اخیراً با جنبش های هجرت در رسانه های اجتماعی مواجه شده ایم. برای مثال در اینستاگرام تا زمانی که این مقاله نوشته شده است، تقریباً یک میلیون نفر به @pemudahijrah (جوانان هجرت) پیوسته اند. اگر در حوزه جستجو هشتگ #hijrah را بنویسیم، بیش از ۱.۷ میلیون ارسالی در این موضوع پیدا خواهیم کرد. در فیس بوک، حساب کاربری هجرت بیش از ۳۰۰ هزار نفر حضور دارند. از برخی از این نمونه ها می توان دید که جنبش هجرت جنبشی است که به طور گسترده ای فعالیت داشته است.
از واژه هجرت برای اصطلاح یک جنبش استفاده شده است که مسلمانان، به ویژه جوانان را دعوت می کند تا به مهاجرت بپردازند و به افراد بهتر با افزایش اطاعت در انجام شرایع دینی تبدیل گردند.
مشخص نیست که چه کسی این جنبش را آغاز کرده. به عنوان یک پدیده، هجرت در واقع برای مدت طولانی ظهور کرده است. از نوازندگان مانند Gito Rollies یا Sakti عضو Sheila On ۷ شروع شد. اگر چه اصل تغییرات آنها هجرت بود، اما مردم و رسانه ها در آن زمان هرگز از این واژه استفاده نمیکردند. کاربرد هجرت تنها در این اواخر اتفاق افتاده است.
اگر با دقت نگاه کنیم، جنبش هجرت در میان جوانان شهری طبقه متوسط شهرت زیادی دارد؛ زیرا ترویج گسترده تر در رسانه های اجتماعی انجام شده است که بزرگترین کاربران آن جوانان شهری طبقه متوسط هستند. دلیل دیگر این است که هجرت نیاز به هزینه زیادی دارد. برای مثال تغییرات ظاهری (مخصوصاً برای زنان)، نیاز به هزینه دارد. این دلایل باعث شده است که هجرت در میان طبقه پایین تر محبوب نباشد.
هر جنبشی، زمانی که در سطح ملی باشد و تأثیر بزرگی داشته باشد، مطمئناً سازمان یافته و تمرکز خوبی خواهد داشت؛ و این جالب است که جنبش هجری کاملاً سازمان یافته و متمرکز نیست. این جنبش رئیس،
هماهنگ کننده یا مسئول اصلی که وظیفه کنترل از حرکت این جنبش را به عهده می گیرد، ندارد. این جنبش تقریباً در تمام شهرهای اندونزی در سطح محلی انجام می شود و در هر شهر تنها بر یک گروه متمرکز نیست. ده ها یا شاید صدها گروه جوانان هجرت در هر شهر وجود دارد که ممکن است با یکدیگر آشنایی نداشته باشند.
سؤال بزرگ این است که چرا چنین جنبش سازمان نیافته ای در چنین سطح وسیع قرار می گیرد و چنین تأثیر بزرگی دارد؟ دو عامل وجود دارد که اینجا قابل بحث است:
اول، این پدیده یکی از اثرات باقی مانده از سیاست های دولت گذشته است. اگر کمی به گذشته نگاه کنیم، این پدیده واقعاً تعجب آور نیست. اسلام گرایی در پایان دوران جدید حکومت ظهور پیدا کرده است. گروه های اسلامی که قبل از آن به عنوان افراطی ها در نظر گرفته شده بودند، بعدها توسط حکومت سوهارتو به عنوان متحدان جدیدی برای تقویت موقعیت سیاسی خود که در آن زمان تضعیف می شد، تبدیل شدند.
در آن زمان، استفاده از روسری (حجاب) ممنوعیت نداشت و گروه های اسلامی شروع به بیان آرمان های سیاسی خود بدون هیچ گونه ترس از حکومت نمودند. هجرت در این زمینه تأثیر آن سیاست ها است.
دوم، جنبش هجرت یک جنبش حمایت شده توسط صنعت است. معلوم است که صنعت هر چیزی را که قابلیت معامله دارد، از جمله دینداری (اطاعت از دین)، مورد معامله قرار می دهد. پیش از آنکه کمپین هجرت به طور وسیع گسترش یابد صنعت، دینداری جامعه را برای اهداف تجاری در نظر گرفته بود. می توانیم این را از تولید لباس و محصولات زیبایی مختلف مانند صابون، شامپو و لوازم آرایش مخصوص زنان مسلمان ببینیم. این محصولات زیبایی حتی رقابت های زیبایی ویژه زنان مسلمان با حجاب را برگزار می کرد.
ظهور و رایج شدن جنبش هجرت از حمایت صنعتی جدا نیست. فعالیت های کمپین در برخی از جوامع هجرت، مانند برگزاری سمینارهایی که اساتید معروف را دعوت می کنند، به طور کامل توسط صنعت حمایت شده است؛ اما این بدان معنا نیست که صنعت در این وضعیت تسلط دارد و فاعلان هجرت از هر چیزی را که صنعت می خواهد، اطاعت کنند؛ و بدین معنا هم نیست که فاعلان هجرت بر وضعیت مسلط باشند که توانایی دیکته کردن صنعت برای تهیه و تأمین آنچه مورد نیاز آنها است، داشته باشند.
رابطه بین فاعلان هجرت و صنعت یک رابطه متقابل (که به سود متقابل منجر می شود) است: دینداری و اجرای شریعت اسلامی در یک سیستم اقتصادی صنعت گرا تحقق می یابد و صنعت به این پدیده به عنوان منبع درآمد پاسخ می دهد و از بقای آن حمایت می کند.
می توانیم یک نمونه از این رابطه متقابل را در نمایش تلویزیونی که از فرد مشهور جوان که هجرت کرده است، مشاهده کنیم. این فرد مشهور از طریق صنعت پخش، پیام های هجرت را بیان می کند تا جامعه به طور فزاینده کیفیت تقوای خود را بالا ببرند. در حالی که صنعت پخش درآمد حاصل از این بازار جدید و در حال رشد را به خود اختصاص می دهد و این بازار همچنان رشد می کند.
نویسنده: عبدالخیر، پژوهشگر در مطالعات فرهنگی، رسانه ای و ارتباطاتی
عبدالخیر – دِتیک نیوز
منبع:
https://news.detik.com/kolom/d-۳۸۴۰۹۸۳/fenomena-hijrah-di-kalangan-anak-muda
نظر شما