نقش هنرمندان زیمبابوه ای در جنگ آزادی بخش علیه استعمار

جنگ آزادی‌بخش زیمبابوه طولانی شد و آزادی ما در سینی نقره‌ای به ما تقدیم نشد. این جنگ به فداکاری و خون بسیاری از پسران و دختران شجاع سرزمین نیاز داشت که همه چیز را رها کردند و به دشت و دمن رفتند. این جنگ از طریق یک فرآیند جمعی توسط پسران و دختران شجاع سرزمین که در طول مبارزه در پشت صحنه ملی‌گرا بودند و حتی پس از دستیابی به استقلال ما نیز به این کار ادامه دادند، به پیروزی رسید.

جنگ آزادی‌بخش زیمبابوه طولانی شد و آزادی ما در سینی نقره‌ای به ما تقدیم نشد. این جنگ به فداکاری و خون بسیاری از پسران و دختران شجاع سرزمین نیاز داشت که همه چیز را رها کردند و به دشت و دمن رفتند. برخی اسلحه به دست گرفتند و در جبهه جنگیدند، در حالی که کسانی که در خانه بودند، مانند آب، محیطی مساعد برای زنده ماندن "ماهی" فراهم کردند. آنها غذا، لباس، سرپناه و حمایت اخلاقی فراهم کردند تا زمانی که اسلحه‌ها خاموش شدند.

این جنگ از طریق یک فرآیند جمعی توسط پسران و دختران شجاع سرزمین که در طول مبارزه در پشت صحنه ملی‌گرا بودند و حتی پس از دستیابی به استقلال ما نیز به این کار ادامه دادند، به پیروزی رسید. برخی از آنها که دیگر با ما نیستند، به قهرمانان گمنام تبدیل شده‌اند، اما آثار آنها هرگز توسط ارواح سرزمین فراموش نخواهد شد، زیرا آنها سهم عظیمی در مبارزه آزادی‌بخش داشتند. آنها در قالب متخصصان آموزش، پزشکان، کادر درمان، هنرمندان و سایر ارائه دهندگان خدمات حضور داشتند. آنان از مبارزه حمایت می‌کردند و به شدت با کشور خود احساس همبستگی می‌کردند و به منافع و فرهنگ آن به عنوان امری مهم اعتقاد داشتند. این گروه، مانند مبارزان آزادی که به صورت نظامی با دشمن مقابله می‌کردند، به جنگ، وحدت ملی، خودمختاری و ارتقای هویت ملی اعتقاد داشتند.

به عنوان مثال، ما بررسی می‌کنیم که چگونه هنرمندان، به عنوان ملی‌گرایان، در جنگ استقلال و پس از جنگ نقش داشتند. طبق فرهنگ لغت آکسفورد، یک «ملی‌گرا» شخصی است که به شدت با ملت خود احساس همبستگی می‌کند و به شدت از منافع آن حمایت می‌کند. هنر، در طول جنگ، نوعی بیان و وسیله‌ای قدرتمند برای آموزش، انگیزه و یادآوری، چه در جبهه و چه در پشت جبهه بود. از چریک‌ها خواسته می‌شد که با وجود سختی‌ها از طریق موسیقی و رقص به راه خود ادامه دهند. هنر، در قالب موسیقی، رقص، شعر، مجسمه‌سازی و ادبیات، به ابزاری حیاتی برای روایت داستان ما، الهام بخشیدن به مقاومت و حفظ تاریخ برای نسل‌های آینده تبدیل شد.

برخی از ملی‌گرایان شناخته‌شده‌ای که از طریق ادبیات و اسلحه به قهرمانان ما تبدیل شدند، عبارتند از: الکساندر کانِنگونی، که نام چیمورنگای او «سده گورا» بود، دکتر ایرن «سده روپارینوپفوکا» ماهامبا، فریدوم نیاموبایا، سولومون موتسوایرو و گونزو هاباکوک موسنگزی، و بسیاری دیگر. کانِنگونی افسانه‌ای، که در جبهه نیز جنگید، آسیب‌ها و قهرمانی‌های زمان جنگ را در قالب ادبی جاودانه کرد. رمان شاعرانه او «سکوت‌های طنین‌انداز» و اثر گیرای «وقتی پرنده باران گریه می‌کند» روایتی منحصر به فرد و دست اول از تلفات روحی و عاطفی جنگ ارائه می‌دهند. بیون تاپورتا، روزنامه‌نگار، خاطرنشان کرد: «کانِنگونی به جنگ رفت و با داستان‌ها و تصاویر بازگشت.»

سده کانِنگونی، که به عنوان قهرمان جنگ آزادسازی ایالتی شناخته شده بود، در ۱۲ آوریل ۲۰۱۶ در پارک وارن حراره در خانه‌اش، درگذشت. معاون سردبیر سابق روزنامه پاتریوت در مزرعه نیامانِتسا در سنتناری به خاک سپرده شد. آثار دوران جنگ او برای همیشه در دسترس عموم خواهد ماند. فقید فریدم نیاموبایا هم شاعر و هم فرمانده چریکی بود، ترکیبی نادر از جنگجو و هنرمند. مجموعه اشعار منتشر شده او، «دوباره در جاده»، همچنان روح و آسیب‌های جنگ را به تصویر می‌کشد. دکتر ایرنه ماهامبا، دیگر زن مبارز، نیز با دیدگاهی منحصر به فرد زیمبابوه، به ادبیات کمک کرده و نسل‌های آینده را از فراموش کردن هزینه آزادی برحذر می‌دارد. مقالات او در روزنامه «میهن‌پرست» همیشه به مردم زیمبابوه یادآوری می‌کند که چگونه با دشمن جنگیده شد و ما باید برای حفظ و نگهداری میراث چه کنیم. گونزو هاباکوک موسنگزی، که تحصیلات متوسطه خود را برای پیوستن به جنگ ترک کرد، رمان محبوب دوران جنگ «زوایروادزا واسارا» را نوشت که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد.

این رمان درباره مبارزه آزادی‌خواهی زیمبابوه و تجربیات افراد درگیر در آن است. عنوان آن به معنای «آنهایی را که جا مانده‌اند، آزرده خاطر کرد» است و تأثیر عاطفی جنگ را بر افرادی که در خانه ماندند در حالی که دیگران برای پیوستن به جنگ به بوش رفتند، منعکس می‌کند. این روایت، وقایعی را که توسط شخصی که در آن دوران سخت حضور داشته، روایت می‌کند و مضامین فقدان، تاب‌آوری و روحیه پایدار زیمبابوه‌ها را در آن دوران سخت بررسی می‌کند. موسنگزی به وضوح تجربیات شخصیت‌هایی مانند «سد چیپیکیری» را به تصویر می‌کشد که خاطره رقصیدنش در یک پونگوه (گردهمایی برای بسیج سیاسی و اجتماعی) گواهی بر شادی و خوشحالی است که حتی در میان رنج یافت می‌شود.

مرحوم سلیمان موتسوایرو، رمان‌نویس مشهور زیمبابوه که در نوامبر ۲۰۰۰ درگذشت و به خاطر نوشتن سرود ملی فعلی زیمبابوه شناخته می‌شود، یک ملی‌گرای درجه یک بود. این نویسنده که به عنوان قهرمان آزادی ایالتی اعلام شد، همچنین به خاطر نوشتن کتاب «فسو» که در سال ۱۹۵۶ منتشر شد و شعر «نهاندا نیاکاسیکانا» (که مورد علاقه معاون رئیس جمهور فقید، سیمون موزندا) است، شناخته می‌شود. موتسوایرو با وجود ادامه تحصیل در ایالات متحده، جایی که برنامه‌های کارشناسی ارشد مختلفی را به پایان رساند و پس از آن توسط دانشگاه هاوارد مدرک دکترا دریافت کرد، در سال ۱۹۸۱ به زیمبابوه بازگشت و رمان‌هایی به زبان مادری خود برای مردمش نوشت. رمان «فسو» به خاطر انتقاد از ... شهرت یافت.

در نهایت این رمان توسط دولت رودزیا و سیستم استعماری آن ممنوع شد، اما این کتاب همچنان اثری تأثیرگذار در میان ملی‌گرایان باقی ماند. موتسویرو، که در دهه ۱۹۹۰ رئیس شورای ملی هنر زیمبابوه شد، در سال ۱۹۷۸ نیز «سرباز زیمبابوه» را منتشر کرد. این رمان تلاش‌های رئیس ماپوندرا را در مقاومت در برابر پیشرفت‌های رژیم استعماری گرامی داشت. او همچنین «چامینوکا: پیامبر زیمبابوه» را نوشت که در سال ۱۹۸۲ و «مویا وانهاندا» را در سال ۱۹۸۸ منتشر کرد. از جمله جوایز او می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: نشان ستاره مونخوموتاپا (۲۰۰۵) و جایزه خدمات هنری (۲۰۰۳) به لطف جوایز ملی شایستگی هنر. او یک ملی‌گرای واقعی بود که آثار مکتوبش همیشه گواهی بر مردی خواهد بود که عاشق کشورش و تاریخ غنی آن بود.

جدا از ادبیات، موسیقی به ضربان قلب انقلاب تبدیل شد. هنرمندانی مانند سد چینکس (دیک چینگیرا)، سد وهو، گروه مامبوس هراره از گرین جانگانو، الیور متوکودزی، تینه یی چیکوپو، گیوی ناره و گروه کر LMG او، سوتشا مویو، چریک سابق ZPRA از بلک اومفولوسی، مربی و نوازنده سابق ZPRA، سولومون اسکوزا، توماس مپفومو، کتای موچاوایا از گروه کاسونگو، نالج کوننیاتی، مارکو سیباندا، رکس موتوموتو (که همگی چریک بودند) و گروه کر مردمی ZANU PF، مبارزه آزادی‌بخش را در اشعار و ریتم‌هایی که غرور ملی را برمی‌انگیزاند، به تصویر کشیدند. اشعار آنها که باعث زندانی شدن برخی از آنها توسط رژیم شد، ملی‌گرایانه بود. این آهنگ‌ها برای همیشه بخشی از هویت ما باقی خواهند ماند.سد چینکس و همچنین اعضای گروه کاسونگو، اگرچه خود چریک‌های آموزش‌دیده بودند، اما برای تقویت روحیه مبارزان استفاده می‌شدند. آنها رقص‌های سبک پونگوه خود را در طول اجراهای زنده خود در جشن‌های موسیقی ملی به زیمبابوه مستقل آوردند.

کسانی که وقایع جنگ را از دریچه لنز دوربین ثبت کردند، همچنان به عنوان چرخ‌دنده‌های حیاتی باقی خواهند ماند که ملی‌گرایی آنها فراتر از شجاعت بود. عکاسان زمان جنگ با حمل اسلحه و دوربین، جان خود را به خطر انداختند. عکاسان شجاع لحظات نادری از جنگ را ثبت کردند. اکنون در آرشیوهای خود، تصاویری از سدس رکس نونگو، جوزیا تونگوگارا، پرنس شیری، جاشوا نکومو، رابرت موگابه، لوک‌اوت ماسوکو، اوپا موچینگوری، تورای روپا نونگو و پارادزای زیموندی و بسیاری دیگر از رویدادها در اردوگاه‌های آموزشی و همچنین نقاط تجمع در زمان جنگ را داریم - به لطف عکاسان زمان جنگ. این تصاویر به عنوان لنگرهای بصری در حافظه جمعی ما عمل می‌کنند. همانطور که به سمت روزهای قهرمانان و نیروهای دفاعی می‌شماریم، بیایید نه تنها از رزمندگان و سیاستمداران، بلکه از نویسندگان، موسیقیدانان و عکاسانی که داستان ملی ما را شکل داده و حفظ کرده‌اند نیز تجلیل کنیم. از طریق فداکاری‌های قهرمانانه آنها، روح مبارزه آزادی‌بخش زنده می‌ماند.

https://www.thepatriot.co.zw/arts/how-artistes-contributed-to-the-war-effort/

کد خبر 24636

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =