متاسفانه بدنه ضعیف، سطح سواد پایین در میان مسلمانان، نبود حمایتهای دولتی، افزایش نرخ بیکاری وغیرو باعث گردیده که مسلمانان شبه قاره هند به عنوان یکی از اقشار تهیدست جامعه شناخته شوند. علاوه براین ها، اغلب علما و اندیشمندان اسلامی به خاطر منافع سیاسی خود، منافع گروه اقلیت جامعه را فراموش کرده اند و بجای حفظ منافع مسلمانان به حفظ منافع خود و حزب مورد حمایشان می پردازند.     

مسلمانان هندوستان باید پرسش های دشواری را از خود بپرسندو تصدیق کنند که تحصیلات و توانمندسازی اقتصادی راه رهایی است.

از واقعه ۱۱ سپتامبر اجتماع مسلمانان در سراسر دنیا دچار یک طوفان شده است. توجیه ما این بود که ما مسلمانان خوبی هستیم، اما به واقع مگر فرقی هم می کند؟ من این مطلب را برای مسلمانان هندوستان می نویسم.

چندین کمیته و گزارش حاکی از این است که مسلمانان در بیشترشاخص ها و پارامترهای اجتماعی بدترین هستند.چه کسی را باید مقصر دانست؟ تمام دولت ها را از زمان استقلال هند تا به امروز؟ اگر نه، می خواهم بدانم کدام حزب یا دولت به واسطه تامین معلمان اردو زبان، تخصیص بودجه به مدارس دینی  و افطاری های نمادین سالانه ما را به سطح متفاوتی کشاند.

چند بار نشسته ایم و بدون ایفا کردن نقش قربانی در مورد آینده نسل بعد فکر کرده ایم؟

برای در آوردن جوانان خود از مدارس دینی و برگرداندن آنها به مسیر اصلی جامعه چه کرده ایم؟خرج تحصیل در این مدارس قابل احترام حتی ۱۰۰۰۰ روپیه هم نمی شود. زمانی که قرآن از دادن زکات سخن می گوید باید درکی از معنای واقعی و انگیزه آن داشته باشیم. قرآن از ما می خواهد زندگی شایسته ای داشته باشیم تا نه تنها از خانواده خود حمایت کنیم بلکه تامین کننده کمک های مادی به فقرا و تهیدستان باشیم.

حال دانش آموزی را تصور کنید که با پول زکات درمدارس دینی مشغول به تحصیل است و در نهایت از طریق زکات امرار معاش می کند. من به شخصه چندین مدرسه دینی را در دهلی دیده ام که به خاطر تاخیر در پرداخت ها از انجمن های مختلف تقاضای کمک می کنند. این اجتماعی است که می خواهیم بسازیم؟

در احادیث و قرآن، حافظ قرآن (فردی که آیات قرآن مجید را حفظ می کند) از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مایه مباهات و احترام است. اما در حال حاضر میانگین حقوق یک حافظ قرآن بیش از ۱۰۰۰۰ روپیه به همراه ناهار نیست.

آیا این درست است؟ ما برای تغییر وضعیت دانش آموزان مدارس دینی که قرار است حافظان قرآن باشند چه کرده ایم؟

پیامبر اکرم (ص) در خصوص پاکیزگی سفارش بسیاری نموده اند اما وضعیت بهداشت مناطق مسلمان نشین از دور گویای همه چیز هست. همین قضیه را در تساوی حقوق زنان و احترام به آنها شاهد هستیم. اخیراٌ، در پرونده سه طلاقه کردن  خودمان را مضحکه کردیم. قرآن کریم توصیه ای دراین باره نکرده است. بنابراین چرا نمی توانیم بگوییم که سه طلاقه اشتباه است و نکاح نامه (قرارداد ازدواج) را می توان اصلاح کرد.

در عوض، افراد به اصطلاح روشنفکر "تحریم اجتماعی" را پیشنهاد می کنند. اما شورا چگونه می تواند تحریم اجتماعی را در این روزها و این دوران به مسلمانان تحمیل کند؟ آیا آنها گذرنامه  /کارت ملی /کارت بانکی ،مالیاتی را کنسل خواهند کرد؟ آیا از ورود مسلمانان به مراکز خرید ممانعت بعمل خواهد آمد؟

هم اکنون برای تحصیل و پیوستن به جریان اصلی جامعه، برنامه هایی با  ارزش بالغ بر صد ها کرور برای تحصیل اقلیت مهیا است. چند نفر از رهبران ما پیگیری کرده و از وجود چنین بودجه ای مطمئن شدند؟می گوییم احزاب حاکم، ما را عقب مانده نگه داشته اند. موافقم، اما آیا آنها می توانند بدون کمک رهبران و روحانیون با ما چنین کنند؟

بعد از مولانا آزاد، هیچ رهبر مسلمانی را با دستور کار مستقل ندیدم. آقایان به اصطلاح رهبر در احزاب به اصطلاح "سکولار" معرف حضور همه هستند. واقعیت مشارکت آنها چیزی جز بازی های سیاسی و حفظ کرسی هایشان نیست.انتخابات سال ۲۰۱۷ ایالت اوتارپرادیش اوضاع را بدتر کرد.۳۱۲ کرسی "بی جی پی " در انتخابات ،به شدت از اهمیت ما کاست. تمام مولاناهایی که از احزاب محبوب خود حمایت می کنند باید لحظه ای تامل کنند. به فرض اینکه مسلمانان در ایالت اوتارپرادیش، بنگال غربی و آسام  قدرت را در دست دارند، اما آیا درهر حزب سکولاری چند عضو از دولت مرکزی یا معاون "استاندار" حضور ندارند؟

هنوز هم بسیاری از مسلمانان بی آلایش به جای آنکه نقش قربانی را بازی کنند سخت کار می کنند. آنها نماز می خوانند و در ماه رمضان روزه می گیرند. حال زمان آن رسیده است که مسلمانان گرد هم آیند و خویشتن نگری کنند تا دریابند کجای راه را اشتباه رفته اند و در مسائلی نظیر سیستم آموزشی، سه طلاقه یا مدرن کردن سیستم مدارس دینی و بسیاری از موضوعات دیگر بازنگری کنند.

تنها در این صورت است که دولت یا اجتماع بزرگتر چیزی را که به درستی سزاوار آن هستیم به ما خواهند داد. تحصیلات و توانمند سازی اقتصادی تنها راه پیشرفت است. بهتر است به جای سرزنش نخست وزیر مودی یا "یوگی" از آموزه های قرآن مجید پیروی کنیم.

نویسنده: فوزان علوی مدیر شرکت "علانا سانس" می باشد.

ملاحظه: متاسفانه بدنه ضعیف، سطح سواد پایین در میان مسلمانان، نبود حمایتهای دولتی، افزایش نرخ بیکاری وغیرو باعث گردیده که مسلمانان شبه قاره هند به عنوان یکی از اقشار تهیدست جامعه شناخته شوند. علاوه براین ها، اغلب علما و اندیشمندان اسلامی به خاطر منافع سیاسی خود، منافع گروه اقلیت جامعه را فراموش کرده اند و بجای حفظ منافع مسلمانان به حفظ منافع خود و حزب مورد حمایشان می پردازند.   

روزنامه:ایندین اکسپرس   مورخ: ۷ ژوئیه

سال ۱۳۹۶   

کد خبر 1957

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 11 =