این مقاله به بررسی پدیده خشونت علیه زنان در هند به بهانه «جادوگری» میپردازد. زنانی که به عنوان «جادوگر»یا «دایان»[1] متهم میشوند، اغلب از طبقات پایین اجتماعی (دالیتها و طبقات عقبمانده) هستند و در معرض خشونتهای شدیدی مانند لینچ شدن، تجاوز، تحقیر اجتماعی، و طرد از جامعه قرار میگیرند.
خشونت علیه زنان با اتهام جادوگری بازتابی از تبعیض طبقاتی و جنسیتی در هند است. مقابله با این مسئله نیازمند تغییرات فرهنگی، اجرای جدیتر قوانین، و حمایت گسترده از قربانیان است.
موضوع زنانی که در هند به عنوان«جادوگر»یا «دایان» برچسب خورده و قربانی خشونتهای شدید و تحقیرآمیز میشوند، یکی از نمونههای آشکار از تبعیض جنسیتی، تبعیض طبقاتی و بیتوجهی سیستماتیک دولتها است. این معضل، که ریشههای عمیقی در سنتها، باورهای خرافی و ساختارهای پدرسالارانه دارد، حتی پس از گذشت بیش از هفت دهه از استقلال هند همچنان ادامه دارد.
بر اساس تحقیقاتی که توسط سازمان «نیرانتر تراست» در ایالت بیهار انجام شده است، زنان متهم به جادوگری عمدتاً از طبقات پایین جامعه (دالیتها، طبقات عقبمانده و بسیار عقبمانده) هستند. این زنان غالباً بیسواد، فاقد درآمد ثابت و از خانوارهای فاقد زمین هستند، که آنها را به اهدافی آسان برای این اتهامات تبدیل میکند. تحقیقات نشان میدهد که زنان از طبقات بالاتر تقریباً هیچگاه قربانی چنین اتهاماتی نمیشوند، که این مسئله نقش تبعیض طبقاتی را در این خشونتها نشان میدهد.
زنان متهم به جادوگری نه تنها با خشونتهای جسمی مانند لینچ شدن، کتک خوردن و تجاوز مواجه میشوند، بلکه از تحقیرهای روانی و اجتماعی همچون تراشیدن مو، خوراندن مدفوع، و طرد اجتماعی نیز رنج میبرند. دادههای دفتر ملی جرایم هند (NCRB) نشان میدهد که بیش از ۲۵۰۰ زن از سال ۲۰۰۰ به دلیل اتهام جادوگری کشته شدهاند و بسیاری دیگر نیز تحت آزارهای مختلف قرار گرفتهاند.
با وجود تصویب قوانینی مانند «قانون پیشگیری از اعمال جادوگری» در سال ۱۹۹۹ در ایالت بیهار و قوانین مشابه در شش ایالت دیگر، اجرای این قوانین بسیار ضعیف است. بسیاری از افسران پلیس حتی از وجود چنین قوانینی بیاطلاع هستند، و در موارد بسیاری گزارشهای قربانیان نادیده گرفته میشود. نبود یک قانون ملی یکپارچه و عدم آگاهی عمومی از این قوانین نیز به ادامه این خشونتها دامن زده است.
اتهامات جادوگری در بسیاری از موارد صرفاً بهانهای برای سرکوب زنان مستقل و نافرمان است. طبق یافتههای تحقیق، افزایش درآمد یا نقش اجتماعی زنان یکی از دلایل اصلی اتهامات جادوگری بوده است. زنانی که نقش رهبری در جامعه دارند، با قوانین مردسالارانه و سنتهای فرهنگی در تضاد هستند و به همین دلیل هدف قرار میگیرند. در یکی از نمونههای ذکرشده در ایالت جهارکند، زنانی که علیه مصرف مشروبات الکلی در روستا اعتراض کرده بودند، به جادوگری متهم و به قتل رسیدند.
زنانی که به عنوان جادوگر برچسب میخورند، اغلب دچار آسیبهای عمیق روانی و اجتماعی میشوند. این زنان از خانواده و جامعه طرد شده، و در انزوا زندگی میکنند. در مواردی حتی خود این زنان روایتهای اتهامی را پذیرفته و درونی میکنند. این طردشدگی نه تنها بر روحیه و سلامت روانی آنها تأثیر میگذارد، بلکه معیشت و بقای آنها را نیز به خطر میاندازد.
خشونتهای مرتبط با اتهام جادوگری علیه زنان در هند، نمادی از تداوم ساختارهای پدرسالارانه و تبعیض طبقاتی است. این معضل نه تنها نشاندهنده ضعف در نظامهای قانونی و اجرایی است، بلکه نیازمند تغییرات بنیادین در باورهای فرهنگی و اجتماعی است. توجه به این موضوع و ارائه راهکارهای عملی میتواند به کاهش این خشونتها و حمایت از حقوق انسانی زنان کمک کند.
#ذکریایی
[1] daayans (witches)
نظر شما