تلویزیون دولتی پاکستان (پیتیوی) امسال شصتویکمین سال فعالیت خود را پشت سر میگذارد؛ نهادی که دههها عملاً ستونِ اصلی صنعتِ درام در پاکستان و منطقه بود. آثاری چون خدا کی بستی، تنهائیاں، وارث، الفا براوو چارلی و بسیاری دیگر، نهتنها رکوردهای تماشا را شکستند بلکه مرجعیت فرهنگی و هنری پیتیوی را نیز تثبیت کردند.
اما امروز این حقیقت تلخ در برابر ماست: همان نهادی که زمانی معیارِ کیفیت بود، اکنون مخاطبان خود را از دست داده است. پرسش اصلی این نیست که چرا پیتیوی سقوط کرد؛ بلکه این است که آیا میتواند دوباره برخیزد؟
این گزارش به بررسی دلایلِ افول، ضعفهای ساختاری و راههای احیای دوبارهٔ جایگاه پیتیوی میپردازد.
گذشتهٔ درخشان، حالِ کمرنگ
پژواکِ عصر طلایی
در گذشته، سریالهای پیتیوی بر ادبیات قوی، شخصیتپردازی عمیق و کارگردانی سنجیده استوار بودند. مکالماتِ بهیادماندنی و قصههای پرمایه جایگاهی بیرقیب برای این شبکه ساخت.
حتی امروز نیز تماشای نسخههای قدیمیِ این سریالها در یوتیوب مخاطبان بسیار دارد—از جمله نسلی که اصلاً هنگام پخش اصلی، این آثار را ندیده بود.
وضعیت ناامیدکنندهٔ امروز
پس از بازپخش ارطغرل غازی، که موقتاً توجهها را بهسوی پیتیوی جلب کرد، شبکه نتوانست هیچ تولیدِ بومیِ تازهای ارائه دهد که موضوع گفتوگوی عمومی شود. نه سریالی اثرگذار تولید شد و نه برنامهای که مخاطب را برای قسمت بعدی مشتاق نگه دارد.
عوامل اصلیِ افتِ کیفیت
اصرار بر روشهای کهنه
به گفتهٔ شاهین رشید، روزنامهنگار باسابقه، پیتیوی حتی امروز نیز کودکان، خانوادگی و آموزشیترین برنامههایش را با همان الگوهای دهههای گذشته تولید میکند. تغییر در سبک ارائه، محتوا یا قالب بصری تقریباً دیده نمیشود.
مشکل پروداکشنها و خرید آثار
براساس دیدگاه فصیح باری خان—نویسندهٔ شناختهشدهٔ قدوسی صاحب کی بیوه و گهسی پتی محبت:
- تهیهکنندگان بزرگ برای پیتیوی کار نمیکنند؛
- آثاری که شبکههای خصوصی نمیخرند با قیمت پایین به پیتیوی فروخته میشوند؛
- پیتیوی خود نیز از نویسندگانی استفاده میکند که از جریان روز عقب ماندهاند.
در نتیجه، مخاطب احساس میکند با آثاری سطحی و غیر استاندارد روبهروست.
نبودِ سیستم کنترل کیفیت
برخلاف شبکههای خصوصی که پیش از تولید یا خرید سریال، از اسکریپتخوانی تا تستِ تصویربرداری و ارزیابی بازیگران را انجام میدهند، پیتیوی چنین فرایندهای لازم را کنار گذاشته است.
قطع شدن چرخهٔ آموزش
نزهه سمن معتقد است کارگردانان و تهیهکنندگانِ برجستهٔ گذشته، نسلِ جدیدی از هنرمندان تربیت نکردند.
نتیجه: «ذخیرهٔ انسانیِ حرفهای بازتولید نشد و شکاف مهارتی پدید آمد».
نبودِ رقابتپذیری و ضعف در تبلیغات
فعالیت ضعیف در شبکههای اجتماعی
در عصر دیجیتال، موفقیت یک سریال فقط به تلویزیون محدود نیست؛ بلکه:
- تیزرهای کوتاه،
- پشتصحنهها،
- هشتگها،
- بخشبخشسازی محتوا
همگی بخشی از فرایند معرفی هستند.
پیتیوی در این زمینه کاملاً منفعل است و همین امر سبب کاهش شدید بازدیدهای یوتیوب و بیخبری عمومی از برنامههایش شده است.
کمبود سرمایهگذاری در تبلیغات
چون پیتیوی از تبلیغات دولتی تأمین میشود، نیازی نمیبیند مانند شبکههای خصوصی برای معرفی آثار خود کمپینهای بزرگ راهاندازی کند.
این نگرش باعث شده سریالهای پیتیوی حتی نامآشنا نیز نشوند.
ضربهٔ نخست: ورود شبکههای خصوصی
در دههٔ ۱۹۹۰، آغاز فعالیت NTM تحولی بزرگ ایجاد کرد. برای نخستین بار سریالها از فضای مصنوعی استودیو به لوکیشنهای واقعی رفتند و بسیاری از تهیهکنندگان نامدارِ پیتیوی بهدلیل آزادی بیشتر و دستمزد بهتر به این شبکه روی آوردند.
پیتیوی از همان زمان آرامآرام از مرکز توجه خارج شد.
منابع قوی، مدیریت ضعیف
حنیف سحر، روزنامهنگار و نویسنده، معتقد است:
«اگر پیتیوی بخواهد، هیچ شبکهٔ خصوصی نمیتواند با منابع و ظرفیتهای تولیدی آن رقابت کند؛
مسئله کمبودِ امکانات نیست، نبودِ اراده و جهتگیری است».
پیتیوی همچنان دارای:
- گستردهترین شبکهٔ پخش،
- استودیوهای بزرگ،
- تیمهای قدیمی و مجهز،
- پشتوانهٔ دولتی
است—اما این ظرفیتها بالفعل نمیشوند.
آیا احیای عصر طلایی ممکن است؟
پاسخ: بله، اما تنها با اصلاحات ساختاری.
تغییر کامل در چشمانداز (Vision)
اصلاح فرم کافی نیست؛ پیتیوی باید فلسفهٔ تولیدِ محتوا را از نو تعریف کند.
جذب نویسندگان و تولیدکنندگان خلاق
برگزاری فراخوانهای آزاد، کارگاههای نویسندگی و ایجاد نظام شفاف برای انتخاب طرحها ضروری است.
طبقهبندی و ارزیابی پروداکشنها
خریدِ آثار باید براساس کیفیت باشد، نه بر مبنای ارزان بودن.
استفادهٔ استراتژیک از رسانههای اجتماعی
بدون تبلیغات جدی و حضور دیجیتال، هیچ شبکهای نمیتواند مخاطب جوان را جذب کند.
احیای برنامههای کودک، مذهبی، خانوادگی و طنز با قالبهای مدرن
پیتیوی باید قالبهای کلاسیک خود را با نیازهای نسل امروز هماهنگ کند.
افزایش دستمزدها
تا زمانی که بازیگران و نویسندگان مطرح انگیزهٔ مالی نداشته باشند، همکاری با پیتیوی دشوار خواهد بود.
نتیجهگیری
پیتیوی نهادی است که زمانی معیارِ کیفیت و خلاقیت در جهانِ اردو زبان بود؛ اما امروز از همان میراث فاصله گرفته است.
مخاطب تغییر کرده، ترندها دگرگون شدهاند، رقابت شدیدتر شده است—اما پیتیوی همچنان با ذهنیت گذشته پیش میرود.
بنابراین پرسش اصلی این نیست که:
«آیا پیتیوی میتواند دوباره اوج بگیرد؟»
بلکه این است که:
«آیا پیتیوی واقعاً میخواهد دوباره اوج بگیرد؟»
اگر پاسخ مثبت است، باید نهتنها برنامهها، بلکه مدیریت، تفکر، نظامِ تولید و رویکردهای تشهیرات خود را از نو بسازد.
در غیر این صورت، پیتیوی در تاریخ باقی خواهد ماند—نه در آینده.
نظر شما