تمرکز سریال های تلویزیونی بر معرفی شخصیت های نامدار تصوف چه از طریق نمایش سیره حیات و زندگی آن ها و چه از طریق داستان های تخیلی برگرفته از زندگی و اندیشه متصوفین، از دیده مراقبین ، پنهان نمانده است و به بررسی چرایی آن پرداخته اند .

مقدمه

در ماه مبارک رمضان سال جاری ، شاهد پخش سریال های متعددی از کانال های تلویزیونی ماهواره ای با موضوع تصوف و شخصیت های بارز صوفیه بودیم . تلویزیون های کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات متحده عربی در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده بودند . پوشیده نیست که در ماه مبارک رمضان نسبت مشاهده برنامه های تلویزیونی به ویژه سرگرمی ها و سریال ها ، افزایش معناداری می یابد لذا معظم کانال های تلویزیونی در طول سال برای ساخت برنامه های سرگرمی و سریال های جذاب ویژه ماه رمضان سرمایه گذاری می کنند که طبعاً فرصت بسیار مناسبی برای ترویج هر آنچه هدف باشد ، فراهم می آورد . صنعت سریال سازی سوریه که رشد کمی و کیفی چشمگیری در دهه های گذشته یافته بود ، خلال هشت سال گذشته به دلیل جنگ و ناامنی آسیب جدی دید . تعدادی از عوامل این صنعت اعم از کارگردان ، بازیگر ، سرمایه گذار و .... مهاجرت کردند . تعدادی به معارضین پیوستند و آن ها هم که ماندند ، فرصت کاری اندکی یافتند . این شرایط فرصت مغتنمی برای سرمایه گذاران عرب به ویژه حوزه خلیج فارس فراهم آورد تا سریال های سفارشی مد نظر خود را با هزینه کمتری نسبت به تولید در سایر مکان ها ، تولید نمایند. برخی از این سریال ها در سوریه و برخی با عوامل سوری ولی در خارج تولید شدند. طبعاً این پدیده یعنی سرمایه گذاری عرب های خلیج فارس در صنعت فیلم سازی سوریه، آفاتی در بردارد و مناقشات متعددی را در محافل فرهنگی و هنری سوریه برانگیخته است. پیش از این گزارش هایی در این زمینه ارسال شده است .

به هر حال تمرکز سریال های تلویزیونی بر معرفی شخصیت های نامدار تصوف چه از طریق نمایش سیره حیات و زندگی آن ها و چه از طریق داستان های تخیلی برگرفته از زندگی و اندیشه متصوفین ، از دیده مراقبین ، پنهان نمانده است و به بررسی چرایی آن پرداخته اند . طبعاً نمی توان این موضوع را بی ارتباط با شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی منطقه طی سال های اخیر دانست . به صحنه آمدن گروه ها و جریانات افراط گرا و تکفیری منتسب به اسلام در دو دهه اخیر به ویژه در کشورهای منطقه و جهان عرب و جنایات وحشتناکی که با شعار برپایی حکم اسلام مرتکب شدند و مکتب فکری متحجرانه ای که به عنوان خوانش دینی اصیل خالی از بدعت ها و اضافات عرضه کردند ، بهترین خوراک را برای جریان تبلیغاتی اسلام هراسی فراهم آورد و در ارائه چهره ای مشوًه از اسلام و مسلمانان ، مؤثر عمل کرد . این جریان ضد انسانی و جنایتکار هر چند در مراحل نخستین با سردادن شعارهای فریبنده و با به کار گیری روش های نوین تبلیغاتی و امکانات گسترده توانست نوعی همراهی توده مردم و افکار عمومی کشورهای اسلامی و به ویژه عربی را جلب نماید اما به تدریج و با افول قدرت و از دست دادن مناطق تحت سیطره اش و در اثر جنایت های ضد بشری که مرتکب شد ، جایگاه خود را از دست داد . با رویگردانی مردم از جریان تکفیری و افراطی ، اهمیت معرفی جایگزین بیش از پیش آشکار شده است . می توان گفت نوعی اتفاق نظر در سطح دولتمردان ، نخبگان و علمای دینی در مورد ضرورت معرفی جایگزین جریان افراط گرا و تکفیری وجود دارد هر چند در ماهیت جایگزین اختلاف نظر به چشم می خورد . سکولارها راه نجات و جایگزین را ترویج و عمومیت دادن اندیشه سکولاریسم می دانند و اندیشه دینی را در هر سطحی مبنای تکفیر می شمارند و به این استناد می کنند که در اندیشه دینی ، مردم به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم می شوند و این گام اول در شکل گیری جریان تکفیر می باشد . در مقابل بسیاری از نخبگان و اهل فکر ، جایگزین را در معرفی مکتب و خوانشی اعتدالگرا و متسامح از دین می دانند و بر این باورند که با توجه به عمق نفوذ باورهای دینی در میان جوامع اسلامی ، هر جایگزینی که به باورهای دینی بی اعتنا باشد ، موفق نخواهد بود . به نظر می رسد ، خوانش صوفی گرایانه و تصوف جایگزین مناسبی بلکه بهترین جایگزین اندیشه تکفیری و افراطگرایی دینی ، تشخیص داده شده است .

مکتب تصوف با ویژگی هایی که دارد از جمله تسامح و دعوت به محبت و توسل به دعا و ذکر و پرهیز از خشونت برای مردم سرخورده و خسته از خشونت و جنایت و خونریزی به نام دین ، می تواند جذابیت داشته باشد ، لذا در سال های اخیر شاهد برنامه ها و اقداماتی از جمله انتشار کتاب ، مقالات ، برگزاری همایش و همچنین خلق آثار هنری از جمله فیلم و سریال با موضوع تصوف و متصوفه در جهان اسلام به ویژه در کشورهای عربی منطقه بوده ایم . در این میان ،  متهمان به پشتیبانی فکری ، مالی و لوجستیکی از جریان تکفیری و افراطگرایی دینی ، سردمدار تبلیغ تصوف و متصوفین شده اند که جای سؤال دارد . اقدام ماه رمضان گذشته ، کانال های تلویزیونی ماهواره ای عربی در پخش سریال های متعدد با موضوع سیره حیات شخصیت های برجسته تصوف یا با الهام از آن ها ، در همین راستا قابل فهم می باشد .

نوشته ای که در پی می آید ترجمه مقاله آقای مازن جبور در روزنامه الوطن چاپ سوریه است که نگاهی تحلیلی به چرایی ترویج تصوف توسط کانال های تلویزیونی کشورهای حاشیه خلیج فارس و به ویژه امارات متحده عربی می اندازد .

اسلام سیاسی

به صحنه آوردن « تصوف » در سریال های رمضان ۲۰۱۹

سیاست و دین و سریال های تلویزیونی در رمضان امسال ، بر سر نشان دادن یکی از جنبه­ های مهم ماهیت ایدئولوژیک کشمکش­ موجود در منطقه میان جریان ­های دینی، وهابیت سعودی و جنبش اخوانی قطری ­­ترکی ، توافق داشتند و تمرکز شبکه­ های ماهواره ای اماراتی بر گرایشات و جریان­ های صوفیه و به صحنه آوردن مجدد آن ، این پیام را می­رساند که امارات در صدد پرداختن مجدد به جریان صوفی­گری و مطرح کردن آن به عنوان جریانی مناسب برای مرحله­ ای است که منطقه پشت سر می گذارد زیرا جریان تصوف دربردارنده ارزش­ هایی همچون رد و انکار خشونت، دعوت به عشق و دوستی و صلح، مقابله با اشغالگری و فراخواندن به عقلانیت و تدابیر خردمندانه است.

مرحله­ ای که خاورمیانه در آن بسر می برد، به افراطی­ گری و خشونت برآمده از جریان­های دینی افراطی همچون وهابیت سعودی و جنبش اخوانی ترکی­ و قطری ، شناخته شده است . افراطی­ گری ­ای که به درگیری­ ها و نزاع ­های سیاسی ایدئولوژیکی در طول دهه ­های متمادی انجامید و سپس در آغاز قرن معاصر، رنگ نظامی خونینی به خود گرفت . گرچه نتایج و آثاراین درگیری که منطقه در حال حاضر با آن روبه رو است ، در سوریه واضح و روشن می باشد اما همه ملت ­های منطقه ، آن را از سر گذرانده­ اند و این ملت­ ها همچنان تشنه اندیشه ­های اعتدالی و میانه­ رو هستند که افراطی­ گری جایی در آن نداشته باشد.

به نظر می ­رسد، گمشده ملت­ های منطقه یعنی میانه ­روی، طرد افراطی­ گری و جستجوی صلح و دوستی، در تصوف وجود دارد؛ از آن رو که این جریان صفا و خلوص بسیاری در خود دارد و خشنودی­ اش در دوستی و اعتدال است اما آنچه حائز اهمیت است ، گرایش شبکه­ های کشورهای حوزه خلیج فارس و به ویژه امارات به پخش کارهای تلویزیونی صوفیانه است که با استفاده از عوامل سریال های سوریه تولید شده اند.

فصل سریال ­های رمضانی سال ۲۰۱۹، پر بود از گرایشات صوفیانه؛ همچون سریال «حلاج» یا «صراع الجواری» که از شبکه ابوظبی پخش شد و همچنین سریال «مقامات العشق» که شبکه ­های امارات و ابوظبی آن را نمایش دادند . سریال «العاصوف» و نیز سریال «وقتی که گرگ­ها پیر می­شوند» پخش شده از شبکه­ های امارات و ابوظبی نیز درهمان مسیر جریان­ های صوفیه گام برمی داشتند . اما در سطح تولیدات محلی، امسال کار «ترجمان الأشواق» را داشتیم که عنوان سریال ، بینانگر گرایشات صوفی است چون (ترجمان الأشواق) دیوان شعر یکی از مشایخ بزرگ تصوف، محی­الدین ابن عربی می باشد . امارات متحده عربی می کوشد از خلال به صحنه آوردن جریان صوفیه در فصل تلوزیونی رمضانی که پشت سر گذاشتیم ، چند هدف را محقق کند که مهم ترین آن­ها عبارت­ اند از:

اول: مطرح کردن جریان دینی جدیدی به هدف نشان دادن چهره ­ای صاحب اخلاق متعالی و برجسته و دارای اسلام معتدل از کشورهای حاشیه خلیج (فارس) ، بعد از موج افراط گرایی خشونت ­آمیزی که در منطقه به راه افتاد و منبع آن عربستان سعودی، همپیمان امارات و قطر و ترکیه بود و تشکیلاتی چون داعش و جبهۀ النصره تروریستی از دل آن زاده شدند .

دوم: یکی از مباحثی که سؤال برانگیز می باشد علتی است که امارات را وامی ­دارد تا از طریق شبکه­ های ماهواره ­ای خود و به شکل خاص شبکه ­های مختلف تلویزیونی ابوظبی و دبی، به پخش این کارها اقدام کند در حالی که هم­ پیمان عربستان سعودی وهابی و دشمن قطر و ترکیه اخوانی است . شاید منطقی ­ترین احتمال این باشد که امارات با خواست ولیعهد سعودی، محمد بن سلمان، تلاش می­ کند تا ساختار حکومت سعودی را از رو در رو شدن مستقیم با جریان دینی وهابی دور نگهدارد ؛ با این هدف که به محمد بن سلمان امکان دهد تا در آینده حکومتش را بر عربستان تثبیت کند و طرح خود را که مستلزم ایجاد فضای باز بیشتری در این کشور است ، محقق سازد ؛ طرحی که جریان وهابی با آن مخالف می باشد. به همین دلیل امارات به زنده کردن دوباره روح جریان صوفیه از خلال نمایش­ های تلویزیونی روی آورده است . از این رو ترویج جریان تصوف از جانب امارات ، با توافقش با عربستان سعودی صورت گرفته است چون حکام سعودی از خشمگین کردن وهابیتی که زمام حکومت دینی را در عربستان سعودی در اختیار دارد ، پرهیز دارد. به ویژه اینکه وهابیت و فرزند نفرین شده ­اش اخوان المسلمین بودند که با جریان­ های صوفیه که در ابتدای قرن بیستم در منطقه قدرت داشتند به جنگ برخاستند و سعی کردند آن را از بین ببرند و جای آن را به عنوان جریان­ های افراطی خشونت طلب تکفیری گرفتند.

سوم: کارگردانی صحنه زنده­ کردن دوباره جریان تصوف توسط کشورهای حوزه خلیج (فارس)، جز در چارچوب نزاع و کشمکش با ایران شیعی در منطقه، ممکن نیست.

مهم­ترین سؤالی که درباره نمایش ­های تلوزیونی با محوریت صوفیه، باقی می­ماند، شیوه ارائه این کارهاست که در سایه وضعیت کنونی منطقه ، ما را به فهم دقیق اهداف نهایی و غایی رهنمون می­شود. به ویژه آن که نمایش چنین سریال هایی از طریق سریال­ تلویزیونی «شمس تبریزی»، یکی از مشایخ بزرگ صوفیه، که به جریان تصوف می­پردازد ، ادامه دارد .

مطالعات و پژوهش­ ها بیانگر این است که صوفیه جماعتی هستند که به ایجاد راه­ هایی در عبادت و زهد در اعمال عبادی و اذکار و خلوت­ها و چله ­نشینی­ هایشان شهره شده ­اند و به ایشان «صوفی» می­ گویند. برخی معتقدند معنای این اصطلاح از «تصوف» است زیرا آنها لباس ­های پشمی (صوف) می ­پوشیدند. دیگرانی هم گفته ­اند: کلمه صوفی از «صفا» می­آید و نسبت صوفی به آن غیرلغوی است و از ریشه «صفا» است زیرا این جماعت به تصفیه و صفای قلوب از کدورت و پلیدی اهتمام داشتند. تصفیه از پلیدی گناهان و پلیدی کسب حرام و امثال آن . پس تصوف ، تعبد به شیوه­ای ویژه است.

جریان تصوف مراحل گوناگونی را گذرانده است . این جریان با زهد و زاهدان در بصره آغاز شد ، سپس در مرحله بعد، به طریقه ­های مختلف صوفیه که هریک ویژگی­ های خاص خود را داشتند، تبدیل شد. پس از آن اندک اندک چهره ­های مختلفی به خود گرفت . البته می­توان برای جریان تصوف سه مرحله مشخص قائل شد: در مرحله اول، صوفیه به زهد و عشق و انکار خشونت دعوت می­کرد و بیشترین پیروان این طریقه به عبادت و دوری از مردم و التزام به آداب شریعت ، روی می­ آوردند . ویژگی خاص مرحله دوم گذر به عقلانیت و توجه به اندیشه و خردورزی در طریقت صوفیه است تا آنجا که فلسفه یونانی به طریقه تصوف رسوخ کرد . تصوف در مرحله سوم بر اتحاد و مقاومت در برابر اشغالگر متمرکز شد و در این مرحله اصطلاحات غامض و پیچیده ­ای همچون فنا و بقا وارد تصوف شد و در این مرحله آنچه به علم ظاهر و باطن موسوم است، در میان ایشان رشد کرد .

نگاهی به آنچه ذکر آن گذشت، متضمن این معناست که صوفیه، امروز جریان مناسبی است برای منطقه عربی ما که در حال حاضر از تروریسم و اشغال و افراط گرایی و کینه­ ورزی در رنج است و به جریان­هایی فکری و ضرورتاً اسلامی نیاز دارد که اوضاع کنونی منطقه را مد نظر قرار دهد و بیانگر ماهیت ساختارهای فکری منطقه باشد . لذا چه بسا روی آوردن به جریان تصوف ، گزینه درستی باشد . وقتی که ما به تصوف از این زاویه نگاه کنیم که آن حالتی از حالت­ های عشق الهی است و اسباب و وسایلی دارد که همه افراد می ­توانند از آن بهره بگیرند ، پس هر یک از ما می­ توانیم به شیوه خود یک صوفی باشیم.

هر چند صوفیه اسلام معتدل محسوب می­ شود ولی نکته این است که زمان احیای دوباره جریان صوفیه و کسانی که پشت این ماجرا قرار دارند و اهداف پنهانی شان ، نگرانی های بسیاری را ایجاد می­کند به ویژه این که به عنوان نمونه قطر و ترکیه، در گذشته بر موج مقاومت سوار شدند به اعتبار این که گزینه ای راهبردی برای مل ت­های منطقه جهت آزادی سرزمینشان از اشغال است ؛ اما آنها خیلی زود با زمینه­سازی برای حمایت از جریان اخوان المسلمین و به صحنه آوردن آن ، از نیت حقیقیشان پرده برداشتند.

و اکنون در مقایسه با تجربه قطر، تردیدهای بسیاری در مورد پشتیبانی امارات از جریان صوفیه از طریق نمایش ، ایجاد می شود؛ به ویژه آن که امارات هم ­پیمان سعودی وهابی است و این سؤال مطرح است که این بار بر کدام موج می­ خواهد سوار شود و انگیزه ­ها و اهداف پنهانی ­اش از این حرکت چیست ؟ اما به هر روی حتی با علم به این که اهدافش هر چه باشد ، بی­ تردید جریان صوفیه جریان مناسبی برای ایجاد گسست با مرحله خونین افراط گرایی و تروریسم است که بر منطقه گذشت .

* مازن جبور

روزنامه الوطن شماره ۲۱۶۷  مورخ  ۱۲/۶/۲۰۱۹

نکته:

می توان ادعا کرد هم اکنون فرصتی مناسب فراهم آمده است تا با فعالیت های فرهنگی به مفهوم عام به ویژه کارهای هنری به معرفی مکتب اهل بیت (ع) و مبانی انقلاب اسلامی بپردازیم و بافعال کردن دیپلماسی فرهنگی به مقابله مؤثر با ایران هراسی و شیعه هراسی اقدام نماییم  . طبعاً این کار ظرافت های خاص خود را دارد و باید مبتنی بر مخاطب شناسی و متناسب با شرایط روز و با پرهیز از ارسال پیام مستقیم باشد . ابزار هنری و به ویژه فیلم و سریال از کارآمدترین و مؤثرترین ابزارها در این عرصه هستند . تجارب گذشته نشان داده اند رویکرد بهتر، تولید مشترک با همکاری مؤسسات فیلم سازی عربی می باشد. سوریه یکی از با کیفیت ترین و در عین حال ارزان ترین امکانات را عرضه می کند. استفاده از بازیگران عرب ، نوشتن مشترک فیلمنامه و ..... می تواند مفید باشد.

 در وضعیت کنونی کشورمان صحبت کردن از این موضوع شاید کمی عجیب به نظر برسد و چه بسا به بی اطلاع بودن از محدودیت های مالی شناخته شود . تجربه نیز نشان داده است همواره بخش فرهنگ اولین بخشی بوده که از محدودیت های مالی دولت و کشور آسیب دیده است اما باید دانست هر چقدر در این زمینه صرف شود ، نه هزینه بلکه سرمایه گذاری است . آنچه در این زمینه هزینه می کنیم ، مانع از هزینه های بیشتر در سایر زمینه ها در آینده خواهد شد .

شوربختانه فرصت کنونی گذراست و به سرعت از دست خواهد رفت.        

کد خبر 1278

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 12 =