۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۳
موسیقی در سریلانکا(بخش دوم و پایانی)

هفتاد و پنج ساز موسیقی مورد استفاده در سریلانکای باستان شامل بیست و شش نوع طبل (یک و دو رو)؛ هشت نوع وینا (سه، پنج، هفت، دوازده، سیزده، بیست و یک زهی و غیره). بیست و شش نوع ساز بادی (فلوت‌های بامبو و چوبی و غیره) و پانزده نوع کوبه‌ای فلزی (سنج‌های دستی، زنگ‌های فلزی، خلخال‌های زنگوله‌ای و غیره) است.

دسانایاک نوشت که پنج نوع ساز موسیقی سنتی در سریلانکا وجود داشته است: آتاتا (طبل یک رو)، ویتاتا (طبل دو رو)، ویتاتا-تایا (طبل سه رو)، غنا (کوبه‌ای فلزی)، سیسیرایا (ساز بادی). پانترو، سازی شبیه به تنبور، نیز بسیار رایج است. برخی از سازهای زهی و بادی سنتی از جنوب هند هستند.

داسانایاک نوشت:  هفتاد و پنج ساز موسیقی مورد استفاده در سریلانکای باستان شامل بیست و شش نوع طبل (یک و دو رو)؛ هشت نوع وینا (سه، پنج، هفت، دوازده، سیزده، بیست و یک زهی و غیره). بیست و شش نوع ساز بادی (فلوت‌های بامبو و چوبی و غیره) و پانزده نوع کوبه‌ای فلزی (سنج‌های دستی، زنگ‌های فلزی، خلخال‌های زنگوله‌ای و غیره) است.

از این هفتاد و پنج ساز، آنهایی که امروزه رایج هستند، طبل‌ها هستند. «ماگول-برا»، «گتا-برا»، «میهینگو-برا»، «مادالا»، «ودککی»، «پانا-برا»، «داولا»، «تماتاما»، «هویسی» و «رابانا». سازهای بادی مورد استفاده عبارتند از: هورانا (بزرگ و کوچک)، ناگا، سننان، راک سنن، واس داندو و ساک (صدف صدف). «ماها-کامبو» با ابهت در ظاهر تا حدودی شبیه توبا است. متأسفانه، به ندرت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

طبل‌های سریلانکا

پیاسارا شیلاپادیپاتی نوشت: سریلانکا از دوران باستان انواع مختلفی از طبل‌ها را داشته است. اشاراتی به آنها در منابع ادبی سنتی مانند پوجاوالیا، توپاوانسایا و دالادا سیریتا یافت می‌شود. حدود ۳۳ نوع طبل وجود داشته است.   امروزه حدود ده گونه وجود دارد.

Sri Lankan traditional instruments Archives - Karu Music Center

 بقیه فقط به نام محدود شده‌اند.  طبل‌هایی که امروزه استفاده می‌شوند عبارتند از:

  1. گتا برا (طبل برا)؛
  2. یاک برا؛
  3. داوولا؛
  4. تاماتاما؛
  5. اوداکیا؛
  6. داکیا؛
  7. بومادیا؛
  8. هند رابانا؛
  9. بنچ رابانا؛
  10. داندو برایا.

  1. گتا برا مهمترین نوع طبل در رقص کانیان است. این طبل که با نام «گته-بره» نیز نوشته می‌شود و با نام «مگول بره» نیز شناخته می‌شود، از یک تکه چوب تراشیده شده از درخت اهلا، کوهومبا یا کوس ساخته شده و گفته می‌شود که بر اساس طرحی که ابتدا توسط ماها برهما، خدای متعال، ارائه شده، ساخته شده است.  طبل به سمت انتها و در سمت راست باریک می‌شود. یک طرف از پوست میمون و  طرف دیگر از پوست گاو است. هر کدام صداهای متفاوتی تولید می‌کنند.  بندها و سیم‌های کناری از پوست گوزن ساخته شده‌اند. می‌توان آنها را محکم کرد تا کشش مورد نظر را فراهم کنند. طبل معمولاً دور گردن بسته می‌شود و با هر دو دست نواخته می‌شود. دانش‌آموزی که آموزش خود را در استفاده از گرتا برا آغاز می‌کند، باید دوازده تمرین ابتدایی را انجام دهد.
  2. طبل یاک برا با نام‌های زیادی شناخته می‌شود، از جمله روهونو برا، دوول برا و گوسکایا. این طبل معمولاً با رقص‌های مناطق پست، به ویژه رقص نقاب‌دار مرتبط با آیین‌ها و نمایش عامیانه کولام، مرتبط است.  طبل از چوب درختان کوهومبا، اهلا، کیتول یا میلا ساخته می‌شود.  این طبل استوانه‌ای شکل، بسیار بلند است و با دست‌هایی در دو طرف آن نواخته می‌شود. دهانه‌های دو طرف طبل با پوشش داخلی شکم گاو پوشانده شده است. نخ‌هایی که برای سفت کردن کناره‌ها استفاده می‌شوند از پوست گاو گرفته می‌شوند.  دوازده تمرین اساسی برای یک هنرجو وجود دارد تا بتواند این طبل را بنوازد.
  3. داوولا در بیشتر مراسم بودایی در سراسر جزیره استفاده می‌شود. این طبل استوانه‌ای شکل است، اما بسیار کوتاه‌تر از  پوست گاومیش است. یکی از ویژگی‌های کلیدی این ساز این است که یک طرف آن با دست و طرف دیگر آن با چوب نواخته می‌شود.  کناره‌های آن با پوست گاو پوشیده شده است و سفت کردن آن با نخی که مخصوص این کار ساخته شده است، انجام می‌شود. این‌ها همچنین دوازده تمرین ابتدایی هستند که فردی که در حال یادگیری استفاده از طبل است، باید انجام دهد.
  4. تاماتاما به عنوان طبل دوقلو نیز شناخته می‌شود.  این طبل با دو چوب نواخته می‌شود.  این دو طبل اندازه‌های متفاوتی دارند و طبل سمت راست صدای بلندتری تولید می‌کند، در حالی که طبل سمت چپ صدای ضعیف‌تری تولید می‌کند. طبل‌ها که فقط از بالا پوشیده شده‌اند، از پوست گاو یا گاومیش ساخته می‌شوند. چوب مورد استفاده از درختان کوس، کوهومبا و میلا گرفته شده است. آنها از چوب‌های مخصوصی برای نواختن طبل استفاده می‌کردند و چوب آن از نوعی گیاه رونده به نام کیریندی است.
  5. اودکیا کوچکترین طبل در بین طبل‌های محلی است. با یک دست نواخته می‌شود و صدا با فشار وارد شده به سیم‌ها کنترل می‌شود. این طبل مانند ساعت شنی است و از چوب ایهلا، میلا و سوریا ساخته شده است. طبل با لاک الکل رنگ‌آمیزی شده است. دهانه‌های آن با پوست ایگوانا، میمون یا بز پوشانده شده است.
  6. داکیا شبیه اودکیا است، اما بزرگتر. این طبل عمدتاً برای مراسم دینی استفاده می‌شود. طبل روی شانه نوازنده آویزان می‌شود و صدا با فشار دادن سیم‌ها کنترل می‌شود.
  7. بومادیا تنها طبلی است که از خاک رس ساخته شده است. دهانه‌ی آن با پوست بز، میمون یا ایگوانا پوشانده شده است. طبل بر شانه‌ی نوازنده آویزان می‌شود و با هر دو دست نواخته می‌شود. در طول برداشت محصول، می‌توان افرادی را دید که در حین آواز خواندن، این طبل را می‌نوازند. این طبل به شکل گلدان است.
  8. ربانای دستی حدود یک فوت قطر دارد و از چوب کوس و میلا ساخته شده است. چرم استفاده شده از جنس پوست بز است.  برخی از نوازندگان ربانای دستی را روی نوک انگشتان خود می‌چرخانند در حالی که برخی دیگر آن را همراه با آواز می‌نوازند. این طبل فقط با یک دست نواخته می‌شود.
  9. ربانای نیمکتی بزرگترین طبل مورد استفاده در سریلانکا است. ویژگی خاص این طبل این است که توسط دو یا چند نفر به طور همزمان نواخته می‌شود. آنها برای نواختن آن از هر دو دست استفاده می‌کنند. این طبل معمولاً برای جشنواره‌های سال نو استفاده می‌شود و ریتم‌های ویژه زیادی با آن نواخته می‌شود. بیشتر توسط زنان نواخته می‌شود.

موسیقی طبل در سریلانکا

اعتقاد بر این است که سنت طبل نوازی سریلانکا به ۲۵۰۰ سال پیش برمی‌گردد. طبل زدن عنصر مهمی از موسیقی رقص سریلانکا است. بسیاری از جشنواره‌ها، انواع مختلفی از طبل زدن را به نمایش می‌گذارند : طبل‌های رزمی، طبل‌های جشن و طبل‌های معبدی وجود دارد. هر طبل لحن و تکنیک خاص خود را دارد: برخی به تنهایی با دست زده می‌شوند؛ برخی با دو چوب نواخته می‌شوند؛ و برخی با انگشتان در یک طرف و یک چوب در طرف دیگر زده می‌شوند و ریتم‌های پیچیده و درهم تنیده‌ای ایجاد می‌کنند.

پیاسارا سیلاپاتی نوشت: اگر جامعه روستایی را در دوران باستان بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد که طبل‌ها در مناسبت‌های خاص در طول زندگی مردم، از بدو تولد تا مرگشان، مورد استفاده قرار می‌گرفتند. طبل‌ها که در ابتدا برای لذت و بعدها برای اهداف آیینی استفاده می‌شدند، برای بسیاری از مراسم در معابد بودایی مورد استفاده قرار می‌گرفتند.  در دوران‌های بعدی، طبل‌ها به عنوان وسیله‌ای برای برقراری ارتباط نیز مورد استفاده قرار گرفتند.

داوولا، تاماتاما و بنچ رابانا جایگاه مهمی در امور ارتباطی دارند. برخی از این کارکردها عبارتند از:

۱) آنا برا - برای آگاه کردن مردم از دستورات پادشاه؛

۲) وادا برا - طبل‌هایی که هنگام بردن یک جنایتکار برای سر بریدن نواخته می‌شوند؛

۳) مالا برا - طبل‌هایی که در مراسم تشییع جنازه استفاده می‌شوند؛

۴) رانا برا - طبل‌هایی که ارتش هنگام خروج برای مقابله با دشمن از آنها استفاده می‌کند.

دوران دوران در سریلانکا

دوران دوران برخی از ویدیوهای راک کلاسیک را در سریلانکا از آلبوم ریو خود تهیه کرد که در اوایل دهه ۱۹۸۰ به شدت مورد توجه قرار گرفت. ویدیویی که بیشترین بازدید را داشت، «گرسنه مثل گرگ» بود که پر از صحنه‌هایی از جنگل‌ها، رودخانه‌ها، فیل‌ها، کافه‌ها و بازارها بود که پر از صحنه‌هایی از جنگل‌ها، رودخانه‌ها، فیل‌ها، کافه‌ها و بازارها بود، در حالی که حال و هوا و لحن فیلم‌های ماجراجویی مانند «مهاجمان صندوقچه گمشده» را تداعی می‌کرد.

این ویدیو، سیمون لو بون، خواننده آهنگ دوران دوران را نشان می‌دهد که مانند یک ببر، زنی را تعقیب می‌کند. صحنه‌ای که لو بون سرش را از آب بیرون می‌آورد، ادای احترامی به صحنه‌ای مشابه در فیلم «اینک آخرالزمان» است. صحنه‌های مربوط به فیل‌ها در پرورشگاه فیل‌ها در پیناوالا فیلمبرداری شده است. طرح این ویدئو از اشعار آهنگ "من در شکار هستم، من تو را دنبال می‌کنم" الهام گرفته شده است. زن ببری به یک افسانه باستانی سریلانکایی درباره یک شخصیت شیطانی اشاره دارد که به یک پلنگ ماده تبدیل می‌شود و مردانی را که اغوا می‌کند، می‌بلعد. اشاره‌ای به این افسانه را می‌توان در کتاب «آخرین استعمار» نوشته‌ی کریستوفر اونداتیه، نویسنده‌ی متولد سریلانکا، یافت.

مارک ویتز در duranduran.com نوشت: من تصمیم گرفتم به سریلانکا بروم، صرفاً به این هدف که از مکان‌هایی که گروه دوران دوران موزیک ویدیوهای «گرسنه مثل گرگ»، «نجات دعا» و «تنها در کابوس تو» را فیلمبرداری کرده، دیدن کنم.  در سال ۱۹۸۲، دوران دوران فراتر از حد انتظار بود. قبل از این، بیشتر موزیک ویدیوها قطعات اجرایی با کمی چاشنی و تزئینات بودند. افرادی مثل دیوید بویی استثنا بودند، آنها چاشنی‌های هنری به کار اضافه کردند. سپس دوران دوران با ویدیوهایی از راه رسید که عملاً فیلم بودند و شامل داستان‌های ماجراجویانه و خارق‌العاده می‌شدند.

دوران دوران، سریلانکا را پس از اینکه یکی از مدیرانشان، پاول پرو، برای تعطیلات به آنجا رفت و از آنجا خوشش آمد، انتخاب کرد. در برهه‌ای از زمان، او می‌خواست برای خودش معبدی در سریلانکا بسازد.   اعضای گروه به همراه دوست دخترانشان به سریلانکا رفتند و گفتند که در آنجا لحظات بسیار خوشی را سپری کردند. «راسل مالکاهی برای کارگردانی استخدام شد. «گرسنه مثل گرگ» یکی از بزرگترین آهنگ‌های دوران دوران است. گروه موسیقی گفت که این ویدیو مثل یک فیلم ایندیانا جونز است، اما او برای امشب دنبال یک دختر می‌گردد. هفده ثانیه بعد از شروع ویدیو، سیمون لو بون را می‌بینیم که در یک کافه‌ی مجلل نشسته و کلاه و عینک آفتابی دارد.   یک بطری مشروب روی میز است در حالی که فروشنده‌ای با یک میمون آن را فراری می‌دهد. زاویه دوربین به سمت جلو تغییر می‌کند و او به آرامی بلند می‌شود و میز را به طرز چشمگیری برمی‌گرداند، چیزی که در بسیاری از ویدیوهای دهه ۸۰ دیده‌ایم. این صحنه در چایخانه پاگودا در پایتخت، کلمبو، فیلمبرداری شده است. چایخانه پاگودا هنوز باز است. بعداً بازسازی شد و اکنون دارای یک طرح رنگ سفید ملایم با میز و صندلی‌های پلاستیکی است.

این مکان که هنوز هم عجیب و غریب است، در خیابان چاتهام ۱۰۵ در منطقه قدیمی کلمبو به نام فورت واقع شده است. صحنه‌ی پایانی گردهمایی اعضای گروه در این ویدیو نیز در اینجا فیلمبرداری شده است. در ادامه، سیمون لو بون در بازاری قدم می‌زند. این صحنه در بازار قدیمی شهر گاله فیلمبرداری شده است.

از آن زمان، این بازار بازسازی شده و دیگر از روی ویدیو قابل تشخیص نیست. این ویدئو شامل بخش کوتاهی است که در آن اعضای گروه در یک بار، با لباس‌های مرتب، در کنار  راه‌پله ایستاده‌اند.  این صحنه در هتل آمانگالا (که قبلاً هتل نیو اورینتال نام داشت) در گاله فیلمبرداری شد.  بیشتر صحنه‌های دیگر ویدیو در جنگل یا خیابان‌ها فیلمبرداری شده‌اند، نه در مکان‌هایی که به راحتی قابل تشخیص یا پیدا کردن باشند.

ویدیوی «دعا را ذخیره کن» صحنه‌های زیبایی از فضای باز معابد، بناهای تاریخی و سواحل را به تصویر می‌کشد. صحنه‌های داخلی در آمانگالا فیلمبرداری شدند. صحنه‌ی آغازین فیلم، جایی که سیمون لو بون روی مبلی لم داده و کتابی در دست و نوشیدنی‌ای در دست دارد، در یکی از اتاق‌ها فیلمبرداری شده است. صحنه‌ای که او با مدل زن وانیا سیگر که لباس قرمز به تن دارد، می‌رقصد، در اتاقی درست کنار لابی به نام زال فیلمبرداری شده است. نیمه اول صحنه‌های خارجی در ساحل نزدیک گاله فیلمبرداری شد. در اواسط ویدیو، یک نمای هلیکوپتر از دوران دوران نشان داده می‌شود که بالای یک صخره بزرگ با مقداری ویرانه ایستاده است. سیگیریا، بقایای یک کاخ سلطنتی است که در قرن پنجم ساخته شده است. این مکان در وسط کشور واقع شده است و می‌توانید از صخره بالا بروید و از خرابه‌های باغ‌ها و فواره‌های اطراف دیدن کنید. در بالاترین نقطه سیگیریا بایستید و وانمود کنید که عضوی از قبیله دوران دوران هستید و برای عکسبرداری از بالا با هلیکوپتر ژست بگیرید. و فراموش نکنید که کت و شلوار کتان سفید خود را بپوشید.

همچنین در این ویدئو، گروه در چندین معبد و مجسمه دیده می‌شود. این صحنه‌ها در پولونارووا، واقع در چند ساعتی سیگیریا، فیلمبرداری شده‌اند.   در پایان ویدیو، نیک رودز، جان تیلور و اندی تیلور در مقابل دو مجسمه بودا، یکی ایستاده و دیگری خوابیده، آواز می‌خوانند. این مجسمه‌ها گال ویهاریا نام دارند و در انتهای (شمالی) مجموعه قرار دارند. نمای پایانی ویدیوی «دعا را ذخیره کن» بسیار نمادین است. اعضای گروه در میان ویرانه‌های یک معبد قدم می‌زنند. در نزدیکی آن، سکویی سنگی با چندین ستون که هنوز پابرجا هستند، قرار دارد و در پس‌زمینه، یک استوپای سفید بزرگ دیده می‌شود. سیمون لو بون به کنار سکو تکیه داده و اندی تیلور در بالای آن ایستاده و گیتار می‌زند.  بقیه اعضای گروه در حال پرسه زدن هستند. آنها در معبد جمع می‌شوند، تا انتها می‌روند و با احترام به مجسمه بودا نگاه می‌کنند. ویدیو با دور شدن دوربین و لم دادن سیمون لو بون روی مبل به پایان می‌رسد. این صحنه معبد در معبد لانکاتیلاکا فیلمبرداری شده است.

«تنها در کابوس تو» سومین ویدئوی فیلمبرداری شده در سریلانکا است. خیلی معروف نیست، اما من واقعاً آن آهنگ را دوست دارم، و باز هم وانیا سیگرِ بسیار زیبا در آن حضور دارد. صحنه‌های داخلی این ویدئو در اتاقی در هتل آمانگالا فیلمبرداری شده است. در این ویدیو دو صحنه برای تماشا وجود دارد. سیمون لو بون در ساحل ایستاده است و در پس زمینه جزیره کوچکی قرار دارد که خانه‌ای روی آن ساخته شده است. این یک تاپروبن است. در واقع یک هتل مجلل است که هزینه اقامت در آن از ۱۰۰۰ تا ۲۲۰۰ دلار برای هر شب است.  این هتل در جنوبی‌ترین نقطه جزیره، نزدیک شهر ولیگاما واقع شده است. درست روبروی ایستگاه اتوبوس قرار دارد و بنابراین دسترسی به آن آسان است.  صحنه‌های پایانی فیلم «تنها در کابوس تو»، جایی که سیمون لو بون از دیوار بالا می‌رود و زنی را در آغوش می‌گیرد، در گاله فیلمبرداری شده است.

در هیچ یک از ویدیوها نیست، اما خیلی مهم است که شما باید به مهمانسرای استرند در اوناواتونا بروید و در «اتاق دوران دوران» اقامت کنید. این مکان در ۵ کیلومتری گاله و نزدیک به ساحل واقع شده است. این اتاقی است که توسط مرد بسیار خوبی به نام آشوکا و همسرش اداره می‌شود. در دهه ۱۹۸۰ آسوکا اتاقش را باز گذاشته بود که پاول پرو برای گرفتن اتاق آمد. «سوئیت» اتاق بزرگی است که در بالای ساختمان قرار دارد. برای رسیدن به آنجا باید از یک پله باریک بالا بروید و عملاً به صورت سینه خیز به طبقه بالا بروید. آشوکا به من گفت که سیمون لوبون هر روز صبح برای نوشیدن چای با شیر به بالکن می‌آمد. پولس دو ماه در آنجا ماند.

ام. آی. ای. و جنجال‌هایش

مایا آرولپراگاسام - خواننده هیپ هاپ و ستاره پاپ معروف به M.I.A. - فرزند یک رهبر شورشی تامیل سریلانکایی است. او در لندن متولد شد و در سن ۱۲ سالگی برای همیشه به آنجا نقل مکان کرد، اما مدت کوتاهی از دوران کودکی خود را در جافنا، در شمال سریلانکا، قلب تامیل‌ها و نقطه شروع گروه وحشیانه ببرهای آزادی‌بخش تامیل ایلام که با نام ببرهای تامیل نیز شناخته می‌شوند، گذراند. در طول دوران فعالیت موسیقیایی‌اش، شاید بیشتر به خاطر جنجال‌آفرینی و ایجاد دردسر شناخته می‌شد تا موسیقی‌اش. از جمله موارد دیگر، او وقتی در سوپربول با مدونا اجرا کرد، تماشاگران را شگفت‌زده کرد و وقتی در مراسم جوایز ام‌تی‌وی آواز خواند، بسیار باردار به نظر می‌رسید.

گری پاتون در نیویورکر نوشت:

ام. آی. ای. ، اهل لندن با اصالت سریلانکایی، مدت‌هاست که با این تصور که موسیقی‌اش پیوندی ناگسستنی با دغدغه‌های اجتماعی-فرهنگی دارد، هدایت می‌شود. در آوریل ۲۰۱۶، وقتی در روزنامه ایونینگ استاندارد درباره جنبش «جان سیاه‌پوستان مهم است» اظهار نظر کرد، بلافاصله مورد انتقاد قرار گرفت: این برای من چیز جدیدی نیست. این چیزی است که لورین هیل در دهه نود گفت، یا این چیزی است که پابلیک انمی در دهه هشتاد گفت. آیا بیانسه یا کندریک لامار قرار است بگویند که جان مسلمانان مهم است؟ یا قرار است بگویند که جان سوری‌ها مهم است؟ یا این بچه در پاکستان قرار است بگوید که آنها مهم هستند؟. تا الان، ام. آی. ای.  باید به این نتیجه عادت کرده باشد. رزومه او شامل فهرستی طولانی از تصمیمات بحث‌برانگیز است، مانند مشاجره آنلاین با اندرسون کوپر بر سر پوشش خبری سریلانکا، اتحاد با جولیان آسانژ، بنیانگذار ویکی‌لیکس، و اختلافات متعدد با ناشرش. اقدام تحریک‌آمیز ام. آی. ای.   که زمانی مایه تحسین بود، به یک عامل دردسرساز تبدیل شده است.

گاهی اوقات، به نظر می‌رسد که او برای آزمایش ادعاهای ما مبنی بر اینکه ما نافرمانی را دوست داریم و شخصیت‌های اصلی پیچیده و «نامطلوب» را به شخصیت‌های قابل پیش‌بینی ترجیح می‌دهیم یا اینکه ما صادقانه به نگرانی‌های جهانی و سبک‌های موسیقی که او سرسختانه پیش روی ما قرار می‌دهد، علاقه‌مند هستیم، اعزام شده است.

در سال ۲۰۰۴، او میکس‌تیپ «Piracy Funds Terrorism» را منتشر کرد - گردبادی کوبنده و مقاومت‌ناپذیر از موسیقی‌های فانک، رگیتون و هیپ‌هاپ که سیستم ناشر اصلی تا حد زیادی دست‌نخورده بود. در آن زمان، استعدادهای جوان و آزمایش نشده هنوز به فناوری‌هایی که بعداً پیاده‌سازی شدند، دسترسی مقرون‌به‌صرفه نداشتند. آنها باید خانه‌هایشان را به استودیوهای ضبط تبدیل کنند. آنها پلتفرم‌های آنلاین برای انتشار و تبلیغ موسیقی خود و جذب سریع مخاطبان زیاد ندارند. بیشتر رپرها هنوز با افتخار شلوار جین تنگ نمی‌پوشند و معمولاً به اندازه رپ خواندن، آواز نمی‌خوانند. طرفداران ایندی راک نفرت خود را از ستاره‌های پاپ به شدت حفظ کردند. و آن ستاره‌های پاپ هنوز در نقش تحریک‌کنندگان سیاسی راحت نشده‌اند.

دوران کودکی ام. آی. ای. در شمال سریلانکای جنگ‌زده

ماتانگی مایا آرولپراکاسام در ۱۸ ژوئیه ۱۹۷۵ در هانسلو، لندن، از آرول پراکاسام، مهندس، نویسنده و فعال تامیل سریلانکایی و همسرش کالا، متولد شد. وقتی شش ماهه بود، خانواده‌اش به جافنا در شمال سریلانکا نقل مکان کردند، جایی که برادرش سوکو به دنیا آمد. جنگ داخلی سریلانکا با ببرهای تامیل از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۹ ادامه داشت.

در جافنا، او نام خانوادگی پدرش، آرولار، را برای خود برگزید و به یک فعال سیاسی و عضو بنیانگذار سازمان دانشجویان انقلابی ایلام (EROS)، یک گروه سیاسی تامیل وابسته به ببرهای تامیل، تبدیل شد.  سال‌های اقامت آرولپراکاسام در جافنا با آوارگی ناشی از جنگ داخلی سریلانکا همراه بود. خانواده او از دست ارتش سریلانکا پنهان شدند و آرولپراکاسام در این مدت ارتباط زیادی با پدرش نداشت. او خانواده‌اش را در فقر شدید توصیف کرده، اما خاطرات خوشی از دوران کودکی‌اش در جافنا را به یاد آورده است. مایا در مدارس صومعه کاتولیک مانند صومعه خانواده مقدس در جافنا تحصیل کرد، جایی که مهارت‌های هنری خود، به ویژه نقاشی، را برای پیشرفت در کلاسش توسعه داد.

او گفت در طول جنگ داخلی، سربازان اسلحه‌هایشان را از سوراخ‌های پنجره‌ها می‌گذاشتند و به سمت مدرسه شلیک می‌کردند.  همکلاسی‌هایش آموزش دیده بودند که زیر میز شیرجه بزنند یا کنار آموزشگاه‌های زبان انگلیسی بدوند. آرولپراکاسام به همراه خانواده‌ی گسترده‌اش در کنار جاده زندگی می‌کرد و در معابد و کلیساهای شهر بازی می‌کرد. به دلایل امنیتی، مادر آرولپراکاسام به همراه فرزندانش به مدرس هند نقل مکان کرد، جایی که آنها در خانه‌ای مخروبه زندگی می‌کردند و پدرشان گاهی اوقات به آنها سر می‌زد که برای محافظت از بچه‌ها خود را عموی آنها معرفی می‌کرد. خانواده، به جز آرولار، سپس به طور موقت در جافنا اسکان داده شدند، اما جنگ در شمال شرقی سریلانکا شدت بیشتری گرفت.  در این مدت، مدرسه ابتدایی آرولپراگاسام نه ساله در یک حمله دولتی ویران شد. مادرش سپس در سال ۱۹۸۶، یک هفته قبل از یازدهمین سالگرد تولد آرولپراکاسام، به همراه فرزندانش به لندن بازگشت و در آنجا به عنوان پناهنده اسکان داده شدند. پدرش به یک میانجی صلح مستقل بین دو طرف جنگ داخلی تبدیل شد. خانواده او یکی از دو خانواده ساکن در ملک فیپس بریج در منطقه میچام در جنوب لندن هستند. او گفت فضای آنجا فوق‌العاده نژادپرستانه بود.

https://factsanddetails.com/south-asia/Srilanka/Arts_Culture_Sports_Srilanka/entry-۸۰۱۲.html 

کد خبر 23964

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =