ترامپیسم انقلابی

دونالد ترامپ و اطرافیانش انقلابی‌اند؛ آنها که به خواست سرنوشت، خود را در رأس هسته اصلی نظام بین‌المللی کنونی یافته‌اند، به طور سیستماتیک و ماهرانه در حال نابودی آن هستند.

ترامپیسم انقلابی

گئورگی آساتریان[1]

23 آوریل 2025

آساتریان استاد علوم سیاسی، در مورد چگونگی شروع تخریب نظام لیبرال غربی توسط کاخ سفید می‌گوید.

دونالد ترامپ و اطرافیانش انقلابی‌اند؛ آنها که به خواست سرنوشت، خود را در رأس هسته اصلی نظام بین‌المللی کنونی یافته‌اند، به طور سیستماتیک و ماهرانه در حال نابودی آن هستند.

ترامپیسم انقلابی

ماهیت انقلابی وضعیت بین‌المللی توسط ساختار و گرایش‌های آن تعیین می‌شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با پروژه جهانی آن، جایگزین واقعی و جدی لیبرالیسم، از بین رفت. ایالات متحده نه تنها به عنوان یک بازیگر کلیدی بین‌المللی، بلکه به عنوان تنها سازنده سیستم جدید ظهور کرد و پروژه آمریکایی که هیچ مخالف یا جایگزین ملموسی نداشت، به یک پروژه جهانی تبدیل شد. دموکراسی لیبرال نه تنها به عنوان یک ایدئولوژی سیاسی داخلی، بلکه یک نظام سیاسی و شکلی از سازمان اجتماعی انتخاب گردید و به طور سیستماتیک و تهاجمی بر ملت‌ها تحمیل شد. در بعضی مناطق موفق و مورد پذیرش گسترده قرار گرفت و در برخی دیگر با مقاومت موفقیت‌آمیزی روبرو شد؛ اما برای بیش از یک ربع قرن پس از فروپاشی شوروی، آمریکا هیچ رقیبی نداشت.

خستگیِ عظیم بودن، گران تمام شد. تنهاییِ ژئوپلیتیکی، بدون عواقب نبود. این عصر به عصر طلایی تبدیل نشد، بلکه به انحطاط فضای سیاسی و فکری انجامید. اشتباهات ژئوپلیتیکی فراوان آمریکا تنها مشکلش نبود چراکه در سطح فکری، تاریخ سیاست جهانی، شروع به بازنگری کرد و دوقطبی بودن پس از جنگ و رقابت جهانی بین پروژه‌های مارکسیستی و بازار لیبرال به شیوه‌ای جدید درک گردید.

ایدئولوژیست‌های آمریکایی شروع به زیر سوال بردن واقعیت دوقطبی بودن جهان گذشته کردند و آشکار شد که هرگز دوقطبی وجود نداشته است. مدل آمریکایی لیبرال دموکراسی همیشه مدل غالب و تنها مدل بوده و نظامی از روابط بین‌الملل حول محور ایالات متحده و ایدئولوژی لیبرالیسم ایجاد شده است. اما فراتر از مرزهای آن، جهانی موقت، کوچک و خطاپذیر وجود داشت؛ جهان جنبش جهانی چپ. اما این جهان نتوانست در برابر رقابت مقاومت کند و زیر بار اشتباهات و شکست‌های خودش فرو ریخت.

دیر یا زود همه به این سیستم ملحق خواهند شد. پیشرفت اجتناب‌ناپذیر است، خطی‌ست و نه چندان دور، همه به لیبرال دموکراسی خواهند رسید. در این سیستم یک لویاتان[2] لیبرال وجود دارد؛ ایالات متحده آمریکا؛ دولتی که از نظر فناوری پیشرفته‌ترین، از نظر فکری خردمندترین، از نظر اقتصادی ثروتمندترین و از نظر نظامی قوی‌ترین باشد. نگاه ژئوپلیتیکی به جهان، وحشیانه و «قرون وسطایی» تلقی می‌شد، مردانگی و شجاعت زائد و خطرناک، جمع‌گرایی نادرست و دین غیرضروری می‌نُمود. ارزش‌های خانوادگی و سنتی اختیاری و به عبارت صریح‌تر، منسوخ شدند و پرداخت کل این سیستم از جیب طبقه متوسط ​​ایالات متحده پابرجاست. آمریکایی‌ها هزینه همه این برنامه‌ها، پروژه‌ها، بودجه‌ها و رویدادهای متعدد را پرداخت می‌کنند. طبقه متوسط ​​آمریکایی امروز و 30 سال پیش دو نهاد متفاوت هستند که مقایسه آنها به نفع طبقه‌شان ​​نیست. نظم جهانی لیبرال به قانون تبدیل شده است، قانون لیبرال به یک آیین سکولار تبدیل شده و آیین سکولار لیبرال به یک قانون لیبرال مبدل گشته که قابل تجدیدنظر، تغییر یا انتقاد نیست.

و کل سیستم به اندازه مجسمه آزادی در خلیج لبه جنوبی منهتن، محکم و قدرتمند به نظر می‌رسید. جهانی‌گرایان لیبرال آنقدر قدرتمند، بانفوذ و حرفه‌ای‌ هستند که هیچ‌کس قادر به تجدیدنظر در دیدگاه‌های آنها در مورد سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیست و پنتاگون قدرتمند و شکست‌ناپذیر، مراقب این غول لیبرال و سیستم آن است. تمام تغییرات و جابجایی‌ها در سیاست ایالات متحده، بیشتر چرخش مجریان بود: شکل تغییر کرد، اما محتوا نه. در حاشیه نظم جهانی لیبرال، در اروپا، انحراف از قوانین به شدت با مجازات مواجه می‌شد. تنها کسانی که با منشور لیبرال مطابقت داشتند، اجازه رسیدن به بالاترین قدرت را پیدا می‌کردند. برای اعتبار بیشتر، همیشه باید استثنائاتی وجود داشته باشد تا خشم خود را فرو نشاند و به «احمق‌ها» صداقت سیستم را نشان دهد. نظم جهانی لیبرال با مهارت و قاطعیت مدیریت می‌شد و معیار این نظم، تزلزل‌ناپذیر بود.

بنابراین، ترامپیسم یک انقلاب است. این ایدئولوژی در دل اصولِ لیبرال ظهور کرد و پیروز شد. اینکه آیا ایالات متحده از ابتدا کشوری لیبرال بوده است، یا اینکه قرار بوده به مجرایی برای لیبرالیسم و ​​یخ‌شکن آن تبدیل شود، پرسشی قابل بحث است. تعداد قابل توجهی از نویسندگان غربی از زمان الکسیس توکویل[3] به این امر باور دارند، با این حال، دیگران متقاعد شده‌اند که جامعه جدیدی که توسط متعصبان محافظه‌کار و خشک مسلک ایجاد شده، تنها یک بار به سمت لیبرالیسم روی آورده است.

ترامپیسم از نظر اپوزیسیون، اصول لیبرال را زیر پا نمی‌گذارد. او آن را از طریق پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی یا نشریات محافظه‌کار و حاشیه‌ای تخریب نمی‌کند. ترامپیسم به یک اپوزیسیونِ همیشه نالان و ناراضی، پرسروصدا و بی‌فایده تبدیل نشده است. او پیروزمندانه کاخ سفید و بیشتر ساختمان کنگره را فتح کرد، شبکه اجتماعی اصلی غرب؛ توییتر سابق، ایکس امروز را از آن خود نمود. از درون، ترامپیسم در حال نابودی چیزی است که قرار بود از آن محافظت کند، گرامی بدارد و پرورش دهد. اتحاد غرب دیگر وجود ندارد، از نظر ژئوپلیتیکی دیگر یک اتحاد نیست. همکاری نظامی- سیاسی بین ایالات متحده و اروپا نه تنها متوقف شده و توسعه نمی‌یابد، بلکه رو به وخامت نیز می‌رود. اجماع آتلانتیکی به سرعت و با اطمینان توسط ترامپیسم در حال نابودی‌ست. سیاست‌های تجاری موانع جدید و کاملاً جدی ایجاد می‌کنند و این تغییرات سیستماتیک ممکن است برای چندین دهه ادامه داشته باشد. نهادهایی که قرار بود فرآیندهای اجتماعی و فرهنگی را در جهان غرب گرد هم آورند، تعطیل، اصلاح‌شده یا به امری تشریفاتی تقلیل یافته‌اند.

حمله لفظی ترامپیست‌ها به متحدانشان در جامعه غربی که ارزش‌های مشترک دارند، البته بی‌سابقه است. مربی و مدافع «خانواده مشترک» سابق، خودِ فهم «غرب متحد» را تحقیر کرده به آن آزار رسانده و توهین می‌کند. معلوم شد که ارزش‌های مشترک زیادی وجود ندارد که مبلغان اروپایی و سیاستمداران دهه‌هاست از آنها صحبت می‌کنند. آنها برای حفظ غرب مشترک کافی نیستند. چه کسی یادش می‌آید که جوزپ بورل،[4] رئیس سابق کمیسیون اروپا، درباره «باغی احاطه‌شده با جنگل» صحبت کرده؟ جزآنکه فقط با لبخند و تمسخر باشد.[5] هسته اصلی نظام لیبرال، یعنی شهروندان آمریکایی و بخش قابل توجهی از نخبگان، نظم جهانی لیبرال را رد کردند. آنها آن را رد کرده چراکه این سیستم ناعادلانه، ناکارآمد و مخرب بود و دیگر در خدمت منافع سیاسی و اقتصادی آنها قرار نداشت.

با این حال، همه چیز به آن سادگی که ممکن است به نظر بیاید نیست. سیستم‌هایی به این قدرتمندی با یک یا دو تلاش از پا درنمی‌آیند. شاید حتی چند ریتم هم برای ایجاد یک ضربه جبران‌ناپذیر کافی نباشد. من معتقدم احتمال زیادی وجود دارد که ترامپیسم در نابودی نظام بین‌المللی لیبرال فعلی موفق نشود. آن مقاومت و آن نبردهای پشت جبهه همچنان قادر خواهند بود بقایای (شاید) یکی از بدترین سیستم‌های جهانی زمان ما را نجات دهند. دشمنان قدرتمند ترامپیسم، محافظه‌کاری و سنت، قصد ندارند قدرت را واگذار کنند، آنها همچنین قصد ندارند مبارزات ایدئولوژیک خود را در سراسر جهان تضعیف نمایند، ترامپیست‌ها هنوز نتوانسته‌اند در برابر ضربات عوامل تندروی اصول لیبرال مقاومت کنند.

اما واقعیت انقلاب در جهان غرب شاید بهترین خبر در سال‌های اخیر باشد. وجود و فعالیت ترامپیسم، به ویژه به عنوان ارباب ایدئولوژیک کاخ سفید، پدیده مثبتی است که باید از آن استقبال کرد. علاوه بر ایده‌های بسیار منطقی و عقلانی در ترامپیسم، نوعی تازگی و ضد ابتذال در آن وجود دارد. هر چه ترامپیسم بیشتر دوام بیاورد، برای نظم لیبرال با آن فراانسان‌گرایی، بت‌ها و آرمان‌های پست ‌مدرن و تمام بی‌عدالتی‌های مدرنش بدتر می‌شود. ترامپیست‌ها انقلابی و نابودگر سیستم هستند و در این مورد فقط می‌توان از آنها حمایت کرد. حتی اگر آنها شکست بخورند، که کاملاً محتمل است، خودِ واقعیتِ فعالیت آنها و آسیبی که به دشمنان سنت‌های ابدی، خانواده، قوانین محافظه‌کارانه و دین وارد کرده‌اند و می‌کنند، خود به خود ارزشش را دارد.

منبع:

https://iz.ru/1874924/georgii-asatrian/revolyucionnyj-trampizm

 

[1] . پژوهشگر دانشکده عالی اقتصاد زیر نظر دانشگاه ملی تحقیقات و کارشناس شورای روسیه در امور بین‌الملل

[2] . تصور دولت به صورت «لِویاتان» (یا در واقع به شکل غولی خودخواه که سخت علاقه‌مند به بسط یافتن و بزرگ شدن است) در سیاست مدرن با راست نو پیوند داشته و در لیبرالیسم کلاسیک و بویژه در فردگرایی رادیکال ریشه دارد.

[3] . آلکسیس شارل هنری توکویل سیاستمدار فرانسوی که بیشتر به عنوان نویسنده رساله تاریخی و سیاسی دموکراسی در آمریکا شناخته می‌شود.

[4] . جوزپ بورل فونتلس، سیاستمدار اسپانیایی است که از سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴ نماینده عالی اتحادیه اروپا در امور خارجه و سیاست امنیتی و معاون رئیس کمیسیون اروپا بوده است.

[5] . ۱۳ اکتبر ۲۰۲۲، بورل هنگام سخنرانی در مراسم افتتاحیه آکادمی دیپلماتیک اروپا در بروژ بلژیک، اعلام کرد که «اروپا یک باغ است و بقیه جهان یک جنگل» او افزود که این باغ می‌تواند توسط جنگل مورد هجوم قرار گیرد و باغبانان برای دفاع از آن باید به آنجا سفر کنند.

کد خبر 23800

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =