وضعیت نامساعد هنر در زیمبابوه

چالش‌هایی که در مورد وضعیت هنر در زیمبابوه مطرح شده است، نشان‌دهنده کمبود توجه کافی به این بخش حیاتی از فرهنگ و هویت ملی است. از زمان استقلال زیمبابوه در سال 1980، هنر در هیچ وزارتخانه‌ای به صورت مستقل مدیریت نشده و این موضوع به طور واضح بر توسعه و پیشرفت آن تاثیر گذاشته است.

چالش‌هایی که در مورد وضعیت هنر در زیمبابوه مطرح شده است، نشان‌دهنده کمبود توجه کافی به این بخش حیاتی از فرهنگ و هویت ملی است. از زمان استقلال زیمبابوه در سال 1980، هنر در هیچ وزارتخانه‌ای به صورت مستقل مدیریت نشده و این موضوع به طور واضح بر توسعه و پیشرفت آن تاثیر گذاشته است. جابجایی‌های متعدد هنر میان وزارتخانه‌ها نه تنها باعث تضعیف این حوزه شده، بلکه بودجه‌ای که به آن اختصاص می‌یابد نیز به حاشیه رفته است.

اگرچه هنرمندان و فعالان فرهنگی تلاش کرده‌اند تا هنر را به عنوان یک نیاز اجتماعی و فرهنگی مطرح کنند، اما عدم وجود یک وزارتخانه خاص برای هنر در دولت زیمبابوه باعث شده تا این بخش به راحتی در میان دیگر اولویت‌ها گم شود. در بسیاری از موارد، وزارتخانه‌های مختلف، نظیر وزارت آموزش و پرورش یا وزارت ورزش، هنر را تنها به عنوان یک بخش جانبی تلقی کرده‌اند. این موضوع، در کنار محدود بودن بودجه‌های اختصاصی به هنر، موجب شده که این حوزه نتواند رشد و پویایی لازم را داشته باشد.  با توجه به وضعیت فعلی، در این شرایط که کرستی کاونتری مسئولیت وزارت جوانان، ورزش، هنر و تفریح را بر عهده دارد، سوال اینجاست که آیا بودجه این وزارتخانه به طور عادلانه بین این چهار حوزه تقسیم می‌شود یا نه. در صورتی که هنر دوباره از نظر مالی و مدیریتی نادیده گرفته شود، می‌توان پیش‌بینی کرد که وضعیت آن در آینده نیز همچنان ثابت و بدون تغییر باقی خواهد ماند.

در نهایت، وقت آن است که دولت زیمبابوه اهمیت هنر را درک کرده و آن را در یک وزارتخانه جداگانه و مستقل مدیریت کند. هنر نه تنها به عنوان یک بخش فرهنگی و اجتماعی، بلکه به عنوان یکی از ارکان اصلی هویت ملی و توسعه کشور باید مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، ایجاد یک وزارتخانه خاص برای هنر، با بودجه و منابع کافی، می‌تواند به رشد و شکوفایی این بخش مهم از جامعه زیمبابوه کمک کند. به عنوان مثال، اگر به کشورهای کوچکتری مانند جامائیکا نگاه کنیم که تولید ناخالص داخلی آنها به شدت به گردشگری بستگی دارد و این گردشگری نیز به دلیل الهام‌گیری پویا از صنعت هنر باقی مانده است، برای انجام این مشاهده نیازی به دانشمند موشکی بودن نیست.

هر سال، تمام جهان در آن جزیره کوچک گرد هم می‌آیند تا در جشنواره‌های موسیقی همچون جشنواره مارون در سنت الیزابت، ماراتن رگی در نگریل، جشنواره هنر Liguanea در کینگستون، Rebel Salute در سنت آن، جشنواره ساحلی Wickie در سنت توماس و جشنواره موبای رگی در مونتگو بی شرکت کنند. علاوه بر این، گردشگران برای بازدید از موزه‌های باب مارلی و پیتر توش به کینگستون سفر می‌کنند. موسیقی رگی تأثیر قابل توجهی بر گردشگری جامائیکا داشته است، به همین دلیل دولت این کشور صنایع خلاق را در اولویت قرار داده و در هر محله امکانات ضبط موسیقی را به‌عنوان محرک رشد اقتصادی ساخته است. حتی مکان‌هایی وجود دارند که به دلیل کمک‌هایی که این هنرمندان موسیقی به کشور آورده‌اند، به‌عنوان خیابان جیمی کلیف و خیابان باب مارلی شناخته می‌شوند.

کینگستون، جامائیکا دارای بالاترین تعداد استودیوهای ضبط موسیقی سرانه در جهان است. به‌زودی، نیجریه با افزایش محبوبیت Afrobeats  در سطح جهانی به این مسیر خواهد پیوست. هند نیز در بودجه ۲۰۱۸-۲۰۱۹ خود ۴۱۰ میلیون دلار به هنر اختصاص داده است، زیرا دولت هند به اهمیت هنر و فرهنگ در تأثیرگذاری مثبت بر جهان پی برده است. از طریق تصاویری مانند فیلم بالیوود، هند به‌عنوان یکی از بازیگران اصلی صنعت هنر در نقشه جهان شناخته شده است.  ایالات متحده آمریکا نیز در بودجه ۲۰۱۸-۲۰۱۹ خود ۱۵۰ میلیون دلار برای ایجاد یک بنیاد ملی هنر به منظور ارتقا و تقویت ظرفیت خلاق هنرمندان اختصاص داده است. هنرها با شکستن موانع نقش مهمی ایفا می‌کنند. آنها تنوع فرهنگی و نژادی را ترویج می‌کنند. حتی در آفریقای جنوبی، وقتی به گروه‌هایی مانند جانی کلگ فقید جولوکا، میکاسا و فرشلی گراوند نگاه می‌کنید، اعضای آنها، با وجود داشتن پیشینه‌های مختلف (سیاه و سفید)، از طریق هنرشان متحد می‌شوند. بنابراین، هنرها افراد با پیشینه‌ها و میراث فرهنگی متفاوت را به هم پیوند می‌دهند.

کرستی کاونتری، سفیدپوست زیمبابوه‌ای، بدون شک، نه تنها به دلیل قهرمانی در المپیک شنا، بلکه به دلیل پیشینه فرهنگی متفاوتش به عنوان وزیر منصوب شد. ما امیدواریم که کرستی، اگرچه بیشتر به عنوان یک ورزشکار شناخته می‌شود، نه تنها برادری ورزشی را در آغوش بگیرد، بلکه با سایر بخش‌های زیرمجموعه خود، به ویژه بخش هنر و تفریح، رفتار مطلوبی داشته باشد.

وزارتخانه‌های گذشته شورای ملی هنر زیمبابوه (NACZ) را برای رسیدگی به بخش هنر ترک کرده‌اند، اما متأسفانه NACZ موفق به انجام این وظیفه نشده است. این نهاد در حال حاضر تنها به ثبت و تنظیم سازمان‌های هنری می‌پردازد و در مواردی از هنرمندانی که قرار است به آنها خدمت کند، درخواست وجه می‌کند. به عنوان مثال، زمانی که چامارا از بوتسوانا در سال 2014 به زیمبابوه آمد تا به جاهپرایزا کمک کند آلبوم خود را راه‌اندازی کند، جاهپرایزا از او خواسته شد تا 2000 دلار آمریکا به شورای ملی هنر زیمبابوه پرداخت کند، چرا که او یک هنرمند خارجی بود و به احتمال زیاد جمعیت بیشتری را در این رویداد جذب می‌کرد. این‌گونه مقررات، هنرمندان را از نوآوری محدود می‌کند. هنر به عنوان ابزاری برای برادری و خواهری بین‌المللی و همچنین صلح و عشق شناخته می‌شود. آنها در زندگی انسان اثر درمانی دارند و از نظر عاطفی افراد را تقویت می‌کنند.

بنابراین، نیاز به یک ایندابای هنری وجود دارد که در آن از همه ذینفعان دعوت شود تا به بحث و گفتگو بپردازند و چارچوبی برای اجرای اصول کلیدی هنر ایجاد کنند. همچنین، نیاز به تدوین جدی یک سند خط مشی هنری وجود دارد که توسط تمام بخش‌های هنری مورد استفاده قرار گیرد. کار بر روی چنین سندی آغاز شده بود. وزیر آلانگا به همراه دبیر دائمی خود، توکوزانی چیتپو، ابتدا سند سیاست ملی فرهنگ را تدوین کردند و سپس ماکوسینی و در نهایت کازمبه به این روند ادامه دادند، اما متأسفانه این سه نفر حتی به اندازه کافی در وزارتخانه‌های خود دوام نیاوردند تا این سند را تکمیل کنند. در حالت ایده‌آل، به گفته چندین متخصص هنری، یک وزارتخانه مستقل و بودجه کافی برای صنعت هنر ضروری است. این وزارتخانه مسئول کتابخانه‌ها و موزه‌ها، هنرهای تجسمی، هنرهای نمایشی، نوشتن خلاق، فیلم‌ها، میراث و فرهنگ به منظور ارتقای هویت ملی و افزایش درک و فهم فرهنگ زیمبابوه خواهد بود. با این حال، باید با سایر وزارتخانه‌ها مانند وزارت‌های گردشگری، اطلاعات، تجارت و بازرگانی همکاری‌هایی ایجاد شود تا تمام بخش‌ها از آثار هنری بهره‌مند شوند.

راه‌ها و ساختارهای حمایتی جدید برای نوازندگان، گروه‌ها و بازیگران جوانی که به‌طور مستقل به ساخت موسیقی می‌پردازند باید از طریق تأمین مالی برای همه ایجاد شود. دولت باید از سازمان‌هایی مانند اتحادیه موسیقی‌دانان زیمبابوه حمایت کند که در حال حاضر به دلیل کمبود منابع در وضعیت بحرانی قرار دارند. هدف این اتحادیه نمایندگی از نوازندگان، مذاکره از طرف آنها، بهبود جایگاه آنها در صنعت موسیقی و کمک به تک تک اعضا است. در عوض، اتحادیه باید متعهد به تلاش برای بهبود "وضعیت و پاداش نوازندگان به طور مطلق و نسبی" باشد. خدمات به اعضای آنها باید شامل کمک خیرخواهانه عمومی، کمک هزینه بیماری یا حادثه، مشاوره حقوقی (خدمات مشاوره قراردادی)، بیمه، کمک در بازیابی هزینه‌های پرداخت نشده از مروجین موسیقی، خدمات مجموعه و توزیع حقوق رسانه، و سمینارها، کلینیک‌ها و کارگاه‌های آموزشی منظم باشد. برای پیشبرد این فعالیت‌ها، اتحادیه به بودجه نیاز دارد.

https://www.thestandard.co.zw/standard-style/article/200036868/will-the-arts-sector-improve-in-2025

کد خبر 22919

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =