قرقیزستان و روسیه؛ حادثه مسکو به عنوان نشانگر تغییرات منطقه‌ای

حادثه بازداشت شهروندان قرقیزستان در مسکو باعث اعتراض گسترده مردم و واکنش رسمی وزارت امور خارجه قرقیزستان شد. این وضعیت، در نگاه اول، محلی، فرآیندهای ژئوپلیتیک گسترده‌تری را آشکار کرد: تغییر موازنه قدرت در آسیای مرکزی، گرایش کشورهای آسیای مرکزی به سمت اشکال جدید همکاری منطقه‌ای. وضعیت کنونی نشان‌دهنده تغییرات تدریجی در ساختار روابط قرقیزستان و روسیه است. قرقیزستان در تعدادی از پلتفرم‌های بین‌المللی از جمله اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی متحد روسیه باقی مانده است.

نویسنده: قادر مَلِکوف

حادثه بازداشت شهروندان قرقیزستان در مسکو باعث اعتراض گسترده مردم و واکنش رسمی وزارت امور خارجه قرقیزستان شد. این وضعیت، در نگاه اول، محلی، فرآیندهای ژئوپلیتیک گسترده‌تری را آشکار کرد: تغییر موازنه قدرت در آسیای مرکزی، گرایش کشورهای آسیای مرکزی به سمت اشکال جدید همکاری منطقه‌ای. وضعیت کنونی نشان‌دهنده تغییرات تدریجی در ساختار روابط قرقیزستان و روسیه است. قرقیزستان در تعدادی از پلتفرم‌های بین‌المللی از جمله اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان پیمان امنیت دسته‌جمعی متحد روسیه باقی مانده است.

قابل توجه است که این حادثه در پس‌زمینه کاهش عمومی جریان مهاجرت از قرقیزستان به روسیه، تشدید سیاست مهاجرت در روسیه و افزایش تعامل اقتصادی بین قرقیزستان و چین، ترکیه و کشورهای اتحادیه اروپا رخ داده است.

اخیرا کشور ما در ابتکارات منطقه‌ای در آسیای مرکزی و در چارچوب سازمان کشورهای ترک حضور فعال داشته است. فرمت‌های نشست‌های مشورتی، پروژه‌های زیربنایی و طرح‌های امنیتی مشترک در حال تبدیل شدن به یکی از اجزای مهم سیاست خارجی کشور است. به موازات آن، روابط با ترکیه و آذربایجان هم در حوزه اقتصادی و هم در حوزه فرهنگی-انسانی در حال توسعه است. این فرآیندها منعکس‌کننده تمایل به تعادل منافع و کاهش وابستگی به یک مرکز نفوذ، با در نظر گرفتن تقابل ژئوپلیتیکی فزاینده بین بازیگران اصلی است.

حادثه مسکو نقطه عطفی نبود، اما نقاط حساس موجود در روابط دوجانبه را برجسته کرد. من فکر می‌کنم که اگرچه قرقیزستان همکاری در همه زمینه‌ها را با فدراسیون روسیه حفظ خواهد کرد، اما در عین حال، روند تعامل در منطقه بین کشورهای همسایه و در چارچوب مسیرهای ترکی و آسیایی به وضوح در حال تقویت است.

و اگر این روندها را در نظر بگیریم، می‌توان آنها را در پرتو مفهوم آسیای مرکزی بزرگ ارائه شده توسط فردریک استار تفسیر کرد. استار در مدل خود به لزوم گسترش مفهوم آسیای مرکزی فراتر از «پنجگانه» پساشوروی و درج افغانستان، قفقاز جنوبی و سایر مناطق مجاور به آن، و به اهمیت راهبردی توسعه مستقل، یکپارچه و هماهنگ منطقه خارج از هژمونی خارجی اشاره می‌کند. یعنی یکی از اهداف آمریکا قطع یا کاهش نفوذ روسیه و چین در کشورهای آسیای مرکزی پساشوروی است. اصول کلیدی مدل فردریک استار عبارتند از:

·        منطقه به عنوان یک مرکز مستقل قدرت، نه پیرامون قدرت‌های همسایه.

·        تمرکز بر همکاری چندجانبه، از جمله با ترکیه، جنوب آسیا و خاورمیانه.

·        گسترش ارتباطات زیرساختی و بشردوستانه منطقه، دور زدن وابستگی‌های قبلی به روسیه.

·        گذار از یکپارچگی منفعل به ذهنیت در امور بین‌الملل.

البته، دیدگاه استار از یک آسیای مرکزی جدید (بزرگ)، که در آن ازبکستان نقش محوری ایفا خواهد کرد و از نظر جغرافیایی افغانستان و قفقاز جنوبی را پوشش خواهد داد، به احتمال زیاد شبیه به پروژه دیگر ایالات متحده، «خاورمیانه بزرگ» است.

نمی‌توان رد کرد که با توجه به ایده‌های فردریک استار واکنش قرقیزستان به اقدامات مجری قانون روسیه فقط یک اعتراض دیپلماتیک نیست، بلکه میل به ایجاد مشارکت بر مبنای برابر و فرصت ادغام در معماری‌های منطقه‌ای گسترده‌تر، با در نظر گرفتن چند بخشی بودن است.

متأسفانه چنین حوادث غیرمترقبه‌ای در مورد مهاجران، رشد احساسات منفی نسبت به افراد با ظاهر آسیایی در جامعه روسیه، شرایطی را برای واکنش متقابل مردم کشورهای آسیای مرکزی ایجاد می‌کند و روابط استراتژیک دوجانبه دو کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

حوادثی مانند آنچه در مسکو رخ داد نیازمند رویکردی حساس و محترمانه از سوی همه شرکت‌کنندگان است. در یک محیط بین‌المللی در حال تغییر، مشارکت پایدار تنها با در نظر گرفتن منافع متقابل، اعتماد و گفتگوی آزاد امکان‌پذیر است. قرقیزستان آمادگی خود را برای چنین رویکردی - هم در رابطه با روسیه و هم در چارچوب همکاری‌های منطقه ای‌گسترده - نشان می‌دهد.

https://mnenie.akipress.org/unews/un_post:42938

 

کد خبر 23953

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =