فِیث موتیموی (Faith Mutimwiyi)، دانشجوی محقق در زمینه مطالعات دین و جنسیت، برنامه تحقیقاتی دکترای خود را در این دو حوزه با دانشگاه آفریقای جنوبی انجام میدهد.
نقش زنان از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است، اما در بیشتر جوامع، نقش زنان بر اساس تقسیم کار تعیین میشود. این تقسیم کار معمولاً زنان را بهعنوان افرادی ضعیف، ترسو و فاقد شجاعت معرفی میکند. شایان ذکر است که در بسیاری از ادیان، زنان به وظایف خانهداری محدود میشوند، مانند آشپزی و امور روزمره، که کمکی به پیشرفت جامعه نمیکند. این وظایف معمولاً دستوری هستند و نیازی به تصمیمگیری ندارند.
در برخی موارد، دختران به دلایل مذهبی از تحصیل محروم میشوند یا مجبور میشوند مدرسه را ترک کنند تا ازدواج کنند، زیرا تحصیل آنها تهدیدی برای همسران آینده تلقی میشود. با این حال، به دلیل آگاهی و روشنگری، زنان امروزه آگاهانه با سلطه مردان در دین مبارزه میکنند، چرا که مردان حاضر نیستند امتیازات خود را به زنان واگذار کنند. رابطه بین مذهب و توانمندسازی زنان در زیمبابوه بسیار پیچیده و مبهم است.
دین سنتی بهعنوان شمشیر دو لبهای در مسئله توانمندسازی زنان عمل میکند. این دین، هم توانمندسازی زنان را تشویق میکند و هم از آن جلوگیری مینماید. جی. ال. کاکس (1992) استدلال میکند که: «دین بیان نمادین متنوع و پاسخی مناسب به آن چیزی است که مردم عمداً آن را بهعنوان ارزشی نامحدود برای خود تأیید میکنند.» اصطلاح «دین» خود فاقد تعریف جهانی است. فرهنگ لغت آکسفورد، توانمندسازی را بهعنوان عملی تعریف میکند که به فرد کنترل بیشتری بر زندگی یا موقعیتش میدهد. هدف این مقاله، بررسی جنبههای مختلف دین سنتی آفریقا است که توانمندسازی زنان را در جوامع ما تشویق یا از آن جلوگیری میکند. تمام پرسشهای مرتبط با رفاه و وضعیت زنان در زیمبابوه بیشتر در چارچوب مذهب و فرهنگ تبیین شدهاند. سنتهای مذهبی نابرابریهای جنسیتی و آیینهای ناعادلانهای را که زنان با آنها روبرو هستند، تقویت میکنند. خشونت مبتنی بر جنسیت که بسیاری از زنان در زیمبابوه با آن مواجه میشوند، در روشهایی نهفته است که دین سنتی آفریقا جایگاه زنان را در جامعه تعریف کرده است.
با وجود قوانین معاصر مربوط به برابری جنسیتی، اکثر زنان از حقوقی که این قوانین برایشان تضمین کردهاند، بهرهمند نمیشوند. تعداد زیادی از زنان همچون کودکان، توسط شوهرانشان مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. فلسفه آفریقایی «اوبونتو» یا «آنهو» باعث شده است بسیاری از زنان همچنان از آزار و اذیت مردان رنج ببرند. زنان اغلب از آزادی انتخاب محروم هستند. در برخی از سنتها، زنان به گونهای تربیت میشوند که از رد کردن رابطه جنسی با شریک زندگی خود یا پیشنهاد استفاده از وسایل پیشگیری در هنگام رابطه جنسی خودداری کنند، حتی پس از اینکه متوجه شوند شریک زندگیشان روابط خارج از ازدواج دارد. سنت به مردان این اختیار را داده است که همه امور ازدواج را تحت عنوان «اونهُو» (unhu) کنترل کنند. زن بااخلاق در این سنتها، زنی است که همیشه مطیع شوهرش باشد.
عدم دسترسی زنان به آموزش در برخی از سنتها یکی از بزرگترین مشکلاتی است که توانمندسازی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. بسیاری از زنان به دلیل انتظارات سنتی با چالشهایی در دستیابی به آموزش مناسب مواجه هستند. برخی جوامع در زیمبابوه هنوز بر این باورند که زنان تحصیلکرده تهدیدی برای همسران آینده خود هستند. بر این اساس، یک زن باید تنها به یادگیری استانداردهای ساده خواندن و نوشتن اکتفا کند. بهجای آن، جامعه زمان بیشتری را صرف آمادهسازی زنان جوان برای ازدواج میکند.
قاعدگی نیز چالشی بزرگ برای زنان جوان در برخی از جوامع مذهبی سنتی آفریقا است. این موضوع با افسانههای بسیاری در ارتباط است که زنان را محدود میکنند. آنها معمولاً به فضاهای خصوصی محدود میشوند. به همین دلیل، یک زن مدرسهای در طول دورههای قاعدگی با مشکلات خاص آموزشی روبهرو میشود، زیرا مجبور است برای ماندن در خانه مبارزه کند. تصویرسازیهای مختلفی برای نشان دادن زنان بهعنوان موجوداتی ضعیف و احساسی ساخته شده است که قادر به مشارکت در امور عمومی نیستند. مشهورترین آن این است که زنان معمولاً در حال شایعهپراکنی هستند: «ukadzi idare rinoti ngwe ngwe ngwe» (یک زن مانند یک زنگ است که مدام به صدا درمیآید).
زنان زیبا و پوست روشن همواره مظنون به انجام اعمال شریرانه هستند: «Mukadzi mutsvuku akasaroya anoba» (یک زن پوست روشن همیشه یا دزد است یا جادوگر). همچنین، زنان مسن در دینهای سنتی آفریقایی همواره مظنون به جادوگری هستند. برخی از مردان به زنان تشبیه میشوند تا نشان دهند که ضعیف و کمهوش هستند: «Imbwende semukadzi, mukadzi chaiye» (او ضعیف است مانند یک زن؛ این مرد مانند یک زن رفتار میکند). تمام این تصورات باعث میشود که مشارکت زنان در توسعه ملی کاهش یابد، زیرا اغلب به عنوان گروهی دیده میشوند که جهتگیری ندارند. با این حال، نادیده گرفتن نقش مهمی که دینهای سنتی آفریقایی در آزادسازی زنان ایفا میکنند، یک بیعدالتی خواهد بود. زنان سنتی به جامعه کمک میکنند از طریق پیشگویی و درمان با استفاده از گیاهان دارویی باستانی. برخی از زنان، قابلههای با تجربهای هستند که مورد احترام و افتخار جامعه قرار دارند. در فرهنگ شونا، زنان درمانگر سنتی «نیاهانگا» نامیده میشوند. آنها مانند همتایان مرد خود مورد احترام قرار میگیرند. گاهی اوقات، آنها به افراد نابارور کمک میکنند تا با استفاده از گیاهان مختلف بتوانند باردار شوند.
در برخی مواقع، زنان طبیب سنتی از ندای روحانی خود برای درمان افراد مبتلا به اختلالات ذهنی استفاده میکنند و زمانی که یک فرد یا کل جامعه با بدشانسی مواجه میشود، به آنها مراجعه میشود. زنان مسن که به یائسگی رسیدهاند، در مراسم مهم در دینهای سنتی آفریقایی شرکت میکنند و برای آیینهایی مانند «موکویررا» (مراسم بارانسازی) نوشیدنیهای الکلی میسازند. مادربزرگها و عمهها همچنین در مراسم ازدواج شرکت میکنند و منبع اطلاعات خانوادهها و نسلها هستند. در نهایت، میتوان اینطور استدلال کرد که دین یک هویت جنسیتی ایجاد میکند که مانع مشارکت بسیاری از زنان در توسعه ملی میشود، زیرا آنها محدود به فضاهای خصوصی هستند. هر چیزی که مربوط به فضای عمومی است به عنوان قلمرو مردانه تلقی میشود. دینهای سنتی آفریقایی زمینهای برای ایجاد احساس حقارت در زنان فراهم میآورد، به طوری که مردان به عنوان موجودات برتر شناخته میشوند. مسئله حقارت، زنان را از مشارکت در آموزش، ارتش و حتی خود دین محروم میکند. یک زن اخلاقی در دینهای سنتی آفریقایی محدود به فضاهای خصوصی است و کسانی که در حال مبارزه و رقابت برای رهبری در عرصه عمومی هستند، به عنوان زنانی غیر اخلاقی فرض میشوند.
نظر شما