از منظر منشأ فرهنگی، ایران و چین شباهت هایی با هم دارند، هر دو متعلق به تمدن باستانی با قدمتی طولانی و دارای فرهنگ پر زرق و برق هستند. این همان منبع فرهنگی است که فیلم های چینی و فیلم های جدید ایرانی دارند.

     پس از جنگ جهانی دوم، فیلم های آمریکایی بر سلطه فیلم های جهان حاکم شدند. به اصطلاح "هالیوود" فقط به صنعت فیلم آمریکایی اشاره نمی شود بلکه به معنای "الگوی جهانی" نیز هست. "هالیوود" از طریق تکنیک های پیشرفته و پیچیده بازاری، هژمونی فرهنگی فیلم را در سراسر جهان مطرح کرده است. با جهانی شدن روز افزون و گسترش مداوم هژمونی فرهنگی هالیوود، فیلم های ملی همه کشورها با بحران بقا و اضطراب فرهنگی روبرو هستند. راه دستیابی فیلم ملی کجاست و چگونه می توان یک فیلم ملی را در بستر جهانی شدن برجسته و ساخت؟

ایده حل این مشکل این است که کشورهای مختلف باید فیلمهای بومی را با منشا فرهنگی ملی خود و اصالت زیبایی شناختی غنی خلق کنند. ظهور فیلم های جدید ایرانی مرجع عمیقی را برای ما فراهم کرده است که ریشه در میراث فرهنگی ملت دارد و از فیلم های "هومانیستی" که با فیلم های هالیوود آمریکایی متفاوت است برای مبارزه با هژمونی فرهنگی جهانی در هالیوود استفاده می کند. فیلم جدید ایران مبتنی بر گفتمان هومانیستی (یا اومانیستی) صمیمانه است و ضمن گسترش فرهنگ خاص خود، بر شکل دادن تصویر بی نظیر فیلم کشورش متمرکز شده و به بخش مهمی از سینمای جهان بدل شده است. از منظر منشأ فرهنگی، ایران و چین شباهت هایی با هم دارند، هر دو متعلق به تمدن باستانی با قدمتی طولانی و دارای فرهنگ پر زرق و برق هستند. این همان منبع فرهنگی است که فیلم های چینی و فیلم های جدید ایرانی دارند. از طرف دیگر، هر دو متعلق به کشورهای جهان سوم هستند و هر دو شروع به ساختن صدای قدرتمند خود در جهان کردند. اما در مقایسه، با توجه به وجود عوامل بسیاری از جمله دین و سیاست، توسعه فیلم جدید ایران با محدودیت های بیشتری نسبت به ما روبرو است. در فضای توسعه باریک، فیلمسازان جدید ایرانی به نمایندگی از عباس { کیا رستمی }با تکیه بر محلی، راهی پیدا کرده اند که بتواند از توسعه فیلم های هنری، شخصی و فیلم های ملی که با فیلم های هالیوود فرق می کند، گشوده شود. فیلم های جدید ایرانی دارای گروه بزرگی از کارگردانان با نفوذ بین المللی است که این نشانگر خرد فرهنگی و سیاسی کارگردانان ایرانی است، و از طرف دیگر، این همچنین نشان می دهد که آنها از طریق تأثیر مقیاس و همکاری گروهی در شکل گیری قدرت مبارزاتی بزرگ خوب هستند و نشان دهنده درک هوشیارانه از انسجام ملی است. به دلیل برخی محدودیت ها، گرچه فیلم های جدید ایرانی از لحاظ موضوعی شباهت های زیادی دارند، اما حس تکراری را ندارند، بلکه در عوض تجسم خصوصیات ملی ایران هستند. با نگاهی به روند توسعه فعلی فیلمهای ملی چین، مشاهده سنت کنفوسیوس که دارای میراث فرهنگی عمیق و اهمیت نمادهای شخصیت ملی است و فرهنگ واقعی که این سنت در ساخت شخصیت ملی امروزی چینی ها دارد، دشوار است. فرهنگ سنتی چین عمیق و ژرف است و سابقه طولانی دارد، اگر گفتمان زیبایی شناسی "تصویر" سنتی را با گفتمانهای نظری مانند نشانه شناسی فیلم و ساختارگرایی غربی پیوند دهیم، و به تعامل مکمل برسیم و یک دیدگاه کاملاً جدید را با ترکیب از جهانی سازی و بومی سازی، ادغام و فردگرایی شکل دهیم، پس دستیابی به موفقیت فیلم های ملی چین در زمینه جهانی سازی را به زودی می توان انتظار داشت.

در زمینه جهانی سازی، ظهور فیلمهای جدید ایران موفقیتی در زمینه فلیم های هومانیستی و فیلمهای ملی در فیلمهای جهانی دارد. در حال حاضر، در بین گزینه های مختلف جهانی سازی، بومی سازی، خصلت جهانی و خصلت ملی، فیلم های ملی چین با چگونگی انجام ساخت و سازهای کلی و ارتباطات استراتژیک مؤثر با چالش های جدی روبرو هستند. چگونگی یافتن بهترین ارتباط بین خصلیت ملی و خصلت جهانی، چگونگی ورود به سیستم توزیع و نمایش فیلم های وسیع جهان در وحدت جهانی سازی و بومی سازی، همچنین یک انتخاب مهم برای فیلم های چینی است.

در مواجهه با محیط زبان جهانی فیلم ها و مراجعه به تجربه موفقیت آمیز فیلم های جدید ایران، از یک سو ما باید از هالیوود به عنوان نمونه استفاده کنیم و از تجربه موفق آن در زمینه ساخت و صنعتی کردن فیلم ها بیاموزیم؛ از طرف دیگر، ما باید درس عبرت را از هالیوود یاد بگیریم و برعکس آن را انجام دهیم، و از الهام بخش موفقیت آمیز فیلمهای جدید ایران، اهمیت کاوش در نوآوری هنر را با تکیه بر منشا اصلی فرهنگی ملت و بازگشت به نشاط تازه فیلمهای انسانی مشاهده کنیم. برای تبدیل شدن به فیلم جهانی، فیلم ملی یک کشور باید به خصلت ملی و هنری خود پایبند باشد، از طریق این روش ناگزیر جایگاه خود را در جهانی شدن پیدا کند.

از نظر توسعه فیلمهای ملی چین، "وراثت بین نسل ها" موضوعی صریح وغیر قابل اجتناب است. با نگاهی به 20 سال گذشته، "نسل پنجم" فیلم های چینی با آثار بزرگی همچون فیلم به نام"یک و هشت"، "زمین زرد" و "ذرت خوشه ای سرخ " تولید شدند. پس از آن، مدتی است که بسیاری از آثار کارگردانان همچون جانگ یی مو (Zhang yi mou) و چن کای گه (Chen kai ge) در جشنواره های مشهور بین المللی مانند کن، برلین، ونیز و غیره موفق به کسب مدال طلا و نقره شده ند و باعث می شود جهان غربی برای نخستین بار فیلم های ملی چین را بشناسد. امروزه "نسل ششم" فیلمهای چینی وظیفه تاریخی توسعه فیلمهای ملی چین را بر عهده دارد.

در سالهای اخیر، ما نیز با خوشحالی مشاهده می شویم که "نسل ششم" فیلم های چینی به مفاهیم و موقعیت های خلق هنر فیلم خود پایبند هستند و بسیاری از فیلم ها در صحنه بین المللی شکوفا شده اند. به عنوان مثال، نماینده فیلم چینی "نسل ششم" آقای جیا ژانگ که (Jia zhang ke) با فیلم خود«مرد خوب در تنگۀ سه گانه»، جایزه شیر طلای شصت و سومین جشنواره فیلم ونیز را دریافت کرد. این امر واقعاً فیلم ملی چین را خوشحال کرد. اما در عین حال، فیلم ملی چین از یک سو باید به شناخت بازار بین المللی دست یابد و از طرف دیگر نیز باید به شناخت بازار داخلی دست پیدا کند، هر دوی اینها باید دست به دست هم دهند تا فیلم ملی چین را به سمت موفقیت در چارچوب جهانی فیلم سوق دهند. در زمینه جهانی سازی، تعیین توسعه فیلم ملی چین یک مسئله مهمی است. فیلم ملی چین لازم نیست که مسیر هالیوود را به طور کامل پیروی کند، و نیز لازم نسیت که "مسیر جشنواره فیلم بین المللی" فیلم های جدید ایرانی را پیروی کند. فیلم های ملی چین باید مواد مغذی مفیدی را از این دو بکشند، که براساس شرایط ملی این کشور، از خود فیلم برمی آیند، منشاء فرهنگ ملی چین را به طور عمیق بیرون بکشد، مفهوم انسان گرایانه فیلم های ملی چین را عمیقاً مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد و روحیه تماشاچیان چینی را مورد تحقیق بگیرد. ترکیب شرایط ملی چین، از تمایل به تکنیکی جلوگیری کند، استراتژی متنوع تر برای توسعه فیلم اتخاذ کند، با زمان همراه باشد و در جستجوی مداوم، ویژگی های ملی خودمان را شکل بدهیم و برجسته کنیم. فیلمهای ملی چین باید خصوصیات ملی خود را داشته باشند ، شوکی از روح به تماشاچیان ببخشند و شناختهای مشترک شرق و غرب را در اظهارات جستجوی کند.

     فیلم جهانی الگوی جدیدی از تعادل چند قطبی و متمدن در فرهنگ و زیبایی شناسی فیلم را به تدریج نشان  دهد. فیلم نه تنها یک صنعت بلکه یک هنر است بلکه به ایده توسعه ترکیب بین المللی و بومی سازی نیز پایبند است. پایبندی به ایده توسعه تلفیق بین المللی و بومی سازی، انعکاس صادقانه تجربه محلی، دنبال کردن تعقیب عاطفی مشترک همه انسانها، اکتشاف صادقانه از طبیعت انسانی و توجه صمیمانه به زندگی واقعی، به جلوه های مهم سرزندگی هنر فیلم تبدیل شده اند. گفتمان قوی اومانیستی می تواند مرزهای ملی را بشکند و شناخت جهانی را به دست بیاورد. چین هنوز یک کشور در حال توسعه است و بسیاری از عوامل واقع گرایانه غیرقابل اجتناب در توسعه فیلم های ملی وجود دارد، اما با موفقیت فیلم های جدید ایران نیز می بینیم که در چارچوب جهانی سازی، فیلم های ملی مختلف فضای خاص خود را برای بقا دارند. و توجه عمیق به گفتمان اومانیستی، به روند فیلمهای آینده تبدیل خواهد شد.

     توسعه فیلمهای ملی چین باید ملیت را با جهانی گرایی تلفیق کند، نه تنها باید تزکیه خود را باید تقویت کند بلکه باید یک چشم انداز جهانی هم داشته باشد تا فیلم های ملی چین را به سمت بهترین جنگل فیلم جهان سوق دهد. ما اعتقاد داریم که با جستجوی مداوم و تلاش فیلمسازان چینی، فیلم های ملی چین حتما آینده بهتری را به دست می گیرد.

لی زونگ زونگ (Li cong cong)

منبع : مجله دانشگاه چوانگ چینگ (Chong qing)، 7 / 2019

کد خبر 734

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =