۲۶ مهر ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۸
مذاهب و فرق اسلامی درنیجریه

نیجریه، کشوری در غرب آفریقا، به خاطر تنوع فرهنگی و مذهبی خود مشهور است. مسیحیت و اسلام، دو دین اصلی حاکم بر این سرزمین هستند و نیجریه به عنوان یکی از کشورها با بزرگ‌ترین جمعیت‌های مسیحی و مسلمان در جهان شناخته می‌شود. هرچند آمارهای دقیقی در این زمینه در دسترس نیست، به‌نظر می‌رسد نیجریه به دو بخش عمده تقسیم شده است: مسلمانان که عمدتاً در شمال کشور زندگی می‌کنند و مسیحیانی که در جنوب سکونت دارند.

ادیان و مذاهب اسلامی در نیجریه

نیجریه، کشوری در غرب آفریقا، به خاطر تنوع فرهنگی و مذهبی خود مشهور است. مسیحیت و اسلام، دو دین اصلی حاکم بر این سرزمین هستند و نیجریه به عنوان یکی از کشورها با بزرگ‌ترین جمعیت‌های مسیحی و مسلمان در جهان شناخته می‌شود. هرچند آمارهای دقیقی در این زمینه در دسترس نیست، به‌نظر می‌رسد نیجریه به دو بخش عمده تقسیم شده است: مسلمانان که عمدتاً در شمال کشور زندگی می‌کنند و مسیحیانی که در جنوب سکونت دارند.

ادیان بومی، نظیر ادیان محلی ایگبو و یوروبا، در طول دهه‌ها به تدریج کاهش یافته و جای خود را به مسیحیت و اسلام می‌دهند. همچنین، سهم جمعیت مسیحی نیجریه به‌دلیل نرخ باروری پایین‌تر نسبت به جمعیت مسلمان در حال افول است.

بیشتر مسیحیان نیجریه پروتستان‌ها هستند، اگرچه حدود یک‌چهارم آنها کاتولیک هستند. اکثریت مسلمانان نیز سنی یا مسلمانان غیرمذهبی‌اند و بسیاری دیگر از آنها به طریقت های صوفیانه عمل می کنند.

از منظر وابستگی‌های دینی گروه‌های قومی هائوسا در شمال تقریباً به‌طور کامل مسلمان است، در حالی که یوروبا تنوع دینی بیشتری دارند و در بین آنها مسیحی، مسلمان و یا پیروآن آئین های سنتی یوروبا نیز به فراوانی دیده می شود. ایگبوها در شرق و ایجاوها در جنوب تقریباً به‌طور کامل مسیحی هستند و برخی از آنها نیز به ادیان سنتی پایبندند.

طبق داده‌های جدید از «دایره‌المعارف جهانی مسیحیت» در سال 2020، که بر اساس آمارهای گردآوری‌شده در «پایگاه داده جهانی مسیحیت» (WCD) است، تقریباً ۴۶.۳٪ از جمعیت خود را مسیحی و ۴۶.۲٪ را مسلمان می‌دانند، در حالی که ۷.۲٪ به ادیان قومی تعلق دارند. پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰، هر دو گروه مسلمان و مسیحی به ترتیب حدود ۴۸٪ و ۴۸.۷٪ از جمعیت را تشکیل خواهند داد، در حالی که سهم ادیان قومی به ۲.۹٪ کاهش خواهد یافت. این در حالی است که گزارش های کشور نیجریه حاکی از آن است که بیش از 50 درصد جمعیت این کشور مسلمان هستند.

دیگر ادیان بومی در نیجریه

هندوییسم: هندوییسم عمدتاً از طریق مهاجرت هندوها از هند و تلاش‌های مبلغان هاریکریشنا گسترش یافته و تقریباً ۲۵۰,۰۰۰ پیرو در نیجریه دارد.

کریسلام: کریسلام تلاشی برای منطبق کردن مسیحیت و اسلام با یکدیگر است. این جنبش در نیجریه در سال 1980 آغاز شد و به این ترتیب عقاید کریسلام در بیشتر نقاط دنیا رواج پیدا کرد. مفهوم اساسی کریسلام این است که مسیحیت و اسلام با هم سازگاری و تطابق دارند و اینکه می توان در یک زمان پیرو هر دو دین بود. کریسلام یک دین نیست، بلکه تلاشی برای محو کردن تفاوت های بین اسلام و مسیحیت است.

طرفداران کریسلام به شواهد و اسنادی مانند اینکه نام عیسی مسیح 25 بار در قرآن آمده است، و یا اینکه اسلام و مسیحیت آموزش های یکسانی درباره اخلاقیات دارند، و یا اینکه این دو دین یگانه پرست باید بر ضد آتئیسم و دیگر ادیان با هم متحد شوند اشاره می کند. برخی کریسلام را راه حلی برای حل مناقشات بین دنیای غرب که اکثرا مسیحی هستند با خاورمیانه که اکثرا مسلمان هستند می دانند. در واقع ترکیبی از مسیحیت و اسلام که تلاش دارد تنش‌های مذهبی را کاهش دهد و توسط مردم یوروبا در جنوب غرب نیجریه رواج یافته است.

اوگبونی: این فرقه بر اساس مراسم باستانی تاسیس شده و به هر بزرگسالی که ایمان غیر بت‌پرستی داشته باشد، اجازه عضویت می‌دهد.

یهودیت: یهودیت در نیجریه تاریخ و پیچیدگی خاصی دارد. هرچند تعداد یهودیان در نیجریه نسبت به کشورهای دیگر کمتر است، اما برخی گروه‌ها و جوامع وجود دارند که خود را به عنوان یهودی معرفی می‌کنند.

بنی‌افرا: یکی از مهم‌ترین گروه‌ها در نیجریه، "بنی‌افرا" هستند که خود را به عنوان نسل یهودی‌های گمشده اسرائیل می‌دانند و بر اساس باورهای خود، ریشه‌های یهودی دارند. این گروه‌ها معمولاً در مناطق شمالی نیجریه زندگی می‌کنند و آداب و رسوم یهودی را به شیوه‌های خاص خود حفظ کرده‌اند.

در سال‌های اخیر، با افزایش ارتباطات جهانی و به ویژه به دلیل رسانه‌های اجتماعی، توجه بیشتری به یهودیت در نیجریه جلب شده است. این موضوع همچنین موجب شده تا برخی از اعضای این جوامع به رسمیت شناختن و پذیرش بیشتری دست یابند.

با این حال، یهودیت در نیجریه با چالش‌ها و محدودیت‌هایی نیز روبه‌رو است، از جمله عدم شناسایی رسمی و فشارهای اجتماعی. در مجموع، یهودیت در نیجریه یک پدیده چندوجهی است که هم تاریخچه و هم آینده‌اش در حال شکل‌گیری است. تاریخ یهودیان در نیجریه به شکل قابل توجهی وجود دارد.

بی‌دینی

در نیجریه، حدود ۴ درصد از جمعیت غیرمذهبی هستند و ۱ درصد به عنوان بی‌خدا شناخته می‌شوند. بی‌دینی با تبعیض اجتماعی و حقوقی زیادی مواجه است.

اسلام در نیجریه

 دین اسلام در نیجریه به طور مداوم در حال رشد است. تخمین‌ها نشان می‌دهد که 80 تا 85 میلیون نیجریه‌ای خود را مسلمان می‌دانند (حدود 50 درصد از کل جمعیت)، که اکثریت آن‌ها احتمالاً سنی هستند (حدود 60 میلیون)، هرچند این هویت یکدست نیست و شامل دیدگاه‌های متنوعی می‌شود. به عنوان مثال، اعضای طریقت‌های صوفی، اعضای جنبش جماعت اسلامی و اعضای گروه بوکوحرام ممکن است همگی خود را سنی بنامند. تخمین‌ها نشان می‌دهد که 4 تا 10 میلیون نیجریه‌ای شیعه هستند، که عمدتاً در ایالت های شمال این کشور مستقرند و همچنین یک دیاسپورای شیعه لبنانی قابل توجه نیز در این کشور وجود دارد. در نیجریه، برجسته‌ترین طریقت‌های صوفی، تیجانیه و قادریه هستند و یک نظرسنجی مرکز پیو در سال 2012 نشان داد که 37 درصد از نیجریه‌ای‌ها خود را به طریقت‌های صوفی مرتبط می‌دانند (19 درصد به‌طور خاص به تیجانیه و 9 درصد به قادریه اشاره کردند) .

اسلام در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی از طریق تجارت، مهاجرت و سفرهای عالم-مُتصوفه به نیجریه وارد شد. مناطق کانو و بورنو از اوایل قرن نهم با بازرگانان مسلمان در ارتباط بودند. با گسترش اسلام، غرب آفریقا به‌طور عمیقی با شبکه‌های اسلامی که از شمال آفریقا و دریای مدیترانه تا خاورمیانه کشیده شده بودند، مرتبط شد و همچنین شبکه‌ای مهم از عبور از صحرای بزرگ که خواندن و نوشتن عربی را به عنوان زبان مشترک تجارت ضروری می‌کرد، شکل گرفت.

در قرن پانزدهم، امپراتوری مالی سونگهی به شمال نیجریه و هوسالند گسترش یافت و یک دودمان تحت حکومت اسکیه محمد (درگذشته 1538) را تأسیس کرد. تجارت طلا مهاجرانی را از سراسر هوسالند به شهرهای مرکزی شکوفا مانند کانو آورد و زبان هوسا به یک رسانه مهم برای ادبیات و علوم اسلامی تبدیل شد. عربی همچنان به عنوان زیرساختی برای تحصیلات مذهبی عمل می‌کرد که تبادلات بین مسلمانان در مالی، سودان و فراتر از آن را تسهیل می‌کرد و پایه‌گذار آموزش اسلامی کلاسیک بود و به مسلمانان اجازه می‌داد تا آثار اصلی از مذهب و فقه را مطالعه کنند. تا قرن هجده، هائوسا و فولانی به خوبی با سنت‌های فکری و جریانات در تفکر اسلامی انس گرفتند و منجر به تولیدات علمی قابل توجه محلی، از شعر تا زبان‌شناسی در این منطقه شد.

در قرن نوزدهم، عثمان دان فودیو (درگذشته 1817)، بنیان‌گذار خلافت سوکوتو (1804-1903)، جهاد اصلاح‌طلبانه‌ای علیه سنکریتیسم مذهبی و ناعدالتی‌ها در سراسر هوسالند و چندین ایالت دیگر انجام داد و به این ترتیب تأثیر اسلام را در آنچه به نیجریه تبدیل می‌شود، گسترش داد. دان فودیو، برادرش عبداللهی و پسرش محمد بلو به عنوان رهبران و دانشمندان برجسته‌ای یاد می‌شوند که نوشته‌های آن‌ها شامل چند صد کتاب در زمینه‌های مختلفی از جمله الهیات، فقه، عرفان، ادبیات و دستور زبان است و حرکتی علمی به نام "مکتب سوکوتو" را به وجود آورد. به‌ویژه، مکتب سوکوتو به آموزش زنان اهمیت می‌داد و دختر دان فودیو، نانا اسما، به یک دانشمند، استاد و نویسنده برجسته در زبان‌های عربی، هوسا و فولفولده تبدیل شد. سلطان سوکوتو، در حال حاضر محمد سعد ابوبکر سوم (زاده 1956)، وارث میراث سوکوتو و یک رهبر معنوی برجسته مسلمانان نیجریه است.

چندین جنبش اسلامی از اواخر دهه 1970 در نیجریه شکل گرفته است، از جمله جنبش ایزاله، میتاتسینه و دار الاسلام. اکثر شرکت‌کنندگان در جنبش‌های اولیه به مسائل فرقه‌ای مانند هدایت جامعه مسلمان و "اصلاح" ایمان خود علاقه‌مند بودند. جنبش‌های جدیدتر مانند جماعت اهل سنت للدعوة والجهاد JASDJ؛ همچنین به عنوان "بوکوحرام" شناخته می‌شود که بسیاری آن را به عنوان ناشی از جنبش میتاتسینه می‌دانند، به دلیل اقدامات به طور فزاینده‌ای نظامی خود توجه رسانه‌های بین‌المللی را جلب کرد. در عین حال، بسیاری از مسلمانان گرایش‌ها و باورهای مختلف، ایده‌ها و روش‌های بوکوحرام را رد می‌کنند.

مذاهب اسلامی در نیجریه

جمعیت مسلمانان در نیجریه عمدتاً به دو مذهب اصلی تقسیم می‌شود: سنی و شیعه. هر مذهب دارای باورها، آداب و تأثیرات فرهنگی خاص خود است.

مذهب سنی

جمعیت کل کشور در سال ۲۰۲۲، حدود ۲۲۵.۱ میلیون نفر تخمین زده شد. بر اساس مرکز تحقیقات پیو، در سال ۲۰۱۵، حدود ۵۰ درصد جمعیت مسلمان و ۴۸.۱ درصد مسیحی بودند، در حالی که تقریباً ۲ درصد به گروه‌های مذهبی دیگر یا بدون مذهب تعلق دارند. بسیاری از افراد آیین‌های بومی یا سنتی را با اسلام یا مسیحیت ترکیب می‌کنند.

در آخرین نظرسنجی‌های دقیق خود در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲، پیو یافت که درصد مسلمانان خود را سنی می‌دانند، که بیشتر آنها به مذهب مالکی تعلق دارند، اگرچه اقلیت قابل توجهی از مذهب شافعی نیز پیروی می‌کنند. همان مطالعات نشان می دهد که ۱۲ درصد مسلمانان در این کشور را شیعیان تشکیل می دهند.

 از سوی دیگر این آمار نشان می دهد میزان توزیع درصد برحسب طریقت ها، گروهها و فرقه انحرافی حاکی از تیجانیه (۱۹ درصد)، قادریه یا سلفی‌گری و سایر (۹ درصد) است.

شیعه در نیجریه

مذهب شیعه یک گروه کوچک اما در حال رشد سریع از مسلمانان در نیجریه است. تاریخ این گروه به جوامع لبنانی، سوری و یمنی بازمی‌گردد که در قرن نوزدهم به عنوان یک گروه مذهبی انحصاری تشکیل شده بودند. با این حال، با الهام از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ در ایران، برخی از مسلمانان سنی در نیجریه شروع به گرایش به مذهب شیعه کردند.

فرایند تبدیل به مذهب شیعه تحت تأثیر ایران از سال ۱۹۸۰ آغاز شد، زمانی که ایران تعدادی از دانشجویان جوان مسلمان را از انجمن دانشجویان مسلمان نیجریه (MSSN) دعوت کرد تا در اولین سالگرد انقلاب اسلامی در تهران شرکت کنند. در میان نمایندگان، شیخ ابراهیم الزکزاکی، معاون  MSSN و رهبر جنبش Yan’uwa Musulmi (برادران مسلمان) حضور داشت.

پس از این دیدار، جمهوری  اسلامی ایران یک هیئت به نیجریه فرستاد تا از بازدید MSSN قدردانی کند. بعدها، ایران یک پایگاه دینی در نیجریه ایجاد کرد و به تعامل با اعضای Yan’uwa Musulmi ادامه داد که راه توسعه مذهب شیعه در کشور نیجریه هموار گردد .

با این حال، مسلمانان شیعه در نیجریه در دهه ۱۹۹۰ به شهرت عمومی دست یافتند، زمانی که شیخ ابراهیم الزکزاکی خود را به عنوان یک مسلمان شیعه معرفی کرد و تلاش کرد تا جنبش Yan’uwa Musulmi  را به یک جنبش شیعه تبدیل کند. این اقدام با مقاومت برخی از اعضای برجسته گروه مواجه شد و منجر به تقسیم آن به دو جناح شد. ملّام ابوبکر مجاهد گروهی به نام Jama’atu Tajdidul Islam (جامعه برای تجدید اسلام یا JTI) را رهبری کرد تا به فعالیت‌های مبتنی بر اصول سنی Yan’uwa Musulmi ادامه دهد و هرگونه تأثیر از ایران را رد کند و شیخ زکزاکی جناح خود را Harkat al-Islamiyah fi Nigeria (جنبش اسلامی در نیجریه یا IMN) نامگذاری کرد و براساس مذهب شیعه دوازده‌امامی غالب در ایران به فعالیت خود ادامه داد.

قبل از گرایش به مذهب  شیعه، شیخ الزکزاکی اعلام کرد که هیچ مقامی در نیجریه را جز خدا و شریعت نمی‌شناسد، بیانیه‌ای که به نام "بارا"یا "اعلامیه فنتوا" شناخته می‌شود. ایشان پس از قبول مذهب شیعه، همان دیدگاه را حفظ کرد، به این معنا که او و پیروانش برای انجام فرائض و مناسبت های مذهبی خود به مجوز دولت نیجریه نیاز ندارند، که این موضوع باعث تنش بین آن‌ها و نیروهای امنیتی نیجریه شد. به همین دلیل، بسیاری از اعضای شیعه IMN در درگیری‌های مختلف با پلیس و ارتش نیجریه در طول مراسم و اعتراضات مذهبی عمومی، که نیروهای امنیتی نیجریه آن‌ها را غیرقانونی می‌دانند، جان خود را از دست داده‌اند.

با توجه به رویکرد تقابلی شیعه‌های IMN نسبت به دولت نیجریه و اینکه بیشتر مقامات دولتی سنی هستند، تنش‌ها بین شیعه‌ها و سنی‌ها افزایش یافت. این همچنین منجر به تنش‌های داخلی در IMN شد، زیرا برخی از اعضا زکزاکی را متهم به اولویت دادن به سیاست بر مبنای فرهنگ تشیع کردند. در نتیجه، سه جناح شیعه کوچکتر ظهور کردند: بنیاد رسول اعظم، به رهبری شیخ محمد نوره داس؛ دارالثقلین، به رهبری ملّام عیسی مکاما؛ و یک جناح سوم به رهبری شیخ حمزه لاوان، راننده سابق زکزاکی که برای تحصیل به ایران رفته بود و پس از بازگشت، از زکزاکی جدا شد و گروه شیعه کوچکی را در کادونا تأسیس کرد. تفاوت اصلی بین این جناح‌ها و IMN این است که این گروه‌ها می گویند ما گروه های غیرسیاسی هستیم و از فعالیت‌هایی که ممکن است دولت نیجریه را ناراحت کند، دوری می کنیم  و بر فعالیت‌های دینی و آموزشی خود تمرکز بیشتری می کنیم.

در حالی که مذهب شیعه در شمال نیجریه گسترش می‌یابد، تنش‌ها بین سه جناح آن و اکثریت سنی همچنان به اشکال مختلف ادامه دارد. این موضوع همچنین به تنش‌های سیاسی خاورمیانه، به ویژه بین عربستان سعودی و ایران مرتبط است. در حالی که مسلمانان سنی ایران را به ترویج مذهب شیعه در نیجریه متهم می‌کنند، مسلمانان شیعه این اتهام را متقابلاً به سنی‌ها نسبت می‌دهند که با استفاده از منابع عربستان، به دنبال "سلفی‌ گری" در منطقه هستند و آزادی مذهبی آن‌ها را نادیده می‌گیرند.

توزیع جغرافیایی شیعه در نیجریه

توزیع جغرافیایی مذهب شیعه در نیجریه به‌طور عمده در مناطق شمالی این کشور متمرکز است. در این نواحی، شهرهایی مانند کانو، زاریا، کادونا، سوکوتو، یوبه، اوسون، کاتسینا و کوورا به‌عنوان مراکز اصلی تجمع و فعالیت‌های شیعیان شناخته می‌شوند. این مناطق دارای شیعیان فعالی هستند که در طی سال‌ها به تدریج گسترش یافته و به‌دنبال حفظ هویت دینی و فرهنگی خود هستند.

شهر کانو، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین شهرهای شمال نیجریه، دارای تاریخچه‌ای غنی از تنوع مذهبی است. شیعیان در کانو به‌ویژه در دهه‌های اخیر، با توجه به تأثیرات سیاسی و اجتماعی، نقش مهمی در جامعه ایفا کرده‌اند. این شهر، به‌دلیل جمعیت بالای دانشگاهی و جوانان، به‌عنوان نقطه‌ای برای گسترش آموزه‌های شیعه و جذب پیروان جدید شناخته می‌شود. فعالیت‌های فرهنگی، آموزشی و اجتماعی شیعیان در کانو از طریق مساجد، مراکز فرهنگی و دانشگاه‌ها صورت می‌گیرد.

زاریا، یکی دیگر از شهرهای مهم شمال نیجریه است که دارای دانشگاه اسلامی است. این دانشگاه، مرکز آموزش و پرورش علمای شیعه بوده و به‌عنوان یکی از نقاط تجمع و گسترش مذهب شیعه در کشور عمل می‌کند. در این شهر، گروه‌های شیعه به‌ویژه در زمینه‌های آموزشی و پژوهشی فعال هستند و تلاش می‌کنند تا با برگزاری سمینارها، کارگاه‌ها و برنامه‌های فرهنگی، آموزه‌های خود را ترویج دهند.

کادونا نیز به‌عنوان یک مرکز مهم دیگر، دارای جمعیتی متنوع است که شامل شیعه‌ها و سنی‌ها می‌شود. در این شهر، شیعیان به‌دنبال برقراری روابط سازنده با سایر گروه‌های مذهبی هستند و به‌منظور تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز، به فعالیت‌های اجتماعی و خیریه می‌پردازند.

علاوه بر این، ایالت‌های سوکوتو، یوبه، اوسون، کاتسینا و کوورا و لاگوس نیز دارای جمعیتی از شیعیان را در خود جا داده اند و در این ایالت‌ها فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی شیعیان در حال گسترش است و آن‌ها سعی دارند تا آموزه‌های خود را در میان جوانان و دیگر گروه‌های مذهبی ترویج دهند.

طریقت های صوفی در نیجریه  

عالمان صوفی به فرآیند گسترش اسلام‌ در بسیاری از قبایل آفریقایی بویژه در غرب آفریقا کمک کردند. تصوف به یکی از منابع اصلی اندیشه فلسفی مسلمانان در این مناطق تبدیل شده است.

طریقت قادریه

طریقت قادریه یکی از مشهورترین و قدیمی‌ترین طریقت‌های صوفیانه در جهان است که به شیخ عبدالقادر جیلانی (مؤسس آن) نسبت داده می‌شود. این طریقت به ویژه در نیجریه طرفداران زیادی دارد و تأثیر قابل توجهی بر جامعه اسلامی این کشور گذاشته است.

در نیجریه، طریقت قادریه از قرن بیستم به طور گسترده‌ای گسترش یافت. یکی از عوامل اصلی این گسترش، تأسیس مدارس و مراکز آموزشی صوفیانه بود که در آن‌ها تعالیم قادریه به نسل‌های جدید منتقل می‌شد. همچنین، روحانیون قادریه در نیجریه نقش مهمی در زندگی اجتماعی و سیاسی مسلمانان ایفا کردند.

تعالیم قادریه بر محوریت چند اصل بنیادی استوار است:

محبت و عشق به خدا: برقراری ارتباط عمیق با خداوند و محبت به او از مهم‌ترین اصول قادریه است.

تزکیه نفس: اصلاح نفس و پاک‌سازی دل از رذایل اخلاقی از دیگر آموزه‌های این طریقت است.

خدمت به جامعه: پیروان قادریه تشویق به خدمت به دیگران و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی می‌شوند.

طریقت قادریه در نیجریه نه تنها بر جنبه‌های روحانی افراد تأثیر گذاشته، بلکه در ایجاد همبستگی اجتماعی و همکاری میان مسلمانان نیز نقش مهمی داشته است. پیروان این طریقت معمولاً در مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فعال هستند و به ترویج ارزش‌های انسانی و اسلامی کمک می‌کنند.

به طور کلی، طریقت قادریه در نیجریه به عنوان یک نیروی مثبت و سازنده در جامعه اسلامی این کشور شناخته می‌شود و آثار آن در زندگی روزمره مسلمانان مشهود است.

طریقت قادریه پس از آنکه عثمان دان فودیو که رهبری انقلابی علیه رهبران بت‌پرست را به عهده داشت، این طریقت را پذیرفت و در سراسر شمال نیجریه گسترش یافت. قادریه برنامه‌هایی مبتنی بر آموزش دارد، از جمله مهدکودک، مدارس ابتدایی و دبیرستان، و یک کالج معتبر که دیپلم می‌دهد. تمام کلاس‌ها مختلط هستند که در شمال نیجریه غیرمعمول است.

 طریقت قادریه در نیجریه به ویژه در چند ایالت و منطقه پراکنده است. از جمله این ایالت‌ها می‌توان به موارد زیر به ترتیب اشاره کرد:

کادونا: یکی از مراکز مهم قادریه در نیجریه است و بسیاری از پیروان و مراکز آموزشی در این ایالت فعالیت می‌کنند.

کانو: این ایالت نیز به عنوان یک مرکز فرهنگی و مذهبی شناخته می‌شود و طریقت قادریه در آن ریشه‌دار است.

سوکوتو: به عنوان یکی از مناطق تاریخی اسلام در نیجریه، پیروان قادریه در این ایالت نیز فعال هستند.

ایالت نیجر: این ایالت نیز از دیگر مناطقی است که طریقت قادریه در آن گسترش یافته و دارای مراکز آموزشی است.

بایلسا: در این ایالت نیز پیروان قادریه فعالیت‌های مختلف مذهبی و اجتماعی انجام می‌دهند.

ابوجا: در ابوجا نیز پیروان قادریه حضور دارند و فعالیت‌هایی در زمینه ترویج تعالیم این طریقت انجام می‌دهند.

طریقت تیجانیه

طریقت تیجانیه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین طریقت‌های صوفیانه در جهان اسلام است که به ویژه در غرب آفریقا و نیجریه گسترش یافته است. این طریقت به شیخ احمد تیجانی (متوفی 1815 میلادی) نسبت داده می‌شود و به خاطر تعالیم خاص و تأکید بر ارتباط مستقیم با خداوند، مشهور شده است.

طریقت تیجانیه در اوایل قرن نوزدهم میلادی در الجزایر تأسیس شد. شیخ احمد تیجانی به عنوان یک عالم دینی و صوفی، تعالیم خود را بر اساس عشق به خدا و پیامبر اسلام (ص)، تزکیه نفس و خدمت به جامعه شکل داد. این طریقت به سرعت در مناطق مختلف، به ویژه در غرب آفریقا، گسترش یافت و به نیجریه رسید.

در نیجریه، طریقت تیجانیه به ویژه در مناطق شمالی مانند ایالت‌های کانو، سوکوتو و کادونا از محبوبیت بالایی برخوردار است. تأسیس مدارس و مراکز مذهبی و صوفیانه در این ایالت‌ها به گسترش آموزه‌های تیجانیه کمک کرده است. پیروان این طریقت معمولاً به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی مشغول هستند و سعی دارند تعالیم خود را به نسل‌های جدید منتقل کنند.

تعالیم طریقت تیجانیه شامل چند اصل کلیدی است:

محبت به خدا و پیامبر: پیروان این طریقت تأکید زیادی بر عشق و محبت به خداوند و پیامبر اسلام دارند.

ذکر و دعا: ذکر و دعا به عنوان وسیله‌ای برای نزدیکی به خدا و آرامش روحی اهمیت دارد. ذکر خاصی به نام "ذکر تیجانی" در این طریقت شناخته می‌شود.

تزکیه نفس: تزکیه و اصلاح نفس برای رسیدن به کمال انسانی و نزدیکی به خداوند از دیگر آموزه‌های مهم تیجانیه است.

خدمت به جامعه: پیروان تیجانیه به خدمت به دیگران و کمک به نیازمندان تشویق می‌شوند و فعالیت‌های خیریه در میان آن‌ها رایج است.

طریقت تیجانیه در نیجریه نقش مهمی در زندگی اجتماعی مسلمانان ایفا می‌کند. پیروان این طریقت در فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مشارکت دارند و به ترویج ارزش‌های اسلامی و انسانی کمک می‌کنند. آن‌ها همچنین در زمینه‌های آموزشی و خیریه فعال هستند و به دنبال بهبود وضعیت اجتماعی جامعه خود هستند.

هرچند تخمین دقیق از تعداد طرفداران طریقت تیجانیه در نیجریه وجود ندارد، اما برآوردها نشان می‌دهد که میلیون‌ها نفر از مسلمانان نیجریه به این طریقت وابسته هستند. این طریقت تأثیر عمیقی بر زندگی روزمره مسلمانان در این کشور گذاشته و به عنوان یک نیروی مثبت در جامعه شناخته می‌شود.

قادریه و تیجانیه مجموعه‌ای غنی از سنت‌ها، شیوه‌ها و باورهایی هستند که جریانی متمایز از تفکر در اسلام سنی را تشکیل می‌دهند. رهبران این طریقت‌ها بویژه تیجانی ها به‌طور منظم در تلویزیون و رادیو ملی ظاهر می‌شوند که به آن‌ها امکان دسترسی وسیع‌تری به مخاطبان نسبت به گروه‌های دیگر در نیجریه داده می شود.

گروه ها و فرق انحرافی در نیجریه

به طور کلی گروه‌ها یا جنبش‌هایی که از اعتقادات و آموزه‌های اصلی دین اسلامی دور شده و با برداشت های خاص ازآن به دنبال تحقق اهداف عمدتا سیاسی خود هستند، در این نوشته در زمره گروه ها و فرق انحرافی طبقه بندی شده است و تلاش بر این است به برخی از آنها که در کشور نیجریه فعال هستند، اشاره گردد.

احمدیه یا قادیانیه

عقاید احمدیه به‌ویژه به آموزه‌های بنیادگذار آن، میرزا غلام احمد قادیانی (1835-1908) مرتبط می‌شود. این فرقه اصول و عقاید خاصی دارد که آن‌ها را از دیگران متمایز می‌کند. در زیر به برخی از این اصول اصلی اشاره می‌شود:

مسیح موعود و مهدی موعود: احمدیان معتقدند که میرزا غلام احمد قادیانی خود مسیح موعود و مهدی موعود است که به منظور اصلاح امت اسلامی و پایان دادن به اختلافات مذهبی فرستاده شده است.

نبوت و رسالت: احمدیان بر این باورند که نبوت و رسالت به طور کامل به پایان نرسیده و برخی از پیامبر ها در اشکال مختلف و به عنوان پیامبر غیر تشریعی می‌توانند ظهور کنند. این عقیده به آنان اجازه می‌دهد که میرزا غلام احمد قادیانی را در این دسته قرار دهند.

تأکید بر وحدت اسلامی: احمدیه به وحدت مسلمانان و لزوم کنار گذاشتن اختلافات مذهبی تأکید دارد و به دنبال تقویت روابط میان مسلمانان و دیگر مذاهب و ادیان است.

تعلیم و تربیت: احمدیان بر اهمیت تعلیم و تربیت تأکید ویژه‌ای دارند و مدارس و مراکز آموزشی متعددی در راستای گسترش آموزش و تربیت اخلاقی تأسیس کرده‌اند. از آنجمله ساخت سه بیمارستان در نیجریه در همین راستا قابل تامل است.  

تفسیر و فهم قرآن: احمدیه تفسیر خاصی از قرآن را دارد و بر این باور است که هر فرد باید با در نظر گرفتن زمان و شرایط روز، به تفسیر قرآن بپردازد.

انکار جهاد نظامی: احمدیه معتقدند که جهاد اصلی، جهاد درونی و اخلاقی است و جهاد نظامی به عنوان یک اقدام موجه در دین اسلام از نظر آن‌ها مردود است.

تأکید بر رفتار اخلاقی: پیروان احمدیه بر رفتار اخلاقی و انسانی تأکید زیادی دارند و سعی می‌کنند آموزه‌های اسلامی را در زندگی روزمره خود به کار ببرند.

عدم اعتقاد به تحریف قرآن: احمدیان اعتقاد دارند که قرآن کریم از تحریف مصون مانده و متون اسلامی باید به شکل اصلی خود حفظ شوند.

آخرت و قیامت : مانند سایر مسلمانان، احمدیان نیز به باور به آخرت و روز قیامت اعتقاد دارند، اما تفسیرهای خاص خود را از آن دارند.

جنبش احمدیه در نیجریه در سال ۱۹۱۶ تأسیس شد و حدود ۳٪ از جمعیت مسلمان را تشکیل می‌دهد. در نیجریه مراکز متعدد احمدیه وجود دارد، از جمله مسجد بیت‌الرحیم در ایبادان و مسجد مبارک در ابوجا است.

سلفی گری

سلفی‌ها بر این باور استوار هستند که می‌توان هر مشکل در زندگی را با مراجعه به قرآن، سنت پیامبر و بویژه با مراجعه به سه نسل اول مسلمانان (سلف) حل کرد. سلفی‌ها نسبت به شیعه، صوفیه‌ و به فرقه‌های مختلف اسلام نیز انتقاداتی دارند.  عربستان سعودی به‌عنوان مرکز سلفی‌گری جهان شناخته می‌شود، اما همه سلفی‌ها تحت کنترل رهبران سعودی نیستند.

سلفی‌گری در شمال نیجریه در دهه‌های 1960 و 1970 با ابوبکر گومی آغاز شد که یک قاضی اسلامی سرشناس شمال بود و بعدها به یک واعظ رادیویی مشهور تبدیل شد. او دیدگاه منفی به علمای محلی داشت و به شدت با صوفی‌گری مخالفت می کرد.

در سال 1978، پیروان گومی گروهی به نام "ایزاله" تشکیل دادند که هدف آن ترویج ضدصوفی‌گری بود. این گروه در دهه 1990 به دو جناح تقسیم شد. در همین زمان واعظان جوانی که در دانشگاه اسلامی مدینه تحصیل کرده بودند، به نیجریه بازگشتند. یکی از معروف‌ترین آن‌ها جعفر آدام بود که پس از بازگشت از مدینه به یکی از مشهورترین واعظ سلفی در شمال نیجریه تبدیل شد. او در سیاست نیز فعال بود و از 1999 شروع به حمایت از اجرای شریعت در نیجریه کرد، اما در سال 2005 از سمت خود کناره‌گیری و در سال 2007 ترور شد.

یکی دیگر از این فارغ التحصیلان از عربستان، محمد یوسف بود که به یکی از بنیان‌گذاران بوکو حرام در نیجریه مشهور است. یوسف از شبکه‌ها و شیوه وعظ آدام استفاده و سعی کرد منابع او را به نفع برنامه خود برای محکوم کردن آموزش به سبک غربی و حکومت سکولار استفاده کند.

اما داستان سلفی‌گری اصلی در شمال نیجریه تنها به درگیری‌های بین آدام و یوسف یا بین سلفی‌گری اصلی و بوکو حرام محدود نمی‌شود. با نگاهی فراتر از بوکو حرام، درمی‌یابیم که سلفی‌ها در نیجریه هنوز تأثیر زیادی برجامعه مسلمانان دارند.

برخلاف مصر، تونس و دیگر نقاط، سلفی‌های نیجریه حزب سیاسی تشکیل نداده‌اند. اما بسیاری از آن‌ها به‌طور عمیق در سیاست دخالت دارند. آن‌ها گاهی به‌طور عمومی از نامزدهای انتخاباتی حمایت می‌کنند (حتی می‌توان سلفی‌هایی را در طرف‌های مقابل انتخابات در یک ایالت مشاهده کرد). برخی از آن‌ها در سمت‌های دولتی مشغول به کار هستند. بارزترین آنها، امینو دوراوا است که از ۲۰۱۱ فرمانده کل حراست (نوعی پلیس اخلاقی) در ایالت کانو بوده است.

در سال ۲۰۱۵، احمد گومی (پسر ابوبکر گومی) تلاش کرد تا رئیس‌جمهور فعلی، محمدو بوهاری، را از نامزدی ریاست‌جمهوری منصرف کند، اما این تلاش موفقیت‌آمیز نبود. اما سلفی‌ها می‌توانند با نصیحت‌های خود خبرساز شوند، خواه این نصیحت‌ها دنبال شود یا نه.

گروه ایزاله به‌عنوان یک نیروی قوی در نیجریه باقی مانده است. شاخه‌های ایزاله در جوس و کادونا در سال ۲۰۱۱ به‌طور رسمی تحت رهبری سانی یحیی جینگیر، که به همراه عبداللهی بالا لاو، رئیس ملی، چهره‌ای مهم در سلفی‌گری شمال نیجریه است، دوباره متحد شدند. ایزاله از طریق رویدادهایی مانند "وazin kasa (موعظه ملی) " که در آن موعظه‌گران ایزاله در شهرهای مختلف نیجریه و کشورهای همسایه سخنرانی می‌کنند، به مخاطبان گسترده‌ای دسترسی پیدا می‌کند.

سلفی‌ها همچنین در رسانه‌ها چهره‌های برجسته‌ای دارند. برخی از موعظه‌گران سلفی برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی دارند. موعظه‌ها و سخنرانی‌های رهبران سلفی به‌طور گسترده‌ای به‌صورت نوار کاست و فایل‌های MP3 توزیع می‌شود و پیروان آنها می‌توانند فایل‌های MP3 را بر روی تلفن‌های خود گوش دهند. سلفی‌ها به‌طور فزاینده‌ای در استفاده از اینترنت برای انتشار پیام‌های خود ماهر شده‌اند فیس‌بوک و یوتیوب رسانه‌های کلیدی برای آن‌ها هستند. استفاده از توییتر نیز در حال رشد است. وبلاگ‌های در سال‌های اخیر پدیدار شده‌اند که فایل‌های صوتی و ویدئویی از موعظه‌های سلفی ها، نوشته‌های اصلی و فتاوی، بیوگرافی‌های شیخ‌های سلفی و فایل‌های PDF کتاب‌ها را به زبان‌های هاوسا، انگلیسی و عربی در شبکه های اجتماعی و مجازی نشر می کنند.

این فعالیت‌ها درحوزه سیاست، موعظه و رسانه‌ها به یک وسیله قوی برای تغییر اجتماعی و مذهبی در نیجریه تبدیل شده است. یکی از بزرگ‌ترین تأثیرات سلفی‌گری، در شمال نیجریه و در سرتاسر جهان، تغییر در نحوه صحبت مسلمانان درباره‌ی قدرت و بحث در مورد سوالات دینی است.  گسترش سلفی‌گری پدیده‌ای بلندمدت است. سلفی‌گری در حال تغییر دادن نحوه تفکر بسیاری از مسلمانان چه سلفی و چه غیر سلفی درباره‌ی اسلام است. و این تغییر برای شمال نیجریه عمیق‌تر از خشونت بوکو حرام است.

بوکوحرام و دارالاسلام

اسلام در نیجریه شاهد افزایش افراط‌گرایی شده است که گروه‌هایی نظیر بوکوحرام، مایتاتسینه و دارالاسلام از آن جمله‌اند. این گروه ها گاهی برای دستیابی به اهداف خود به خشونت متوسل می‌شوند و به دنبال تأثیرگذاری بر جمعیت‌های مسلمان و غیرمسلمان هستند.

ظهور این جنبش‌های رادیکال تا حدی به زیرساخت‌های اقتصادی ضعیف و مدیریت ناکارآمد در نیجریه مرتبط است. فقر به‌عنوان یک عامل اصلی در افزایش سریع عضویت در این گروه‌های افراطی شناخته می‌شود. همچنین، ارتباطی بین رشد افراط‌گرایی مذهبی و حمایت سیاسی از این گروه‌ها برای تأمین منافع شخصی وجود دارد. به‌تازگی، بحران‌های مذهبی در شهر باستانی کانو به وقوع پیوسته که منجر به کشته شدن تعدادی از مسیحیان و تخریب اموال آنان شده است.

در دهه ۱۹۸۰، شورش‌های مذهبی در شهرهای کانو (۱۹۸۰)، کادونا (۱۹۸۲)، بلوم کتو (۱۹۸۲)، جیمتا (۱۹۸۴) و گومبه (۱۹۸۵) رخ داد. این شورش‌ها به‌دلیل مهاجرت فقیران روستایی به مناطق شهری در فصول خشک سال شکل گرفت. یکی از این شاخه‌ها به نام «یان تاتسین» است که به‌طور خشونت‌آمیز علیه مقامات و غیرنظامیان کرد. این گروه از مسلمانان رادیکال تحت تأثیر الهاجی محمد ماروا مایتاتسین، یک موعظه‌کننده کامرونی، قرار گرفت که به‌دلیل انتقاد از دولت، در سال ۱۹۷۵ دستگیر شد. بوکوحرام نیز با جنبش مایتاتسین در ارتباط است و خواستار اجرای شریعت در سرتاسر نیجریه است.

نتیجه گیری

آمارهای دقیقی از میزان پیروان ادیان در نیجریه وجود ندارد و لی بر اساس برآوردهای اخیر، اسلام بزرگ‌ترین دین کشور نیجریه با ۵۰.۵٪ از جمعیت است که 88٪ آن سنی و 12٪ شیعه هستند و ۴۵.۵٪ از جمعیت این کشور مسیحی که حدودا ۲۷٪ پروتستان و ۱۳٪ کاتولیک هستند و  ۶٪ از جمعیت نیجریه نیز به دین های سنتی آفریقایی عمل می‌کنند.

شمال کشور  نیجریه عمدتاً مسلمان در حالی که جنوب عمدتاً مسیحی است. در شهری مانند ایبادان در جنوب غربی، تعداد مسیحیان تقریباً برابر با مسلمانان است.

جمعیت مسلمانان سنی در نیجریه یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین گروه‌های مذهبی کشور به شمار می‌رود و اکثریت آن‌ها از مذهب مالکی پیروی می کنند، هرچند که پیروان مذهب شافعی نیز در میان آنها وجود دارند. سنی‌ها در شمال غرب و شمال شرق کشور عمدتاً ساکن هستند و این مناطق به عنوان مراکز اصلی فعالیت‌های مذهبی و فرهنگی آن‌ها شناخته می‌شوند.

اسلام در نیجریه به قرن یازدهم میلادی بازمی‌گردد که از طریق تجارت و سفرهای علمای اسلامی به این منطقه وارد شد. از قرن نوزدهم، با ظهور عثمان دان فودیو و تأسیس خلافت سوکوتو، اسلام به طور چشمگیری توسعه یافت. دان فودیو و پیروانش با جهاد اصلاح‌طلبانه خود به گسترش و تقویت هویت اسلام در این سرزمین کمک کردند.

طریقت‌های صوفیانه مانند قادریه و تیجانیه نیز نقش مهمی در ترویج اسلام ایفا کرده‌اند. این طریقت‌ها با تأسیس مدارس و مراکز آموزشی، به آموزش قرآن و سنت‌های اسلامی پرداخته و به پیروان خود کمک کرده‌اند تا به فهم عمیق‌تری از دین دست یابند. در واقع، بسیاری از مسلمانان سنی در نیجریه به آموزه‌های صوفیانه و مراسم‌های آن‌ها پایبند هستند.

ظهور گروه‌های افراطی مانند بوکوحرام که به دنبال اجرای شریعت به شکل رادیکال هستند، نه تنها تهدیدی برای کسترش دین در این کشور است، بلکه برای کل جامعه مسلمان و غیرمسلمان در نیجریه به شمار می‌رود. بسیاری از مسلمانان به‌طور قاطع این نوع افراط‌گرایی را رد کرده و بر ضرورت همزیستی مسالمت‌آمیز و تنوع مذهبی تأکید دارند.

مذهب شیعه‌ در نیجریه تاریخی نسبتاً کوتاه‌تر نسبت به مذهب سنی‌ دارد. این مذهب عمدتاً از اواسط قرن بیستم در کشور گسترش یافت. تخمین‌ها نشان می‌دهد که حدود ۴ تا ۱۰ میلیون نیجریه‌ای، به ویژه در مناطق شمال غربی و مرکزی، خود را شیعه می‌دانند. حضور شیعه‌ها در نیجریه عمدتاً به مهاجران لبنانی و ایرانی برمی‌گردد که در پی روابط تجاری و فرهنگی به این کشور آمده‌اند.

از اوایل دهه ۱۹۷۰، جنبش شیعه در نیجریه به رهبری شیخ ابراهیم زکزاکی شکل گرفت. وی مؤسس جنبش اسلامی نیجریه (IMN) است که هدف آن ترویج آموزه‌های اسلام برمبنای فرهنگ غنی شیعه و برقراری عدالت اجتماعی بوده است. زکزاکی با پیروی از اصول فکری امام خمینی ره بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران و ترویج تشیع، سعی در جذب جوانان و تحصیل‌کرده‌ها را دارد.

این مذهب در نیجریه به تدریج از طریق تأسیس مدارس و مراکز آموزشی، برگزاری مراسم‌های مذهبی و نشر کتاب‌های دینی گسترش یافت. رویدادهایی مانند عاشورا و دیگر مراسم مذهبی به‌طور منظم برگزار می‌شوند و این امر به ایجاد هویت جمعی و افزایش آگاهی شیعه‌ها کمک کرده است.

با این حال، شیعه‌ها در نیجریه با چالش‌های جدی روبرو هستند. یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها، نگرش‌های خصمانه برخی از گروه‌های سنی و دولت نسبت به شیعه‌ها است. در سال‌های اخیر، شیخ زکزاکی و پیروانش به‌دلیل برگزاری تجمعات مسالمت‌آمیز و انجام مناسبت های دینی خود با سرکوب‌های شدید مواجه شده‌اند. یکی از مهم‌ترین رویدادها در این زمینه، حمله نظامی به محفل‌های شیعیان در زاریا در سال ۲۰۱۵ بود که منجر به شهید شدن صدها نفر از شیعه‌ها و بازداشت زکزاکی شد.

مذهب شیعه‌ در نیجریه به‌عنوان یک اقلیت مذهبی، تلاش می‌کند تا با دیگر گروه‌های مذهبی، به‌ویژه سنی‌ها، ارتباط برقرار کند. با وجود تنش‌های موجود، برخی از مسلمانان سنی و شیعه‌ها در راستای همزیستی مسالمت‌آمیز و تلاش برای مقابله با افراط‌گرایی همکاری می‌کنند. این تلاش‌ها در شرایطی که گروه‌های افراطی مانند بوکوحرام در حال تهدید جامعه اسلامی هستند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

آینده مذهب شیعه‌ در نیجریه به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از مهم‌ترین آن‌ها، رویکرد دولت و گروه‌های سنی نسبت به شیعه‌ها است. اگر دولت و جامعه با شیعه‌ها به‌طور عادلانه و بدون تبعیض رفتار کنند، احتمال افزایش پیروان و گسترش آموزه‌های شیعه وجود دارد.

از سوی دیگر، شیعه‌ها باید به تقویت هویت فرهنگی و مذهبی خود پرداخته و از طریق آموزش و گفتمان‌های اجتماعی، ایده‌های خود را به جامعه معرفی کنند. با توجه به جوانی جمعیت و تحولات اجتماعی در نیجریه، ممکن است مذهب شیعه بتواند در آینده به عنوان یک نیروی تأثیرگذار در عرصه مذهبی و سیاسی کشور ظاهر شود.

در نهایت، گسترش مذهب شیعه‌ در نیجریه نه تنها به عنوان یک جنبش مذهبی، بلکه به‌عنوان یک عامل اجتماعی و سیاسی نیز اهمیت دارد و می‌تواند بر توسعه کشور تأثیر بگذارد.

منابع

1.    https://rpl.hds.harvard.edu/faq/islam-nigeria

2.    https://www.cfr.org/blog/salafism-northern-nigeria-beyond-boko-haram

3.    https://www.schoolsoftware.com.ng/history-of-islam-in-nigeria/

4.    https://www.state.gov/reports/2022-report-on-international-religious-freedom/nigerial/

5.    https://doi.org/10.1017/S0001972022000614

6.    https://nigeriatravelsandtours.com/an-introduction-to-nigeria/

7.    https://navigatingnigeria.wordpress.com/2015/04/06/sufism-in-nigeria/

8.    https://www.britannica.com/topic/Ahmadiyyah

9.    Adebayo, A. (2013). The Role of Religion in Nigeria's Politics. African Journal of Political Science, 8(2) , 45-58.

10.                       Oloyede, I. (2018). Islam in Nigeria: History and Contemporary Issues. Islamic Studies Review, 15(1) , 23-34.

11.                       Adamu, A. (2019). The Rise of Shia Islam in Nigeria: Historical Context and Future Prospects. Journal of Islamic Affairs, 12(4) , 77-90.

12.                       Babalola, D. (2020). Ethnic Diversity and Sectarianism in Nigerian Islam. Journal of African Studies, 9(3) , 150-167.

13.                       Mohammed, A. (2021). Islamic Organizations and Community Development in Nigeria. Nigerian Journal of Social Sciences, 10(2) , 33-50.

 

کد خبر 21470

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =