پلتفرمهای اجتماعی اکثریت جهانی، علیه استعمار دادهها
آنا سیتنیک
11 فوریه 2025
آنا سیتنیک، دانشیار گروه مطالعات آمریکایی در دانشکده روابط بینالملل دانشگاه دولتی سنتپترزبورگ مینویسد: پلتفرمهای اجتماعی جایگزین یک پدیده جدید در محیط دیجیتال جهانی است که امید میدهد فضای اطلاعات و ارتباطات بتواند از کنترل غولهای غربی که اقدامات خودسرانه که به وضعیت سیاسی داخلی آنها بستگی دارد، فرار کند. نویسنده یکی از شرکتکنندگان پروژه باشگاه بینالمللی گفتگوی والدای - نسل جدید است.
اکوسیستمهای دیجیتال جدید به طور فعال در سراسر جهان ایجاد شده در حال توسعه هستند و بر مناطق، کشورها یا گروههای زبانی خاص متمرکز شدهاند. آنها برای تبادل محتوای صوتی، عکس و تصویر و گاهی برای انجام تراکنشهای مالی آنلاین و سایر عملکردهای ویژه، منعکسکننده ویژگیهای فرهنگی و قانونی بازارهای محلی هستند و به عنوان رقیب پلتفرمهای جهانی (یوتیوب، فیسبوک و تیکتاک، پیامرسانهای فوری، شبکههای میزبانی ویدیویی و خدمات پخش، پلتفرمهای آموزشی ویدئویی-کنفرانسی دیگر کشورهای جهان، خدمات کنفرانس الکترونیکی و...). نمونههایی از این پلتفرمها شامل رهبران منطقهای بزرگ با دهها یا حتی صدها میلیون کاربر – فکانتکته در روسیه، آیوبا در آفریقا، ویچت در چین، موج در هند، لاین در آسیای جنوب شرقی یا روبیکا در ایران و همچنین راهحلهای سطح استارتاپ؛ به عنوان مثال، بویتوک بنگلادش یا مینلی مصر.
طبق گزارش «سکوهای اجتماعی جایگزین اکثریت جهانی»، در پایان سال 2024 حدود هشتاد بستر اجتماعی جایگزین در 133 کشور وجود داشت. دلایل پیدایش آنها هم به نیازهای داخلی و هم به روندهای جهانی مربوط میشود اما هسته اصلی تغییرات فعلی، تمایل دولتها به مدیریت مؤثر منابع استراتژیک است؛ جریانهای «دادههای بزرگ» و فناوریهای هوش مصنوعی. تاکنون، کنترل پلتفرمهای اجتماعی محبوب جهان در دست شرکتهای بزرگ فراملیتی متمرکز شده است که از این فرصت برای اهداف سیاسی و سودجویی استفاده میکنند، بدون اینکه در ازای آن فرصتهای کافی برای کشورهای دیگر فراهم کنند. بنابراین، در سالهای اخیر، کشورهای اکثریت جهان به طور فزایندهای در زمینه هموار کردن مسیرهای مستقل توسعه دیجیتال فعال شدهاند.
فضای جهانی اطلاعات و ارتباطات در دهههای گذشته تحت تأثیر شرکتهای بزرگ غربی؛ متا، ایکس و آلفابت توسعه یافته است. افزایش سریع محبوبیت چنین غولهای فناوری اطلاعات در اوایل دهه 2000، این ایده کلی را شکل داد که واقعیت دیجیتالی اطراف ما چگونه میتواند باشد. در عین حال، اطلاعاتی که آنها جمعآوری میکنند به منبعی استراتژیک برای اعمال نفوذ بر بازیگران دولتی و غیردولتی تبدیل شده است.
شرکتهای فناوری اکنون مقادیر زیادی اطلاعات در مورد کاربران پلتفرم اجتماعی، از جمله دادههای شخصی، رفتاری و مکانی، مانند پیامهای متنی، جمعآوری میکنند. دسترسی به آنها به ما امکان می دهد احساسات عمومی و فعالیتهای سیاسی را تجزیه و تحلیل کنیم و سیاستهای اطلاعاتی و امنیتی مؤثری (همانندمبارزه با افراطگرایی) را اجرا نماییم. علاوه بر این، دادههای مربوط به مخاطبان بینالمللی به ایجاد تصویری مثبت در صحنه جهانی به عنوان بخشی از اجرای دیپلماسی دیجیتال کمک میکند.
با این حال، این فرصتها بهطور نابرابر بین دولتها توزیع میشوند، که میتوان آن را شکل مدرن استثمار و استعمار دادهها در نظر گرفت. پیامد این پدیده همانند گذشته نابرابری در دسترسی به کالاها، دانش و قدرت است که در شرایط کنونی نیز به استعمار هوش مصنوعی میانجامد. حتی با وجود اینکه هوش مصنوعی پیشرفته بر روی دادههای کاربران از سراسر جهان آموزش دیده است، کنترل آن در دست چند دولت و شرکت متمرکز است که وضعیت خطرناکی را از نظر تعادل فنآوری قدرت در سیاست جهانی ایجاد میکند.
دلیل دوم، برای ظهور پلتفرمهای اجتماعی جایگزین، دارای اهمیت کمتر نیست و در پشت سیاستهای محدودکننده شرکتهای فناوری اطلاعات پنهان شده است. قدرت بیش از حد شرکتهای فراملیتی بر فضای جهانی اطلاعات، منجر به نقض آزادی بیان و بیثباتی برای تولیدکنندگان محتوا شده است. این امر بهویژه از سال 2022 در قالب رویه شرکتهای آمریکایی مبنی بر کاهش دیده شدن محتوای روسی در الگوریتمهای رتبهبندی رسانههای اجتماعی و ممانعت از دسترسی افراد و رسانههای روسی به پلتفرمهای آمریکایی به دلایل سیاسی مشهود است؛ پلتفرمزدایی بهعنوان پاسخی به سانسور اجتماعی یکجانبه. بنابراین، فعالیت چنین پلتفرمهایی توسط 52 کشور در حال توسعه طی هفده سال گذشته مسدود شده است. این اقدامات محدودکننده و غیردوستانه توسط دولتها علیه شرکتهای فناوری، توسعه راهحلهای داخلی را تحریک میکند.
دلیل سوم، تنظیم غیرشفاف اطلاعات نادرست توسط اکوسیستمهای دیجیتال در عصر پساحقیقت، هرج و مرج اطلاعاتی و قطبی شدن جوامع است، رویکردهای مدرن برای مبارزه با پدیدههای منفی در شبکههای اجتماعی ماهیت انتخابی دارند، زیرا به وضعیت سیاسی، «اصول اخلاقی» و هنجارهای شرکتی صاحبان پلتفرم بستگی پیدا میکنند. تمرکز قدرت در دستان تعداد محدودی از بازیگران، دولتهایی را که بهدنبال مقابله با کمپینهای اطلاعات نادرست هستند، برای از بین بردن سریع باتنتها و دیپفیکهای پیچیدهای که شبکههای جهانی را ویران میکنند، دشوار میسازد.
در نهایت، جهانی شدن محتوا و از دست دادن بافت محلی در میان توسعه سریع هوش مصنوعی، حفظ میراث فرهنگی را در معرض خطر قرار داده است. بسترهای اجتماعی بزرگ اغلب با نیازهای ملل کوچک، گروههای قومی و گروههای اجتماعی ضعیف سازگار نیست. فقدان نماینده دادههای این افراد در آموزش هوش مصنوعی حتی میتواند منجر به «انقراض دیجیتالی» آنها شود، جوامعی را که به زبانهای کمیاب صحبت میکنند از دسترسی برابر به نوآوری محروم کرده و آنها را بیشتر به سمت حاشیههای عرصه سیاسی سوق دهد.
توسعه پلتفرمهای اجتماعی محلی و منطقهای به مبارزه با حداقل چهار چالش کمک میکند؛ استعمار دادهها، انتشار اطلاعات نادرست از طریق رباتها و دیپفیکها، پلتفرمزدایی و رتبهبندی و تهدید فرسایش فرهنگی در عصر هوش مصنوعی. چنین راهحلهایی به تقویت حاکمیت دیجیتال کمک کرده و به کشورها و مناطق اجازه میدهد تا کنترل بر دادهها، فناوریها و محیطهای اطلاعاتی خود را حفظ کنند و اکوسیستمهای مستقلی برای اشتراک دانش و همکاری ایجاد نمایند.
در حالی که پلتفرمهای اجتماعی جایگزین، هنوز نمیتوانند از نظر دسترسی با پلتفرمهای جهانی رقابت کنند، گرایش به سمت حاکمیت فضای آنلاین از طریق توسعه پلتفرمهای اجتماعی جایگزین غربی طولانیمدت است و به قوت به راه خود ادامه خواهد داد. در دهههای آینده، میتوانیم انتظار رشد بیشتر در منطقهای شدن محیط فناوری را داشته باشیم، جایی که دولتها و انجمنهای آنها به دنبال تقویت حاکمیت دیجیتال خود خواهند بود. بنابراین، بسترهای اجتماعی اکثریت کشورهای جهان را نه تنها باید به عنوان جایگزینهای محلی، بلکه به عنوان قطبهایی در نظر گرفت که در آنها جامعهای برای تعیین مسیر توسعه بیشتر ایجاد میشود.
شکلگیری اکوسیستمها بر اساس کشورهای اکثریت جهان، مانعی جدی برای بازیکنان علاقمند به جمعآوری و استفاده از دادههای کاربران برای اهداف خود است. جنبش دیجیتال ضد استعماری در حال حاضر با معرفی قوانینی در مورد بومیسازی دادههای پلتفرم اجتماعی شکل میگیرد که مستلزم ذخیره آن در سرورهای داخل کشور است. دولتها و جوامع فرهنگی باید به توسعه پلتفرمهای خود برای حفظ و ترویج میراث ملی ادامه دهند؛ ایجاد آرشیوهای دیجیتال و در نظر گرفتن تنوع فرهنگها و زبانها در فرآیند آموزش هوش مصنوعی برای جلوگیری از تعصب مدلهای بزرگ زبانی.
قرار دادن پلتفرمها تحت کنترل کشورهایی که در آن فعالیت میکنند، ابزار مؤثری برای محافظت از جامعه در برابر اطلاعات نادرست است. در چارچوب مبارزه با این چالش در سطح منطقهای، امکان تبادل فناوری و ایجاد مراکز پایش و تحلیل جریانهای اطلاعاتی وجود دارد. در سطح بینالمللی، تلاشها باید برای اطمینان از نمایندگی متناسب همه کشورها در توسعه قوانین جهانی حاکم بر بسترهای اجتماعی و هوش مصنوعی ادامه پیدا کند.
منبع:
https://ru.valdaiclub.com/a/highlights/sotsialnye-platformy-mirovogo-bolshinstva/
نظر شما