گرایش به اسلامگرایی افراطی امروزه در همه کشورهای آسیای مرکزی، از جمله قرقیزستان مشاهده میشود. هدف اصلی این جریان دینی سرنگونی حکومتهای سکولار و ایجاد حکومت واحد تمامیتخواهی اسلامی بر اساس اصول شریعت است. یکی از نشانههای قدرت گرفتن اسلامگرایان افراطی در قرقیزستان این است که صدای طرفداران آنها به طور فزایندهای در کشور شنیده میشود و میخواهند نه تنها تعطیلات سکولار مانند سال نو را جشن نگیرند، بلکه به دیگران نیز اجازه آن را ندهند. در پایان دسامبر سال گذشته، تندروها حتی سعی کردند یک درخت کریسمس و یک کلیسا را برای حملات تروریستی هدف قرار دهند. سپس در جلالآباد، افسران کمیته دولتی امنیت ملی دو تن از اعضای نوجوان سازمان تروریستی بینالمللی «دولت اسلامی - ولایت خراسان» را بازداشت کردند. به گفته ماموران امنیتی، نوجوانان 16 ساله از طریق اینترنت به عضویت این سازمان درآمده بودند. به گفته کمیته دولتی امنیت ملی: «به دستور حامیان خارجی، آنها قصد داشتند یک بمب دستساز را در نزدیکی درخت کریسمس در میدان مرکزی جلالآباد کارگذاری و یک حمله تروریستی مسلحانه به کلیسای عروج مریم مقدس جلالآباد سازماندهی کنند». این وضعیت نشان میدهد که نفوذ اسلامگرایی رادیکال در قرقیزستان بسیار عمیق است. علاوه بر این، کاملاً طبیعی است که جوانان، تقریباً کودکان، اولین کسانی هستند که توسط رادیکالها پردازش میشوند که امری ترسناک است. امروزه تقریباً 4 هزار تشکل مذهبی در کشور ما وجود دارد که بیش از 85 درصد آنها متعلق به مسلمانان هستند. اداره دینی مسلمانان قرقیزستان (مفتیات) موسسات آموزشی مذهبی مسلمانان و جماعتها را هماهنگ و کنترل میکند. با این حال، همه آنها فعالیتهای خود را با این اداره هماهنگ نمیکنند. تنها در 2003 تا 2017، دادگاههای مختلف کشور 21 سازمان را به عنوان افراطگرا و تروریستی به رسمیت شناختند که دو تا از آنها - «جیش المهدی» و «انکار یقین» - در خود قرقیزستان متولد و تشکیل شدند. در عین حال، قرقیزستان دائماً در حال مبارزه با اسلامگرایی رادیکال است و باز هم حجم دستگیریها و انتشار آن توسط کمیته دولتی امنیت ملی حاکی از این واقعیت است که مشکل برای کشور بسیار جدی است و این واقعیت است که ایدههای رادیکال امروزه به طور گسترده در فضای اطلاعاتی و شبکههای اجتماعی، جایی که افراطگرایان فعالانه حامیان خود را جذب میکنند، منتشر میشود. برای مبارزه با اسلامگرایی رادیکال، کشور ما طیف وسیعی از اقدامات را انجام میدهد، از جمله افزایش آگاهی و کار ایدئولوژیک در فضای اطلاعاتی، اما خیلی بیشتر باید کار کرد، منجمله کمک به مردم برای افزایش مقاومت خود در برابر چنین افکار دینی و برای ایجاد یک دستور کار جایگزین. مقامات کشور در این راستا تلاش میکنند و تعدادی از قوانین برای کنترل فعالیتهای مذهبی در کشور و با هدف تقویت جامعه سکولار تصویب شد. اما حتی این کار نشان داد که خطرات گسترش افکار رادیکال اسلامگرا در قرقیزستان چقدر بالا است. در فوریه 2023، قانون «مبارزه با فعالیتهای افراطی» در قرقیزستان تصویب شد و بحث آن نشان داد که حتی در پارلمان نیز طرفداران سازمان اسلامگرای افراطی «جماعت تبلیغ» وجود دارند که رسماً در روسیه، تاجیکستان، ازبکستان و قزاقستان ممنوع و به عنوان افراطی شناخته شده است. بر اساس برخی گزارشها، «جماعت تبلیغ» در حال ایجاد یک تروریسم زیرزمینی در قرقیزستان است و گروههای شبه نظامی را به مرزهای جنوبی کشور و سایر کشورهای منطقه جذب میکند. این امر نیز خطرناک است، زیرا چنین گروهها یا نیروها میتوانند به ابزاری سیاسی در دستان عروسکگردانهای خارجی تبدیل شوند (اگر هنوز تبدیل نشدهاند) که می خواهند اوضاع کشور را متزلزل و حکومت فعلی را نابود کنند. امروز این امر بیش از همه به نفع غرب است که تمام تلاش خود را برای کاهش نفوذ روسیه در منطقه و از بین بردن روابط سنتی کشورهای آسیای مرکزی با متحد استراتژیک خود انجام میدهد. سیاستمداران غربی اسلامگرایی رادیکال را محکوم، اما در واقع از آن حمایت مالی و پشتیبانی میکنند. بدین ترتیب طالبان در دهه ۱۹۸۰ ظهور کردند. نیروی امنیتی پاکستان به همراه سیا و ام آی 6 در آمادهسازی طالبان برای خرابکاری و بیثباتی کشمیر (هند) مشارکت داشتند، اما زمانی که نیروهای شوروی وارد افغانستان شدند، طالبان از جهت هندی به جهت افغانی و ضد شوروی طبقهبندی شدند. بنابراین، در واقع، رهبری کنونی افغانستان از مکتب قدیمی طالبان سرچشمه میگیرد. ضمناً غربیها گروههای اسلامی تندرو دیگری نیز دارند. به عنوان مثال، جماعت تبلیغ در دهه ۱۹۴۰ توسط انگلیسیها ایجاد شد که بعداً آنها از هر طریق ممکن از این سازمان حمایت کردند تا از بین نرود. در دهه ۱۹۸۰ آمریکاییها پروژه مذهبی القاعده را راهاندازی کردند و این گونه میخواستند در برابر اتحاد جماهیر شوروی مقاومت کنند. در ضمن، امروز ایالات متحده به طور فعال از «مین» افراطگرایی مذهبی که در منطقه ما کار گذاشته شده است، استفاده میکند. آمریکاییها پس از فرار از افغانستان نه تنها یک زرادخانه کامل برای طالبان باقی گذاشتند، بلکه اکنون وزارت امور خارجه از طریق USAID بودجه ساخت کانال قوش تبه در شمال افغانستان را تامین میکند که منجر به مشکلات آب و بیثباتی در همه کشورهای این منطقه، از جمله قرقیزستان خواهد شد. برای این کار 600 میلیون دلار در نظر گرفته شده است. با در نظر گرفتن همه اینها معلوم میشود که اهداف انفجار در جلالآباد که نوجوانان فریبخورده ماموران خارجی سعی در انجام آن داشتند، تصادفی انتخاب نشدهاند. انفجار درخت کریسمس که نمادی از جشن سکولار است، بذر اختلاف بین اتباع قرقیزستان از اقوام مختلف بپاشد. انفجار در کلیسا باعث ایجاد شکاف بین اقوام میشد که در واقع همان چیزی است که غربیها برای آن تلاش میکنند و به طور فعال مضامین روسهراسی را در منطقه تقویت میکنند. ایگور شِسْتاکوف کارشناس میگوید: «در واقع، هر ساله در قرقیزستان این موضوع در سکوهای کارشناسی مختلف، از جمله در مرکز Oy Ordo ما مطرح میشود و نتیجهگیری کارشناسان ناامیدکننده است، زیرا قرقیزستان مانند منطقه آسیای مرکزی تحت نظارت و توجه دقیق شخصیتهای مختلف گروههای تروریستی مذهبی رادیکال است که از ایده ساختن خلافت اسلامی در اینجا و ایجاد یک افغانستان دوم دست نمیکشند». وی یادآور شد که قرقیزستان اولین کشور آسیای میانه بود که شبه نظامیان جنبش اسلامی ازبکستان به خاک ما نفوذ کردند و با نیروهای مسلح ما وارد خصومت شدند. این امر در سال 1999 اتفاق افتاد. این کارشناس گفت: «این اولین اقدام عمومی بود. اما در طول سالها، سازمانهای دیگر ظاهر شدند، به ویژه داعش که فعالیتهای آن در افغانستان ماهیت سیستمی دارد، زیرا اردوگاههای شبه نظامی در آنجا وجود دارد و دستور کار افغانستان برای قرقیزستان کاملاً مرتبط است. علاوه بر این، در اینجا اخیرا جلسهای با حضور نمایندگان شورای امنیت کشورهای آسیای مرکزی، روسیه، چین و هند برگزار شد که در آن عامل تهدید همسایه ناآرام ما به عنوان یک تهدید شدید ارزیابی شد». به گفته ایگور شستاکوف خود گروههای رادیکال بدون حمایت مالی از خارج و مراکز کنترل آنها به سختی میتوانند ادعای جدی داشته باشند: «آنها به عنوان سلولهای خفته عمل میکنند. اما، البته، نیروهای خارجی وجود دارند که علاقمند به ایجاد مدل دوم افغانستان در آسیای مرکزی هستند. هدف اصلی حذف ماهیت سکولار کشورهای ما در آسیای مرکزی است. این یک. نکته دوم تلاشی است برای جذب هر چه بیشتر طرفداران خود. وقایع سوریه این را ثابت کرد، زمانی که آنها نه تنها مردانی از قرقیزستان، بلکه کل خانوادهها را در اردوگاههای شبه نظامی جذب کردند. این ضربهای به نهاد خانواده بود، زیرا خانواده یکی از پایههای دولت است». او بر این باور است که افراطگراها و تروریستها که ما اغلب آنها را به عنوان مردان ریشوی تنگنظر در نظر میگیریم که وظیفه آنها جنگ و مبارزه است، اهداف ایدئولوژیک بسیار دقیقی دارند: «همه گروههای افراطی پیشرو کاربران فعال شبکههای اجتماعی را پیدا و سعی میکنند اول از همه جوانان ما را از طریق شبکههای اجتماعی شستشوی مغزی کنند. یعنی چالشها بسیار بزرگ هستند. بنابراین، دولت چه میتواند بکند؟ البته اقدامات پیشگیرانه انجام دهید، جلوی این نیروهای مخرب را بگیرید، اما باید گفت که اخیرا کمیته دولتی امنیت ملی به این موضوع توجه بیشتری داشته است و شاهد بازرسی اماکن مختلف مذهبی، از جمله مساجد هستیم. اینها اقدامات پیشگیرانه است. البته همکاریهای بینالمللی قرقیزستان به طور فعال در سازمانهایی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای که به صورت منظم از یک سو درگیر رصد همه این پدیدهها هستند و از سوی دیگر درگیر سرکوب آنها در صورت امکان، شایان ذکر است». ایالات متحده و اقمار آن آشکارا، بدون هیچ شکی، آمادهاند تا از ابزارهایی که در اختیار دارند، برای رادیکالیزه کردن جامعه استفاده کنند، همان طور که در اوکراین انجام دادند: ابتدا آن را به یک کشور ملیگرایانه و عملاً نازی و سپس به یک فاجعه ژئوپلیتیکی تبدیل کردند. این منطقه ممکن است در معرض چنین بحرانی باشد، اما از آنجایی که احساسات ناسیونالیستی در جامعه قرقیزستان کاملاً ضعیف است، این عامل مذهبی است که میتواند برای ایجاد بیثباتی استفاده شود. در این شرایط، رژیم سکولار صادر جباروف و سیاست نزدیکی و همکاری وی با روسیه مانع اصلی برنامههای غرب برای متزلزل کردن اوضاع و بیثبات کردن آن است. در حالی که غرب به کمک افراطگرایی مذهبی امیدوار است رژیم سکولار ناخواسته قرقیزستان را از قدرت کنار بزند و در بازی ژئوپلیتیک خود علیه روسیه و چین به پیروزی دست یابد، روسیه و سازمان پیمان امنیت جمعی ضامن اصلی امنیت این کشور در برابر هر گونه تهدید داخلی و داخلی هستند. کشور ما نباید تسلیم غرب شود و به روسیه خیانت کند، زیرا در این صورت کشور در مقابل تروریسم بینالمللی بیدفاع خواهد بود. غرب حتی در صورت خطر واقعی به حفاظت از کشور فکر نخواهد کرد. |
گرایش به اسلامگرایی افراطی امروزه در همه کشورهای آسیای مرکزی، از جمله قرقیزستان مشاهده میشود. هدف اصلی این جریان دینی سرنگونی حکومتهای سکولار و ایجاد حکومت واحد تمامیتخواهی اسلامی بر اساس اصول شریعت است. یکی از نشانههای قدرت گرفتن اسلامگرایان افراطی در قرقیزستان این است که صدای طرفداران آنها به طور فزایندهای در کشور شنیده میشود و میخواهند نه تنها تعطیلات سکولار مانند سال نو را جشن نگیرند، بلکه به دیگران نیز اجازه آن را ندهند.
کد خبر 18952
نظر شما