۳۱ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۰

برخی از دولت ها و سیاست مداران درصدد مطرح نمودن اسلام صوفی در مقابل اسلام فقاهتی هستند. این در حالی است که خود اندیشه تصوف در برخی از کشور های اسلامی دچار انحرافات عدیده ای است. تنش بر سر برتری اسلام صوفی و یا فقاهتی خود به یکی از بحث های اساسی برخی جوامع مسلمان همچون هند و پاکستان تبدیل گشته است.

نگرانی فزاینده ای در جوامع صوفی در حال شکل گیری است که ریشه در خشونت های اسلام آباد دارد و از مراسم بزرگداشت مرگ ممتاز قادری آغاز گردید. در سال ۲۰۱۱، ممتاز قادری فرماندار پنجاب سلمان تاسیر را به دلیل اظهار نظر درخصوص  قانون کفر گویی که به زعم تندروان مذهبی، حاشیه امنی برای اقلیت ها ایجاد می کرد ترور نمود. ممتاز قادری پیرو فرقه صوفی قادری بود، که زمانی بنای معروف میان میر و معبد طلا را در امریتسار بنیان گذاشته بود.

جسارت پاکستان در به دار آویختن ممتاز قادری باعث مشکلاتی شد. رهبران صوفی متعددی برای مطالبه میراث سیاسی او رقابت و این فرد را به عنوان مصلح یا مجاهد راه اسلام تمجید می کنند. افراط گرایی از احیای گزینشی برخی ازمتون مقدس و تاریخ مذهبی تغذیه می کند و هراس های غیر منطقی ایجاد می کند که اقدامات  شتابزده و شدید را بدنبال دارد.  تروریست ها این روش را برای تحریک احساسات عمومی به کار می برند، گروه های وهابی سلفی وعده بازگشت به  اسلام اولیه را می دهند و آن را  تنها  راه  ورود به بهشت می دانند.

بسیاری از رهبران صوفی در شبه قاره در حال سیاسی شدن هستند و در حال استحاله در قالب گروهایی  هستند که برای سالها آنان را محکوم می کردند. در تجمع عمومی اخیر صوفیان از میان صوفیان مقیم دهلی و پاکستان، افراد شاخصی همچون پیر سکیب شمی، شیخ آل علم علائدین صدیقی و شیخ آل اسلام طاهر آل قادری حضور داشتند. بیشترین تأکید روی اهل سنت و جماعت، عقیده، طریقت و ارائه مشخصات سنی های واقعی پیرو طریقت  تصوف بود.

با فاصله گیری و مرز بندی با پیروان تشیع و دیگر فرق اسلامی،  آنان در دام فرقه گرائی افتادند که سالها آن را تقبیح می کردند. فرقه گرائی خون ریزی را در سوریه، یمن، عراق و پاکستان ترغیب می کند. جایی نزاع بین شیعه و سنی است و در جایی دیگر درگیری بین پیروان آیین های مختلف اهل سنت!

طاهرآل قادری و سکیب شمی دو شخصیت مذهبی پاکستان با دیدگاه فرقه ای هستند. در حالی که فتوای قادری بر ضد تروریسم را تحسین می کنند، شمی بصورت آشکار او را به دلیل صدور فتوای خودداری مسلمانان از اقتدا به پیش نمازان  حامی ترور، حتی در مکه، به چالش کشید. صدیقی موضع مشابهی در موارد پیشین دارد، او سلفی ها را به دلیل کافر دانستن دیگر مسلمانان، کافر می خواند. 

شمی گزینه اصلی برای تصدی رهبری صوفیان برلوی است که باور به کافر و غیر مسلمان بودن شیعیان دارد و از اظهار آن ابایی به خود راه نمی دهد. او اخیرا ورود مسلمانان وهابی به مساجد خود را ممنوع کرده است. این رفتار با منش حضرت محمد(ص) در پذیرش نمایندگان مسیحی  در مسجد مدینه متناقض است.

تلاش طاهر آل قادری بر نزدیکی ادیان و تقریب شیعه و سنی و محکومیت صریح ممتاز قادری ستودنی است. بهرحال، مواضع سیاسی و برخورد او با قضیه کفر گویی متناقض به نظر می رسد. در تلویزیون پاکستان ،قادری بیان می کند که کفر گویان باید از بین بروند ومدعی کمک به ژنرال ضیاء برای ثبت قانون کفرگویی در سال ۱۹۸۵ می باشد.

در بیرون از مرز پاکستان، قادری بطور سنجیده این مسئله  را در مصاحبه  با یک  تار نمای خارجی در لفافه انکار کرد. پیر شمی مراسم عبادی خاصی در حضور هزاران نفر به مناسبت گرامیداشت شهادت ممتاز قادری برگزار کرد. صحبت از مبارزه با تروریسم تا زمانی که به خشونت علیه کفر گویی مشروعیت می دهند، مضحک به نظر میرسد. صوفیسم واژه جدیدی از تصوف است، در معنی پیروی از عرفان اسلامی. صوفی ها هرگز خودشان را نه صوفی بلکه تهی دست می نامند، که به معنی جایگاه پایین آنان در نزد خداوند می باشد. داتا گنج بخش از لاهور درباره صوفیسم درقرن ۸ میلادی می گوید: "تصوف، زمانی یک واقعیت بدون نام و نشان بود، امروزه یک نام بدون واقعیت است". این مکتب از یک جستجوی معنوی درونی به تعصب مذهبی بیرونی و ظاهری همراه با تنش و خشونت استحاله شده است.  این ایسم (هویت فلسفی مکتب صوفیسم) تبدیل به یک نام تجاری شده، دچار فساد درونی گشته و به عنوان صوفی دیسکو، صوفی کاتاک، صوفی شب ها و به عنوان رفع قضا و بلاء به فروش می رسد.

بطور تاریخی، تصوف نقش کلیدی در رشد آموزش، تغذیه روحی و معنوی و توسعه همزمان ذهن و قلب داشته است. صوفیسم در قرن ۱۸ میلادی که مکتب مساوات و دیدگاه های بنیادی پیامبر در حال فراموشی بود، به عنوان واکنشی به خلافت اسلامی  و در اعتراض به سلطه طلبی و ثروت اندوزی نسج یافت.

عرفای اولیه بر علیه محدود کردن آزادی های مذهبی  و برای اطمینان یافتن از اینکه اسلام به دستورالعمل قانونی محدود نشود تلاش کردند. امروزه، فتواهای مداوم رهبران دیوبند و بزرگان صوفی، انعطاف پذیری ذاتی اسلام را محدود می کند. باستثناء برخی اصول  پایه، خرد قرآنی مورد سکوت و بی توجهی واقع شده است، و تمام گفته ها و مجادلات به موارد جزئی و پیچیده محدود گردیده است.

صوفیانی همچون خواجه معین الدین چیشتی، بابا فرید و حضرت نظام الدین اولیا ابعاد جدیدی به مفاهیم اسلامی افزودند، آن را با زیبایی های فرهنگ هندی ترکیب کردند، که این دیدگاه جدید دائما به دنبال ضعف ها و ارتداد شهروندان عادی نیست. این دیدگاه ترکیبی از عرفان هندو و مسلمان را فراهم و زمانی که مردم از مذاهب مختلف با هم برعلیه ارتودکس های مذهبی و دسته بندی های اجتماعی متحد شده اند جنبشی جدید به نام باکتی را ایجاد کرده است.

در انجمن جهانی تصوف در دهلی، همانگونه که انتظار می رفت،  ماحصل عملکرد  صوفیان و ادیبان در سوریه، مصر، اندونزی، آمریکا، آفریقا، اروپا و کانادا به نقد و بررسی گذاشته شد.  قرائتهای مختلف اسلامی درشبه قاره  به شکل عامدانه ای خنثی مانده اند و بنابر این درنوزایی و  بازآفرینی سنت های اولیه اسلامی ناتوان بوده اند.

احتمالا شعار اسلام صلح است باید به اسلام عاری از خشونت و اسلام بدون اجبار تبدیل گردد. برخی افراد و کشورها صلح را از طریق جنگ، انتحار، کیفر، مجازات مرگ و دیگر راههای خونریزی جستجو می کنند. صلح در قرآن در نبود خوف، ترس، و حزن، سوگ، از طریق انکار خشونت، تهدید و اجبار، فرقه گرایی، ظلم، بی عدالتی و تهی دستی  حاصل می شود. پیامبر نه به هدف ایجاد صلح، بلکه برای کم کردن رنج ها، پایه ریزی احکام و ترویج یگانگی خداوند فرستاده شده بود.

خشونت انحراف از تمایلات قلبی انسان است که ذاتا به آرامش تمایل دارد. مسلمانان به احکامی برضد ترورسیم نیاز دارند که آسیب پذیری و یاس حاصل از ناکامی همگرایی مسلمانان را آشکار سازد. تا زمانی که مسائلی همچون ارتداد، کافر، کفر، ممانعت و برابری جنسیتی مورد خطاب هستند، مفاهیمی همچون عشق، توازن و صلح جهانی بی معنا بنظر می رسند. اگر مسلمانان همدیگر را سلفی، صوفی، دیوبندی، بریلوی، شیعه و یا سایر فرق اسلامی خطاب کنند، اندیشمندان مسلمان باید بطور جدی این نگرش ها و از هم گسیختگی قرون وسطایی را به چالش بکشند و مسلمانان را قادر سازند که درگیر واقعیت ها و مفاهیم امروزی شوند، در غیر این صورت، خشونت تحت نام اسلام مدت های مدیدی ادامه خواهد داشت.

                            

ملاحظه: برخی از دولت ها و سیاست مداران درصدد مطرح نمودن اسلام صوفی در مقابل اسلام فقاهتی هستند. این در حالی است که خود اندیشه تصوف در برخی از کشور های اسلامی دچار انحرافات عدیده ای است. تنش بر سر برتری اسلام صوفی و یا فقاهتی خود به یکی از بحث های اساسی برخی جوامع مسلمان همچون هند و پاکستان تبدیل گشته است.

روزنامه:تایمز آو ایندیا  مورخ:۱۹آوریل

سال ۱۳۹۵

کد خبر 1851

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =