دیدگاه:
سیر تحول رویکردها به آفریقا در مفاهیم سیاست خارجی روسیه
آلگ بارابانف
20 می 2025
در سالهای اخیر، آفریقا به یکی از مهمترین اولویتهای سیاست خارجی روسیه تبدیل شده است. این امر هم به دلیل منافع ملی مشابه روسیه و بسیاری از کشورهای آفریقایی، هم به دلیل دیدگاههای مشترک آنها در مورد نظام ارزشی در دنیای مدرن و هم به دلیل ویژگیهای خاص موقعیت ژئوپلیتیکی است. آلگ بارابانف، مدیر برنامههای باشگاه والدای، درباره تکامل رویکرد روسیه به آفریقا در اسناد مفهومی رسمی فدراسیون روسیه مینویسد.
همانطور که میدانیم، اولین اجلاس روسیه و آفریقا در سال ۲۰۱۹ و دومین اجلاس در سال ۲۰۲۳ برگزار شد. در رابطه با آمادهسازی برای اجرای آنها و سپس به عنوان بخشی از اجرای تصمیمات، یک کمپین نسبتاً قدرتمند در کشور ما برای تقویت مشارکت با کشورهای قاره آفریقا آغاز گردید. در عین حال، به ویژه در سال ۲۰۱۹، تز «بازگشت» روسیه به آفریقا، که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آنجا را «ترک» کرده بود، بسیار محبوب بود. با این حال، این تز توسط تعدادی از آفریقاشناسان مشهور روسی مورد مناقشه قرار گرفت. به طور خاص، ولادیمیر شوبین مقالهای را در پورتال باشگاه گفتگوی بینالمللی والدای با عنوان «روسیه هرگز آفریقا را ترک نکرده است» منتشر نمود.
در هر صورت، ردیابی تکامل رویکردها به کشورهای آفریقایی در اسناد مفهومی اصلی که مسیر سیاست خارجی روسیه را تعیین میکنند، جالب به نظر میرسد.
مفاد اصلی اولین مفهوم سیاست خارجی فدراسیون روسیه توسط رئیس جمهور بوریس یلتسین در 23 آوریل 1993 تصویب شد. لازم به ذکر است که این سند در مقایسه با مفاهیم بعدی سیاست خارجی روسیه تا سال 2023، به مفصلترین ارائه رسمی از رویکردهای روسیه در قبال آفریقا تبدیل شد. از میان مناطق جغرافیایی که در بخشهای جداگانه در طرح مفهومی ۱۹۹۳ شناسایی شدهاند، آفریقا از بین هشت منطقه، در جایگاه هفتم قرار داشت (پس از کشورهای مشترکالمنافع، ایالات متحده آمریکا، اروپا، منطقه آسیا و اقیانوسیه، جنوب و غرب آسیا، خاورنزدیک و بالاتر از آمریکای لاتین). یک کلیشه نمادین خاص وجود دارد که هرچه یک منطقه خاص در مفهوم بالاتر قرار گیرد، برای روسیه از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است. طبیعتاً نباید این نظم نمادین را بیش از حد ارزیابی کرد، اما با این وجود، جایگاه ماقبل آخر آفریقا در آن کاملاً گویا است (و این برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت). همچنین کلیشه نمادین دیگری وجود دارد که اگر یک دولت خاص به طور جداگانه در متن مفهوم نامگذاری شود، این نیز اهمیت آن را نشان میدهد. در این راستا، مفهوم ۱۹۹۳ رکورددار شد، که در آن ۶۸ کشور به طور جداگانه ذکر شده بودند، در آینده تعداد آنها به طور قابل توجهی کمتر خواهد شد. از این تعداد، نام ۱۰ دولت آفریقایی به طور جداگانه ذکر شد. این هم یک رکورد است؛ در ادامه، کشورهای آفریقایی به تعداد بسیار کم یا اصلاً فهرست نخواهند شد.
اساس تعامل بین روسیه جدید و آفریقا در این مفهوم، مستقیماً «ایدئولوژیزدایی از روابط بین دولتی» و رد «عدم تعادل نظامی-سیاسی» اعلام شد.. به طورکلی، به نظر ما، مفهوم سال ۱۹۹۳در مورد آفریقا ماهیتی بسیار عملگرایانه داشت. تمرکز آن بر روابط «با کشورهایی بود که بازار نویدبخشی برای خرید محصولات روسی هستند (آفریقای جنوبی، نیجریه، آنگولا، گابن و دیگران)، و همچنین تأمینکنندگان کالاهای منحصر به فرد یا مواد اولیه مورد نیاز ما (گینه، غنا، ماداگاسکار، ساحل عاج، زئیر، زامبیا و دیگران)». میتوان اشاره کرد که مدتها بعد در گفتمان سیاست خارجی روسیه، رویکردی مشابه، اما در رابطه با کشورهای غربی، نواستعمارگرایی نامیده شد. همچنین در میان وظایف ذکر شده، تشدید روابط اقتصادی با کشورهای صنعتی توسعهیافته آفریقا به منظور تسهیل اصلاحات اقتصادی در فدراسیون روسیه نیز مطرح شده است. تعامل با کشورهای آفریقایی باید «به عنوان اهرمی برای تشویق آنها به بازپرداخت بدهی خود به اتحاد جماهیر شوروی سابق، از جمله از طریق سرمایهگذاری مجدد، فروش مجدد بدهیها و غیره» مورد استفاده قرار گیرد.
در اینجا نیز، نگرش فوق عملگرایانه در متن علنی منعکس شده بود، اگرچه چنین نیاتی معمولاً در اسناد عمومی بیان نمیشوند. این امر همچنین در تضاد کامل با سیاست بعدی روسیه مبنی بر بخشودگی بدهیهای کشورهای آفریقایی است. نکته دیگری از مفهوم ۱۹۹۳ به شرح زیر است: «بازاندیشی در ماهیت روابط با کشورهای آفریقایی، بهینهسازی همکاری در حوزه نظامی را پیشفرض قرار میدهد. بحث باید در مورد انتقال روابط موجود به مبنای تجاری باشد.» به طورکلی، قرار بود سیاست آفریقایی روسیه «به مبنای جدیدی» منتقل شود و تأکید به «کشورهایی که قبلاً خارج از حوزه نفوذ ما بودند» تغییر یابد، اما در عین حال، کل تأثر رد میراث شوروی در مفهوم ۱۹۹۳، از طریق انکار دیالکتیکی خود، بلافاصله با این واقعیت مرتبط است که «دههها روابط متنوع با بسیاری از کشورهای قاره، موقعیتها و ذخایر خاصی را برای ما فراهم کرده است».
مفهوم بعدی سیاست خارجی روسیه در زمان ولادیمیر پوتین در 28 ژوئن 2000 تصویب شد. در مورد آفریقا، این مفهوم تقریباً در همه چیز با مفهوم قبلی تفاوت چشمگیری داشت، به جز یک چیز: آفریقا دوباره در فهرست مقاصد منطقهای، بالاتر از آمریکای مرکزی و جنوبی، در جایگاه ماقبل آخر قرار گرفت. برخلاف متن مفصل (البته بدبینانه و بسیار عملگرایانه) سال ۱۹۹۳، تنها یک پاراگراف کوتاه به آفریقا اختصاص داده شده بود. در این بیانیه آمده است که روسیه «همکاری با کشورهای آفریقایی را گسترش داده و به حل سریع درگیریهای نظامی منطقهای در آفریقا کمک خواهد کرد.» اما عناصری از فوق عملگرایی دوره قبل در اینجا باقی مانده است: «همچنین لازم است که گفتگوی سیاسی با سازمان وحدت آفریقا و سازمانهای زیرمنطقهای توسعه یابد و از قابلیتهای آنها برای اتصال روسیه به پروژههای اقتصادی چندجانبه در این قاره استفاده شود.» حتی یک کشور آفریقایی به طور جداگانه در طرح مفهومی ۲۰۰۰ ذکر نشده است (در مجموع از ۱۹ کشور نام برده شده است، که این رقم با ۶۸ کشور در سال ۱۹۹۳ تفاوت دیگری دارد).
مفهوم بعدی سیاست خارجی روسیه در ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۸ توسط دیمیتری مدودف تصویب شد. آفریقا بار دیگر در بین مقاصد منطقهای، در جایگاه یکی مانده به آخر، بالاتر از آمریکای لاتین قرار گرفت. ۴۶ کشور به طور جداگانه ذکر شدهاند، از جمله سه کشور آفریقایی: مصر، الجزایر و لیبی، و نه در خود بخش آفریقا، بلکه در بخش مربوط به خاورنزدیک و شمال آفریقا. خاطرنشان شد که روسیه «مصمم به توسعه بیشتر روابط» با این سه کشور است. بخش مربوط به آفریقا شامل یک پاراگراف است که از بسیاری جهات متن سال ۲۰۰۰ را تکرار میکند، فقط اضافه شد که روسیه در چارچوب گروه هشت با کشورهای آفریقایی گفتگو خواهد کرد.
پس از بازگشت ولادیمیر پوتین به ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۲، از جمله احکام موسوم به فرمانهای ماه مه پس از تصدی مقام، فرمان «درباره اقدامات برای اجرای مسیر سیاست خارجی فدراسیون روسیه» مورخ ۷ مه ۲۰۱۲ بود. این فرمان وظایفی را برای وزارت امور خارجه تعیین کرد که مشابه تدوین مفاهیم سیاست خارجی بود. در این فرمان، آفریقا در فهرست مناطق جهان، پس از آمریکای لاتین قرار گرفت، حتی یک کشور آفریقایی هم به طور خاص ذکر نشده بود (در مجموع از ۱۳ کشور نام برده شد). پاراگراف مربوط به آفریقا در فرمان با متون مفاهیم ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ متفاوت بود. این شامل فراخوانی برای «توسعه روابط دوستانه سنتی با روابط آفریقایی» شد، که قبلاً اتفاق نیفتاده بود، اما این کار باید «به منظور پیشبرد بیشتر منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی فدراسیون روسیه» انجام میشد، یعنی عملگرایی این رویکرد حفظ گردید. با این حال، پیشنهاد شد که ارتباطات با اتحادیه آفریقا و انجمنهای زیرمنطقهای نه به منظور اتصال روسیه به پروژههای اقتصادی، همانطور که در مفاهیم ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ وجود داشت، بلکه به منظور «حل مشکلات توسعه آفریقا» توسعه یابد که رویکردی فراگیرتر است. این فرمان به وزارت امور خارجه دستور داد تا پیشنهادهایی را برای مفهوم جدید سیاست خارجی تهیه کند.
این طرح در ۱۲ فوریه ۲۰۱۳ تصویب شد. آفریقا بار دیگر در فهرست مقاصد منطقهای در رتبه آخر قرار گرفت. از ۳۳ کشور به طور جداگانه نام برده شد و حتی یک کشور آفریقایی هم در میان آنها نبود. پاراگرافی که برای اولین بار در طرح مفهومی ۲۰۱۳ به آفریقا اختصاص داده شده بود، عملاً هیچ نشانهای از عملگرایی در منافع اقتصادی روسیه نداشت. این بیانیه تا حد امکان بیطرفانه و فراگیر به نظر میرسید: «روسیه همکاریهای چندجانبه با کشورهای آفریقایی را به صورت دوجانبه و چندجانبه با تأکید بر بهبود گفتگوی سیاسی و ارتقای همکاریهای تجاری و اقتصادی سودمند متقابل، و تسهیل حل و فصل و پیشگیری از درگیریهای منطقهای و شرایط بحرانی در آفریقا گسترش خواهد داد. یکی از مؤلفههای مهم این خط مشی، توسعه روابط مشارکتی با اتحادیه آفریقا و سازمانهای زیرمنطقهای است.»
مفهوم جدید سیاست خارجی با فرمان ریاست جمهوری در 30 نوامبر 2016 تصویب شد. پاراگراف مربوط به آفریقا تقریباً به طور کامل (به جز تعدادی تغییر ویرایشی) تکرار متن 2013 بود. آفریقا بار دیگر آخرین مقصد منطقهای بود، بدون اینکه به طور خاص به هیچ کشور آفریقایی اشاره شود (در مجموع ۳۲ کشور).
این وضعیت با ظهور مفهوم سیاست خارجی فعلی در ۳۱ مارس ۲۰۲۳ تغییر کرد. تغییر چشمگیر در توازن قدرت ژئوپلیتیکی جهانی پس از سال ۲۰۲۲، باعث شده است که آفریقا برای اولین بار در فهرست مقاصد منطقهای قرار گیرد. آفریقا از بین ده کشور، رتبه ششم را کسب کرد، پس از کشورهای همسایه نزدیک، قطب شمال، قاره اوراسیا (شامل چین و هند)، منطقه آسیا-اقیانوسیه، جهان اسلام و بالاتر از آمریکای لاتین، منطقه اروپا، ایالات متحده و «سایر کشورهای آنگلوساکسون» و قطب جنوب. برای اولین بار، ایالات متحده و اروپا در این فهرست پایینتر از آفریقا قرار گرفتند که به طور نمادین نشاندهنده تغییر در اولویتها است. برای اولین بار از سال ۱۹۹۳، بخش مربوط به آفریقا نه به صورت یک پاراگراف کوتاه، بلکه به صورت متنی نسبتاً مفصل شامل پنج زیرپاراگراف ارائه شد. مقدمه این بخش همچنین برای اولین بار بر اساس همبستگی و ارزشها متمرکز شد: «روسیه با کشورهای آفریقایی در تمایل آنها برای ایجاد جهانی چندقطبی عادلانهتر و از بین بردن نابرابری اجتماعی-اقتصادی که به دلیل سیاستهای نواستعماری پیچیده تعدادی از کشورهای توسعهیافته نسبت به آفریقا در حال افزایش است، ابراز همبستگی میکند. فدراسیون روسیه قصد دارد توسعه بیشتر آفریقا را به عنوان یک مرکز مستقل و تأثیرگذار توسعه جهانی ارتقا دهد.» علاوه بر این، به طور ویژه به حمایت از تضمین حاکمیت و استقلال، کمک به حل مناقشات، تقویت همکاری در زمینههای مختلف، از جمله از طریق مجمع مشارکت روسیه و آفریقا که در اولین اجلاس سران در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، افزایش حجم تجارت و سرمایهگذاری، توسعه روابط در حوزه بشردوستانه و همچنین حفاظت از ارزشهای سنتی معنوی و اخلاقی اشاره شد. این یک برنامه عملی نسبتاً جامع برای روسیه در آفریقا ارائه داد که هم با پاراگراف کاملاً فراگیر اما بسیار کلی 2013-2016 و هم با جستجوی منافع اقتصادی خود در 1993-2012 متفاوت بود. در میان ۱۸ کشوری که به طور جداگانه ذکر شدهاند (که بسیار کمتر از ۳۲ کشور در مفهوم قبلی است)، یک کشور آفریقایی وجود دارد - مصر، اما در بخش مربوط به آفریقا نیست، بلکه در بخش مربوط به جهان اسلام است.
به طور کلی، شاهدیم که تکامل رویکرد روسیه به آفریقا در اسناد مفهومی رسمی فدراسیون روسیه در دوره 1993 تا 2023 دستخوش تغییرات کاملاً قابل توجهی شده است. مرحلهای کیفی و جدید در سیاست خارجی مدرن روسیه در مفهوم فعلی ۲۰۲۳ منعکس گردیده و مفاد آن در سطح سیاسی و نظارتی در بیانیه عمومی و برنامه اقدام پس از دومین اجلاس روسیه و آفریقا به تفصیل شرح داده شده است.
منبع:
https://ru.valdaiclub.com/a/highlights/evolyutsiya-podkhodov-k-afrike/
نظر شما