ترور حقانی: تصادف یا نتیجه‌ای از کشمکش‌های قدرت؟

با تشدید کشمکش‌های قدرت میان جناح قندهاری و شبکه حقانی، و تبادل اتهامات میان پاکستان و افغانستان بر سر گروه‌های شبه‌نظامی مرزی، ضروری است که بررسی شود آیا ترور حمیدالحق حقانی یک حادثه‌ی منفرد بوده یا بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر برای تثبیت قدرت.

ترور مولانا حمیدالحق حقانی، یکی از رهبران مذهبی برجسته، لایه‌ای جدید از پیچیدگی را به چشم‌انداز در حال تغییر شبه‌نظامی در پاکستان و افغانستان اضافه کرده است. 

مرگ او، همراه با قتل‌های مولانا سمیع‌الحق (پدرش) و خلیل حقانی، وزیر مهاجران افغانستان، سؤالات مهمی را درباره اهداف این ترورهای هدفمند مطرح می‌کند. 

این حادثه باید در زمینه‌ای گسترده‌تر، شامل شکاف‌های داخلی طالبان، ظهور داعش شاخه خراسان (ISKP)، و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه مورد بررسی قرار گیرد. 

با تشدید کشمکش‌های قدرت میان جناح قندهاری و شبکه حقانی، و تبادل اتهامات میان پاکستان و افغانستان بر سر گروه‌های شبه‌نظامی مرزی، ضروری است که بررسی شود آیا ترور حمیدالحق حقانی یک حادثه‌ی منفرد بوده یا بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر برای تثبیت قدرت. 

افزایش تنش‌ها: شکاف‌های داخلی طالبان 

طالبان که زمانی یک گروه واحد و منسجم بود، اکنون با چالش‌های جدی داخلی مواجه است، به‌ویژه بین جناح‌های مختلف خود. 

 ۱ -شبکه حقانی در برابر رهبری قندهاری 

- شبکه حقانی، به رهبری سراج‌الدین حقانی، یکی از قوی‌ترین جناح‌های طالبان محسوب می‌شود و به داشتن ارتباطات نزدیک با سرویس‌های اطلاعاتی پاکستان مشهور است. 

- جناح قندهاری، به رهبری ملا هبت‌الله آخندزاده و ملا یعقوب، نشان‌دهنده‌ی رهبری سنتی طالبان در جنوب افغانستان است. 

- گزارش‌هایی از تنش میان این دو جناح منتشر شده و برخی منابع می‌گویند سراج‌الدین حقانی ماه‌ها از انظار عمومی غایب بوده که گمانه‌زنی‌هایی درباره‌ی موقعیت سیاسی او ایجاد کرده است. 

 ۲- ناپدید شدن رهبران کلیدی طالبان 

- علاوه بر سراج‌الدین حقانی، عبدالغنی برادر و عباس استانکزی نیز یا مدت طولانی از افغانستان دور بوده‌اند یا کمتر در صحنه‌ی سیاسی ظاهر شده‌اند. 

- این امر نشان‌دهنده‌ی گسترش اختلافات داخلی در رهبری طالبان است. 

 ۳- تغییر سیاست خارجی طالبان 

- طالبان در حال گسترش روابط خود با روسیه، چین و ایران است، که نشان‌دهنده‌ی تلاش برای یافتن متحدان جدید فراتر از پاکستان است. 

- این تغییر ممکن است واکنشی به ناامیدی فزاینده‌ی پاکستان از ناتوانی طالبان در مهار تحریک طالبان پاکستان (TTP) باشد. 

این درگیری‌های داخلی طالبان تأثیر مستقیمی بر امنیت افغانستان و پاکستان دارد. 

 ظهور داعش شاخه خراسان (ISKP): تهدیدی فزاینده 

یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های امنیتی رشد سریع داعش شاخه خراسان (ISKP) است که به حملات مرگبار در افغانستان و پاکستان شهرت دارد. 

 < حملات ISKP در افغانستان 

- در قندوز، یک بمب‌گذاری انتحاری داعش منجر به کشته شدن ۲۵ نفر، از جمله فرمانده پلیس طالبان شد. 

- در گزارش سالانه‌ی امنیتی طالبان ادعا شده است که بیشتر حملات داخل افغانستان توسط اتباع پاکستانی و تاجیکستانی انجام شده که نشان می‌دهد این تهدیدات از خارج از افغانستان سازماندهی می‌شوند. 

 <گسترش ISKP در پاکستان 

- طالبان همچنین مدعی شده است که داعش شاخه خراسان پایگاه‌هایی در بلوچستان و خیبر پختونخوا پاکستان ایجاد کرده است. 

- این گروه به‌طور هدفمند رهبران مذهبی وابسته به طالبان را هدف قرار می‌دهد، از جمله چهره‌های برجسته‌ی حزب جمعیت علمای اسلام (JUI-F). 

این ادعاها نشان می‌دهند که داعش خراسان در حال حذف استراتژیک چهره‌های وابسته به شبکه‌ی طالبان است. 

ترورهای هدفمند: الگوی گسترده‌تر؟ 

قتل چهره‌های کلیدی مانند حمیدالحق حقانی، سمیع‌الحق، و خلیل حقانی نشان می‌دهد که یک روند هدفمند از ترور در حال وقوع است. 

 چهره‌های کلیدی که هدف قرار گرفته‌اند: 

< حمیدالحق حقانی: پسر مولانا سمیع‌الحق، رئیس دارالعلوم حقانیه، یکی از مدارس مذهبی که با طالبان ارتباط داشته است. 

< مولانا سمیع‌الحق: در ۲۰۱۸ ترور شد و عاملان قتل او هرگز شناسایی نشدند. او به "پدر طالبان" معروف بود. 

< خلیل حقانی: یکی از اعضای برجسته‌ی طالبان که در یک بمب‌گذاری در کابل کشته شد. 

این ترورها سؤالات اساسی را مطرح می‌کنند: 

✔ آیا این افراد به دلیل ارتباطات تاریخی با طالبان حذف شده‌اند؟ 

✔ آیا این بخشی از یک عملیات اطلاعاتی گسترده‌تر برای تضعیف طالبان است؟ 

✔ آیا اختلافات داخلی طالبان منجر به حذف فیزیکی چهره‌های وابسته به جناح‌های خاص شده است؟ 

مبارزه‌ی پاکستان با تروریسم 

پاکستان سال‌هاست که با تهدیدهای تروریستی، به‌ویژه در مناطق خیبر پختونخوا و بلوچستان، مواجه است. 

< افزایش خطر TTP 

- تحریک طالبان پاکستان (TTP) حملات متعددی را در خاک پاکستان انجام داده که باعث ایجاد تنش میان اسلام‌آباد و طالبان افغانستان شده است. 

- با وجود اشتراکات ایدئولوژیک، طالبان هیچ اقدام جدی علیه TTP انجام نداده و این موضوع موجب نارضایتی پاکستان شده است. 

< واکنش دولت پاکستان 

- پس از ترور حمیدالحق حقانی، نخست‌وزیر پاکستان قول داد که تروریسم را ریشه‌کن کند. 

- اما افزایش خشونت‌ها نشان می‌دهد که نیروهای امنیتی پاکستان برای مهار تهدیدات از سوی TTP و داعش با مشکلاتی مواجه هستند. 

<ترور رهبران JUI-F 

- بسیاری از اعضای جمعیت علمای اسلام (JUI-F) در حملات تروریستی هدف قرار گرفته‌اند، از جمله: 

  ✔ حمله انتحاری در ژوئیه ۲۰۲۳ در باجور که منجر به کشته شدن ۶۴ نفر شد. 

  ✔ ترور رهبران JUI-F در بلوچستان که توسط موتورسواران مسلح ناشناس انجام شد. 

این افزایش حملات نشان می‌دهد که حتی چهره‌هایی که زمانی از گروه‌های شبه‌نظامی حمایت می‌کردند، اکنون خود به قربانیان این چرخه‌ی خشونت تبدیل شده‌اند. 

نتیجه‌گیری: تصادف یا پیامد طبیعی؟ 

ترور حمیدالحق حقانی حادثه‌ای جداگانه نیست؛ بلکه بخشی از یک روند گسترده‌تر از حذف‌های هدفمند، درگیری‌های داخلی طالبان، و کشمکش‌های قدرت در منطقه است. 

✔ قدرت شبکه حقانی در داخل طالبان به چالش کشیده شده است. 

✔ داعش خراسان در حال حذف چهره‌های وابسته به طالبان است. 

✔ پاکستان با تهدیدات روزافزون از سوی TTP و داعش روبرو است. 

اگر این روند ادامه یابد، افغانستان و پاکستان با امنیتی شکننده‌تر مواجه خواهند شد، جایی که رقابت‌های قدرت، مسیر سیاست و خشونت منطقه‌ای را تعیین می‌کنند. 

هنوز مشخص نیست که ترور حمیدالحق حقانی تصادفی بود یا نتیجه‌ای از یک استراتژی دقیق در بازی پیچیده‌ی قدرت‌های منطقه‌ای؟

https://thefridaytimes.com/03-Mar-2025/haqqani-assassination-a-coincidence-or-a-consequence-of-power-struggles

کد خبر 23785

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 0 =