۲۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۵۸
سینما در سریلانکا (بخش اول)

اولین تلاش برای تولید فیلم محلی، «ماجراجویی سلطنتی» (۱۹۲۵)، با شکستی تاسف‌بار و مرموز به پایان رسید، زیرا مواد اولیه پس از نمایش در هند و سنگاپور گم شدند.

تاریخچه[1] :

سینما برای اولین بار توسط بریتانیایی‌ها به سریلانکا معرفی شد.  این یک وضعیت رایج در جنوب آسیا و سایر کشورهای استعماری در آن زمان بود. طبق اسناد اولیه، اولین فیلم در سال ۱۹۰۳ به عنوان یک نمایش خصوصی برای فرماندار بریتانیایی به نمایش درآمد. بعدها، نمایش‌های سینمای چادری مانند «چادر سلطنتی» از کلمبو آغاز شد. سه دهه اول قرن بیستم تنها با فیلم‌های خبری استعماری و نمایش فیلم‌های خارجی در میان استعمارگران در سیلان گذشت.

اولین تلاش برای تولید فیلم محلی، «ماجراجویی سلطنتی» (۱۹۲۵)، با شکستی تاسف‌بار و مرموز به پایان رسید، زیرا مواد اولیه پس از نمایش در هند و سنگاپور گم شدند.  بعدها، فیلم کوتاه محلی «انتقام» ساخته دبلیو. دان ادواردز در سال ۱۹۳۶ اکران شد و اولین فیلم ضبط‌شده تولید شده در داخل کشور بود.  مستند مشهور بریتانیایی «آواز سیلان» (۱۹۳۴)، به کارگردانی باسیل رایت، درباره زندگی عادی مردم سریلانکا، نقطه عطفی بود، اگرچه یک فیلم محلی محسوب نمی‌شود.

داستان سینمای داستانی سریلانکا با فیلم کاداوونو پورانتوا  ساخته بی. ای. دبلیو. جایامان در سال ۱۹۴۷، همزمان با استقلال از حکومت حاکم بریتانیا، آغاز شد. جایامان آغاز شد که موازی با استقلال از حکومت حاکم بریتانیا بود. کارگردان سیریسنا ویمالاویرا همچنین توانست با تولیدات جدی سینمایی خود با ملودرام‌های دراماتیک جایامان رقابت کند و رویکردی ملی‌گرایانه و محبوب به سینمای جریان اصلی دهه ۵۰ در زمینه بازسازی پسااستعماری این کشور داشت.

رکاوا ۱۹۵۶ ساخته لستر جیمز پیریس، اولین محصول سینمایی انقلابی بود که توسط اکثر منتقدان به عنوان یک نقطه عطف واقعی در سینمای سریلانکا شناخته شد.  این فیلم به عنوان اولین فیلم سریلانکایی که در بخش مسابقه اصلی جشنواره بین‌المللی فیلم کن در سال ۱۹۵۷ شرکت کرد، به نمایش درآمد و به رقابت پرداخت. این فیلم به رسمیت شناخته شد و به طور گسترده توزیع شد.  رویکرد هنری و فکری لستر به هنر سینما، نسل جدیدی از کارگردانان را قادر ساخت تا از سنت ملودرام کلاسیک موجود جدا شوند و راهی برای بیان وجود اجتماعی و شخصی خود با یک زبان سینمایی ظریف پیدا کنند.

خیلی زود، تازه‌واردانی مانند تی. سوماسکاران، مایک ویلسون، تیسا لیاناسوریا و سیری گوناسینگه سوگادهاپالا از جمله کسانی بودند که راه‌های جدیدی را در سینما کشف کردند.  کارگردانان باتجربه‌ای مانند کی.ای.دبلیو. پررا، رابین تامبو و شانتی کومار همزمان به ارائه تأثیر ملودرام کلاسیک هندی ادامه دادند.

 در دهه ۶۰ میلادی، کارگردانانی مانند سوگاتاپالا سنارات یاپا، لنین موریاس، ام. اس. آناندان، پرمنات موریاس، سنا ساماراسینگه، تیتوس توتاواته و دیگران به جریان اصلی انقلابی پیوستند.  آنها این صنعت را گسترش دادند تا طیف وسیعی از تنوع را فراتر از کلیشه‌ها پوشش دهند. اولین فیلم دارماسنا پاتیراجا با عنوان آهاس کاوا در سال ۱۹۷۴، نقطه عطفی رادیکال در سینمای سیاسی سریلانکا و آغاز یک زیبایی‌شناسی چپ جدید تلقی می‌شد. او به دلیل رویکردهای جسورانه‌اش مورد تحسین بسیاری از منتقدان و روشنفکران جدی قرار گرفت. فیلم تامیلی زبان او با نام پونمانی (۱۹۷۸) در میان نزدیک به ۴۰ فیلم تامیلی زبان منتشر شده تا به امروز، نقطه عطفی است. سامودایام (۱۹۶۲) به کارگردانی هنری چاندراوانسه، شناخته‌شده‌ترین فیلم تامیلی منتشر شده تا آن زمان بود.

دهه ۷۰ میلادی، با تأسیس سازمان همکاری ملی فیلم در سال ۱۹۷۲ توسط دولت ساماگی پرامونا تحت مدل جدید دولت رفاه، به عنوان دوران اوج صنعت فیلم محلی شناخته می‌شد. اما پس از معرفی اقتصاد باز در کشور از طریق تغییر رژیم در سال ۱۹۷۷، و به دنبال آن شورش‌های وحشیانه ضد تامیل در سال ۱۹۸۳ و یک جنگ داخلی ۳۰ ساله، صنعت فیلم محلی در دهه‌های آینده با مشکلات زیادی روبرو شد. تعطیلی سینماها و استودیوها، مقررات منع رفت و آمد دوره‌ای، کاهش نمایش‌های آخر شب و خصوصی‌سازی توزیع، بحران عمیقی را در این صنعت ایجاد کرد. این مشکلات تاکنون ریشه‌دار باقی مانده‌اند، به طوری که این بخش هنوز برای بازگشت به مسیر امید برای احیا تلاش می‌کند.

با وجود آشفتگی در کشور، کارگردانان نویدبخشی مانند تیسا ابیسکرا، واسانتا ابیسکرا، دارماسیری باندارانایکه، اچ. دی. پرماراتنه، هنر سینما را در دهه ۸۰ به عنوان هنری چندوجهی پرورش دادند و اکثر آنها همچنان توجه جشنواره بین‌المللی فیلم فیلیپین را به خود جلب کردند.  با تجربه جنگ و ظهور مسائل نژادی در سراسر کشور، نسل اولیه کارگردانان سینما در دهه ۹۰، آشوکا هانداگاما و پراسانا ویتاناژ، چرخش جسورانه دیگری در سینمای محلی انجام دادند. آنها توانستند توجه بیشتری را در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی به خود جلب کنند. فیلم ایدو ان نیلاوو محصول سال ۲۰۰۱ هانداگاما به عنوان سومین انقلاب در سینمای محلی شناخته شد. این فیلم بر اساس مضامین جنسی و سیاسی که قبلاً مسیر سینمای دارماسیری باندارانایکه در دهه ۸۰ را زینت بخشیده بود، ساخته شد.

در همین حال، همزمان، کارگردان پراسانا جایاکودی، از طریق تأثیرات وضعیت روانی متفاوت تفکر بودایی، توانست یک سینمای متعالی را به شیوه‌ای نوآورانه خلق کند که مورد توجه بسیار زیاد جشنواره بین‌المللی فیلم قرار گرفت.

متأسفانه، به دلیل کمبود بودجه و فجایع فراوانی که صنعت سینما با آن مواجه بود، بسیاری از استعدادهای جوان مانند سودات ماهاتیولووا و ساتیاجیت مایثیبه تنها توانستند یک فیلم اول در دوران حرفه‌ای خود بسازند. با این حال، شایان ذکر است که حتی در دوران وحشتناک صنعت سینما، کارگردانان محبوب جریان اصلی مانند سوماراتنا دیسانایکه و اودایاکانتا وارناسوریا توانستند از طریق فیلم‌های خود در ژانرهای مختلف، مخاطبان ثابتی را به خود جذب کنند.

در میان تمام کارگردانان مرد مسلط بر صنعت سینما، تعداد بسیار کمی از کارگردانان زن با استعداد توانسته‌اند به عنوان کارگردان، جایگاه بالایی کسب کنند و پیشگام در میان آنها، کارگردان سومیترا پریس بود. کارگردانانی مانند اینوکا استیانگانی و سوماتی سیواموهان نیز توانسته‌اند برای خود نامی دست و پا کنند و از جشنواره بین‌المللی فیلم کن تقدیرنامه دریافت کنند.

کارگردانان این هزاره با ورود ویموکتی جایاسوندارا، چهره بین‌المللی برجسته شده‌اند که در جشنواره فیلم کن ۲۰۰۵ برای اولین فیلم خود سولانکا انو پینیسا جایزه دوربین طلایی را از آن خود کرد. اگرچه او توانست رکورد موفق‌ترین فیلم‌های برنده جوایز متعدد جشنواره بین‌المللی فیلم کن  را ادامه دهد، اما در داخل کشور بسیار بحث‌برانگیز تلقی می‌شد. متعاقباً، سانجیوا پوشپاکومارا راه ویموکتی را دنبال کرد و با فیلم‌های خود به موفقیت بین‌المللی دست یافت و این به طور نمادین به دوره‌ای از سینما که توسط پیامدهای عظیم جنگ داخلی در کشور ایجاد شده بود، پایان داد. با این حال، تنها کارگردان تامیلی دیگری که مستقیماً به این موضوع مهم پرداخت، جود راتنام با مستند پیشگامانه‌اش "شیاطین در بهشت" بود که در جشنواره کن ۲۰۱۷ نامزد دریافت جایزه دوربین طلایی شد.

دوران پس از جنگ سینمای هنری با اکران فیلم "موتورسیکلت" ساخته شمیرا رانگانا نون در سال ۲۰۱۳، چرخش جدیدی به خود گرفت. این فیلم، شتاب ایجاد شده توسط سلطه حماسه‌های تمثیلی سیاسی که در آن زمان در جریان اصلی سینما محبوب بودند را فرو نشاند. وقتی کارگردانان معاصر سینما مانند برادران آریاوانسه، تیسارا ایمبولانا، اودایا دارماواردنه، مالیث هگودا، چینتانا دارماداسا، اوتارا ابیسوندرا، ملاکا دواپریا و دیگر گروه‌های نوظهور کارگردانان جوان را که سینما را به دوران جدیدی سوق می‌دهند، در نظر می‌گیریم، امید زیادی به آینده وجود دارد. از قضا، همانطور که گفته‌ی معروف گئورگ دبلیو فریدریش هگل می‌گوید، "تاریخ تکرار می‌شود". می‌توان گفت که سینمای جریان اصلی دوباره در مسیری حرکت می‌کند که بر اساس بازسازی‌های سینمای محبوب هندی و مالایایی است که در اوایل دهه ۵۰ پدیده مشابهی بودند.

ما امیدواریم که سینمای پس از همه‌گیری، حضور جدی سینمایی بعدی را برای صنعت فیلم سریلانکا به ارمغان بیاورد، زیرا سریلانکا ناگزیر در آغاز یک ساختار سرمایه جهانی باز است[2].

صنعت سینمای سریلانکا، صنعت فیلمسازی است که شامل فیلم‌هایی می‌شود که از سال ۱۹۴۷ به زبان‌های تامیل و سینهالی در سریلانکا منتشر  می شوند و شاغلین مرتبط با آن را در بر می‌گیرد. اولین فیلم به زبان سینهالی، کاداوونو پورانتوا [3](به معنای "قول شکسته") ، در سال ۱۹۴۷ توسط تهیه‌کننده اس. ام. نایاکام تولید شد[4]. بنیانگذار صنعت سینمای سریلانکا یک تامیل به نام اس. ام. نایاکام بود[5].

روزهای اولیه صنعت سینمای سریلانکا کاملاً وابسته به سینمای جنوب هند بود. از زمان آغاز صنعت سینما در سریلانکا، حدود ده سال، فیلم‌های سینهالی زبان در استودیوهای جنوب هند تولید می‌شدند. از آنجایی که کارگردانان، آهنگسازان، خوانندگان و تکنسین‌های فیلم‌های سینهالی که در آنجا ساخته می‌شدند، همگی اهل جنوب هند بودند، آن فیلم‌ها بیشتر به زبان جنوب هند بودند تا اینکه منعکس‌کننده سنت‌های سینهالی باشند. نه تنها زبان مورد استفاده در فیلم‌ها سینهالی و بازیگران نقش‌ها سینهالی بودند، بلکه داستان‌ها و دیالوگ‌ها همگی منعکس‌کننده فیلم‌های جنوب هند بودند[6]. فیلم‌های سینهالی تنها پس از سال ۱۹۵۶ از طریق صنعت فیلم سینهالی در سریلانکا تولید شدند. در سال ۱۹۵۰، تلاش‌های تولید فیلم در سریلانکا از طریق صنعت فیلم تامیل آغاز شد.

اولین فیلم به زبان سینهالی در ۲۱ ژانویه ۱۹۴۷ به نمایش درآمد. این فیلم با عنوان "کاداوونو پورانتوا" در صنعت فیلم جنوب هند فیلمبرداری شد. عموماً آن را نویدبخش ظهور سینمای سینهالی می‌دانند[7].

ویژگی‌های خاص سینمای سریلانکا بر اساس آثار گذشته

  1. تمرکز بر زندگی روزمره و روستایی
    فیلم‌های سریلانکا معمولاً بر زندگی ساده و روستایی مردم تمرکز دارند. این موضوع به‌خاطر ساختار اجتماعی و اقتصادی سریلانکاست که بخش بزرگی از جمعیتش در روستاها زندگی می‌کنن.
    به همین دلیل، فیلم‌ها اغلب تصویرگر فقر، سنت‌ها، و دغدغه‌های روزمره مردم عادی هستند.
  2. موضوعات اجتماعی و ملی‌گرایی
    سینمای سریلانکا موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به شدت در فیلم‌ها برجسته می‌کند.
    به ویژه مسائلی مثل اختلافات قومی (بین سینها و تامیل)، جنگ داخلی و هویت ملی در فیلم‌ها به چشم می‌خورد.
  3. زبان و فرهنگ بومی
    فیلم‌ها عموماً به زبان سینهالی (زبان اصلی اکثریت مردم سریلانکا) ساخته می‌شوند و فرهنگ محلی، آداب و رسوم، لباس و موسیقی سنتی سریلانکا در فیلم‌ها نقش مهمی دارد.
  4. سبک واقع‌گرایانه و شاعرانه
    فیلم‌سازان سریلانکایی معمولاً سبک سینمایی واقع‌گرایانه دارند و تلاش می‌کنند داستان‌های عمیق انسانی را با ظرافت و نگاه شاعرانه به تصویر بکشند.
    این سبک باعث شده سینمای سریلانکا در جشنواره‌های جهانی مورد توجه قرار بگیرد.
  5. تأثیر از سینمای هند و غرب
    سینمای سریلانکا ابتدا از سینمای بالیوود هند تأثیر پذیرفت، اما به مرور زمان خودش رو با سبک و زبان خاص بومی‌اش توسعه داد. همچنین برخی فیلم‌سازان متاثر از سینمای اروپایی به سمت آثار هنری‌تر و تجربی‌تر رفتند.
  6. کمبود منابع و تولید محدود
    به دلیل محدودیت‌های مالی، صنعت فیلم سریلانکا اندازه بزرگی ندارد و تولید فیلم‌ها محدود است. این موضوع باعث شده کیفیت بر کمیت ترجیح داده شود و فیلم‌های مهم‌تر و داستان‌محور ساخته شوند.
  7. تمرکز بر شخصیت و روابط انسانی
    برخلاف سینمای سرگرم‌کننده و پر زد و خورد، فیلم‌های سریلانکایی بیشتر روی شخصیت‌ها و روابط پیچیده انسانی تمرکز دارند، و سعی می‌کنند عمق روان‌شناسی شخصیت‌ها را به تصویر بکشند.


[4] https://books.google.lk/books/about/Ranee_Savarimutthu_M_A_Cinematography_on.html?id=ReYPAAAAMAAJ&redir_esc=y

Savarimutthu, Ranee (1977). On the Development of Sinhala Cinema, 1947–1967. Colombo, Sri Lanka: OCIC Sri Lanka.

[6] https://books.google.lk/books?id=Rrz4ZVsOFEAC&pg=PR7&source=gbs_selected_pages&cad=1#v=onepage&q&f=false

Jayamanne, Laleen (2001). Toward Cinema and Its Double: Cross-cultural Mimesis. Indiana University Press.

کد خبر 24211

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =