در تاریخ ۶ نوامبر، دومین نشست سران "آسیای میانه – آمریکا" (C5+1) در واشنگتن برگزار خواهد شد. اهمیت این نشست فراتر از گفتگوی منطقهای است؛ این دیدار واقعیتهای جدید ژئوپلیتیک اوراسیا و علاقه فزاینده قدرتهای بزرگ به این منطقه را منعکس میکند. تحلیلگر بینالمللی به بررسی اهمیت این نشست برای کشورهای آسیای میانه پرداخته است.
چرا قدرتهای بزرگ به آسیای میانه علاقهمند هستند؟
نشست در قالب C5 – آمریکا، در وهله اول از منظر موقعیت مکانی منطقه آسیای میانه جالب توجه است. به ویژه با در نظر گرفتن فرآیندهای پرتلاطم و اغلب بسیار مبهمی که امروز در اوراسیا در جریان است.
از جمله این فرآیندها، روابط پیچیده بین روسیه و آمریکا است که اخیراً با تغییرات دورهای جهتگیری، از نزدیکی تا وضع تحریمهای جدید، مشخص میشود. از آخرین رویدادها میتوان به لغو دیدار رؤسای جمهور آمریکا و روسیه – دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین – در بوداپست اشاره کرد. علاوه بر این، اختلافات ادامه دار بین آمریکا و چین در مورد تجارت متقابل را باید افزود. هرچند که پس از دیدار ۳۰ اکتبر رئیسجمهور آمریکا با شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در کره جنوبی، پیشرفتهایی در مورد امکان یافتن راهحلی مصالحهآمیز به چشم میخورد. همچنین میتوان وضعیت دشوار خاورمیانه را که آمریکا فعالانه در آن دخیل است، یادآوری کرد.
بنابراین، امروز اتفاقات زیادی در اوراسیا در حال وقوع است و همه اینها از لحاظ نظری میتواند بر فرآیندهای جهانی، هم در ژئوپلیتیک و هم در اقتصاد، تأثیر بگذارد. به ویژه با توجه به اینکه تقریباً تمام قدرتمندترین کشورهای جهان در اینجا درگیر هستند.
در این راستا، علاقه قدرتهای بزرگ به آسیای میانه کاملاً قابل درک است. این علاقه نه تنها به دلیل موقعیت استراتژیک در مرکز قاره است، بلکه به نقشی که این منطقه به طور فزاینده در ایجاد کریدورهای حمل و نقل جدید ایفا میکند، نیز مربوط میشود. در اصل، آسیای میانه امروز یکی از امیدوارکنندهترین مناطق اقتصادی است که دارای پتانسیل معین و قابل توجهی برای رشد است، چیزی که در حال حاضر برای اقتصاد جهانی چندان معمول نیست.

کریدورهای حمل و نقل – حلقه کلیدی تجارت قارهای
طبیعتاً ایجاد کریدورهای جدید، وضعیت اقتصادی منطقه را تغییر میدهد. لازم به یادآوری است که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آسیای میانه عملاً از جهان خارج منزوی شده بود. اما امروز، ایدههای توسعه تجارت درون قارهای از طریق آسیای میانه حتی در کشورهایی که با یکدیگر رقابت دارند، مانند پاکستان و هند، حمایت میشوند. پروژههای موجود، به عنوان مثال، خط لوله گاز ترانس-افغانستان یا خطوط راهآهن از طریق افغانستان، شامل عبور از مرزهای این کشورها نیز میشود.
علاوه بر این، چین علاقه خود را به کریدورهای حمل و نقل ابراز میکند و علاوه بر آن، از برنامههای توسعه متعددی در آسیای میانه، از جمله در چارچوب کریدور میانی، حمایت مینماید. روسیه از توسعه کریدورها در مسیر شمال-جنوب حمایت میکند. اتحادیه اروپا نیز به توسعه روابط تجاری درون قارهای هم با منطقه و هم از طریق آن به چین علاقهمند است.
در صورت بروز بحران جهانیسازی، که به طور نظری میتواند در ارتباط با جنگهای تجاری اخیر رخ دهد، تجارت درون اوراسیا میتواند به یکی از عوامل حمایت از روابط تجاری جهانی تبدیل شود. با توجه به جمعیت زیاد اوراسیا و همچنین نتایج انباشته شده نوسازی دهههای اخیر، به ویژه در چین، میتوان گفت که منطقه مرکزی قاره که قبلاً منزوی بود، در شرایط جدید به تدریج به یک مرکز اتصال برای روابط تجاری-اقتصادی در مسیرهای چین-اروپا و روسیه-آسیای جنوبی تبدیل میشود.
اهمیت قالب C5+1 در چیست؟
علاوه بر این، اهمیت آسیای میانه تا حد زیادی به نزدیک شدن اخیر هر پنج کشور این منطقه بر اساس منافع مشترک مرتبط است. بر این اساس، ۱۰ سال گذشته آنها با مواضع مشترکی در مورد مسائلی که برای منطقه اهمیت دارند، ظاهر شدهاند. در واقع، این امر شرایط لازم برای ظهور قالب C5+1 را ایجاد کرد.

این قالب، که در سال ۲۰۱۵ به صورت مشاورههای وزرای خارجه شکل گرفت، بعداً به دیدارهای سران کشورها تبدیل شد. در نتیجه، ارتباطات داخلی توسعه یافتهتر بین کشورهای منطقه، شرایط لازم برای تعامل با دنیای خارج در یک قالب منطقهای مشترک را ایجاد کرد. بنابراین، دیدارهای در چارچوب C5+1 واقعیت جدیدی را منعکس میکند که در آن تعامل با منطقه نه تنها به صورت دوجانبه، که برای دوره اولیه دولتسازی در آسیای میانه معمول بود، بلکه با همه کشورها به طور همزمان اتفاق میافتد.
بیتردید، این توافق داخلی بین کشورهای آسیای میانه یک شرط مهم برای ظهور چنین قالبی است. نکته قابل توجه این است که این امر به هیچ وجه سیاست در سطح کشورهای منفرد را لغو نمیکند. قالب C5+ یک اتحاد الزامآور نیست و فاقد مبنای نهادی است که مشخصه اتحادیههای منطقهای بزرگ، اعم از سیاسی، امنیتی یا اقتصادی، است. این قالب عمدتاً بر درک منافع مشترک توسط مقامات مرکزی هر کشور، که به همه کشورهای منطقه مربوط میشود، استوار است.
اما همچنین بر استفاده از مزایای هر کشور تکیه دارد. در این میان، قزاقستان به طور طبیعی برجسته است. این امر نه تنها به دلیل اندازه تولید ناخالص داخلی و سرمایهگذاریهای گسترده در ساخت کریدورهای حمل و نقل جدید است، بلکه تجربه مذاکرات در سطح جهانی نیز اهمیت دارد، به ویژه اگر درباره رئیسجمهور قزاقستان، قاسم ژومارت توکایف، با تجربه غنی او در سیاست خارجی، از جمله در بالاترین سطح در سازمانهای بینالمللی، صحبت کنیم.
در هر صورت، این قالب نه تنها به دلیل مقیاس بزرگتر اقتصاد و جمعیت کل کشورهای منطقه که جایگاه آنها را در مذاکرات با قدرتهای بزرگ افزایش میدهد، راحت است، بلکه برای قدرتهای بزرگ نیز راحتتر است که همزمان با همه سران کشورهای منطقه مذاکره کنند. در اینجا اثر مقیاس نقش دارد. این منطقه در مجموع جمعیت بیشتر، تولید ناخالص داخلی بزرگتر، و نقش مهمتری در نظام روابط منطقهای و ژئوپلیتیک دارد.
چندجانبهگرایی به عنوان فرمول استراتژیک منطقه
لازم به یادآوری است که آسیای میانه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در مرکز رقابتهای ژئوپلیتیک قرار داشته است. در اینجا منافع نه تنها سه قدرت بزرگ – چین، روسیه و آمریکا – بلکه بسیاری از کشورهای بزرگ منطقهای – اتحادیه اروپا، هند، ایران، پاکستان، ترکیه و کشورهای خلیج فارس – تلاقی کرده است.
با این حال، همه کشورهای آسیای میانه عمدتاً به سیاست چندجانبهگرایی پایبند بودهاند، هرچند برخی با تفاوتهای دورهای. میتوان روزهای دشوار دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ را، به ویژه در ارتباط با وضعیت افغانستان، به یاد آورد.
اما به طور کلی، کشورهای منطقه همیشه در تلاش بودهاند تا به اصول سیاست چندجانبهگرایی پایبند باشند. در شرایط کنونی، قالب C5+ اساساً بیان این سیاست در یک سطح کیفی جدید است. بر این اساس، مشارکت فعال قدرتهای بزرگ در چنین قالبی در واقع به معنای پذیرش مفهوم چندجانبهگرایی منطقهای توسط آنها است. طبیعتاً این امر با توجه به تلاطم قابل توجه در روابط جهانی، اهمیت زیادی دارد.
میتوان یادآوری کرد که در ۹ اکتبر ۲۰۲۵، دومین نشست سران C5 + روسیه در دوشنبه برگزار شد. اولین نشست در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۲ در آستانه بود. در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵، دومین نشست سران C5 + چین نیز در همین شهر برگزار شد. اولین نشست در ۱۸ تا ۱۹ می ۲۰۲۳ در شیآن بود. همچنین در ۳ تا ۴ آوریل ۲۰۲۵ نشستی در قالب C5 + اروپا در سمرقند برگزار شد.

واشنگتن مواضع خود را در آسیای میانه تقویت میکند
در ۶ نوامبر، دومین نشست سران "آسیای میانه – آمریکا" با حضور ترامپ در واشنگتن برگزار میشود. رئیسجمهور فعلی آمریکا بسیار فعالانه در بسیاری از فرآیندهای جهان امروز شرکت میکند. او اغلب به طور غیرمتعارف، به ویژه در سیاست خارجی و اقتصاد جهانی، عمل میکند. طبیعتاً برگزاری نشست سران "آسیای میانه + آمریکا" به طور خودکار به یک رویداد مهم در روابط بینالملل، حداقل برای اوراسیا، تبدیل میشود.
زیرا علاقه فزاینده ترامپ به منطقه مستقیماً با اهمیت استراتژیک آن در ارتباط با موقعیت در مرکز اوراسیا مرتبط است. این به نوبه خود تأکید میکند که ایالات متحده همچنان نقش خود را به عنوان یکی از بازیگران مهم در ژئوپلیتیک منطقهای حفظ کرده است. هرچند پس از خروج آمریکا از افغانستان در آگوست ۲۰۲۱، اغلب نظراتی مبنی بر خروج آمریکاییها از این منطقه شنیده میشد.
با این حال، واضح بود که منافع آمریکا در ژئوپلیتیک پیرامون منطقه ما از بین نرفته است. امروز، با برگزاری نشست آتی در واشنگتن، این امر فقط تأیید بیشتری یافته است. در همین حال، قابل توجه است که این نشست پس از سفر پرزیدنت ترامپ به کره جنوبی و دیدار او با رئیسجمهور شی جینپینگ برگزار میشود. هر دو طرف علاقه خود را به تعامل و یافتن مصالحه در روابط تجاری تأیید کردند. اگر در قالب جهانی تقابلی وجود نداشته باشد، قالب منطقهای نیز توسعه خواهد یافت.
در مجموع، نشست آتی برای کشورهای آسیای میانه از منظر حمایت از نقش جدید آنها، به عنوان یک منطقه واحد که قادر به تدوین اهداف مشترک است، حائز اهمیت است؛ که توسعه کریدورهای حمل و نقل در میان آنها برجسته است. نشست واشنگتن در ردیف نشستهای قبلی در آستانه، شیآن، دوشنبه و سمرقند قرار دارد. این نشست بر اهمیت منطقه ما در واقعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک جدید تأکید میکند.
آلماتی قزاقستان
منبع:
https://www.inform.kz/ru/kak-sammit-tsentralnaya-aziya-ssha-otrazhaet-novuyu-geopolitiku-evrazii-25bb48
نظر شما