اخیراً، تعداد قابل توجهی از سریلانکاییها برای دریافت گذرنامه صف کشیدهاند و این امر با تمرکز بر مهاجرت برای اشتغال، ادامه تحصیل یا ملاحظات مربوط به کیفیت زندگی صورت گرفته است. این روند رو به رشد مهاجرت، ما را بر آن داشت تا الگوها و محرکهای مهاجرت فارغالتحصیلان در سریلانکا را بررسی کنیم.
در حالی که سریلانکا با عدم قطعیت اقتصادی و افزایش ناامیدی جوانان دست و پنجه نرم میکند، مهاجرت خاموش، نه از طریق فرودگاهها، بلکه از طریق آرزوها، همچنان در حال افزایش است. با انگیزهی رویای آموزش در سطح جهانی، مشاغل بینالمللی و آیندهای پایدار، تعداد فارغالتحصیلان اخیر رو به افزایش است.
یک مطالعه جدید در سطح کشور تلاش میکند دلایل پشت این احساس مشترک رو به رشد در میان جوانان تحصیلکرده سریلانکا را بررسی کند. یافتهها تصویر پیچیدهای را ترسیم میکنند، جایی که جاهطلبیهای جهانی با ناامیدیهای محلی تلاقی میکنند و جنسیت، روابط اجتماعی و رویاهای شغلی نقش کلیدی در شکلدهی به مقاصد مهاجرت ایفا میکنند. آنچه از نتایج تحقیقات مشخص است این است: مهاجرت دیگر آخرین راه حل نیست؛ این در حال تبدیل شدن به یک استراتژی برنامهریزیشده برای رشد حرفهای و توسعه شخصی است.
روششناسی
برای بررسی طرز فکر فارغ التحصیلان جدید کشور، محققان یک نظرسنجی آنلاین سراسری با هدف قرار دادن فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی و خصوصی انجام دادند. در مجموع ۴۰۵ پاسخ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که تصویر روشنی از احساس جوانان سریلانکایی نسبت به آینده خود، چه در داخل و چه در خارج از کشور، ارائه میدهد.
این مطالعه با استفاده از چندین مدل نظری، عناصری از نظریه سرمایه انسانی (که مهاجرت را به عنوان سرمایهگذاری در درآمد آینده در نظر میگیرد)، نظریه سرمایه اجتماعی (که بر نقش شبکههای شخصی تأکید دارد) و نظریه جنسیت (که بررسی میکند چگونه زنان و مردان هنگام بررسی مهاجرت با واقعیتهای متفاوت روبرو میشوند) را با هم ترکیب کرده است. از پاسخدهندگان در مورد چشمانداز اقتصادی، آرزوهای شغلی و تحصیلی، برداشتهایشان از فضای سیاسی، انتظارات خانواده و ارتباطات موجود در خارج از کشور پرسیده شد. مجموعهای از مدلهای رگرسیون لجستیک به تعیین عواملی که بیشترین نقش را در شکلگیری قصد مهاجرت یا عدم قصد مهاجرت افراد دارند، کمک کرد.
یافتهها
قابل توجهترین یافتهها این است که تقریباً ۶۸ درصد از پاسخدهندگان قصد واضحی برای مهاجرت نشان دادند. این فقط یک حرف بیهوده نیست؛ این یک شاخص قوی است که جوانان سریلانکا میخواهند برای آیندهای فراتر از مرزهای ملی برنامهریزی کنند. همانطور که انتظار میرفت، شرایط اقتصادی قدرتمندترین عامل محرک بود. کسانی که بازار کار و هزینه زندگی در سریلانکا را منفی میدانستند، دو برابر بیشتر احتمال داشت که برای مهاجرت برنامهریزی کنند. برای بسیاری، امید به کسب درآمد ثابت و فرار از تورم، بر جذابیت مسکن راحت غلبه داشت.
دومین عامل، جاهطلبی برای دنبال کردن یک حرفه بینالمللی بود. بسیاری از متخصصان جوان احساس میکنند که نمیتوانند در بازار کار اغلب محدود و کمدرآمد، پتانسیل خود را به نمایش بگذارند. برای آنها، مهاجرت پلهای برای رسیدن به فرصتهای بهتر و پیشرفت شغلی است. آموزش و پرورش نیز نقش عمدهای داشت.
فارغ التحصیلانی که آرزوی تحصیل در دانشگاههای برتر بینالمللی را داشتند، دو برابر بیشتر احتمال داشت که برای مهاجرت برنامهریزی کنند. اعتبار یک مدرک خارجی، همراه با ارزش درک شده آن در بازارهای کار جهانی، یک انگیزه قدرتمند است.
اما اینها همه نیروهای محرکه نیستند. این مطالعه نشان داد که سرمایه اجتماعی، پیوندهای نزدیک با خانواده و جامعه، به عنوان مانعی برای مهاجرت عمل میکند. افرادی که در خانه از سیستمهای حمایتی قوی برخوردارند، به طور قابل توجهی کمتر احتمال دارد که بخواهند خانه را ترک کنند. به نظر میرسد حمایت عاطفی و لجستیکی ارائه شده توسط شبکههای محلی، نارضایتی بسیاری از مردم از اقتصاد یا سیاست را کاهش میدهد.
جالب اینجاست که نارضایتی سیاسی، اگرچه گسترده بود، اما به طور قابل توجهی انگیزه مهاجرت را تحریک نکرد. بسیاری از فارغ التحصیلان از مدیریت ابراز ناامیدی کردند، اما این نقطه عطفی در تصمیم آنها برای ماندن یا رفتن نبود. برای برخی، به نظر میرسد که بیثباتی سیاسی به جای یک محرک فعال برای مهاجرت، به یک سر و صدای عادی و پیشپاافتاده تبدیل شده است.
جنسیت لایه دیگری از پیچیدگی را اضافه کرد. فارغ التحصیلان زن بیشتر از مردان تمایل به مهاجرت دارند. برای زنان، مشکلات اقتصادی در خانه و فرصتهای محدود پیشرفت شغلی، به نظر میرسد که وزن بیشتری دارند و منجر به آرزوهای قویتر برای مشاغل جهانی و تجربیات آموزشی میشوند. برای فارغ التحصیلان مرد، احساسات سیاسی و پیوندهای اجتماعی نقش مهمتری داشتند.
در مورد خانواده چطور؟ علیرغم فرضیات سنتی، تأثیر خانواده تغییر قابل توجهی در قصد مهاجرت ایجاد نکرد. در حالی که خانوادهها ممکن است تشویق یا حمایت مالی ارائه دهند، دادهها نشان میدهد که ملاحظات شغلی و اقتصادی در نهایت در این تصمیمات فردی وزن بیشتری دارند.
پیامدهای عملی
این بینشها به افزایش آگاهی کمک میکند و راهنماییهایی را برای سیاستگذاران، مربیان و کارفرمایان فراهم میکند. اگر سریلانکا میخواهد جلوی فرار مغزها را بگیرد، باید قاطعانه و سریع عمل کند.
اولاً، کشور باید بنیانهای اقتصادی خود را اصلاح کند. فارغالتحصیلان جوان دنبال تجمل نیستند؛ آنها خواهان ثبات، فرصت و عزت در اشتغال هستند. پرداختن به بیکاری جوانان، هماهنگ کردن برنامههای درسی دانشگاه با تقاضای بازار و ارائه مسیرهای توسعه شغلی، ماندن را به گزینهای جذابتر تبدیل خواهد کرد.
دوم، نیاز به بهبود سیستم آموزش عالی سریلانکا وجود دارد. این شامل ایجاد مشارکتهای جهانی، بهبود امکانات تحقیقاتی و افزایش اعتبار بینالمللی شرکتهای محلی میشود. اگر دانشجویان فکر کنند که میتوانند در داخل کشور از آموزشی در سطح جهانی بهرهمند شوند، تمایل آنها برای رفتن به خارج از کشور ممکن است کاهش یابد.
سوم، سرمایه اجتماعی باید به عنوان ابزاری برای حفظ دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد. برنامههایی که فارغالتحصیلان را با مربیان، شبکههای فارغالتحصیلان و جوامع حرفهای مرتبط میکنند، میتوانند بدون نیاز به جابجایی، حس تعلق و فرصت ایجاد کنند. این شبکهها نه تنها حمایت عاطفی ارائه میدهند، بلکه به باز شدن درهایی به سوی بازار کار داخلی نیز کمک میکنند.
استراتژیهای متناسب با جنسیت نیز بسیار مهم هستند. زنان در خط مقدم منحنی مهاجرت ناشی از آرزوهای حرفهای برآورده نشده قرار دارند. سیاستهایی که محیطهای کاری فراگیر، دستمزد برابر، شرایط کاری انعطافپذیر و فرصتهای رهبری برای زنان را ترویج میدهند، میتوانند به معکوس کردن این روند کمک کنند.
در نهایت، گفتگو در مورد مهاجرت باید تغییر کند. سریلانکا به جای اینکه این را به عنوان یک شکست کامل ببیند، میتواند با تشویق مهاجرت موقت، انتقال دانش و مسیرهای بازگشت، موضع عملگرایانهتری اتخاذ کند. تشویق فارغ التحصیلان به کسب مهارتهای جهانی و سرمایهگذاری روی این مهارتها در داخل کشور میتواند یک بحران بالقوه را به یک دارایی ملی بلندمدت تبدیل کند.
نتیجهگیری
فارغ التحصیلان جوان سریلانکایی جاهطلب، با استعداد و آگاه به مسائل جهانی هستند. آنها فرار نمیکنند، بلکه به بهترینها دست مییابند. اما اگر شرایط محلی از نظر اقتصادی، حرفهای و نهادی بهبود نیابد، این کشور با خطر از دست دادن نسلی از استعدادها در بازارهای کار جهانی مواجه خواهد شد. این مطالعه چیزی بیش از یک تمرین دانشگاهی است. این آینهای است برای ملتی که بر سر دوراهی قرار گرفته است. انتخابهای امروز تعیین خواهد کرد که آیا ذهنهای درخشان فردا آینده خود را در سریلانکا خواهند ساخت یا در جایی دیگر، جایی که سرزمین مادریشان از دوردستها نمایان است.
این مقاله بر اساس تحقیقات ما با عنوان «جاهطلبیهای جهانی، چالشهای محلی: پویایی پیچیدهی اهداف مهاجرت فارغالتحصیلان در یک اقتصاد نوظهور» است که در مجلهی بینالمللی توسعهی آموزشی منتشر شده، در Scopus و Web of Science نمایه شده و در یک مجله Q۱ (Skimago) منتشر شده است[۱] .
دپارتمان حسابداری و امور مالی،
دانشکده مطالعات مدیریت،
دانشگاه راجاراتا سریلانکا.
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S۰۷۳۸۰۵۹۳۲۵۰۰۰۸۳۵?via%۳Dihub
نظر شما