تفاوت میان نورچشمی های نازپرورده سنی در عراق و شیعیان بدبخت کشورهای عربی

به گمان من هیچ اقلیت مذهبی یا قومی دیگری در جهان، مانند اعراب سنی در عراق، از چنین نازپروردگی، امتیاز و توجه از سوی اکثریت مذهبی و طبقه حاکم، برخوردار باشد. و این گواه آن است که شیعیان فرقه‌ گرا نبوده، و نسبت به همشهریان خود دلسوز هستند و بین یک شهروند و شهروند دیگر بر اساس فرقه، مذهب یا قومیت تبعیض قائل نمی‌ شوند.

آنها از تعصب حرام اجتناب می کنند؛ زیرا به مکتب اهل بیت پیامبر تعلق دارند – مکتبی آکنده از عشق، تسامح، هماهنگی، وحدت، تقریب و همزیستی.
پس از ورود و مشارکت شیعیان در حکومت عراق در سال ۲۰۰۳ میلا دی، احزاب شیعه سخاوتمندانه بخش زیادی از حقوق شیعیان را به اعراب سنی واگذار کردند تا آنها را آرام کرده و به سوی خود جذب کنند. در حالی که اعطای این امتیاز بی‌ فایده بود، زیرا نخبگان آنها (سنی) همچنان ادعا می‌ کنند که اعراب سنی به حاشیه رانده شده و از نقش آفرینی در تصمیم ‌گیریها محروم هستند، با وجود اینکه یک سوم قدرت و مناصب دولتی را در اختیار دارند، در مقابل یک سوم کردها و یک سوم شیعیان. آنها خواستار یک دوم قدرت و ایفای نقش در تصمیمات سیاسی و قانونگذاری هستند، علیرغم این که اعراب سنی حدود ۱۶ درصد از جمعیت عراق و کردهای سنی حدود ۱۴ درصد جمعیت عراق را تشکیل می دهند در صورتی که شیعیان ۶۵ درصد را تشکیل می‌ دهند. علاوه بر این، اکثر نخبگان سنی شرکت ‌کننده در دولت با نظام جدید عراق تعامل خوبی ندارند و آرزوی بازگشت به عراق فرقه‌گرا و نژاد پرستانه قبل از سال ۲۰۰۳ را دارند. بسیاری از آنها حتی با سلاح و با استفاده از ارتباطات فرقه‌ای خود علیه عراق جدید جنگیده اند. آیا ناز پروردگی و امتیازی از این بالاتر وجود دارد؟
برخلاف رژیم‌های فرقه ‌گرای سنی در برخی کشورها ـ که با وجود درصد بالای جمعیت شیعیان آنها ـ به طور فزاینده‌ای شیعیان صلح‌ طلب را سرکوب می‌ کنند، و آنها را از نظر فرقه‌ای به حاشیه می ‌رانند و از مناصب دولتی محروم می ‌کنند.
جدیدترین نمونه، حکومت باندهای تکفیری در سوریه است. این رژیم نه تنها سوریه را به یک کشور سنی بسته بدون هیچ حضور سیاسی یا مذهبی برای شیعیان تبدیل کرد، بلکه جنگی تمام عیار علیه آنها به راه انداخت، در حالی که اعراب سنی از ۶۰ درصد جمعیت سوریه تجاوز نمی کند، و نسبت شیعیان و علویان بیش از ۲۰ درصد را تشکیل می‌ دهند.
همین امر در ترکیه نیز صادق است، جایی که شیعیان و علویان بیش از ۳۵ درصد جمعیت را تشکیل می ‌دهند، اما شدید ترین شیوه های به حاشیه رانده شدن و طرد شدن را تحمل می ‌کنند. 
وضعیت در عربستان سعودی نیز مشابه است، جایی که شیعیان بیش از ۲۰ درصد جمعیت را تشکیل می‌ دهند. در مورد شیعیان بحرین نیز شرایط همین گونه است، آنها در یک وضعیت فاجعه ‌بار زندگی می ‌کنند، با توجه به اینکه تقریباً ۷۰ درصد جمعیت بحرین را تشکیل می‌ دهند، اما نمایندگی سیاسی و مذهبی آنها در نهادهای کلیدی دولتی از ۱۰ درصد تجاوز نمی ‌کند.
و از آنجایی که هر چیزی با اضدادش شناخته می‌ شود، در یک مقایسه ساده بین موقعیت ممتاز و منحصر به فرد سنی‌ها در عراق و فلاکت فزاینده شیعیان در بحرین، عربستان سعودی، ترکیه، پاکستان، افغانستان، سوریه و جاهای دیگر، بزرگی پارادوکس اخلاقی و انسانی و تأثیر میراث فرقه‌ای، اعتقادی و تاریخی - سیاسی هر دو گروه را آشکار خواهد کرد.

نویسنده: علی مؤمن

کد خبر 25826

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =