مقدمه
زیمبابوه سرزمین بیش از ۶۰ قومیت است که هر یک دارای ویژگیهای فرهنگی منحصربهفردی هستند. با این حال، برخی از این قبایل به دلیل جمعیت بیشتر و نفوذ گستردهتر، برجستهتر از دیگران هستند. بیشتر این قبایل در طول تاریخ از جهات مختلف، از جمله جنوب غربی، شرق و شمال، به این سرزمین وارد شده و در نقاط مختلف آن ساکن شدهاند. دورههای تاریخی پیشاستعمار، استعمار و پسااستعمار نقش مهمی در شکلگیری هویت و ساختار اجتماعی قبایل زیمبابوه ایفا کردهاند. در این فرایند، برخی قبایل تحت سلطه دیگران قرار گرفتند، در حالی که گروههایی از قبایل بزرگتر جدا شده و هویت مستقل خود را شکل دادند. این تحولات تاریخی، تنوع و پیچیدگی فرهنگی این ملت را غنا بخشیده است. روابط قبایل مختلف زیمبابوه با خارجیها نیز متنوع بوده است. برخی قبایل برخورد خصمانهای با خارجیها داشتهاند، در حالی که دیگران با استقبال و تعامل مثبت، زمینهساز ارتباطات فرهنگی و اجتماعی شدند. این تفاوتها به تجربههای تاریخی و جغرافیایی آنها برمیگردد.
قبایل در زیمبابوه
زیمبابوه کشوری است که بیشترین تعداد زبانهای رسمی را در جهان به ثبت رسانده است. این زبانها، که اغلب با خطوط قبیلهای همسو هستند، نمایانگر گروههای قومی و فرهنگی متنوع این کشور هستند. زبانهای رسمی زیمبابوه شامل چوا، چیباروه، انگلیسی، کالانگا، کویسان، نامبیا، ندائو، اندبله، شانگانی، شونا، زبان اشاره، سوتو، تونگا، تسوانا، وندا و خوسا است. این زبانها معمولاً نمایانگر قبایل اصلی موجود در زیمبابوه هستند، هرچند بسیاری از این قبایل به زیرگروههای بیشتری تقسیم میشوند. برای مثال، زبان شونا، که یکی از پرکاربردترین زبانها در زیمبابوه است، به چندین زیرگروه اصلی منشعب میشود، از جمله: هرا، ززورو، کورکوره، مانیکا (نیکا)، روزوی (روزی)، تاوارا (تاوارا)، نداو، کالانگا (شونای غربی)، کارانگا (شونای جنوبی) و اونگوه.
قبایل مختلف معمولاً در مناطق جغرافیایی خاصی متمرکز هستند که این توزیع منطقهای تأثیر مستقیمی بر فرهنگ، سنتها و شیوههای اجتماعی آنها دارد. برای مثال، برخی از قبایل ممکن است در دشتها زندگی کنند، در حالی که دیگران در مناطق کوهستانی یا جنگلی ساکن هستند، و این امر بر سبک زندگی، زبان و حتی ارتباطات بینقبیلهای آنها تأثیر میگذارد. از این رو، درک زبانها و توزیع جغرافیایی قبایل زیمبابوه، کلید فهم تنوع فرهنگی و تعامل اجتماعی در این کشور است. مناطقی که این قبایل در آن ساکن هستند، نه تنها در شناسایی آنها بلکه در تبیین تأثیرات محیطی و تاریخی بر هویتشان نقش بسزایی دارند.
قبیله شونا در زیمبابوه: ساختار اجتماعی و آداب و رسوم ازدواج
مردم شونا بزرگترین گروه قومی در زیمبابوه را تشکیل میدهند. شونا نه یک قبیله واحد بلکه مجموعهای از زیرگروههای قبیلهای است که جامعهشناسان معمولاً آنها را بهعنوان یک گروه واحد مطالعه میکنند. با این حال، زیرگروههای مختلف ترجیح میدهند بهطور مستقل شناخته شوند. مردم شونا حدود 80 درصد از جمعیت زیمبابوه را تشکیل میدهند و گروههای قابل توجهی از آنها نیز در موزامبیک زندگی میکنند.
تا سال 2016، شونا به پنج گویش اصلی تقسیم میشد: کارانگا (Karanga، نداو (Ndau)، مانیکا (Manyika)، ززورو (Zezuru)، کورکوره (Korekore)
با این حال، مردم نداو بعدها به دلیل تفاوتهای فرهنگی و زبانی، موفق شدند از مجموعه شونا جدا شوند. در این مقاله، همچنان پنج گروه مذکور بهعنوان بخشهای اصلی مردم شونا مورد بررسی قرار میگیرند. مردم شونا بهطور عمده در استانهای ماشونالند سکونت دارند: ماشونالند شرقی، ماشونالند مرکزی، ماشونالند غربی، علاوه بر این، در استان میدلندز، جمعیت شونا و ندبله بهطور مساوی پراکنده هستند. در این استانها، جوامع دیگری نیز حضور دارند که در تعامل فرهنگی با مردم شونا هستند.
آداب و رسوم ازد واج در میان شونا
ازدواج در فرهنگ شونا جایگاه ویژهای دارد و مجرد ماندن بهطور کلی پذیرفته نیست. ازدواج بهعنوان وظیفهای اجتماعی در نظر گرفته میشود که باید به آن عمل شود. استثنای این قاعده تنها افرادی هستند که به دلیل مسئولیتهای خاصی که از سوی ارواح اجدادی بر عهده آنها گذاشته شده است، از ازدواج معاف میشوند. ازدواج در میان شونا از منظر حفظ نسل و استمرار خانواده بسیار مهم است. در این فرهنگ، مرد باید با زنی جوانتر و در سن باروری ازدواج کند. اگر چنین شرایطی فراهم نباشد، ازدواج مرد با زنی بزرگتر از خود نیز بهتر از مجرد ماندن تلقی میشود.
چند ضربالمثل شونا این ارزش فرهنگی را بازتاب میدهند:
"Chembere mukadzi hazvienzani neanorara mugota" به معنای "داشتن زنی مسن بهتر از تنها خوابیدن در اتاق مجردی است. "
"Gengezha mukombe hazvienzani neasina" به معنای "آوردن آب با ظرف شکسته بهتر از نداشتن ظرف است. "
این مفاهیم نشان میدهند که ازدواج حتی در شرایط نامطلوب نیز ترجیح داده میشود.
نقش خانواده در ازدواج سنتی
بهطور سنتی، ازدواج در میان شونا توسط خانوادهها برنامهریزی و ترتیب داده میشد. برخلاف امروز که افراد شریک زندگی خود را انتخاب میکنند، در گذشته وظیفه انتخاب همسر بر عهده اعضای خانواده شامل عموها، خالهها، پدربزرگها، مادربزرگها و والدین بود. ازدواجها نه بین دو فرد، بلکه بین دو خانواده تنظیم میشد. این موضوع به این معنا بود که یک فرد عملاً با خانوادهای دیگر پیوند برقرار میکرد. این سنت، اتحاد و همبستگی بین خانوادهها را تقویت میکرد.
رورا (مهریه)
رورا یا قیمت عروس یکی از مهمترین جنبههای ازدواج سنتی شونا است. در گذشته، رورا بهطور عمده به شکل گاو پرداخت میشد. میزان مهریه به وضعیت اقتصادی هر دو خانواده بستگی داشت: اگر داماد از خانوادهای ثروتمند بود، تعداد گاوهای بیشتری به خانواده عروس پرداخت میشد. اگر عروس از خانوادهای متمول میآمد، والدین او نیز انتظار دریافت مهریه بیشتری داشتند. خانواده داماد بهطور دستهجمعی در پرداخت رورا مشارکت میکردند. این همکاری نشاندهنده همبستگی قوی خانوادهها و نقش اجتماعی ازدواج بود.
بکارت و ازدواج سنتی شونا
در فرهنگ سنتی شونا، انتظار میرفت که دختران هنگام ازدواج باکره باشند. عدم باکرگی در زمان ازدواج برای دختر و والدین او شرمآور تلقی میشد و تأثیر منفی بر میزان مهریه (رورا) داشت. در چنین شرایطی، تعداد گاوهای پرداختی بهطور قابل توجهی کاهش مییافت و این مسئله به اطلاع والدین و بستگان دختر میرسید. حفظ باکرگی دختر تا زمان ازدواج مسئولیتی بود که بر عهده خانواده، بهویژه مادران، خالهها و برادران، قرار داشت. خالهها نقش مهمی ایفا میکردند و بهطور مرتب دختران را تحت نظارت قرار میدادند تا از باکرگی آنها اطمینان حاصل کنند. جامعه شونا بهطور ضمنی بر باکرگی پسران نیز تأکید میکرد. با این حال، هیچ روش عملی برای اثبات باکرگی پسران وجود نداشت. این امر باعث شد که برخی سازمانهای مدافع برابری جنسیتی، فرهنگ شونا را به دلیل تعصب علیه دختران مورد انتقاد قرار دهند. با این وجود، در فرهنگ شونا، باکرگی تا زمان ازدواج برای هر دو جنس بهعنوان یک انتظار اجتماعی مطرح بود.
باروری و توانایی داشتن فرزند، یکی از عناصر اساسی در ازدواج سنتی شونا به شمار میرفت. فرزندآوری نهتنها نشاندهنده تداوم نسل بود، بلکه باعث حفظ افتخار و جایگاه اجتماعی خانوادهها میشد. فرهنگ شونا از گذشته درک کرده بود که مشکلات باروری میتواند هم از طرف مرد و هم از طرف زن باشد. اگر پس از گذشت چند سال از ازدواج، زوجین صاحب فرزند نمیشدند، خانوادهها بهشدت نگران میشدند و برای رفع مشکل تلاش میکردند. در ابتدا، به سراغ درمانهای طبیعی شامل گیاهان دارویی و روشهای سنتی میرفتند. اگر درمانهای اولیه مؤثر نبودند، خانوادهها به راهحل سنتی کوپیندیرا متوسل میشدند. اگر مشکل از شوهر تشخیص داده میشد، برادر شوهر بهطور مخفیانه با همسر برادرش نزدیکی میکرد تا او را باردار کند. این اقدام بدون اطلاع شوهر انجام میشد و توسط بستگان بهطور سری ترتیب داده میشد.
در شرایطی که خانواده معتقد بودند مشکل باروری از زن است، راهحلی متفاوت در نظر گرفته میشد. در این حالت، یک خواهر کوچکتر به نمایندگی از زن با شوهر او رابطه برقرار میکرد تا باردار شود. این اقدام با اطلاع زن انجام میشد و او معمولاً به دلیل حفظ افتخار و جایگاه خود در خانواده شوهر، با این راهحل موافقت میکرد. در فرهنگ شونا، افتخار زن به توانایی او در فرزندآوری و رشد نسل شوهر وابسته بود. اگر زنی نمیتوانست این وظیفه را به انجام برساند، چنین اقدامات غیرمتعارفی بهعنوان آخرین راهحل برای حفظ شان و جایگاه خانواده پذیرفته میشد.
ارث و تداوم نسل در فرهنگ شونا
در میان شونا، ارث نقش مهمی در حفاظت از نسب و تداوم خانواده داشت. هنگامی که فردی فوت میکرد، خانواده برای ادامه نسل او ترتیبات ارثی خاصی را در نظر میگرفتند. بهعنوان مثال، اگر مردی فوت میکرد، برادرش وظیفه داشت که به جای او با همسرش ازدواج کند و از او بچهدار شود. این اقدام ساراپاوانا نام داشت و هدف از آن اطمینان از تداوم نسل بود. همین مفهوم در مورد زنان نیز صدق میکرد. اگر زنی فوت میکرد، خواهر کوچکتر او به خانواده آورده میشد تا با شوهر خواهرش ازدواج کند. فرزندآوری و تداوم نسل آنچنان در فرهنگ شونا اهمیت داشت که مردن بدون داشتن فرزند، انگ بزرگی محسوب میشد. اعتقاد بر این بود که فرد بدون فرزند، به اجداد تبدیل نمیشود و حتی ممکن است با موش در قبر دفن شود. در واقع، داشتن فرزندان بهعنوان یکی از معیارهای مهم جد بودن تلقی میشد، زیرا این فرزندان بودند که از طریق آیینها و تشریفات، والدین متوفی خود را به اجداد مقدس تبدیل میکردند.
توتمها (Totems) و نقش آنها در جامعه شونا
مفهوم توتم (که به آن "mutupo" یا "chidawo" گفته میشود) نقش مهمی در فرهنگ و سنتهای مردم این کشور، بهویژه قوم شونا و برخی دیگر از اقوام دارد. توتم یک نماد هویتی است که معمولاً به شکل یک حیوان، گیاه، یا شیء طبیعی مطرح میشود. هر خانواده یا قبیله در سنت شونا یک توتم خاص دارد که آنها را به اجداد و نیاکان خود متصل میکند. توتمها معمولاً به حیواناتی مانند فیل، شیر، گاو، میمون، عقاب، تمساح، خرگوش، و بسیاری دیگر اشاره دارند.
نقش توتمها
هویت و میراث: توتمها بهعنوان نماد هویت خانوادگی و اجدادی شناخته میشوند. هر توتم ریشه در باور دارد که خانواده از ویژگیهای آن حیوان برخوردار است (مثلاً شجاعت یک شیر یا قدرت یک فیل).
اتحاد اجتماعی: توتمها باعث ایجاد انسجام و همبستگی در میان اعضای یک گروه یا خانواده میشوند.
محرمیت و احترام: در سنت شونا، افرادی که یک توتم مشترک دارند نمیتوانند با یکدیگر ازدواج کنند، چون از نظر فرهنگی آنها بهعنوان بستگان در نظر گرفته میشوند. در صورت برنامهریزی چنین ازدواجی، تشریفات خاصی باید انجام شود تا این اقدام از نظر فرهنگی پذیرفته شود.
محافظت از طبیعت: چون توتمها نمادهای مقدس هستند، مردم به حیوانات یا عناصر مرتبط با توتم احترام میگذارند و از کشتن یا آسیب رساندن به آنها خودداری میکنند. برخی از توتم ها به شرح ذیل هستند:
موکوما (Mhofu): توتم آهو، که نماد لطافت و وقار است.
مکوا (Shumba): توتم شیر، که نماد قدرت و شجاعت است.
زو (Zhou): توتم فیل، که نماد حکمت و قدرت بالا است.
هومبه (Humba): توتم گراز وحشی که به مقاومت و انعطافپذیری اشاره دارد.
در مراسمها، جشنها و آیینهای سنتی زیمبابوه، توتمها از طریق شعرها، آوازها و داستانهای سنتی گرامی داشته میشوند. شعر توتمی یکی از مهمترین اشکال گرامیداشت اجدادی و فرهنگی در زیمبابوه است که با استفاده از کلمات توصیفی و استعاری ویژگیهای توتم ستایش میشود. بنابراین، توتم در زیمبابوه چیزی فراتر از یک نماد ساده است؛ بلکه بخشی از هویت فرهنگی، تاریخ و روابط اجتماعی مردم به شمار میآید. در فرهنگ شونا، قبایل به اندازه توتمها در زندگی روزمره اهمیت ندارند. همچنین توتمها بهعنوان نمادهای خانوادگی و اجتماعی، نقش مهمی در تنظیم روابط و ازدواج ایفا میکنند. توتمها نه تنها نمادی از هویت خانوادگی هستند، بلکه به تنظیم روابط اجتماعی، اتحاد و افتخار گروههای مختلف کمک میکنند.
مراسم مرگ و تشییع جنازه در میان شونا
مفهوم مرگ و نحوه مواجهه با آن در فرهنگ شونا به عوامل مختلفی از جمله سن متوفی و نزدیکی رابطه بستگی دارد.
مرگ زودرس و جوانان
در میان شونا، مرگ زودرس یا مرگ افراد جوان و مجرد بهعنوان یک فاجعه در نظر گرفته میشود. این نوع مرگ غیرقابل درک است و جامعه بهشدت غمگین میشود. زنان مراسم عزاداری به نام ماریرو، برگزار میکنند که شامل سوگواری پر صدا و آشکار است. برای دفن چنین فردی، تشریفات ویژهای انجام میشود که گاهی شامل دفن با موش است تا به نحوی نشاندهنده عدم تکامل زندگی متوفی باشد.
مرگ افراد مسن و دارای فرزند
در فرهنگ شونا، مرگ فردی که زندگی کاملی داشته، فرزندان و نوههای متعددی از خود به جا گذاشته و به سنی بالا رسیده باشد، به عنوان یک گذار طبیعی از زندگی به دنیای اجداد جشن گرفته میشود. در این مراسم، معمولاً حیوانی ذبح میشود و مردم غذا میخورند تا این گذار را گرامی بدارند.
وراثت و تداوم خانواده
اگر فردی با فرزندان خردسال از دنیا میرفت، خانواده همچنان به تداوم نسل او فکر میکردند. فرآیندهای مربوط به وراثت پس از گذشت یک سال عزاداری آغاز میشد. مردم شونا بر این باورند که زمان، بزرگترین شفادهنده است و تصمیمات مهم مانند ازدواج مجدد یا تقسیم ارث باید پس از گذشت یک سال گرفته شود. اگر زنی فوت کرده باشد، خانواده او تصمیم میگرفتند که چه کسی به نزد شوهرش برود.
تبدیل فرد متوفی به اجداد
پس از یک سال، خانواده مراسمی به نام کودزورا برگزار میکردند که به معنای بازگرداندن روح متوفی به خانه است. این آیین شامل دم کردن آبجو سنتی توسط زنان مسن که به سن یائسگی رسیدهاند و کمک دختران جوانی که هنوز به بلوغ نرسیدهاند، انجام میشود. این مراسم، فرد متوفی را از یک روح ساده به جد مقدس تبدیل میکند و جایگاه او در میان اجداد خانواده را تثبیت مینماید.
نیروی کار
در فرهنگ شونا، مفهوم کار اشتراکی یا nhimbe بسیار مهم است. این سنتی است که در آن افراد جامعه بهطور دستهجمعی به انجام کارهای مختلف میپردازند. این نوع همکاری نه تنها در شکار و جمعآوری، بلکه در کشاورزی نیز مشاهده میشود. اعضای جامعه در کنار یکدیگر شخم میزنند، علف هرس میکنند و محصولات را برداشت میکنند. علاوه بر این، کسانی که گاو دارند، به خانوادههایی که فاقد گاو هستند، کمک میکنند. گاوها اغلب به صورت قرضی به خانوادههایی که فاقد آنها هستند داده میشود تا از این طریق این خانوادهها به شیر، گوشت و کود دست یابند. این عمل به بهبود شرایط زندگی آنان کمک میکند و به این فرآیند کورونزرا (kuronzera) گفته میشود.
لباس پوشیدن و آداب
فرهنگ شونا در یک بستر شکار و گردآوری برای بقا شکل گرفته است. در نتیجه، مردم شونا به طور سنتی از پوست حیوانات و لباسهای الیافی استفاده میکردند. لباسهای مردانه و زنانه تفاوت چندانی نداشتند، بهویژه از نظر ساختار. در میان زنان، از زنان مجرد انتظار نمیرفت که سینههای خود را بپوشانند، اما این برای زنان متاهل یک الزام بود. مردان نیز معمولاً بدون پیراهن میرفتند، حتی در زمستان، که به عنوان نشانهای از شجاعت و قدرت و ظرفیت برای محافظت از خانواده تلقی میشد.
در فرهنگ شونا، دست دادنها نقش مهمی دارند، اما مشخص نیست که این سنت از چه زمانی آغاز شده است. ممکن است این از میراثهای استعماری باشد. در فرهنگ سنتی شونا، دست دادن بین زنان و مردان مخصوصاً در موارد غیررسمی مجاز نبود. بهعنوان مثال، دست دادن با همسر برادر، غیرمجاز است و همچنین معمولاً صحبت کردن با او نیز مجاز نیست. اما ارتباط و دست دادن با مادر همسر پذیرفته شده است، زیرا او مانند مادر فرد در نظر گرفته میشود. آغوش گرفتن در میان شونا بهویژه بین زنان و مردان رایج نیست.
جداسازی فضاها
در فرهنگ شونا، تاکید زیادی بر جداسازی فضاها برای مردان و زنان و همچنین کودکان وجود دارد. خانهها به طور معمول به بخشهای مختلف تقسیم میشوند. آشپزخانه معمولاً فضای مخصوص زنان و پسران کوچک است و مردان به طور معمول از ورود به آنجا خودداری میکنند. مردان معمولاً در بیرون از خانه یا در محیطهای مخصوصی مانند آتشگاهها که برای گفتگوهای خانوادگی و اجتماعی استفاده میشود، مینشینند. این فضاها برای پخت و پز و خوردن غذا مناسب هستند.
غذا خوردن در خانواده
پسران خانواده به طور معمول در یک بشقاب مشترک غذا میخورند و همینطور دختران نیز در بشقابهای مخصوص خود غذا میخورند. برای خوردن سادزا، که غذای اصلی است، اعضای خانواده دور هم جمع میشوند و به نوبت از بشقابهای خود میخورند. قبل از خوردن هرگونه غذا، همه افراد باید دست بزنند. این عمل نمادی از احترام است، بهویژه هنگامی که گوشت سرو میشود، چرا که نشانگر قدردانی از حیوانی است که جان خود را برای تأمین غذا فدا کرده است. بزرگترین فرد در جمع اولین کسی است که از غذا خوردن دست میکشد و این روند به ترتیب به افراد کوچکتر منتقل میشود، تا اینکه جوانترین فرد آخرین نفری باشد که از غذا خوردن دست میکشد. این آداب و رسوم، نه تنها نشانههایی از احترام و نظم اجتماعی در میان شونا است، بلکه اهمیت همکاری اجتماعی و ارزشهای جمعی در زندگی روزمره آنان را نیز به تصویر میکشد.
نظر شما