تأثیر فلسفه زندگی جامعه جاوه بر مدل رهبری(یک بررسی فلسفی اجتماعی- بخش اول)

جامعه جاوه یکی از انواع جوامع اندونزی است که به یک گروه فرهنگی تعلق دارد. جامعه جاوه به عنوان یک گروه فرهنگی (جاوه ای) با یک تشابه هویتی متمایز در مقایسه با سایر گروه های فرهنگی در اندونزی متمایز می باشد. شباهت هویتی هم از نظر جسمی و هم از نظر انتزاعی وجود دارد. شباهت هویت جسمی یا حداقل هویتی که دراشکال مادی آشکار می شود، خواه به آن فیزیوگنومی یک قبیله یا نژاد یا طایفه گفته شود.....

الف) مقدمه

جامعه جاوه یکی از انواع جوامع اندونزی است که به یک گروه فرهنگی تعلق دارد. جامعه جاوه به عنوان یک گروه فرهنگی (جاوه ای) با یک تشابه هویتی متمایز در مقایسه با سایر گروه های فرهنگی در اندونزی متمایز  می باشد. شباهت هویتی هم از نظر جسمی و هم از نظر انتزاعی وجود دارد. شباهت هویت جسمی یا حداقل هویتی که دراشکال مادی آشکار می شود، خواه به آن فیزیوگنومی یک قبیله یا نژاد یا طایفه گفته شود یا از نتایجی که به آن فرهنگ نامیده می شود. اما شباهت از نظر انتزاعی مانند فلسفه زندگی (نگرش به زندگی)، اعتقادات، طرز تفکر، ترکیب و ساختار جامعه، مدل یا نوع یا الگوی رهبری اتخاذ شده و غیره است. به عبارت دیگر، می توان گفت که بُعد گروه بندی "فرهنگ" پیوند انسانها و دنیایی است که آنها تجربه می کنند.[1]

در همین راستا، منافع گروه های فرهنگی (از جمله گروه فرهنگی جاوه ای) حفظ خصوصیاتی است که هویت شخصی را تشکیل می دهند (در این گروه "سنت" است) که یک گنجینه هویتی بسیار مهم است. رفاه گروه های "فرهنگی" در فرآوری و پرورش  آن حاصل می شود.

همبستگی در مواردی که درجامعه جاوه بیشتر انتزاعی است، وقتی تفسیر و احیا شود، به منبعی از دانش تبدیل می شود که می تواند بینش فلسفه نوسانتارا (مجمع الجزایر اندونزی) را غنی کند. پژوهش در مورد جامعه جاوه در واقع توسط دانشمندان انجام شده است (عمدتاً از دیدگاه علوم فرهنگی و جامعه شناسی)، اما تحقیق به ویژه از نظر فلسفه اجتماعی هنوز بصورت گسترده انجام نشده است .

این پژوهش به هم پیوستگی در بیشتر موارد انتزاعی درجامعه جاوه، یعنی درخصوص تأثیر فلسفه زندگی جامعه جاوه بر مدل های رهبری" می پردازد که از نظر فلسفه اجتماعی مورد باور است. مطالعه رابطه بین این دو مفهوم برای سیاق اندونزی مناسب است. حداقل دو استدلال وجود دارد که چرا این موضوع برای مطالعه مناسب و مهم است:

نخست، از جنبه نظری: 1) هر جامعه (ملت) بافرهنگ نگرش خاص خود را به زندگی نشان می دهد؛ 2) سبک یا نحوه زندگی (از جمله روش تفکر و مدل رهبری اتخاذ شده) نگرش به زندگی را تعیین می کند و بالعکس. بنابراین، تعاملی بین دو چیز وجود دارد. لذا، درصورت ارتباط دادن به موضوع این تحقیق، می توان رابطه یا تأثیر قابل توجهی بین سبک زندگی جامعه جاوه و مدل رهبری اتخاذ شده را تعیین کرد.

دوم، از نظر عملی: مطالعه موضوع رهبری در ارتباط با سیاق اندونزی بسیار مهم است. رهبری و مدیریت در زندگی جامعه برای تحقق اهداف مشترک مورد نظر خود نقش و کارایی بسیار مهمی دارند. رهبر و رهبری دارای خصوصیات کلی و پدیده های اجتماعی هستند که همیشه در هر فعالیت یا تلاش مشترک یافت می شوند و مورد نیاز هستند.

روابط رهبر و پیروان عملاً در همه جا و در هر کاری که انجام می دهیم، وجود دارد. رابطه رهبر و پیروان برای انسان به همان اندازه طبیعی است که مانند نفس کشیدن ما است.[2] به طور کلی، می توان گفت که وجود رهبری در جامعه یا زندگی مشترک عملکرد یک پویا ساز و محرک منابع دارد. بنابراین، موفقیت یا عدم موفقیت یک هدف به شدت وابسته به مدل رهبری مورد اجرا است.

موفقیت یک رهبری تحت تأثیر سه عامل تعیین کننده قرار می گیرد:

1) فلسفه به عنوان یک جهان بینی (فلسفه زندگی)؛

2) عوامل عقیدتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی اجتماعی؛

3) شخصیتی.

با در نظر گرفتن این سه عامل، پژوهشی که تأثیر نگرش به زندگی در مدل رهبری را نشان می دهد، یک معنی و ارتباط یا تناسب واقعی خواهد داشت.

علاوه بر این، از نظر تاریخی، این مطالعه همچنین در رابطه با مدل رهبری جاوه که برای رهبری ملی اندونزی کاملا هژمونیک است، جالب خواهد بود.

بر اساس پیشینه فوق، فرمول بندی مسئله ای که در این تحقیق مورد مطالعه قرار خواهد گرفت، به شرح زیر است:

1) نگرش جامعه جاوه به زندگی چگونه است؟

2) مدل رهبری به عنوان قدردانی از سبک زندگی و تفکر در جامعه جاوه چیست؟

3) ارتباط نگرش جامعه جاوه به زندگی با الگوی رهبری اتخاذ شده چیست؟

ب) جامعه جاوه

1. مفهوم جامعه جاوه

مفهوم جامعه جاوه را نمی توان از معنی و مفهوم جامعه جدا کرد. تعریف "جاوه" (Jawa) در "جامعه جاوه"، جامعه ای است که در محدوده فرهنگ جاوه زندگی می کنند. بعلاوه، ذکر "جامعه جاوه" را نمی توان از آنچه "جاوه ای" (انسان و شخص جاوه) خوانده می شود، جدا کرد. این "جاوه ای ها" هستند که با همه تعاملات، با همه آداب و رسوم، با نظام اخلاقی و با تمام جنبه های فرهنگی شان "جامعه جاوه ای" را شکل می دهند.

طبق گفته ماگنیس سوسِنو (Magnis Suseno)،[3] منظور از "جاوه ای" عبارت است از:

1) فردی که به زبان جاوه ای صحبت می کند که هنوز ریشه در فرهنگ و طرز تفکر موجود در داخل جاوه دارد، از غرب منطقه جوگجاکارتا تا منطقه کِدیری(Kediri) به شرق؛

2) کسی که در عین حال غیر صریح به دنبال زندگی بر اساس دین اسلام است.

نظر ماگنیس سوسِنو تعریفی است که اغلب توسط برخی از انسان شناسان استفاده می شود.

برخی[4] همچنین گفت که جامعه (مردم) جاوه ای که در منطقه فرهنگی جاوه زندگی می کنند، شامل کل قسمت مرکزی و شرقی جزیره جاوه است. زبان مورد استفاده جاوه ای است که دارای گویش و لهجه متفاوت از هر منطقه است. قبل از تغییر وضعیت منطقه ای مانند امروز، مناطقی وجود داشت که در مجموع اغلب مناطق کِجاوِن(kejawen)[5] نامیده می شدند، یعنی بانیوماس(Banyumas)، کِدو (Kedu)، جوگجاکارتا (Yogyakarta)، سوراکارتا (Surakarta)، مادِیون(Madiun)، مالانگ (Malang) و کِدیری (Kediri). منطقه خارج از آن "ساحلی" (Pesisir) و "انتهای شرقی" نامیده شد.

بر اساس تعریف فوق، می توان نتیجه گرفت که جامعه جاوه "وحدت زندگی مردم جاوه است که بر اساس یک سیستم آداب و رسوم، هنجارها و سیستم های فرهنگ مداوم جاوه تعامل می کنند، و به یک احساس هویت مشترک، یعنی جاوه ای محدود می شوند."

2. ترکیب جامعه جاوه ای

وجود شرایط مختلف فردی درجامعه که یک طبقه اجتماعی است، امری طبیعی و عادی است و یک ویژگی همیشگی است. دلیل شکل گیری این طبقات درجامعه معمولاً براساس سطح هوش، سطح سنی (پیر یا سالمند)، ماهیت اصالت عضویت نسبی یک رئیس جامعه و امکان دارایی درمحدوده های خاص است. در هر جامعه ای دلایل مورد استفاده برای تعیین طبقات اجتماعی معمولاً متفاوت است. این مورد در اندونزی نیز صدق می کند.

واقعیت و حقایق تاریخی که توسط برخی[6] بیان شده است، این است که ما (اندونزی) میراث جامعه ای دریافت کرده ایم که از زمان هند شرقی هلند به سه گروه تقسیم شده است. در دوره هند شرقی هلند، طبقه بندی بسیار بارز و محسوس بود. سه گروه افراد جامعه عبارت بودند از:

1) گروه اروپایی، یعنی افراد اروپایی که در اندونزی اقامت گزیده یا زندگی کردند.

2) گروه های شرقی خارجی. این گروه به دو گروه زیر تقسیم می شود:

الف. گروه شرقی خارجی از نژاد چینی

ب.گروه شرقی خارجی غیر چینی تبار

3) گروه بومی پوترا (Bumi putera)، یعنی مردم بومی اندونزی (که امروزه معمولاً به گروه

پری بومی(Pribumi) نامیده می شوند).

پس از اینکه اندونزی در 17 آگوست 1945 خود را به عنوان یک کشور مستقل اعلام کرد، تاکنون طبقه بندی در دوره هند شرقی هلند، همانطور که در بالا ذکر شد، وجود ندارد. مورد شاهد این است که دیگر هیچ تفاوتی در جایگاه هر گروه وجود ندارد. آنچه اکنون وجود دارد تاکید بر این موضوع است که فقط شهروندان اندونزیایی از حقوق و تعهدات یکسانی به عنوان شهروندان، اعم از اروپایی، چینی تبار یا سایر تبارها برخوردارند. یعنی همه شهروندان از نظر حقوقی، دولتی و غیره موقعیت یکسانی دارند. این تاکید در قانون اساسی مکتوب ما (قانون اساسی 1945 شامل اصلاحات قانون اساسی 1945) مواد 27 و 28 صریح بیان شده است. با این حال، در واقعیت، در جامعه، طبقه بندی ها بین یک انسان و دیگری هنوز احساس می شود، به ویژه در جامعه جاوه.[7]

در جامعه جاوه سه گروه وجود دارد:[8]

1) بِندارا (Bendara)، بخشی از جامعه جاوه است که متشکل از خانواده سلطنتی و اشراف زادگان است.

2) پِرییایی (Priyayi)، بخشی از جامعه جاوه است که متشکل از کارمندان دولت و افراد تحصیل کرده است.

3) وونگ چیلیک (Wong Cilik به معنی مردم کوچک)، بخشی از جامعه جاوه است که متشکل از کشاورزان، صنعتگران و سایر کارگران غیر ماهر است.

بِندارا و پرییایی از طبقات بالایی محسوب می شوند، در حالی که وونگ چیلیک از طبقات زیرین است. در گروه وونگ چیلیک، تقسیم بندی دیگری در طبقات وجود دارد:

1) وونگ باکو (Wong Baku)، یعنی فرزندان افراد گذشته که برای اولین بار برای استقرار در روستا آمدند. این بالاترین طبقه است.

2) کولی گوندوک (Kuli Gondok) یا لیندونگ (Lindung) که متشکل از مردانی است که ازدواج کرده اند، اما مکان زندگی خود را ندارند، آنها مجبور می شوند در محل زندگی پدر زن خود بمانند. این طبقه میانی است.

3) جوکو (Joko)، سینومان(Sinoman) یا بوجانگن (Bujangan)، یعنی کسانی که ازدواج نکرده اند و هنوز با پدر و مادر خود زندگی می کنند یا در خانه شخص دیگری زندگی می کنند. این طبقه پایین است.

وجود طبقات یا طبقه بندی های فوق، حقوق و تعهدات متفاوتی را از خانواده یا اعضای خانواده هر یک از این سه طبقه ایجاد می کند.

ج) نگرش جامعه جاوه به زندگی

نگرش به زندگی انتزاعی از تجربه زندگی است؛ این نگرش با روشی تفکر و احساس در مورد ارزش ها، سازمان های اجتماعی، رفتارها، رویدادها و سایر جنبه های تجربه شکل می گیرد. نگرش به زندگی آرایش ذهنی از آن تجربه است و به نوبه خود باعث ایجاد نگرشی به زندگی می شود.[9]

به عبارت دیگر، نگرش به زندگی یک بینش جامع از زندگی است که از مجموعه ارزشهای والایی تشکیل شده است. مقصود از ارزشهای والایی، معیارهای خوبی در مورد چیزهایی است که در زندگی بشر بنیادی و ابدی است.

از دیدگاه جامعه شناسی یا روانشناسی، این نگرش به زندگی به عنوان یک چارچوب مرجع برای مدیریت زندگی شخصی، مدیریت روابط بین انسان و جامعه و مدیریت روابط بین انسان و محیط طبیعی اطراف خود کارکرد دارد. این نگرش به زندگی را می توان به عنوان منطقی برای درک یک جامعه تحلیل کرد. به منظور درک نگرش جامعه جاوه به زندگی، در مورد شخصیت، مبانی اخلاقی و طرز تفکر آنها به عنوان نقطه شروع ارائه می شود.

1. شخصیت جامعه جاوه

شخصیت، کلیه رفتارها یا کنش های هر انسانی به عنوان فردی است که با افراد دیگر متفاوت است و تحت تأثیر ساختار عناصر ذهنی و روحی اوست.[10] عناصر سازنده شخصیت عبارتند از دانش، احساسات و انگیزه های غریزی که شامل تمایل به زنده ماندن، میل جنسی، میل به یافتن غذا، میل به معاشرت و تعامل با همه و هم نوعان، تمایل به تقلید از رفتار دیگران، تمایل به خدمت و اشتیاق به زیبایی است.

اگر عناصر شخصیت را یاد کنیم، در آن نوعی "خصوصیات بنیادی شخصیت" (basic personality) وجود دارد. مقصود از خصوصیات بنیادی شخصیت، کلیه عناصر شخصیتی است که قسمت عمده ای از شهروندان یک جامعه مشترک دارند. این خصوصیات بنیادی شخصیت موجود است، زیرا همه انسانها به عنوان افراد جامعه در طول دوره رشد خود تحت تأثیر همان محیط فرهنگی قرار دارند. این امر در مورد وجود شخصیتی جامعه جاوه نیز صدق می کند، حداقل در جامعه جاوه افرادی وجود دارند که رفتار و کردار آنها بر یکدیگر تأثیر می گذارد، به طوری که نوعی تمایل به تقلید از نگرش ها یا الگوهای رفتاری وجود دارد.

در نتیجه، بین شخصیت های جامعه جاوه و شخصیت های افراد دیگر تفاوت هایی وجود دارد. با این حال، از آنجا که جامعه جاوه ای و سایر جوامع در اندونزی در همان پیوند دولت اندونزی هستند، تمایل افراد به تاثیر بر یکدیگر وجود دارد. به عبارت روشن تر، شخصیت جامعه جاوه یک ویژگی ثابت آنها است که به جامعه جاوه ای به عنوان یک جامعه خاص هویت می بخشد.

شخصیت جامعه جاوه ای به عنوان "شخصیت شرقی" طبقه بندی می شود که به زندگی معنوی اولویت می دهد. این با "شخصیت غربی" متفاوت است که بیشتر به زندگی مادی آن توجه دارد.

2. اساس اخلاقی جامعه جاوه

اساس اخلاقی جامعه جاوه در صلح و هماهنگی نهفته است. این اساس اخلاقی در روابط هماهنگ بین افراد جامعه خودشان نهفته است.[11] این رابطه هماهنگ زمانی محقق خواهد شد که هر فرد به عنوان عضوی از جامعه حقوق و وظایف خود را به صورت یکپارچه قرار دهد.

آرمانهای جامعه جاوه در یک نظم اجتماعی هماهنگ نهفته است. دیدن افراد به عنوان افراد بسیار مهم نیست، آنها با هم جامعه را ایجاد می کنند. ایجاد هماهنگی اجتماعی زندگی خوب افراد را تضمین می کند. وظیفه اخلاقی افراد جامعه جاوه حفظ این هماهنگی اجتماعی از طریق انجام وظایف اجتماعی است. وظایف اجتماعی مربوط به روابط اجتماعی است، یعنی رابطه بین یک شخص و دیگری. روابط اجتماعی یکسان نیست، بلکه سلسله مراتبی است. به عبارت دیگر، وجود سمت ها و درجات مختلف نزد شخص باعث می شود روابط اجتماعی در جامعه متفاوت باشد، به این معنا که طبقه بندی وجود دارد. پیامد آن، وظایف اجتماعی متفاوت و طبقه بندی می شود. به عنوان مثال، در جامعه جاوه، بین"بِندارا"، پرییایی و وونگ چیلیک، حقوق و وظایف اخلاقی آنها تفاوت خواهد داشت. بنابراین، فرد باید همیشه با مطابقت با وضعیت و عملکرد مربوطه خود، هماهنگی روابط اجتماعی را در جامعه حفظ کند. به عنوان مثال، افرادی که در طبقه بالایی هستند باید روابط خود را با زیردستان حفظ کنند و مسئولیت آنها را بر عهده دارند. کسانی که در طبقه پایین هستند باید از مافوق خود اطاعت کنند و احترام بگذارند. افرادی که دارای موقعیت اجتماعی یکسان یا برابر و دریک سطح هستند بایدیکسان عمل کنند، باید در همبستگی باشند. همه طبقه بندی ها در جامعه به هم پیوسته است و ساختاری بر اساس خانوادگی ایجاد می کنند، یعنی افراد باید با هم کار کنند، کمک کنند و تبادل انجام دهند. اساس اخلاقی جامعه جاوه در روابط و وظایف بین افراد متفاوت است.

3. طرز تفکر جامعه جاوه

تفکر یا فکر کردن عملی ذهنی است که علائم و تجربیات را تنظیم می کند تا آن علائم و تجربیات روشن شوند ، قابل درک و تفسیر باشند. ترکیب و ساختار فلسفه زندگی جامعه جاوه نتیجه طرز تفکر و روش تفسیر تجارب اجتماعی و فرهنگی است؛ به نوبه خود، این نگرش به زندگی راهنمای پیاده سازی و اقدامات آینده است. به عبارت دیگر، تجارب زندگی و نگرش به زندگی که با افکار و روشهای تفکر و تفسیر ارتباط داده می شود، ساختار نگرش به زندگی را تعیین می کنند. این نگرش به زندگی به منطق تجربه، تفسیر و امید تبدیل می شود، به منطق فرایند اجتماعی برای کسانی که در آن فرایند شرکت می کنند، تبدیل می شود. روشهای تفکر و نگرش به زندگی مفاهیم اجتماعی را تعیین می کند.[12]

تفکر جامعه جاوه را نمی توان از اجرای زندگی روزمره جدا کرد. زندگی جاوه ای دارای ویژگی تشریفاتی است. این ویژگی تشریفاتی در نگرش به زندگی جاوه ای مشاهده می شود که همیشه همه چیز را با یک مراسم رسمی انجام می دهد. همه چیز باید رسمی، کاملا قانونی و واقعی باشد، خواه محتوای آن وجود داشته باشد یا نه. به عنوان مثال، مردم یک مراسم عروسی را که به شکلی مجلل و باشکوه انجام می شود، برگزار می کنند، بدون اینکه فکر کنند که پس از مراسم عروسی چه کاری انجام می شود. به همین ترتیب، کسانی که می آیند دیگر به این فکر نمی افتند که چه کسی در مراسم عروسی ازدواج می کند، خواه خوشحال باشد یا نه، مهم این است که آنها مراسم را دنبال می کنند.[13]

  از طرز تفکر جامعه جاوه ای فوق نتیجه گیری می شود که: [14]

1) شکل مهمتر از محتوا است؛ شکل محتوا را تعیین می کند؛ شکل بر واقعیت غالب است. محتوا شامل فرم است و این دو قابل تفکیک نیستند؛ محتوا فرمول است؛ شکل = محتوا است. شکلی که باید تکمیل شود از قبیل احکام دینی، پانچاسیلا، استقلال و آزادی، انتخابات، برنامه پنج ساله توسعه یا فرمولهای دیگر، موجود است. آن فرمول ها مشخص و قطعی، خوب و کاملی هستند. ملت به کمال نرسیده است، به رفاه و سعادت و عدالت و غیره نرسیده است؛ هنوز توسعه نیافته است؛ مردم و جامعه دائما به دنبال این هستند. با این حال، شکل "عدالت گستری" از قدیم الایام وجود داشته است. اکنون این مردم هستند که باید آن را پر کنند.

2) شکل کامل از قبل وجود داشته است. این شکل باید رعایت (اطاعت) شود. برای پر کردن این شکل کامل باید منتظر "وقت خوب" باشد. جاوه ای ها خود را با وقت، با زمان سازگار می کنند. آنها بر زمان به عنوان ابزاری که باید از آن برای شکل دادن به وضعیت مطلوب استفاده شود، تسلط ندارند. جامعه جاوه فقط منتظرند و منتظر واقعیتی کامل هستند. آنها همیشه منتظرند.

3) بر اساس دو نتیجه گیری فوق، نتیجه گیری سوم به دست می آید، یعنی زمان نقش مهمی ندارد. زمان به عنوان یک متغیر مستقل درک نمی شود. شکل مهمترین فکر است و شامل زمان نیز می شود. زمان و محتوا از شکل قابل تفکیک نیستند.

4. بیانیه نگرش جامعه جاوه به زندگی

جامعه جاوه یکی از جوامع در اندونزی است. در همین حال، جوامع دیگر عبارتند از جامعه باتاک (Batak)، جامعه بوگیس (Bugis)، جامعه توراجا (Toraja)، جامعه مینانگ (Minang)، جامعه بالی (Bali) و غیره. اندونزی که متشکل از جوامع مختلف است، در زندگی دارای "پانچاسیلا"[15] است که حقیقت و مفید بودن آن توسط کل ملت و جامعه اندونزی به عنوان یک فلسفه و شیوه زندگی در تمام جنبه های زندگی دولتی، اجتماعی و شخصی شناخته شده و پذیرفته شده است. یعنی، همه رفتارها و اعمال هر اندونزیایی باید بر اساس روحیه و ارزشهای اصول پانچاسیلا باشد و از آنها الهام گرفته شود.

پانچاسیلا به عنوان فلسفه زندگی یک وحدت است، نمی توان بین یک اصل و اصول دیگر تفکیک کرد؛ کل اصول موجود در پانچاسیلا یک وحدت عللی است. بین یک اصل و اصل های دیگر مکمل یکدیگرند.

جامعه جاوه بزرگترین بخش جامعه –ملت اندونزی است. البته آنها همچنین نگرش به زندگی دارند که پایه و اساس اجرای سیستم زندگی در جاوه است. وجود نگرش جاوه ای به زندگی منافاتی با پانچاسیلا به عنوان نگرش جامعه – ملت اندونزی به زندگی ندارد، زیرا، پانچاسیلا از آداب و رسوم، آیین ها و اعتقادات و همچنین فرهنگ هر منطقه در اندونزی استخراج می شود. در این حالت، جاوه به شکل گیری فلسفه زندگی مردم اندونزی نقش دارد. به عبارت دیگر، نگرش جامعه جاوه به زندگی منافاتی با پانچاسیلا ندارد، بلکه تجسم و اجرای پانچاسیلا در مناطق است (مطابق با اصل "هویت متمایز"؛ "خودمختاری در همبستگی").

بر اساس شخصیت جامعه جاوه، مبانی اخلاقی، طرز تفکر آنها به شرح بالا، در زیر نگرش آنها به زندگی ارائه می شود. نگرش مردم جاوه (جاوه ای) به زندگی همانگونه که در اعمال و عقاید دینی شان، یعنی "جاوه گرایی" (Javanisme) منعکس شده است، بیان می شود.[16] جاوه گرایی نگرش جاوه ای به زندگی و همچنین دین آن است که بر آرامش درونی، هماهنگی و تعادل، قناعت (رضایت) نسبت به همه حوادثی رخ داده که فرد را زیر جامعه و جامعه را زیر کیهان قرار می دهد، تأکید دارد. این نگرش می آموزد که جامعه جاوه ای رابطه ای هماهنگ بین فرد و خود، فرد با افراد دیگر، بین فرد و جهان و بین فرد و خدای خود برقرار می کند. با این هماهنگی، از مردم جاوه انتظار می رود که بتوانند زندگی خود را به درستی سپری کنند. برای اینکه تحقق هماهنگی تضمین شود، هر فرد باید قواعد اخلاقی را اعمال کند که بر نگرش "قناعت، صبور، درون نگری، فروتنی و ساده زیستی" تأکید دارد. این امور است که انگیزه ها و احساسات شخصی را کنترل می کند. اما موارد مربوط به تنظیم هماهنگی زندگی در جامعه در این جهان ترسیم شده و در مقررات مختلفی نگاشته شده است، مانند قوانین آداب جاوایی (تاتاکِراما = Tatakrama) که رفتار بین انسان ها را تنظیم می کند، قوانین عرفی که هماهنگی در جامعه را تنظیم می کند، قوانین عبادت که رابطه با خدا را تنظیم می کند.

Kebatinan ("کِباتینان" یا باطن و درون گرایی) اغلب به عنوان جوهر جاوه گرایی و فلسفه زندگی آنها در نظر گرفته می شود. شیوه زندگی جاوه ای، kebatinan است: سبک زندگی انسان که بُعد "درونی" را پرورش می دهد. کِبتاتینان به عنوان تجلی از فلسفه زندگی جاوه ای؛ کِبتاتینان به عنوان یک سبک جاوه ای بازتاب یا بیان فلسفه زندگی است.

افرادی که نظرهای مختلفی در مورد مسایل مربوط به خدا، جهان و انسان دارند، ممکن است در زندگی آنها بتوانند نگرش یکسانی را نسبت به زندگی نشان دهند. این را می توان در جامعه جاوه مشاهده کرد، جایی که هر فرد نگرش متفاوتی نسبت به زندگی دارد، اما تقریباً همه در زندگی در مسائل باطن و درون گرایی یا کِباتینان تقریباً نگرش یکسانی دارند.

منابع:

- إکو، مرسودی، رهبری پانچاسیلا: یک کاوش، سولو، 1989.

- بوربی، ریموند ج، اصول رهبری، جوگجاکارتا، بی تا.

- سودیارجا، فلسفه اجتماعی، جوگجاکارتا، 1995.

- سوسِنو، ماگنیس، اخلاق جاوه (تحلیلی فلسفی از خرد یا حکمت زندگی جاوه ای)، جاکارتا، 1985.

- کریمه، ک. ای.، ماهیت و رابطه خصوصیات فردی و اجتماعی جامعه جاوه از نگاه اخلاق پانچاسیلا، جوگجاکارتا، 1983.

- کودیران، انسان و فرهنگ در اندونزی، جاکارتا، 1975.

- کونچارانینگرات، مقدمه ای بر انسان شناسی، جاکارتا 1979.

- مولدِر، نیلز، شخصیت جاوه ای و توسعه ملی، جوگجاکارتا، 1973.

- فرهنگ لغت اندونزی (KamusBesar Bahasa Indonesia).

 

[1] سودیارجا، 1995، ص 7 و 8.

[2] بوربی، بی تا، ص 1 تا 3 و 114.

[3] ماگنیس سوسِنو، ص 15.

[4] کودران، ص 322.

[5] فرهنگ لغت اندونزی (KamusBesar Bahasa Indonesia)، در ذیل این واژه، همه چیز مربوط به آداب و رسوم و اعتقادات یا باورهای جاوه ایرا کِجاوِن می داند.

[6] کریمه 53 و 54.

[7] کودیران، ص 337.

[8] کریمه، ص 56.

[9] مولدِر، ص 35.

[10] کونچارانینگرات (Koentjaraningrat)، ص 116.

[11] مولدر، ص 43 44.

[12] همان،ص 58.

[13] همان، 59.

[14] همان، ص 60 62.

[15] پانچاسیلا بمعنی پنج اصل یا اصول پنجگانه است.

[16] مولدر، ص14.

کد خبر 19165

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =