۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۴

حزب آر اس اس بر پایه تفکر هندوتوا که یک جریان افراط گرا می باشد، بنیان شده است. بسیاری از هندوهای افراطی معتقند که مسلمانان از هند جدا شده اند و بایستی به پاکستان مهاجرت کنند و چنانچه بخواهند در این کشور بمانند و زندگی کنند بایستی به قوانین و رسوم هندوها پایبند باشند

 ناسیونالیسم فرهنگی هندوستان، این کشور را به بدترین بحران سوق می دهد.

در سال ۱۹۲۵، زمانی که حزب آر اس اس تاسیس شد، ایده ائولوژی چپ گرا کل دنیا را مشوش کرده بود. به تدریج،کشورها یکی پس از دیگری درگیر کمونیسم شدند.

هندوستان سومین دوره متلاطم خود را تجربه می کند. اولین دوره زمان جداسازی هند از پاکستان  و دومین دوره "وضعیت اضطراری" (پس از قتل گاندی – م) بود و سومین دوره با نخست وزیری نارندرا مودی آغاز شد. اولین دوره، بحران تبلور عقاید جنبش های آزادیخواه بود که موجودیت هندوستان را به عنوان یک کشور واحد تحت تاثیر قرار می داد. دومین دوره، نظام مشروطه و دموکراسی هندوستان را تکان داد. ویژگی های دوره حاضر تلاش برای مختل کردن کل داستان تمدنی است که در آن عقاید مختلف با هم همزیستی دارند، این یک رفاه ایده ائولوژیکی نیست، بلکه تمایل برای غلبه بر تمدن است که نه تنها به حس هندوستانی بودن هجوم می آورد، بلکه دیگر بار هندوئیسم را دوره می کند. این تلاش را "ناسیونالیسم فرهنگی" می نامند.

راکش یکی ازنویسندگان در " جامعه تصور نشده" (آی ای ،آوریل ۲۲) به سختی ازاین  استدلال دفاع کرد که حزب هندو نه هدف مذهبی است نه سیاسی، بلکه راهی برای توصیف کردن و اشتیاقی برای "ناسیونالیسم فرهنگی" است که واپس گرایانه نیست، اما بر مبنای اعتماد متقابل می تواند هم جنس شونده باشد. اینها مباحث جدیدی نیستند و به اندازه آر اس اس قدمت دارند. در طول تاریخ ، آر اس اس از بحران اعتباری خود رنج می برد و آرزو داشت، در جریان اصلی گفتمان ها پذیرفته شود. در سال ۱۹۲۵، زمانی که سازمان آر اس اس تاسیس شد، ایده ائولوژی چپ گرا دنیا را مشوش  کرده بود. به تدریج، کشورها یکی پس از دیگری درگیر کمونیسم شدند. نخبگان هندی، برای دستیابی به تعالی معنوی کاملاٌ به مفهوم کمونیست نزدیک شدند و همانند دوستان کمونیست خود این اتفاق تحقیر معینی را برای سرمایه داری غربی و هندوتوای آر اس اس در پی داشت.

بعدها، قتل ماهاتما گاندی و ممنوعیت کار آر اس اس توسط سردار پاتل از اعتبار آنها کاست و چیزی که آنها را سر پا نگه داشت، صبرزیاد و ماهیت آنها برای ماندن بود، آر اس اس به تعدادی آواتار تقسیم نشد و تشخیص یکی از دیگری غیر ممکن بود. به نظر می رسد همانند تشکل های دیگر هم مستقل بودند  و هم وابسته. بنابراین یکی در حین واحد هم سیاسی است هم مذهبی. در همان شعبه نه سیاسی است و نه مذهبی. حال چگونه می توان حزب "آر اس اس" را تعریف کرد؟ کدام یک بی جی پی است؟ کدام یک وی اچ پی است؟ این دو متفاوت اما یکسانند. آیا یکی سیاسی و دیگری مذهبی است؟ اما "سینها" آنها را جدا از هم می دانند. واقعیت این است که احزابی همچون "آر اس اس"، "بی جی پی" و "وی اچ پی" سه حزب متفاوت نیستند، بلکه همگی از آنها یکی هستند. همانند اینکه یک شرکت بزرگ وجود دارد که شعب مختلفی دارد اما همه آنها از یک رئیس دستور می گیرند. از یک علت حمایت می کنند، برای یک هدف کار می کنند که در مورد مذکور هدف آنها این است که هندوستان را به یک "حزب" تبدیل کنند.

چه کسی می تواند بگوید که هندو بودن هویت مذهبی نیست؟ من هندو هستم و هندو بودنم مرا از برادران مسیحی، سیک و مسلمانم متمایز می کند. "حزب" همان گونه که در تعریف آن آمده "سیاسی" است. بنابر این نامیدن حزب هندو به عنوان یک حزب سیاسی مذهبی تزویری بیش نیست. هر تشکیلات سیاسی اجتماعی حق ایجاد حزب را برای خود  دارد، اما در این مورد اعتراض به اصول منطق آر اس اس وارد می شود که واپس گرا و غیر همجنس است. طیف ایده ائولوژی آنها در کل ضد اسلام و ضد مسیح است. راکش نقل این مهم را فراموش کرد که "ام اس گلوالکار" معاون آر اس اس در مجموعه تفکرات خود نوشته است :"هندوستان سه دشمن دارد مسلمان ، مسیحی و کمونیست."

راکش از یک سو، در خصوص رشد و تعالی تمدن هندو سخن می گوید و از سوی دیگر به اسلام و مسیح برای غیر هندی بودن و زبان متفاوتشان حمله می کند، او سخنان گلوالکار را فراموش کرده که می گفت: "نژاد های خارجی در هندوستان  می بایست فرهنگ و زبان هندی را بپذیرند، باید بیاموزند که به مذهب هندو احترام بگذارند واظهار نظری نکنند و آنهایی که از فرهنگ و نژاد هندو تعریف و تمجید می کنند می توانند در کشور بمانند و در کل تابع ملیت هندو باشند، ادعای چیزی نداشته باشند، سزاوار و لایق چیزی نیستند و هیچ امتیازی هم نخواهند داشت حتی حق شهروندی. به گفته گلوالکار هندوئیسم از هیتلر الهام گرفته است:"آلمان نشان داد که نژاد های بیگانه که ریشه در یک ملت ندارند غیر ممکن است با کل جامعه همسان باشند." اعتقاد "وی دی سوارکار" در مورد حزب هندو کاملا سیاسی است. او جانبداری از این ایده را با اصطلاح "خون مشترک" مطرح کرد نه "عشق مشترک". مفهوم ناسیونالیسم ارضی برای او آکنده از "انحصاری بودن" است و به همین دلیل است که از پذیرش مسلمانان و مسیحیان در یک ملت واحد امتناع می ورزد. او مفهوم "سرزمین مقدس" را برای ملت هندوستانی ابداع کرد. به این طریق از تئوری دو ملیتی "جیناح" حمایت کرد. او همانند گلوالکار طرفدار این عقیده بود که اقلیت ها نباید از حقوق برابر برخوردار باشند و این امتیاز، حق وتویی برای اکثریت است. این اید ئولوژی از یک عقده حقارت نشئت می گیرد که نه تنها در صدد گرفتن انتقام از تاریخ است، بلکه شرایط را برای یک منطق تمدنی جدید آماده می کند که متفاوت از فرهنگی بر مبنای هم نشینی ادیان مختلف است.

جالب اینجاست که "سوآمی ویوکاناند" بهترین نماد از این تز تمدنی است. آر اس اس برای او احترام قائل بود، اما احترامی در حد حرف نه انتخاب. ویوکاناند می گوید :"برای سرزمین مادری ما تلفیق دو نظام بی نظیر هندوئیسم و اسلام، مغز ودانتا و خون مسلمان تنها یک امید است... من شدیدا متقاعد شده ام که بدون کمک اسلام کاربردی تئوری های ودانیسم هر چقدر هم خوب باشند، کاملا بی ارزش اند". البته سخنان او برای هندوتوای مدرن توهین آمیز تلقی شد.

بنابراین "ناسیونالیسم فرهنگی" یک فریب بزرگ است که نه هندی است نه هندو. راکش سینها به نقل از کی بی هد وار در مورد حزب هندو تصریح می کند که این استمرار گذشته است، اما آر اس اس آماده پذیرش تاریخ قرون وسطی نیست وآن را یک توهین می داند. مذهب برای آر اس اس ابزار تحرک و تغییر است و سیاست از آن به عنوان قدرت یاد می کند. تلفیق این دو معجون مرگباری خواهد شد. این بحران همانند قبر است و با اتکا به ناسیونالیسم فرهنگی نمی توانیم پاسخی برای آن  پیدا کنیم چرا که خود بحران دیگری است.

ملاحظه و تحلیل: حزب آر اس اس بر پایه تفکر هندوتوا که یک جریان افراط گرا می باشد، بنیان شده است. بسیاری از هندوهای افراطی معتقند که مسلمانان از هند جدا شده اند و بایستی به پاکستان مهاجرت کنند و چنانچه بخواهند در این کشور بمانند و زندگی کنند بایستی به قوانین و رسوم هندوها پایبند باشند و می خواهند فرهنگ هندوها را حتی جامعه اقلیت به جای آورند؛ اما در مقابل اکثریت از هندوها، مسلمانان را جزئی از بدنه جامعه هند می دانند و بر ریشه خاک و خون بسیار تاکید می ورزند و معتقد هستند کسانی که در هند متولد و یا دارای والدین هندی دارند، آنها هندی هستند. باید در نظر داشت که در قانون اساسی هند به تمامی ادیان و مذاهب احترام گذاشته شده است و آمده است که همه ادیان و مذاهب می توانند آزادانه به دستورات دینی خود بپردازند.  

روزنامه:ایندین اکسپرس   مورخ: ۲۷ آوریل

سال ۱۳۹۶ 

کد خبر 1919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =