نوشته یواخیم کوارامبا
مدرس: الهیات آفریقایی، دانشگاه زیمبابوه
ترجمه و مقدمه: رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در زیمبابوه
خلاصه
ازدواج یکی از ویژگی های اصلی جامعه سنتی شونای[1] زیمبابوه است و همیشه به عنوان یک تعهد اجتماعی برای هر جامعه ای در آفریقای سنتی در نظر گرفته شده است. در جامعه شونا، این هدفی است که همه باید در زندگی به آن دست پیدا کنند و اگر کسی نتواند به این هدف برسد، فشار اجتماعی تا رسیدن به هدف وجود دارد. در جامعه زیمبابوه و شاید بیشتر جوامع آفریقایی، ازدواج به عنوان کسب و کار اصلی زندگی در نظر گرفته می شود. روند ازدواج در زیمبابوه با آشنایی آغاز میشود و اگر بهطور سنتی هیچ نشانهای از دوستیابی دیده نشود، ابروها بالا میرود و انگ هایی به منحرفان زده میشود. ازدواج در اقتصاد سنتی زیمبابوه مستلزم خانواده های پرجمعیتی بود که نیروی کار زیادی را تضمین میکردند. دبلیو واینریچ در کتاب خود (ازدواج آفریقایی و تأثیر بر مسیحیت)، (1978: 27)، مدعی است که «دختران خانه مانده (مجرد) نه تنها از بزرگ شدن خانوادهها جلوگیری میکنند، بلکه ازدواج را برای آنها دشوار میسازند». این مقاله جنبههای ازدواج را در جامعه زیمبابوه تحلیل میکند و استدلال میکند که این جنبهها توسط فرهنگ مسیحی تسخیر شده یا به آرامی در حال تسخیر هستند. در این فرآیند، هدف سنتی و مذهبی در فرهنگ شونا در ساختار زیمبابوه را تحلیل میکند. در پایان مقاله مشخص میشود که در زیمبابوه، ازدواج برای ایجاد زندگی خانوادگی است و باید برای همه یک هدف باشد. این مقاله موضع دبلیو واینریچ (1978: 27) را تحلیل میکند که میگوید «کسانی که ازدواج نمیکنند، ولگردهایی هستند که خانه و کسی ندارند که در آینده پس از مرگ آنها را به یاد بیاورد».
معرفی
در مذهب سنتی شونا، ازدواج دارای شیوه هایی فرهنگی است که بدون آن ازدواج صحیح تلقی نمیشود. به نوعی ازدواج برای همه مهم است. این مستلزم آن است که آداب خاصی وجود دارد که قبل از اعلام ازدواج باید رعایت شوند. برخی از این موارد، پرداخت هایی اندک است که برای قرارداد ازدواج مناسب است. هدف اصلی این مقاله تحلیل جنبه های فرهنگی ازدواج در مذهب سنتی شونا در زیمبابوه بر اساس آداب و رسوم آن است.
پیشینه جنبه ازدواج در زیمبابوه
ازدواج نهادی است که اکنون در جامعه شونا اشکال گوناگونی دارد، هم به آداب و رسومی که به وسیله آن پیوند حاصل می شود و هم به ماهیت خود پیوند. این تصور بدیهی است که مراسم ازدواج ممکن است در نحوه انجام آنها متفاوت باشد، اما عناصر یا آرمان ازدواج باقی می ماند. گلفاند میگوید (Gelfand M, 1973: 167): «ازدواج شاید مهمترین رویداد در زندگی یک مرد شونا است - آن روز بزرگ که او عضوی کامل از گروه و یک مشارکتکننده کامل در جامعه میشود». در فرهنگ شونای سنتی، ازدواج اساساً یک قرارداد بین خانواده ها است. اگرچه زوج حق انتخاب خواسته خود را دارند، اما مذاکرات برای ازدواج معمولاً مستلزم مشارکت نمایندگان ارشد هر خانواده است. این مستلزم آن است که ازدواج برای یک فرد نیست، بلکه یک خانواده را در بر می گیرد. بنابراین ازدواج در فرهنگ شونا جنبه مهمی از روابط بین خانواده ها دارد. علاوه بر این در میان شونا، ازدواج در درجه اول یک قرارداد بین گروه ها است تا بین افراد. «کلیساهای مسیحی تاریخ ازدواج را زمانی می دانند که در آن زن و شوهر در کلیسا در حضور یک کشیش و دو شاهد دیگر به یکدیگر رضایت می دهند.» (Weinrich; op.cit, 81). از سوی دیگر در دین سنتی ما ازدواج با انتقال عروس به خانه شوهر آغاز نمی شود. بنابراین مردم شونا با مسیحیت در تقبیح با هم ماندن این زوج قبل از ازدواج در کلیسا، مشترک نیستند. ازدواج های سنتی نیز چند همسری بود. اکثر ازدواجهای شونا تک همسری باقی میمانند، اما زمانی که زن چندین فرزند به دنیا آورد و مسن تر میشود، زوج ممکن است با هم تصمیم بگیرند که زمان آن فرا رسیده است که آنها یک ازدواج مجدد داشته باشند (Gelfand M: op.cit). ازدواج نیز با کسانی بود که شناخت یقینی از آنها داشته باشند(با افراد آشنا ازدواج می کردند) و این را کورورانا وماتونگو (kuroorana vematongo) مینامیدند که در آن مردم را به ازدواج با آشنایان (نه با غریبه ها)، تشویق می کردند.
هدف از ازدواج در زیمبابوه سنتی
دو هدف اصلی از ازدواج در زیمبابوه وجود داشت که به عنوان دلایل اصلی برای ازدواج در نظر گرفته می شد:
الف) هدف اجتماعی-اقتصادی
خانواده های پرجمعیت نیروی کار زیادی را تضمین می کنند و از این رو اقتصاد خانواده را تقویت می کنند. در شونای سنتی زیمبابوه، مردم بر کشاورزی تاکید داشتند و این منبع درآمد برای غذا و نگهداری خانواده ها بود. به این ترتیب خانوادههایی که اعضای آنها زیاد بودند، درآمد بیشتری داشتند و دستمزد کمتری برای کارگرانی که در زمینهای خود کار میکردند، پرداخت میکردند. برای چنین هدفی خانواده هایی که دارای فرزندان زیادتری بودند، از نظر اقتصادی یک مزیت است و بدتر از آن اگر فرزندانشان پسر باشند، زیرا ازدواج می کردند و زنان آنها نیز به تعداد اعضای خانواده اضافه می شد تا دخترانی که در نهایت خانواده را ترک می کنند و از طریق ازدواج به دیگران می پیوندند. Weinrich A K H (op.cit) با توجه به این موضوع می توان گفت که دختران نه تنها از افزایش اندازه خانواده خود جلوگیری می کنند، بلکه ازدواج برادرانشان را دشوار میکنند.
ب) هدف دینی
برای این منظورChiriseri (2011: 2) استدلال می کند که ازدواج پیوندی است که برای نزول برکت خداوند ضروری است. آن چیزی است که از جانب خداوند است، هیچ کس از جمله خود (متاهلین) نباید آن را از هم دور کنند. شونا جنبه مذهبی دیگری در ازدواج دارد که در آن به تجسم مجدد از طریق تولد اعتقاد دارند. به این ترتیب تولید مثل برای هر ازدواجی حیاتی تلقی می شود. Oduyoye M A (1992: 141) استدلال می کند که باروری زنان پایه بیولوژیکی ازدواج است و بر روابط زن و مرد در درون نهاد حاکم است. به گفته واینریچ (op.cit) آنهایی که ازدواج نمی کنند «ولگردهایی هستند که خانه ای ندارند و کسی نیست که آنها را در آینده پس از مرگ به یاد بیاورد.» بنابراین بی فرزندی یک نفرین جدی در سنت شونا است. فرد مجرد نسبت به پدر و مادر و خانواده ای که او را تربیت کرده اند ناسپاس است. بنابراین ازدواج در مذهب سنتی شونا الزامی برای ادامه نسب خانوادگی دارد. از این رو تجرد در مذهب سنتی شونا جایی ندارد زیرا ازدواج باعث ماندگاری افراد می شود. مردن بدون فرزند به عنوان یک تراژدی تلقی می شود و معتقدند چنین افرادی با بلال ذرت یا موش بر پشت خود دفن می شوند (منظور این است که هیج وارثی ندارند). این نشان می دهد که آنها نتوانستند به آنچه در طول زندگی خود از آنها خواسته شده است، برسند. زیرا برای مردم شونا کودکان ردپایی پاک نشدنی هستند. از این رو در فرآیند ازدواج، زمانی که مرد روسامبو[2](rusambo) را میپردازد (که در مقاله بیشتر توضیح داده می شود) برای رَحِم (chibereko) و فرزندان مورد انتظار می پردازد. این موضوع بر اساس باورهای شونای سنتی در زیمبابوه وجود دارد.
انواع ازدواج در شونای سنتی
به طور سنتی، شونا اشکال مختلفی از ازدواج داشته و دارد که بیشتر به منظور تضمین انسجام اجتماعی طراحی شده است. اشکال مختلف ازدواج شامل موسنگابره، کوزواریرا، کوتما اوگاریری، کوگانها، کوتیزیسا یا کوتیزیرا، چیموتساماپفیوا، کوگارا یا کوگاروا انهاکا و کوکومبیرا است.
کوکومبیرا(Kukumbira): این یک روش رسمی برای خواستگاری دختر از والدینش با رضایت آگاهانه او است. در فرهنگ شونا، کوکومبیرا مشروع ترین و محترم ترین نظام ازدواج مرسوم سنتی است. در این عمل خواستگار برای معرفی اولیه و پرداخت هدیه عروس به منزل نامزد دعوت می شود.
کوگانها(Kuganha): نوعی ازدواج است که در آن دختری مرد مورد نظر خود را شناسایی کرد و به خانه او میرود و از مرد انتظار می رود زنی را که هدیه ای از اجداد تلقی می شود، بپذیرد. این نوع ازدواج به دختر امکان میدهد که مرد و خانوادهای را که میخواهد به آن تعلق داشته باشد انتخاب میکند.
موسنگابره(Musengabere): نوع دیگری از ازدواج سنتی است که شامل «ربوده شدن» دختر می شود. سنت های پیش از استعمار به مرد اجازه می داد زن مورد نظر خود را شناسایی کند. وقتی دختر برای آوردن آب یا هیزم از جنگل به رودخانه می رفت، مرد او را هدف قرار می داد. سپس او زن مورد نظر خود را می دزدید و پس از آدم ربایی، روند ازدواج آغاز شد. در این نوع ازدواج زن تشویق میشد تا شوهرش را بپذیرد.
کوزواریرا (Kuzvarira): یک خانواده فقیر با یک دختر با یک خانواده ثروتمند مذاکره میکند و دختر را در قبال غذا "مبادله" میکنند. در این روش مرد غذا و محصولات کشاورزی را به خانواده دختر میدهد. دختر در خانه خود میماند و وقتی بالغ شد خانه را ترک کرده تا به شوهرش بپیوندد.
کوتما اوگاری(Kutema ugariri) این ازدواجی هست که در صورت عدم توانایی پرداخت رورا(هدیه به زن) آغاز می شد، سپس مرد داوطلب می شد تا در مزارع (و خانه) خانواده زن کار کند.
کوتیزا موکومبو (Kutiza mukumbo): این ازدواج زمانی اتفاق میافتد که مرد قبل از ازدواج دختری را باردار می کند. سپس پسر در برنامه ای شبانه دختر را به خانه اش می برد. دختر لباس هایش را جمع می کند و مخفیانه به همراه یکی از دوستانش به نقطه ملاقات بیرون از خانه می روند.
چیگادزمفیوا (Chigadzamapfihwa): شکلی از ازدواج بود که در آن به مردی که همسرش فوت کرده است، توسط خانواده همسرش دختری داده میشد تا به نوعی از زندگی خوب با همسر متوفی، قدردانی شود. هدف از چنین ازدواجی تأمین همسری برای مراقبت از خانواده ای بود که از بستگان متوفی به جا مانده بود.
آماده سازی ازدواج در شونای سنتی
در فرهنگ شونا به طور سنتی، جامعه به فرد کمک می کرد تا ازدواج کند، بنابراین ازدواج یک تعهد اجتماعی بود. وقتی کسی ازدواج می کند به عنوان نماینده یک جامعه ازدواج می کند. در سناریوی غربی، فرد با رضایت ازدواج می کند و در آفریقا، به ویژه در شونای سنتی، با اجماع ازدواج می کند. به این ترتیب پیشینه خانواده به خوبی ارزیابی و بررسی می شود و آنها سؤالاتی را (مانند فرزند کیست و از چه قبیله ای است) می پرسند. آماده سازی ازدواج به تعریف نقش ها و مسئولیت های افراد در جامعه کمک کرد و این امر نرخ بالای موفقیت ازدواج را تضمین کرد.
به عنوان یک همسر آینده
آموزش این زن از سن 9 سالگی شروع می شود و مربی او خواهر پدرش (عمه) است. برای دختر پاکدامنی قبل از ازدواج ارزش والای او را به دنبال دارد. از این رو عمه به او دستور می دهد که باکرگی خود را حفظ کند. او قبل از ازدواج سنتی نباید با هیچ مردی ارتباط جنسی داشته باشد. P Chidyausiku (1987:36) نقل می کند که او را در سن 14 سالگی به رودخانه میبردند تا از باکرگی اش مطمئن شوند. این کار به این دلیل انجام می شود که از دست دادن آن مایه شرمساری خانواده بود. معاشرت منظم دختران با پسران نیز به عنوان یک ضعف اخلاقی تلقی می شد. عمه درس های زیادی در مورد مسائل جنسی به او می داد. در آفریقا روابط جنسی به عنوان یک هنر تلقی می شود نه یک عمل و نیاز به آموزش زیادی در آیینی به نام "چینامواری" داشت. این کار در فصل خاصی انجام می شود که دختر و پسر از بقیه افراد جامعه جدا می شوند و این درس ها را از سالمندان جامعه می گیرند.
به عنوان یک شوهر آینده
مانند دختران، این روند در سنین پایین شروع می شود. پسران بسیاری از سنت ها را به صورت نسل به نسل از عموها (که معروف به دریای تجربه و علم بودند)، یاد می گرفتند. چیگودرا (1982:18) استدلال میکند که «مردان جوان مراقبت از حیوانات، جنگیدن، ساختن قلمها، تعمیر و ساخت کلبهها و مراقبت از بچههایشان را از پسران و مردان بزرگتر می آموختند». زمانی که به سن ازدواج میرسیدند به آنها آموزش داده می شد. اعضای ارشد خانواده دستورالعمل های ازدواج را در مورد چگونگی مسئولیت پذیری در خانه ارائه میکردند و این یک نمایش عملی بود. ایده های تجربه جامعه از نقش های ازدواج و مسئولیت خانه نیز آموزش داده میشد. او آماده می شد که داماد شود. در شونای سنتی این به معنای «شکارچی» بودن است. از این رو آنها ضرب المثلی دارند که می گویند« او مانند درخت وحشی تمام فصل است که میوه نمی دهد». برای مرد این بدان معناست که او باید به طور مستمر خانواده زن را در هر زمان تامین کند و از فصل خارج نمی شود. طبق نظر چیگودرا (1982:18) هرکسی برای تداوم خود به دنیا می آید تا ازدواج کند و از حدود 11 سالگی آموزش های بیشتری در مورد ازدواج و زندگی زناشویی توسط مربیان هر دو جنس به آنها داده می شود. بر اساس نظر پیتر هاتندی(اسقف معروف زیمبابوه) (1973: 39) از نظر کرامت، انسان موجودی اجتماعی است تا فردی. در سنت شونا، فرد مظهر است و فرد از گروه بزرگ جدا نیست. فرد نماینده گروه است.
مراحل ازدواج در رسم سنتی شونا
مراحل مختلفی در فرآیند ازدواج در آفریقا بسته به مکان وجود دارد، از این رو در ازدواج سنتی شونا این مراحل دارای اهمیت خاصی است. این بخش از مقاله به دنبال ارائه مراحل ازدواج در ازدواج شونای زیمبابوه است.
پیشنهاد عشق
از یک طرف، این پیشنهاد از طرف مرد جوان انجام میشود، بنابراین به این معنی که انتخاب فرد است. سپس به عموهایش اطلاع میدهد که بقیه کار را برای او انجام دهند. از سوی دیگر، بزرگان انتخاب میکردند و از پسرشان رضایت میگرفتند. این کار زمانی انجام می شود که پسرشان به سن ازدواج رسیده باشد و به دنبال یک زن جوان مناسب باشند. این یک وظیفه اجتماعی بود و پسر باید به قانون پایبند میبود و شرکت می کرد. سایر اعضای خانواده به دلیل در نظر گرفتن شهرت خانواده در روند ازدواج در این روند شرکت میکردند. آنها معتقد بودند که مرد جوان تجربه ای در انتخاب ندارد و باید به بزرگترها تکیه کند.
نامزدی
این بیان نمادین عشق است. رد و بدل شدن لباس یا چیزی که نشان دهنده پذیرش عشق و تعهد برای ازدواج بود. برای مردم شونا این را nduma یا nhumbi (به معنای تعهد) می نامیدند و مانند حلقه نامزدی انگلیسی است. در فرهنگ اندبله به آن ndandato گفته می شود که در آن زن از گیاهان(علف) هدیه ای را مانند گردنبد یا انگشتر برای پسر آماده می کند. وقتی این رویداد در حال وقوع است، عمه شاهد اصلی است. دختر شونا یک سبد کوچک آماده و تبادل میکند.
مذاکرات
در اولین مرحله فردی از اعضای خانواده با خانواده زن صحبت میکند. اولین پرداخت در این آیین کووهورا مورومو(kuvhura muromo)، به معنای "دهن باز کردن" است. این درخواست از پدر دختر است که دهانش را باز کند تا او بتواند مذاکرات ازدواج را آغاز کند. سپس یک پرداختی دارند به نام ماتیکنیا ندبوو(matekenya ndebvu). این پرداختی به این دلیل است که وقتی عروس او دختر کوچکی بود، با ریش پدرش بازی میکرد. گاهی اوقات، او احتمالاً با کِشیدن ریش پدر را ناراحت می کرد، بنابراین مردی که با او ازدواج می کند باید تاوان این مشکل را بپردازد. با این حال، وقتی فرزندش بزرگ میشد، هرگز آن را به عنوان یک مسئله در نظر نمیگرفت، زیرا در سنت شونا، ریش شبیه ثروت، رشد و جلب احترام است. یک پرداخت دیگری وجود دارد به نام مکندینزوا نانی(makandinzwa nani) که به معنای «از چه کسی شنیدی که من دختری زیبا دارم؟» این به هیچ وجه به صورت شفاهی به دنبال پاسخی نیست، بلکه پرداختی است که به طور سنتی به مادر انجام میشود. شیربها یا دادن پول به خانواده عروس نیز رایج بود که یا بصورت دام یا کالاهای با ارزش (در نهایت پول) به خانواده عروس به مناسبت ازدواج پرداخت می شد. این هزینه های کوچک هرگز به عنوان یک عنصر مهم در ازدواج تلقی نمی شود. اینها هیچ مورد الزامآوری بین زن و شوهر ایجاد نمی کند. از این رو انعقاد ازدواج تنها پس از پرداخت موارد مهم دیگری مانند روسامبو[3](Rusambo) آغاز می شود. پرداخت این مبلغ به مرد این حق را می دهد که ادعا کند ازدواج کرده است. پس از پرداخت پول روسامبو، مرد ادعا میکند که ازدواج کرده است و ادعای مالکیت عروس را دارد. همچنین پس از این مرحله، زن ازدواج کرده و ادعای مالکیت شوهر و برخورداری از حقوق و امتیازات خاصی را داشت. پرداخت گاو به فرد نیز رایج بود که حق مطالبه فرزندان را می دهد.
به طور سنتی پرداخت گاو برای فرزندان در قرارداد ازدواج رایج بود. از این رو این امر برای شوهر الزامی است. زیرا هدف اصلی ازدواج فرزندان است. بهترین چیزی که یک زن می تواند به شوهر بدهد این است که او را سرزنده نگه دارد و بقیه چیزها فرعی بودند. بنابراین این مهمترین نکته است و همچنان مهمترین باقی مانده است. بهجز این موارد، در فرهنگ شونا هدیه کردن دو حیوان دیگر هنگام باروری زوجه وجود دارد. این دو هدیه عبارتند از آیین بارداری ماسونجیرو(masungiro) و گاو مادری (mombe youmai). هر دو به ارواح اجدادی مادرزادی مرتبط هستند. معمولاً بز ماسونجیرو به عنوان راهی برای تشکر از مادرشوهر برای انتقال باروری خود به نسل جدید داده می شود. به طور سنتی، مراسم ماسونجیرو به محض اینکه یک همسر جوان متوجه بارداری خود می شود، برگزار می شود. از این رو داماد از مادرشوهر برای انتقال باروری به همسر تشکر می کند. علاوه بر این، گاو مادری به عنوان بخشی از پرداختی به عروس تلقی نمیشود، بلکه هدیهای ویژه است که داماد به مادرشوهرش و از طریق ارواح اجدادی او داده است.
تأثیر مسیحیت بر مذهب سنتی شونا
با آمدن مسیحیت به نوعی ازدواج در مذهب سنتی شونا تغییر کرده است. در گذشته شوهران برای داشتن فرزندان بیشتر، همسر دوم می گرفتند. از این رو تعدد زوجات مشهود بود. مسیحیت این را محکوم کرد و در مورد ازدواج های تک همسری آموزش داد. بنابراین در عمل، ازدواج های چندهمسری به جز در میان افراد مسن تر جامعه، همیشه غیرعادی بوده است. تأثیر مسیحیت و فرهنگ اروپایی باعث کاهش بیشتر ازدواجهای چندهمسری شده است (Bourdillon op.cit:49). از سوی دیگر عناصر دیگری نیز وجود دارند که بدون تغییر باقی مانده اند و تغییر آنها دشوار است. ممکن است یک "عروسی مدرن" برگزار شود، اما زن همیشه رسم سنتی ترک خانواده خود را رعایت میکند. به همین ترتیب ازدواج کلیسایی لزوماً درک شونا از خانواده سنتی را تغییر نمیدهد و معمولاً به عنوان یک رسم علاوه بر ازدواج معمولی شونا در نظر گرفته میشود که اغلب پس از تولد فرزند اتفاق میافتد. از آنجایی که طلاق و ازدواج مجدد در جوامع مسیحی دشوار یا غیرممکن است، شوهر می خواهد قبل از انعقاد قرارداد مطمئن شود که همسرش عقیم نیست. این به خودی خود گواه این است که از طریق مسیحیت جنبه های بسیار از رسومات ازدواج تغییر یافته است، اما همه جنبه ها قابل تغییر نیستند. امروز هزینه های عروس بستگی به این دارد که دختر چقدر تحصیل کرده باشد. نام هایی که ما به آن ها پایبند هستیم، مطمئناً سنتی هستند. لوبولا[4](شیربها) نیز مطمئناً بخشی از سنت ما است. اما برخی از مواردی که در فرآیند ازدواج ما رخنه کرده است هیچ ربطی به سنت ما ندارد.
همچنین ما ماهیت و معنای لوبولا برگرفته از پدرانمان را از دست دادهایم و بدون توجه به عواقب این امر برای زوج جوان، چیزی بیش از تحمیل هزینه نداریم. این همان چیزی است که Chigwedere (op.cit.) آن را محکوم می کند زیرا بسیاری از خانواده ها از این به عنوان راهی برای افزایش سرمایه استفاده میکنند. بزرگترین اخاذی که در این شیوه رخنه کرده است، در این واقعیت نهفته است که امروز دیگر تنها عروس نیست که سهم خود را انتخاب می کند، بلکه چندین نفر دیگر وارد این قضیه شده اند تا از آن سرمایه بسازند. به طور کلی، مذهب سنتی شونا با آمدن مسیحیت و تحمیل هزینه ها ضعیف شده است. از آنجایی که غوطهور شدن شونا در اقتصاد پولی تاکید بیشتری بر مالکیت شخصی می کند، جنبه های گروهی پرداخت های ازدواج در حال کاهش است. از سال 1890 (سالی که زیمبابوه مستعمره شد) ما تجاری شده ایم، همه جنبه های فرهنگی لوبولا، به موضوع پول تبدیل شده است.
بنابراین ازدواج در آیین سنتی شونا رویداد مهمی است که هر مردی آرزوی آن را دارد. در این ازدواج هدف اصلی بچه دار شدن است. به طور سنتی، بزرگترین خدمتی که عروس به شوهرش می کند، «زنده نگه داشتن او» بود. بنابراین باید این رسوم رعایت شود و همه الزامات پرداخت شود تا ازدواجی مناسب با تمام حقوقی که بدون آن فرد نمی تواند ادعای ازدواج کند، فراهم شود. آمدن مسیحیت بر سنت های شونا تأثیر گذاشته است و ازدواج های انجام شده آمیخته ای از فرهنگ مسیحی و فرهنگ سنتی است که اولی، دومی را پوشش میدهد. از آنجایی که فرهنگ پویا و در حال تغییر است، جنبههای جدیدی وارد میشوند تا بر سنت هایی که قبلاً وجود داشته اند، تأثیر بگذارند.
References:
Ansell N, “Because it’s our culture” (Re)negotiating the meaning of lobola in Southern African secondary schools” Journal of Southern African Studies,2001
Bourdillon M F C, The Shona People, Mambo Press: Gweru; 1973
Bourdillon M F C, The Shona people, Mambo Press: Gweru; 1976
Chidyausiku P, Broken Roots: A biographical narrative on the culture of the Shona people in Zimbabwe: Mambo Press: Gweru, 1987
Chigwedere A, Lobola: the pros and cons, Books of Africa: Harare; 1982
Chiriseri C, The Foundations of Marriage, HPMI Pub House; Harare, 2011
Gelfand M, The Genuine Shona: Survival values of an African culture, Mambo Press Gweru 1973
Gelfand M, Ukama, Mambo Press: Gweru; 1981
Kileff P and Clive, Shona Customs, Mambo Press: Gweru; 1970
Oduyoye M A, Daughters of Anowa: African Patriarchy, Orbis Books; Maryknoll: New York, 1992
Shorter A, African Culture: An Overview, Pauline Publications Africa: Nairobi; 1998
Weinrich, A.K.H, African Marriage In Zimbabwe, Mambo Press: Gweru; 1982
Zvobgo C.J.M, A History of Christian Missionaries in Zimbabwe: Mambo Press: Gweru; 1996
[1] شونا بزرگترین قبیله و گروه قومی زیمبابوه است که حدود 80 درصد از جمعیت کشور را در بر می گیرند.
[2] پولی است که در زمان ازدواج توسط مرد به خانواده عروس پرداخت میشود، قبل از پرداخت این پول با ارزش، به مرد زن داده نمیشود.
[3] پولی است که در زمان ازدواج توسط مرد به خانواده عروس پرداخت میشود، قبل از پرداخت این پول با ارزش، به مرد زن داده نمیشود.
[4]لوبولا یا قیمت عروس؛ اموال یا پولی است که شوهر(پسر یا خانواده او) متعهد میشود که به خاطر قدردانی از ازدواج با دختر، آن را به سرپرست خانواده دختر بدهد.
نظر شما