام موج می‌زد. بی‌تردید، زمانی‌ که ستمگر، زورگو و متجاوز به دام می‌افتد، ابراز شادمانی از سوی مظلومان، واکنشی طبیعی است. اما آنچه پس از آن رخ داد، بسی اندوه‌بار بود. زندگی فلسطینیان به مدت دو سال به کابوسی تمام‌عیار بدل شد، و غزه به تلی از ویرانی و خاکستر مبدل گردید. در این مدت، رهبران برجسته‌ی حماس، از جمله یحیی سنوار و اسماعیل هنیه، نیز به شهادت رسیدند. اکنون، پس از نزدیک به دو سال، قرار است که در غزه آرامش برقرار شود.

جنگ، نام دیگر ویرانی و تباهی است. موسولینی گفته بود:«جنگ برای مردان همان‌قدر دردناک است که زایمان برای زنان.»فیلسوف زن آمریکایی با اصالت آلمانی، هانا آرنت، می‌گوید:«جنگ در شمار تجملات است، از این‌رو تنها معدودی از ملت‌ها توانِ تحمل آن را دارند.» به گفته‌ی برتراند راسل، جنگ‌ها تعیین نمی‌کنند چه کسی بر حق بوده، بلکه این‌که چه کسی زنده می‌ماند، همه‌چیز را رقم می‌زند. همچنین، نویسنده و روزنامه‌نگار اتریشی، کارل کراوس، چه نیکو گفته است: «جنگ‌ها از آن ‌رو رخ می‌دهند که دیپلمات‌ها به خبرنگاران دروغ می‌گویند، و وقتی این دروغ‌ها منتشر می‌شوند، خود به آن‌ها باور می‌آورند.» طنزپرداز و بازیگر آمریکایی، ویل راجرز، با طعنه و استهزا نوشت: «در هر جنگی، شیوه‌ی کشتن دگرگون می‌شود و آنگاه نمی‌توان گفت که روند تمدن پیشرفت نکرده است.» رئیس‌جمهور آمریکا، جان اف. کندی، در مقطعی چنین آرزو کرد: «پیش از آنکه جنگ، نوع بشر را ببلعد، انسان باید جنگ را نابود کند.» اما این نیز واقعیتی تلخ است که بخش عمده‌ای از جنگ‌ها بر بشریت، خود آمریکا تحمیل کرده است. فیلسوف فرانسوی، ژان‌پل سارتر، گفته بود: «جنگ را اشراف تحمیل می‌کنند، اما کشته‌شدن، سهم فقراست.» و در نهایت، رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، هربرت هوور، این‌چنین بیان می‌کند: «تصمیم جنگ را پیران می‌گیرند، اما بار جنگیدن و مردن بر دوش جوانان است.» مورخ و فیلسوف یونانی، هِرودوت، با تأکید بر ویرانگری‌های جنگ گفته است: «در زمان صلح، پسران پدران خود را به خاک می‌سپارند، اما در دوران جنگ، این پدران هستند که تابوت پسران‌شان را بر دوش می‌کشند.» نویسنده‌ی روسی، لئو تولستوی، چنین باور دارد:«جنگ عملی است به‌غایت نفرت‌انگیز و ناعادلانه، تا آنجا که تحمیل‌کنندگان آن، پیش از هر چیز باید وجدان خود را خفه کنند.» فیلسوف آمریکایی، ویل دورانت، می‌گوید: «در طول سه‌هزار و چهارصد و بیست و یک سال گذشته، تنها ۲۶۸ سال بوده که در آن هیچ جنگی روی نداده است.» تاریخ‌نگار آمریکایی، گری ویلز، بر این باور است: «این‌که جنایت جنگی چیست و چه کسی مرتکب آن شده، تنها به تشخیص و اراده‌ی پیروزمندان بستگی دارد.» فیلسوف رومی، لوسیوس آنائوس سنکا، گفته است: «جنگ، بازی‌ای‌ست که در آن برای نفر دوم، هیچ پاداشی وجود ندارد.» همچنین، جورج اورول معتقد است: «تنها راه پایان سریع جنگ، آن است که شکست را بپذیریم.» یادآوری این گفته‌ها و اندیشه‌های اندیشمندان درباره‌ی جنگ، از آن‌روست که پس از دو سال نبرد، سرانجام آتش‌بسی در غزه در حال شکل‌گیری‌ست. در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، در حالی که به مناسبت یکی از اعیاد مذهبی، اسرائیل درتعطیلات به سر می‌برد و در بخش جنوبی، در صحرای نقب، جشنواره‌ی موسیقی «سوپر نووا» برگزار می‌شد، ناگهان محافل رقص و سرود، به صحنه‌هایی از فریاد، وحشت و آشوب بدل شدند.

جنگجویان حماس حمله کردند. این تاریخ، پیشینه‌ای خاص در خود نهفته داشت؛ چرا که در ششم اکتبر ۱۹۷۳ میلادی، هنگامی که کشورهای عربی به اسرائیل یورش بردند، آن روز نیز به مناسبت عید مذهبی «یوم کیپور» تعطیل رسمی بود. خط دفاعی مستحکم اسرائیل، موسوم به خط بار لو (Bar Lev Line)، که درباره‌اش ادعا می‌شد تسخیر آن نه دشوار بلکه ناممکن است، با راهبردی موفقانه از سوی مصر و سوریه درهم شکسته شد.
شاید حماس نیز با الهام از همان مناسبت تاریخی، تصمیم به غافلگیر کردن اسرائیل گرفت. این عملیات که «طوفان الاقصی» نام‌گذاری شد، نه تنها به کشته شدن شماری از شهروندان اسرائیلی انجامید، بلکه صدها زن و مرد اسرائیلی نیز به اسارت نیروهای حماس درآمدند.آنگاه که آن دختران زیباروی یهودی به گروگان گرفته می‌شدند، شادی در سراسر جهان اسلام موج می‌زد. بی‌تردید، زمانی‌ که ستمگر، زورگو و متجاوز به دام می‌افتد، ابراز شادمانی از سوی مظلومان، واکنشی طبیعی است. اما آنچه پس از آن رخ داد، بسی اندوه‌بار بود.
زندگی فلسطینیان به مدت دو سال به کابوسی تمام‌عیار بدل شد، و غزه به تلی از ویرانی و خاکستر مبدل گردید.
در این مدت، رهبران برجسته‌ی حماس، از جمله یحیی سنوار و اسماعیل هنیه، نیز به شهادت رسیدند. اکنون، پس از نزدیک به دو سال، قرار است که در غزه آرامش برقرار شود.
حماس، طرح صلح بیست‌ ماده‌ای رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، را پذیرفته است. نه تنها آمادگی خود را برای آزادی اسیران اسرائیلی اعلام کرده، بلکه با نوشیدن جام زهر، از حق حاکمیت بر غزه نیز صرف‌نظر کرده است. به‌منظور پیشبرد این طرح صلح، مذاکرات غیرمستقیم میان حماس و اسرائیل در مصر آغاز شده است.
کشورهای عربی نیز از آتش‌بس استقبال کرده‌اند. با این حال، دولت پاکستان در این خصوص نوعی تردید و دودلی از خود نشان داده است. نخست‌وزیر شهباز شریف، طرح صلح ترامپ را گامی مثبت دانست، اما سپس اسحاق دار، معاون نخست‌وزیر، در مجلس ملی ناگزیر شد اعلام کند که متن توافق‌شده، آن چیزی نیست که ابتدا بر سر آن توافق حاصل شده بود، و تغییراتی در آن صورت گرفته است. احتمالاً دلیل این موضع‌گیری، بیم از واکنش‌های احتمالی بوده است. وجه شگفت‌آور این ماجرا آن است که اگر حماس، خود، شرایط آتش‌بس را پذیرفته، پس چرا در کشور ما، برخی افراد دولت پاکستان را مورد انتقاد قرار می‌دهند؟ بدون تکلّف، حاکم نظامی، ژنرال پرویز مشرف، روزی گفته بود: «نیازی نیست از خود فلسطینی‌ها هم فلسطینی‌تر شویم.» در روزگارِ شوریِ احساسات، من نیز ستونی انتقادی نوشته بودم، لیکن اکنون دریافته‌ام که سخن او درست بوده است. ما با فلسطینیان هم‌دلیم، اما اگر آنان خواهان آتش‌بس‌اند، اصرار ما بر استمرار مقاومت چه معنایی دارد؟ سؤال دیگر این است که اگر حماس قرار بود شروط ترامپ را پذیرفته و اسلحه بر زمین گذارد، پس چه ضرورتی داشت که این همه ویرانی و تباهی را بر سرِ سرزمینِ خود نازل کند؟ اگر سخن جورج اورول را به امانت بگیریم، تنها راه پایان سریعِ جنگ، پذیرفتنِ شکست بود و حماس که «دیر آمد اما به‌جا آمد»، سرانجام تصمیمِ درستی گرفت.

اما آنچه شگفت‌انگیز است این‌که جنگی که حتی کشورهای عربیِ متحد نتوانستند با هم آن را پیروز شوند و آن حقیقت بدیهی که هیچ گروهی از طریق مبارزاتِ چریکی (گوریلا) هرگز قادر به کامیابی نیست، همچون نوشته‌ای بر دیوار بود پس چرا اصلاً آغاز شد؟[1]

نویسنده: محمد بلال غوری
منابع: https://jang.com.pk/news/1517695

 

[1] . https://jang.com.pk/news/1517695

کد خبر 25257

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =