مقدمه
جنگ در سوریه هر چند حاصل نقشه ، توطئه و دخالت خارجی غربی و عربی بود اما در صحنه و میدان ، جنگی داخلی بود که در پهنای سرزمین سوریه در تمام شهرها و روستاها جریان یافت و موجب صف بندی و انشقاق داخلی جامعه گردید . روشنفکران ، نخبگان و اهل قلم نیز به عنوان جزئی از جامعه ، از این صف بندی در امان نماند . جنگ از دو جنبه بر جامعه فرهنگی سوریه تأثیر گذاشت . از سویی با ایجاد اختلاف نظر در مورد موضعگیری نسبت به آنچه در صحنه سوریه جریان داشت موجب تضعیف طبقه روشنفکران گردید . برخی به تأیید اعتراضات پرداختند و برخی مهاجرت را ترجیح دادند ، برخی دیگر سکوت را برگزیدند و البته اکثریت ، ماندن و تأیید نظام و مقابله فکری با جریان فکری پشت صحنه رویدادها را انتخاب نمودند . همچنین از سوی دیگر جنگ ویرانگر و فراگیر ، موجب توقف فعالیت های فرهنگی و به حاشیه رفتن آن گردید ، هر چند پس از چند سال نخست و با گذشتن از مرحله خطر و آزادسازی مناطق وسیعی از سوریه از سیطره تروریست ها و معارضین مسلح ، به تدریج فعالیت های فرهنگی و مؤسسات فرهنگی از سر گرفته شد .
روزنامه الوطن چاپ دمشق در مصاحبه با آقای مالک صقور رئیس کنونی اتحادیه نویسندگان سوریه به گفتگو در مورد وضعیت صحنه روشنفکری و روشنفکران ، فرهنگ و اهل فرهنگ و فعالیت های فرهنگی پرداخته است .
آنچه در پی می آید ترجمه این مصاحبه می باشد .
-----------------------------------------------------------
موضوعات مختلفی ما را به ترتیب دادن این گفتگو با ادیب، مالک قصور، رئیس اتحادیه نویسندگان سوریه ، واداشت؛ گفتگویی که اولین مصاحبه بعد از گذشت حدود یک سال از پذیرش این مسؤولیت ، می باشد . مهمترین آن موضوعات ، جشن طلایی ( پنجاهمین سالگرد ) تأسیس اتحادیه و دیدار مهم رئیس جمهور با تعدادی از نویسندگان سوری و عرب و خارجی شرکتکننده در جشن تأسیس است . افزون بر این ، نبود هیچ نکته جدیدی در کارها و فعالیتها و برنامههای اتحادیه نویسندگان و زیرمجموعههای آن و نیز وضعیت فرهنگ و قشر فرهیخته زیر سایه بحران و جنگ و پیامدهای ناگوار آن و نقش این دو در حل بحران و برون رفت از اوضاع کنونی با سازوکارهای عملی جدید متناسب با زمانه و مقتضیات مرحله بازسازی انسان، از دیگر موضوعات انجام این گفتگوست.
وضع فرهنگ خوب است
· برای اولین سؤال وضعیت کنونی فرهنگی را در زیر سایه بحران و جنگ و پیامدهای ناگوار آن چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من در حال حاضر نمیتوان وضعیت فرهنگی تحت تأثیر جنگ و پیامدهای آن را از اوضاع نظامی و اقتصادی و سیاسی جدا کرد . همه میدانند که بیش از دو دهه قبل ، با وضع تحریم ، جنگ اقتصادی علیه سوریه اعلام شد و در طول جنگ پلید کنونی با هدف گرسنه نگه داشتن ملت سوریه و براندازی حکومت بعد از فروپاشی آن، تحریم ها افزایش یافت . لیکن همه کسانی که در داخل و خارج با سوریه جنگیدند ، با تحمل سرافکندگی شکست خوردند . از این وضعیت - وضعیت جنگ – که در آن همه چیز به کار برده شد ، میتوان اوضاع فرهنگی را ، به عنوان جزئی جداناشدنی از اوضاع یا صحنه سوریه ، مثبت و بلکه بسیار مثبت ارزیابی کرد . اگر به نیمه پر لیوان و نه نیمه خالی آن نظر کنیم ... و اگر بصیرت اکثریت مردم سوریه را مد نظر قرار دهیم ، که موضوعی مهم در فرهنگ است ، میبینیم که اوضاع فرهنگ به معنای عام آن خوب است ... میگویم خوب است از خاستگاه مفهوم عام فرهنگ می باشد . اما فرهنگ چیست؟
برای فرهنگ بیش از یک تعریف و بلکه تعریفهای بسیار زیادی وجود دارد . من تعریفی را ترجیح می دهم که تحت عنوان «بیانیه مکزیک» در سال ۱۹۸۲ مورد توافق قرار گرفت . در آن همایش بینالمللی مربوط به سیاستهای فرهنگی که در آن ۴۶۰ شخصیت از ۱۲۶ کشور شرکت کرده بودند ، بر این مسئله توافق شد که فرهنگ در معنای وسیع خود ، مجموعهای از ویژگیهای روحی و مادی و فکری و عاطفی است که جامعه ای مشخص یا طبقهای اجتماعی با آن شناخته میشود و هنرها، آداب و سبکهای زندگی و تولید اقتصادی را در بر میگیرد همانگونه که شامل حقوق اساسی انسان و نظام ارزشگذاری و هنجارها و عادات اجتماعی و معتقدات نیز میشود . بنابراین نمی توان بعد فرهنگی را از ابعاد اقتصادی و نظامی جدا کرد .
روشنفکر کیست؟
· اما دیده میشود روشنفکران حقیقی کنار رفته اند و دیگر نقش اجتماعی و روشنگرانه پیشرو خود را بازی نمیکنند ... دلایل این امر به نظر شما چیست؟
نمیخواهم در جواب این سؤال به کسی ظلم کنم یا شخصی را متهم سازم . من به نوبه خود این سؤال را از شما می پرسم که روشنفکر حقیقی چه کسی است؟
به گمان من، در گذشته در مورد فرهنگ و روشنفکری و روشنفکران و نقش آن ها در زندگی عمومی و اجتماعی آن گونه که امروزه هست ، صحبت نشده است . شاید این امر ناشی از این باشد که ( در شب تاریک ، ماه کامل را میجویند ) و این به سبب باوری بود که با گذشت روزگاران در ذهن ملت های متمدن و حتی عقبمانده ، ریشه دوانده بود که روشنفکران طلایه داران هوشیار ، پیشگامان نخستین و مشعلداران روشنفکری و آزادی و قیام هستند. ... اما این باور کم و بیش ، نه در این عصر یا آن دوره بلکه در طول قرن ها ، در نتیجه موضعگیریهای خود روشنفکران ، سست شد . مثالهای بسیاری از روشنفکران و ویژگیها و انواع و نقشهای آنها حتی قبل از پیدایش اصطلاح «اینتلکچوال/intellectual» یا «طبقه روشنفکران / نخبگان » وجود دارد که قابل شمارش نیست و شاید این امر طبیعی باشد زیرا به هر حال روشنفکر هم یک انسان است .
الان و به صراحت میگویم : برخی از روشنفکران از مسؤولیت فرار کردهاند بله فرار کرده اند ، برخی از آن ها از زیر بار مسؤولیت شانه خالی میکنند ، برخی دیگر گویی ناپدید شدهاند ، بعضی ها در حاشیهاند ، عدهای هم خود را کنار کشیدهاند و عقب نشستهاند و منتظرند ببینند آخرش چه میشود... و پیروزی با چه کسی خواهد بود؟ عدهای هم گویا به این آیه قرآن عمل کردهاند که « تو و خدایت به جنگ بروید ما همینجا مینشینیم/ فاذهب أنت و ربک فقاتلا إنا ههنا قاعدون».
اما به نظر من اکثریت روشنفکران داخلی ایستادگی کردند زیرا آنها از ابتدا حقیقت را دریافتند و بازی را فهمیدند و دلارهایی که عدهای را تسلیم کرد ، آنها را تغییر نداد. لازم است در اینجا بین روشنفکر و نویسنده تفاوت بگذاریم .
هر نویسنده ای باید روشنفکر باشند ولی ضرورتاً هر روشنفکری نباید نویسنده باشد ... ما کارگر روشنفکر داریم و کشاورز روشنفکر و نظامی روشنفکر و تاجر روشنفکر و مهندس روشنفکر و پزشک روشنفکر و ...... . تعمیم دادن اینجا بیفایده است. باید منظور از روشنفکر حقیقی روشن باشد ؟ میتوان اینجا از انواع روشنفکران سخن گفت مثلاً بگوییم: روشنفکر انقلابی، روشنفکر واپسگرا و چپ و راست ؛ این تقسیمبندی ما را به انواع روشنفکر رهنمون می شود . به عنوان مثال ، گرامشی کسی است که صفت روشنفکر ارگانیک را به کار برد و بعضی جاها روشنفکر حقیقی را مطرح کرد اما میشل فوکو اصطلاح روشنفکر فراگیر را بیان کرد . ادوارد سعید از روشنفکر انقلابی سخن گفت و ادونیس از روشنفکر طبیعی و هادی المولی، روشنفکر جهانی را به این ها اضافه کرد.
اما استاد صالح عبدالعظیم، مدرس جامعهشناسی در دانشگاه عین الشمس، انواع روشنفکر را به وجوه معاصر دیگری از روشنفکران تعمیم داد مانند: ۱. روشنفکر تاجر، ۲. روشنفکر مؤسسه ۳. روشنفکر دوستداشتنی۴. روشنفکر مجیزگو ۵. روشنفکر گستاخ، ۶. روشنفکر القاب ( آقای دکتر و ... )
طبعاً صالح عبدالعظیم هریک از انواع و گونههای روشنفکری را از دیدگاه خود توضیح میدهد. دیدگاهی برخاسته از این اندیشه که هر مرحله تاریخی روشنفکران خاص خود را دارد و جهان عرب با تحولاتی که در سطح مبانی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی آن رخ داده است، ظهور انواع جدیدی از روشنفکران با ویژگیهای جدید را ایجاب کرده است. بی شک، طبقهبندی صالح عبدالعظیم تا حدودی درست است اما مسئله را به شدت سطحی میسازد و تصویری کاریکاتوری از انواع و اقسام روشنفکر ترسیم میکند و شاید عامدانه یا غیرعامدانه گروه عظیمی از روشنفکران را نادیده میگیرد. روشنفکرانی که آلوده نشدهاند و مناعت طبع و پاکیشان آنها را برحذر داشت که خود را بفروشند و به مشتی دلار خشنود شوند یا وجدانشان را قربانی کنند. به روشنفکر حقیقی یا روشنفکر ارگانیک مدنظر گرامشی که منظور شماست برمیگردم و من نمیدانم آیا چنین روشنفکری وجود دارد یا چند درصد از روشنفکران را شامل میشود. اما این [دسته از ] روشنفکران به نظر جولیان بندا [فیلسوف فرانسوی]، « تکلیفشان این است ریسک و خطرِ سوختن و طرد شدن و به دار آویخته شدن را بپذیرند، آنها شخصیت های مشهور نمادین هستند. گرامشی خود، نمونهای از نقشی را که برای روشنفکران میپسندد، ارائه میدهد: او یک زبان شناس چیرهدست و رهبر جنبش کارگری ایتالیا و یکی از مهمترین تحلیلگران اجتماعی اندیشمند است. کسی است که همّش ایجاد سازمان فرهنگی کاملی مرتبط با جنبش کارگری بود .
روشنفکران در دیدگاه گرامشی دو نوع هستند:
اول: روشنفکران سنتی مانند معلمان، کشیشان (بزرگان دین) و کارمندان .
دوم: روشنفکران ارگانیک که به شکل مستقیم با طبقات یا مؤسسات تجاری در ارتباط هستند که روشنفکران را برای ساماندهی منافع یا دستیابی به سلطه بیشتر و رقابت گستردهتر استخدام میکنند . اما به نظر من روشنفکر هر نوعش می خواهد باشد وجودی ،کلی ، انقلابی ، چپی یا راستی باشد، اگر روشنفکریاش را در خدمت به کشور و جامعهاش به کار نگیرد، اگر پیشران و هدف و آرمانش انسان نباشد ، اگر در راه خیر و حق و آزادی و عدالت و برابری نکوشد و مبارزه نکند ، خیری در او و در روشنفکریاش نیست.
مسؤولیت نویسنده در تقویت جامعه
· عدهای میگویند راه حلی برای بحران سوریه و جنگی که در آن قرار داریم و پیامدهای ناگوار آن جز راه حل نظامی وجود ندارد و عدهای دیگر معتقدند این مسئله نیازمند راه حلی سیاسی با مشارکت عمومی است. گروه سوم هم راه حل آن را فقط راه حل فرهنگی میدانند... نظر شما به عنوان یک ادیب و روشنفکر و رئیس اتحادیه نویسندگان عرب چیست؟
جواب شمشیر، شمشیر است ... پس نمیشود با دسته ای انسان دیوانه وحشی دست نشانده جز با شمشیر گفتگو کرد و در مقابله با این گروه، راه حل نظامی که ارتش سوریه در آن پیروز شد، تنها راه حل است و اگر ما به نشانه بزرگداشت و احترام و تکریم این ارتش بزرگ کلاه از سر برداریم و تعظیم کنیم و بر خاک زیر پای رزمندگان و شهدا بوسه بزنیم، حق آن ها را به جا نیاوردهایم. در تاریخ هم ارتشی را نمیبینید که مانند این ارتش، هشت سال و نیم بجنگد و همچنان مقاوم و پیروز بماند.
اما کسانی که راه حل را در سیاست میدانند و آن را ترجیح میدهند ... به نظر من گفتگو و مذاکره با کسانی که به رژیم صهیونیستی پناه بردند و برای همه شناخته شده هستند و البته کسانی هم که با آنان همداستان و همپیمان شدند هم شناخته شده اند، مردود است . این جنگ مسائل بسیاری را آشکار ساخت و موضوعات بیشتری را هم آشکار خواهد کرد . این جنگ ، آزمایش و امتحان و سنگ محکی بود برای بزرگ و کوچک ... و سنگ محک و سنجه اصلی همانا عشق به وطن و پایبندی به خاک آن و بزرگی آن و یکپارچگی اراضی آن است.
اما آن کسانی که از راه حل فرهنگی صحبت میکنند، من میگویم ، از سال ۲۰۱۱ و ما میگوییم : بحران و جنگ از خارج بر ما تحمیل شده است . هر کس توانست به خدعه و فریب و گمراه کردن مردم روی آورد و با شیوههای بین المللی به شستشوی مغزی و سلطه بر افکار روی آوردند ... در این زمان .... ما گفتیم و میگوییم: این یک زشتی آشکار و یک ارتداد به معنای دقیق کلمه بود ، ارتداد از اسلام ... ارتداد از مفاهیم عربیت ... ارتداد از ارزشها و اخلاق و فضیلت ... در اینجا ... نقش نویسنده و نویسندگان در مقابله با این ارتداد در همه سطوحش پررنگتر می شود و نقش اتحادیه نویسندگان و دفتر اجرایی و شورا و شعب و مؤسسات آن و همه اعضایش، ایجاد منظومه روشنگری معرفتی، ادبی، فکری و فرهنگی است که خفاشهای ظلمت و تاریکی را رسوا کند.
بله، فرهنگ اصیل بخشی مهم از راه حل است به شرط آگاهی و روشنگری ... بله ، نویسنده در تقویت و استحکام جامعه و ایجاد مصونیت اخلاقی و تربیتی و ملی و قومی که جامعه را از کج روی و گمراهی محافظت کند، مسؤولیتی بر عهده دارد. پیشنهاد میکنم کارگاهی برای ترسیم طرح و پروژهای کامل و همه جانبه تشکیل شود .
· آیا به نظر شما جامعه ما چه افراد و چه در حوزه فعالیتهای مدنی و دولت و سازمانها و نهادهای رسمی آن گونه که بایسته است با فرهنگ و اهالی فرهنگ و اندیشههای روشنفکرانه و متفکران ، تعامل میکنند؟ پیشنهادهای شما در این زمینه چیست؟
در جواب این سؤال میگویم: ابداع امری فردیست اما فرهنگ مقولهای اجتماعی است ... اگر بخواهم منصف باشم میگویم: من مقامات دولتی و نهادهای فرهنگی را مسؤول نمیدانم ... مراکز فرهنگی در همه شهرها آمادهاند و در هر منطقه از شهر دمشق ساختمانی وجود دارد به اسم مرکز فرهنگی عربی ... که در آنجا همیشه دوستان مرکز حضور دارند ... در همین حال شعبههای اتحادیه نویسندگان هم وجود دارد ... پس اگر کوتاهی هست از خود روشنفکران و اهالی فرهنگ یا دستاندرکاران فرهنگی است. بنابر تجربه شخصیام تعامل و همکاری نزدیکی بین اتحادیه نویسندگان و وزارت فرهنگ وجود دارد و وزارت فرهنگ و شخص وزیر از فعالیتهای فرهنگی حمایت میکنند؛ نه فقط در پایتخت بلکه در کل استانها و نمونه های بسیاری در این خصوص وجود دارد. بنابراین وقتی که ما باید این مسئولیت را بر عهده بگیریم ، بس است مسؤولیت را به گردن این و آن انداختن .
اما این که پیشنهادهای من در تقویت کار فرهنگی چیست همانطور که قبلاً هم گفتهام میگویم: یک دست صدا ندارد . فرهنگ ، کوشش و عملی گروهی و اجتماعی است ، از این رو پیشنهاد میکنم برای ارائه نقشه راه فرهنگی و طرح فرهنگی جدید جهت بروز رسانی گفتمان ( فرهنگی، تربیتی و دینی) در مقابله با اندیشه های تروریستی و تکفیری وهابی و تعصب قومی ، کارگروهی جدی متشکل از ( وزارت فرهنگ ، اتحادیه نویسندگان ، وزارت آموزش و پرورش و وزارت اطلاع رسانی ) تأسیس شود.
توجه به جوانان
· اما میبینیم که فعالیتهای شعبه های اتحادیه صرفاً منحصر میشود به برگزاری شبهای شعر و قصه که در غیاب تقریباً صد در صدی جوانان و با حضور تعداد کمی از اعضای اتحادیه برپا میشود . آیا از نظر شما این شیوه فعالیت برای تأثیرگذاری بر جامعه و تحقق اهداف اتحادیه کافی است؟
هر یک از شعبه های اتحادیه مسؤولیت جمع کردن جوانان و اقشار دیگر را بر عهده دارند و شما از یک شعبه صحبت میکنید و نه از همه شعبهها . من بعضی از مراکز را میشناسم که سالن اجتماعات آن گنجایش میهمانان به ویژه جوانان را ندارد و تصریح میکنم شورای اجرایی شعبه اتحادیه مسئولیت این کارها از جمله کیفیت فعالیتها و برنامهها و دعوت ها را بر عهده دارند . طبعاً این فعالیتها هدف فرهنگی را برآورده نمیسازند و حتی یک هدف از اهداف اتحادیه را هم محقق نمیکنند و این مشکل یا موضوعیاست که باید حل شود و باید دریابیم که چگونه از استعدادهای جوان حمایت کنیم و این یکی از اولویتهای اتحادیه است.
دیدار بسیار مهم
· چند روزی است تحت رعایت رئیس جمهور جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس اتحادیه را برگزار کردهاید و این مراسم مفتخر شد به دیدار رئیس جمهور بشار اسد با تعدادی از شرکتکنندگان سوری و خارجی به نمایندگی از همه شرکتکنندگان ... برای ما از حال و هوای این دیدار بگویید .
در سال جاری نویسندگان سوریه جشن سالگرد تأسیس اتحادیهشان را برگزار کردند و گزارشی درباره تأسیس آن، مؤسسات آن، فعالیتهای آن، نقاط قوت و ضعف آن در سال ۲۰۱۹ نوشته شد . مراسم اصلی این جشن در روز پانزدهم دسامبر در کتابخانه ملی اسد تحت رعایت کریمانه رئیس جمهور بشار اسد برگزار شد و خانم دکتر نجاح العطار نماینده رئیس جمهور، آیین گشایش مراسم عید طلایی که گروههای رسمی و فرهنگی و همچنین مردمی بسیاری در آن حاضر بودند ، را انجام داد . خانم دکتر نجاح العطار سخنرانی بسیار رسا و جامع و مانعی ایراد کرد و در پایان مراسم دکتر نجاح العطار میهمانان را به مراسم استقبال بسیار باشکوهی برای بزرگداشت ادبا و نویسندگان و مهمانانشان دعوت نمود . همچنین دارالاوبرا به مناسبت عید طلایی اتحادیه نویسندگان کنسرت موسیقی بسیار دلنشینی برگزار نمود. در پایان ، این مراسم با استقبال رئیس جمهور از گروهی از ادبا و نویسندگان میهمان عرب و ادبای سوری مزین شد. این دیدار بیش از دو ساعت طول کشید. رئیس جمهور در این دیدار به اهمیت نقش روشنفکران و قشر فرهیخته و اهمیت نویسندگان اشاره کرد. رئیس جمهور اسد، این نکته را هم مد نظر قرار داد که سرمایهگذاری در برنامههای فرهنگی، مفیدتر است زیرا این سرمایهگذاری ، انسانی می پروراند مسلح به علم که او را مصونیت میبخشد و این توانمندی را به او میدهد که بتواند خودش را و جامعهاش را و کشورش را رشد دهد . رئیس جمهور اسد همچنین بر اهمیت حضور فرهیختگان در جبهه مفاهیم و مصطلحاتی که از خارج در حال پی ریزی است تا در خدمت طرحها و نقشههایی قرار بگیرد که به مصلحت کشور نیست ، تأکید کرد. ایشان بر لزوم ایجاد گفتمانی انتقادی و سازوکارهای فرهنگی و گفتگویی خلاقانه که بتوانند با جنگ مفاهیم و کشمکشهای حاصل از آن مقابله کند ، نیز تکیه کردند. جنگی که به دنبال پیریزی یک نگرش عمومی است که دسته بندی ، اختلاف، درگیری و به جان هم افتادن و بریدن از خود و از اجتماع ، جای تنوع و غنای فرهنگی را در سوریه بگیرد. همچنین اهمیت زبان عربی و پاسداشت آن را نیز مورد تأکید قرار دادند و به تشریح مفاهیم هویت و انتماءپرداختند . حقیقتاً این دیدار از نظر همه نویسندگان شرکتکننده ، دیدار بسیار پراهمیتی بود.
شرکتکنندگان در برنامههای مراسم اتحادیه نویسندگان عرب در عید طلایی، پیام سپاس و تقدیری خطاب به جناب رئیس جمهور بشار اسد، رئیس جمهور کشور عربی سوریه، به این شرح ارسال کردند:
جناب رئیس جمهور بشار اسد، رئیس جمهوری عربی سوریه، سخن صادقانه همواره در طول تاریخ کشور ما برای دفاع از وطن و پشتیبانی از وحدت و یکپارچگی آن، به ویژه در جنگ تروریستی اخیر که به سوریه تحمیل شد ، جنگی که ارتش عربی سوریه قهرمان ما همچنان با فداکاریهای شجاعانه و قهرمانان بینظیرش در حال پایان دادن به آخرین فصلهای تراژدیک آن هستند، شریکی حقیقی و امانتدار برای تفنگ بوده است.
همانا نویسندگان سوریه که مراسم بزرگداشت پنجاهمین سال تأسیس اتحادیهشان را تحت رعایت کریمانه شما برگزار کرده اند، بر این امر تأکید مینمایند که مسئله اصلی برای آنها همواره فلسطین بوده و فلسطین خواهد ماند و موضوع قومیت عربی ، همواره در فکرشان و عملشان حاضر است . حقیقتاً هویت عربی یک ویژگی تمدنی است و نه موضوعی گذرا ، همانگونه که پایبندی آنها به مسئله آزادی فلسطین ، همان پایبندی به آزادی جولان و استان اسکندرون است . مشارکت ادبا و روشنفکران عرب و غیر عرب ، چیزی نیست جز نشانهای روشن از استراتژی خط مقاومت و پیروزی آن در تمام عرصهها و نشانی از دوشادوش ایستادن فرهیختگان و ادبایی که مقاومت مقتدارنه و پایمردانه را برگزیدند و به مبانی انسانیت و ارزشهای اخلاقی اصیل پایبند ماندند. آنانی که شجاعت و حکمت جنابعالی را در نیروی زندگی و شعله ابتکار به کار گرفتند ... به نام همه آنها و از جانب همه آنها والاترین درودها و سپاس ها و قدردانی ها را به جنابعالی تقدیم میکنیم ، به پاس عنایت کریمانهتان نسبت به مراسم اتحادیه در عید طلایی و به پاس لطف همیشگی تان به فرهنگ ملی و رهبری حکیمانهتان در میدان مبارزه با دشمن تروریستی و برجسته کردن نقش نویسندگان در مواجهه با اندیشههای واپسگرا و ارتجاعی ... پاینده باشید و سوریه پاینده بماند!
پیروزیهای سوریه
· سازوکارهای فرهنگی که از طریق آن میتوان آنچه در این دیدار از آن صحبت شد را اجرایی کرد چیست؟ و موفقیت شما در عملی کردن این مباحث به جهت اثرگذاری فعالانه بر روح زمانه نیازمند چیست؟
مراسم بزرگداشت ما در این عید طلایی هم زمان بود با پیروزی های ارتش عربی سوری و این عید و این جشن سالگرد باید لحظه درنگی جدی و توقفگاهی آرام باشد برای مرور عملکرد پنجاه سال .... پس بهتر است در نکات مثبت [این عملکرد پنجاه ساله] ژرف نگری و نکات منفی را مرور کنیم تا حرکتی جدید را به سوی آینده آغاز نماییم. منظورم از آینده ، رفتن به سمت کودکان و نوجوانان و جوانان است و امیدوارم در ماه آینده ، نقشهای کلان به منظور تحقق آنچه مورد نظر رئیس جمهور بود در زمینه ژرف نگری و پاسداشت زبان عربی و تقویت رشد ملی و هویتی، ترسیم کنیم.
برگرفته از روزنامه الوطن شماره ۳۳۱۲ مورخ ۹/۱/۲۰۲۰
توضیح:
اتحادیه نویسندگان سوریه تشکلی فراگیر در اراضی سوریه می باشد که تمام نویسندگان و اهل قلم اعم از داستان نویس ، شاعر و پژوهشگر در زمینه های مختلف به شرط داشتن اثر منشور را تحت پوشش قرار می دهد و در شهرهای مختلف شعبه و فعالیت دارد . مکتب ، اندیشه و فرهنگ مقاومت را می توان موضوع مورد اتفاق عموم نویسندگان و اهل فکر و قلم سوریه پس از درک آن طی سال های گذشته و شناخت ویژگی های بارز و انسانی آن ، برشمرد و موضوع بسیاری از فعالیت های اتحادیه نویسندگان سوریه اعم از شب شعر ، نشست ادبی ، چاپ و انتشار کتاب می باشد و در همین راستا از هر گونه همکاری و انجام فعالیت مشترک با تشکل های مشابه و همتا در سایر کشورهای محور مقاومت به ویژه ایران ، استقبال می نماید . زمینه برای انجام انواع فعالیت ها به هدف ترویج و تعمیق اندیشه و فرهنگ مقاومت وجود دارد . فرصت برای ما فراهم است تا با استفاده از فرصت و انجام فعالیت های مشترک ، موجب تولید محصولات فرهنگی ماندگار در مورد مقاومت از سوی اتحادیه نویسندگان سوریه شویم از جمله رمان و داستان ، دیوان شعر و پژوهش با موضوع مقاومت و نقش ایرانیان در این مرحله حساس از تاریخ معاصر سوریه . رایزنی فرهنگی در حد امکانات خود در این زمینه ورود کرده است و تاکنون چهار عنوان کتاب رمان و مجموعه مقالات منتشر و نشست های فکری و ادبی مشترک با همکاری اتحادیه نویسندگان برگزار نموده است اما ظرفیت موجود بسیار فراتر از امکانات رایزنی می باشد و حضور و ایفای نقش مؤسسات فرهنگی کشورمان را می طلبد .
نظر شما