قانون حق تکثیر همواره محصول فناوری بوده است. این قانون در سال 1710 برای مقابله با پیامدهای اختراع چاپخانه ایجاد شد، تا از ناشران در برابر هرگونه انتشار غیرمجاز محافظت کند و در عین حال یادگیری را تشویق و منافع اقتصادی آنها را تامین نماید.
از بدو پیدایش، قانون حق تکثیر خود را با فناوریهای مختلف از زمان چاپخانه گرفته تا دستگاه فتوکپی، دستگاه ضبط و اینترنت تطبیق داده است. در هر مرحله، قانون راه خود را در میان فناوری باز کرده است. با این حال، امروزه این باور وجود دارد که هوش مصنوعی مولد این پتانسیل را دارد که قانون حق تکثیر را برهم بزند. چنین بحثی جدید نیست: تقریباً هر 20 سال یک بار با ظهور هر فناوری جدید، این بحث سر بر میآورد. تاکنون، قانون حق تکثیر در منع تکثیر تجاری آثار محافظتشده توسط حق تکثیر موفق بوده است؛ در حال حاضر، قانون با وظیفه منع پلتفرمهای هوش مصنوعی از آموزش بر اساس آثار خالقان روبرو است. تغییری در رویکرد استفاده از قانون حق تکثیر رخ داده است. در گذشته، قانون به نسخههای آثار اصلی میپرداخت؛ اکنون، باید به آموزش مواد دارای حق تکثیر توسط پلتفرمهای هوش مصنوعی بپردازد و نه به تکثیر خود نسخهها.
در یک دوراهی
شرکتهای هوش مصنوعی مولد، به ویژه Open AI، در کشورهای مختلف خود را در یک دوراهی با قانون حق تکثیر یافتهاند. پلتفرمهای هوش مصنوعی از فناوری به نام «وبکاوی» (Internet scraping) استفاده میکنند که به وسیله آن مدلهای زبانی بزرگ (LLM) پلتفرم را بر اساس تمام دانش موجود آموزش میدهند. برای اهداف آموزشی، این پلتفرم به محتوای دارای حق تکثیر و بدون حق تکثیر دسترسی پیدا میکند. پروندههای نقض حق تکثیر در مورد موضوعاتی مانند ادبیات، موسیقی و عکسها مطرح میشوند.
اخیراً، فدراسیون ناشران هند و همچنین خبرگزاری آسیایی (Asian News International) شکایات نقض حق تکثیر را علیه Open AI در دادگاه عالی دهلی به دلیل آموزش پلتفرم هوش مصنوعی با آثار ناشران بدون رضایت قبلی آنها آغاز کردند. پروندههای مشابهی در دادگاههای آمریکا در جریان است، جایی که متهمان ادعای «یادگیری منصفانه» و «استفاده منصفانه در آموزش» را به عنوان یک استثنای مندرج در قانون حق تکثیر ایالات متحده مطرح کردهاند. در این پروندهها، Open AI یک مکانیسم انصراف (opt-out) ایجاد کرده است که به ناشران اجازه میدهد از مجموعه دادههای آموزشی انصراف دهند. اما این استراتژی فقط برای آموزشهای آتی اعمال میشود و نه آموزشهای گذشته.
در پرونده جاری در هند، پروفسور دکتر آرول جورج اسکاریا، مشاور حقوقی دادگاه (amicus curiae)، پیشنهاد کرده است که دادگاه باید به این موضوع رسیدگی کند که آیا حذف اطلاعات از محتوای استفاده شده در طول آموزش از نظر فنی و عملی امکانپذیر است یا خیر. علاوه بر این، او بر لزوم در نظر گرفتن تأثیر آینده توسعه هوش مصنوعی در هند؛ دسترسی به اطلاعات قانونی از جمله مواد دارای حق تکثیر؛ و صدور دستوری از سوی دادگاه به Open AI برای رسیدگی به منابعی که به اشتباه به آنها استناد شده است، تأکید کرده است.
در میان سایر موارد مربوط به Open AI، استدلال شده است که دادگاههای هند صلاحیت رسیدگی به این پرونده را ندارند. صرف نظر از این موضوع، پلتفرمهای LLM ممکن است خود را در یک قلمرو ناشناخته در هند بیابند، زیرا قانون حق تکثیر هند یک آزمون استثنای متفاوت را اتخاذ میکند و نه آزمون «استفاده منصفانه» که در ایالات متحده ایجاد شده است. این قانون رویکرد شمارشی را اتخاذ میکند، جایی که استثناهای دقیق از قبل ذکر شدهاند، دامنه مانور محدود است و استثناهای آموزشی به داخل کلاسهای درس محدود میشوند و نه فراتر از آن. در هند، دارندگان حق میتوانند به طور مؤثری از این امر به نفع خود استفاده کنند. با این حال، این قانون به طور بالقوه میتواند برای منع دسترسی به کتابها مورد استفاده قرار گیرد، که این امر برخلاف هدف اصلی ایجاد آن است.
مکانیسم انصراف ایجاد شده توسط Open AI همچنین ممکن است تأثیر زیادی بر آینده هوش مصنوعی مولد داشته باشد، زیرا کارایی هوش مصنوعی به موادی که بر اساس آن آموزش داده میشود بستگی دارد. اگر در آینده، این فناوری بر اساس مواد با کیفیت آموزش داده نشود، میتواند پلتفرمهای نوپای هوش مصنوعی را دچار ابهام کند، زیرا آنها از مزایایی که Open AI از آن برخوردار است، بهرهمند نخواهند شد. دادگاه باید اطمینان حاصل کند که بین هوش مصنوعی مولد با منابع مالی قوی و هوش مصنوعی مولد بدون منابع مالی قوی، زمینه بازی برابر وجود دارد تا تعادل مناسب برقرار شود.
راه حلهای این مشکل
ادعاهای طرفین این پتانسیل را دارد که بر هسته اصلی آفرینش، هنر و قانون حق تکثیر تأثیر بگذارد، زیرا هر آفرینشی بر دوش پیشینیان خود استوار است. خلاقیت مولد هوش مصنوعی/انسان بر اساس یادگیری از خلاقیتهای موجود عمل میکند، که به عنوان تغذیهای برای تولید خلاقیتهای بیشتر عمل میکند. قانون حق تکثیر نباید وارونه شود تا سازندگان آینده از دسترسی به این مزیت منع شوند.
علاوه بر این، استدلالهای ناشران در پرونده حاضر این پتانسیل را دارد که در آینده به آفرینش انسان و آفرینش ماشین به طور متفاوتی نگاه کند و پیامدهای متفاوتی برای هر دو تعیین کند. شایان ذکر است که انتظار نمیرود یک انسان بدون یادگیری، آفرینش بیشتری داشته باشد؛ در عین حال، قانون به شکل فعلی هیچ تفاوتی بین آفرینش انسان و آفرینش ماشین قائل نمیشود.
هنجارهای اساسی قانون حق تکثیر راه حلهایی برای مشکل موجود ارائه میدهد. حق تکثیر در یک اثر شامل ایده/اطلاعات نمیشود؛ بلکه فقط شامل بیان اطلاعات میشود. تا زمانی که پلتفرم هوش مصنوعی فقط از اطلاعات موجود برای اهداف یادگیری استفاده میکند و از بیان ایده سرقت نمیکند، طبق قانون، این امر به منزله نقض حق تکثیر نیست. هنگامی که هوش مصنوعی محتوای محافظتشده توسط حق تکثیر را میرباید، هنجارهای موجود قانون حق تکثیر شبکهای برای به دام انداختن تخلفات دارد. دکترین بنیانگذار نباید به خاطر منافع برتر خلاقیت به خطر بیفتد، زیرا این دکترین به عنوان واسطهای بین هوش مصنوعی مولد و خلاقیت عمل میکند.
https://www.thehindu.com/opinion/op-ed/copyrights-tryst-with-generative-ai/article69590505.ece
نظر شما