سرزمین پهناور هند به کشور هفتاد و دو ملت، کشور عجایب، کشور سینماها و غیرو معروف است. وسعت خاک آن بیش از دو برابر خاک ایران است و دومین کشور پرجمعیت جهان است و قریب به یک ششم جمعیت جهان را در خود جای داده است. تنوع نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی با این کشور چشم اندازی شگرفت از همزیستی مسالت آمیز میان اعتقادات گوناگون بخشیده است. این کشور یکی از پنج تمدن گیتی و وارث فرهنگ شکوهمند و گوناگونی است. هند آیین هایی را در آغوش خود پرورانیده که کلیه مراحل تکامل، از بت پرستی گرفته تا روحانی ترین و لطیف ترین مشرب وحدت وجود را طی کرده است. مکتب جین یکی از آیین های است که در میان مردمان هند رشد یافته است و پیروان بسیاری دارد.
واژه جین در زبان مقدس سانسکریت به معنای فتح کردن است. این اشاره ای به جنگی درونی علیه نفسانیات، شهوات و حواس بدنی که راهبان آیین جین اعتقاد داشتند آنها را به دانستن همه چیز و پاک سازی روح یا رستگاری می رساند. این آیین در قرون ۵ تا ۷ قبل از میلاد در هند نشات گرفت. بر اساس دانشنامه کلمبیا آیین جین در اعتراض به آداب آیین هندوئیسم، خصوصا مراسم قربانی کردن و قدرت و نفوذ وداها به وجود آمد.
مکتب جین توسط زاهدانی که آخرین آنها "واردهامانا" بود و بعد ها به "ماهاویر" یا "ماهاویرا" نامیده شد، تاسیس گردید. ماهاویر معاصر بودا بود و چند سال بزرگتر از او بود، به طور کلی زندگی و شباهت فراوانی با زندگی بودا دارد. زندگی نامه ماهاویر به نام زندگی جینا، نوشته "بادراباهو"، تشابهات زیادی، با زندگی نامه بودا نوشته "آشوا گوسا" دارد.
به نظر پیروان این مکتب "رشابا" موسس مکتب جین است؛ او اولین جین بود. زمانی که "رشابا" بدنیا آمد، مردم بی سواد و بی فرهنگ بودند و از هنر چیزی نمی دانستند، هنرهای آشپزی، خانه داری، نویسندگی، مجسمه سازی، نقاشی را او به مردم یاد داد. در زمان رشابا بود که نهاد ازدواج، سوزاندن مردگان، جشن های افتخار برای خدایان و رب النوع همچون ایندرا و ناگاس به وجود آمد. بنابراین او را باید یکی از پیشروان تمدن و فرهنگ هند به حساب آورد. در ادبیات ودائی از او به احترام یاد شده است و گروهی او را خدای خدایان نام برده اند.
به ادعای پیروان مکتب جین، ماهاویر در سال ۵۹۹ قبل از میلاد بدنیا آمد و پس از ۷۲ سال زندگی درگذشت. او در خانواده ای اشرافی زندگی می کرد و پس از گذشت والدینش، در ۲۸ سالگی به جرگه روحانیون پیوست و دوازده سال ریاضت کشید. در سال دوم ریاضت خود را عریان کرد و پس از آنکه سخت ترین ریاضت ها را طی نمود، مردم او را عارف کامل، پیامبر مکتب جین یا تیرتانکارا یعنی راهگشا، جیتنا یا فاتح روحانی و ماهاویرا یا قهرمان بزرگ لقب دادند که بعدها به ماهاویر مشهور شد. وی سی سال باقی مانده عمر خود را به موعظه آیین خود پرداخت و مکتب راهبان و زاهدان جین را سر و سامان داد.
ماهاویر، زنان را نیز در جامعه رهبانیت خود پذیرفت و همچنین او بنیانگذار ورود زنان به مقام رهبانیت است. آیین جین به تهذیب اخلاق می پردازد و از طریق ترحم و گرامی داشتن حق حیات و پرهیزگاری می خواهد که از اقیانوس سامسارا عبور کند و به ساحل آرامش ابدی رسد و به همین جهت راهبان این کیش را "تیرتامکارا" می گفتند که به معنی کسانی است که برای عبور از اقیانوس، گذرگاهی پیدا کرده اند. این
آیین به زندگی دنیوی بدبین می باشد و معتقد است که درخت زندگی میوه تلخ به بار می آورد و تنها چاره فرار از این تنگنای هستی فراگیری راه آزادی و نجات است که از طریق معرفت بدست می آید. قانون مرگ و حیات و سرگردانی ارواح، در سلسله مراتب هستی در این مکتب نیز مطرح شده است.
او پس از ۷۲ سال زندگی در شهر پاوا درگذشت. پس از رحلت ماهاویر، پیروانش به نقاط دور دست هند رفتند و در نیجه جامعه جین استقرار یافت. آیین جین دارای دو فرقه است؛ فرقه اول با مهاویر در امر رها کردن کلیه متعلقات و برهنه زندگی کردن موافق بودند. فرقه دوم که پیروان آیین پاراشواناتا بودند، انکار افراطی جهان را جایز نمی دانند و لباس می پوشیدند و دیگانیارا، یعنی آسمان پوسان که عریان زندگی می کردند را به وجود آمد. راهبان هر دو فرقه بایستی در نهایت فقر و بی نیازی زندگی کنند. آنان احتیاجات اولیه خود را مانند خوراک از راه گدائی تامین می کنند.
سفید پوشان:
آنان پارچه سفیدی بر تن دارند و جاروئی در دست می گیرند و با دستمال دهان خود را می پوشانند. آنها با جارو راهی را که از آن عبور می نمایند تمیز می کنند تا موجود زنده و ریزی مانند مورچه زیر پایشان لگدمال و کشته نشود و یا پارچه ای به دهان بسته اند که از بلعیدن احتمالی حشرات جلوگیری می کند زیراکه قانون آهیما یا عدم آزار به موجودات زنده یکی از مبانی مهم آنان بشمار می رود.
آسمان پوشان:
این گروه نیز به همان وسایل مجهز می باشند و کاملا عریان هستند و جاروی آنان از پر طاووس ساخته شده است. هر دو گروه، مبانی فلسفی، منطق و جهان شناسی آیین جین را پذیرفته اند.
پیروان دیگامبارا معتقد بودند که پیامبران واقعی بدون غذا زندگی می کردند و زاهد نباید مالک چیزی باشد، زیراکه به مقام الوهیت نخواهد رسید و هیچ زنی به موکشا یا آزادی و رهایی مطلق دست نمی یابد. پرفسور اس گویتا در کتاب خود از ۸۴ فرقه جین نام می برد که تنها در الگوهای رفتاری با یکدیگر اختلاف جزئی دارند. مکتب جین ۹ بخش اساسی همچون هستی شناسی، معرفت شناسی، ریاضت، کرمه (بخشش و مردانگی)، تهذیب نفس و باورها دارد. آقای اوتارا دیایاتا معتقد است که کسی که حقایق بنیادی را باور داشته باشد به حق رسیده است. کلیه فرقه های جین این اصول را قبول دارند، هرچند در تفسیر آنها با یکدیگر اختلاف دارند. آقای دکتر مورچ، دانشمند هندشناس معروف امریکایی درباره مبانی جین چنین اظهار نظر می کند: منطق جین نوعی عدم آزاری ذهنی است. بدانگونه که فرد پیرو اصول اخلاقی جین به حیات الهی تمامی موجودات احترام می گذارند، به همان گونه نیز یک شخص پیرو اصول منطقی جین، ارزش و اعتبار تمام قضایا و احکام را قبول دارد.
آیین جین تنها آیینی است که در آن از راهبه تا مردم عادی همه باید گیاه خوار باشند و از خوردن و کشتن جانداران پرهیز کنند، حتی برخی از آنها از خوردن سیب زمینی و بسیاری از گیاهان زمینی خودداری می کنند، چراکه باور دارند روی سیب زمینی میکروار گانیسم هایی غیر قابل دیدن وجود دارد که با خوردن سیب زمینی آنها نیز از بین می روند.
هم اکنون حدود دو میلیون نفر از مردم هند و تعداد کثیری نیز در سرتاسر گیتی پیرو این آیین هستند، آنان بدور از افراط گرایی لباس کامل به تن می کنند و به جای گدایی سرگرم تجارت هستند و وضع اقتصادی خوبی دارند. باید گفت که آنان آیین خود را بازسازی کرده اند و تنها قدیسان و اندکی از ایشان در زندگی به روش های عجیب باستانی روی می آورند. در حال حاضر با توجه به اقلیت پیروان این دین با کنکاشی که صورت گرفته کلانشهر مومبای بیشترین جمعیت جین ها را در خود جای داده است که به تبع آن بیشترین معابد این مکتب نیز در همین شهر با زیبای تمام و با داشتن قدمت زیاد بنا شده است.
سال ۱۳۹۶
نظر شما