کارگاه "نسخ و تعلیق" که در دوسالانه لاهور برگزار شد، به بررسی ارتباطات عمیق تاریخی، فرهنگی و هنری میان ایران و پاکستان پرداخت. این کارگاه که توسط "انجم میدیا کولیکشن" سازماندهی شده بود، پژوهشگران، هنرمندان و محققانی از هر دو کشور را گرد هم آورد تا از طریق پژوهشهای مردمنگاری، گفتگوهای علمی و همکاریهای هنری، این پیوندها را بررسی کنند.
این گزارش به بررسی موضوعات، گفتگوها و تجربیات این کارگاه پرداخته و نشان میدهد که چگونه ایران و پاکستان، با وجود مرزها و هویتهای ملی در حال تغییر، همچنان ریشههای مشترکی در زبان، خوشنویسی، زیارتگاهها، شعر و سنتهای فرهنگی دارند.
لاهور: شهری آشنا و در عین حال ناآشنا
برای ایرانیان، لاهور شهری است که در حافظه شعری فارسی زنده است—نامی که در اشعار کلاسیک فارسی تکرار شده، اما بهندرت از نزدیک تجربه شده است. این شهر بخشی از یک کهکشان از شهرهای تاریخی همچون سمرقند، بخارا و کاشغر است که یادآور زیبایی و عظمتاند اما در ذهن معاصر ایرانیان، دور و ناآشنا به نظر میرسند. شاید برای پاکستانیها نیز، شهرهایی مانند اصفهان و شیراز چنین حسی را تداعی کنند.
با این حال، لاهور برای شرکتکنندگان ایرانی هم ناآشنا بود و هم به طرز شگفتانگیزی آشنا. اولین مواجهه با این شهر در فرودگاه علامه اقبال اتفاق افتاد—نامی برگرفته از اقبال لاهوری، شاعر و فیلسوفی که برای هر دانشآموز ایرانی شناختهشده و محبوب است. این لحظه، اولین نشانهای بود از زنده شدن پیوندهای تاریخی و فرهنگی.
اما شاید قدرتمندترین حس آشنایی از طریق خط نستعلیق تجربه شد که در تابلوها، خیابانها، مغازهها و زیارتگاهها جریان داشت. در حالی که در ایران نستعلیق عمدتاً محدود به شعر، متون مذهبی و کتیبههای رسمی است، در لاهور یک عنصر زنده در فضای عمومی به شمار میآید. این امر به ایرانیان این امکان را داد که هرچند زبان اردو را متوجه نمیشدند، اما میتوانستند بسیاری از نوشتههای شهر را بخوانند و با آنها ارتباط برقرار کنند.
مفهوم و نامگذاری کارگاه: "نسخ و تعلیق"
این کارگاه "نسخ و تعلیق" نام گرفت که اشارهای است به دو سبک خوشنویسی:
- نسخ – خطی که به صورت رسمی و خوانا استفاده میشود و منشأ عربی دارد.
- تعلیق – سبکی روانتر و آزادتر از خوشنویسی فارسی.
ترکیب این دو خط، نستعلیق را به وجود آورده است، سبکی که خط اصلی فارسی و اردو محسوب میشود.
این استعارهی زبانشناختی، بازتابی از رابطهی تاریخی ایران و پاکستان بود—رابطهای که در طول تاریخ درهمتنیده، اما با گذر زمان دچار گسست و جدایی شده است. هدف کارگاه این بود که گفتگوهایی را که بهواسطه مرزهای مدرن و تحولات سیاسی متوقف شده بودند، دوباره احیا کند.
پژوهش مردمنگاری: کاوش در زیارتگاههای لاهور
یکی از بخشهای کلیدی این کارگاه، تحقیقات میدانی در چهار زیارتگاه مهم صوفی و شیعه در لاهور بود که هر یک پیوندهای عمیقی با تاریخ و فرهنگ ایران دارند:
1. داتا دربار – آرامگاه علی هجویری، صوفی ایرانی قرن یازدهم که تصوف فارسی را به این منطقه معرفی کرد.
2. بیبی پاکدامن – زیارتگاهی مرتبط با زنان خاندان پیامبر، با اهمیت ویژه در سنت شیعی.
3. مادهو لعل حسین – آرامگاه شاه حسین، شاعر صوفی پنجابی که قوالی و دمال (رقص آیینی) در آن رواج دارد.
4. میان میر – صوفیای برجسته که با دربار مغولان و سنتهای ادبی فارسی پیوند داشت.
شرکتکنندگان در این زیارتگاهها به مشاهدهی آیینها، شنیدن قوالی، گفتوگو با زائران و بررسی کتیبههای فارسی پرداختند. جالب آنکه اشعار فارسی حکشده بر دیوارهای این زیارتگاهها برای ایرانیان قابل خواندن بود، اما بسیاری از بازدیدکنندگان اردوزبان آن را متوجه نمیشدند.
این تجربه نشان داد که سنتهای شعری فارسی هنوز در زندگی معنوی پاکستان تنیده شدهاند، حتی اگر زبان فارسی در گفتار روزمره کمرنگ شده باشد.
کارگاهها و گفتگوهای علمی
این کارگاه ده روز اقامت در لاهور را شامل میشد که ترکیبی از ارائهها، بحثهای علمی و همکاریهای هنری بود. هدف این گفتگوها، فراتر رفتن از مقایسههای سطحی و ایجاد بحثهای عمیق علمی و هنری بود.
برخی از موضوعات مهم شامل:
- مقایسهی نستعلیق فارسی و اردو – بررسی تفاوتهای زیباشناختی و احساسی میان این دو سنت.
- زیارتگاهها به عنوان فضاهای مقاومت فرهنگی و سیاسی – بررسی نقش زیارتگاهها در سنتهای تصوف و تشیع در ایران و پاکستان.
- تاریخ خوشنویسی در فضای عمومی – تحلیل تحول تایپوگرافی فارسی و اردو در محیط شهری.
- هنر مقاومت – بررسی سنتهای نوحهخوانی، سوزندوزی و هنر سیاسی در ایران و پاکستان.
سخنرانان برجسته شامل:
- احمد قدیور – درباره نوحهخوانی به عنوان سنتی سیاسی و فرهنگی در ایران.
- رابعه عزدی – درباره تاریخ شهر لاهور و تکامل معماری آن.
- نور زهرا زیدی – درباره چالشهای حکومتی و محلی در زیارتگاه بیبی پاکدامن.
- المیرا علیحسینی – درباره زیارتگاهها به عنوان مکانهای پناه و خطر در تاریخ تشیع.
- سینا فاکور – درباره تاریخ تطبیقی تایپوگرافی فارسی، اردو و عربی.
- سهیل زبیری – درباره نقش خوشنویسی در فضای عمومی پاکستان.
نتایج و اهمیت این تجربه
شاید مهمترین دستاورد این کارگاه این بود که چقدر از تاریخ مشترک ما هنوز زنده است، حتی در زمانی که سیاستهای مدرن تلاش دارند آن را محو یا فراموش کنند.
شعرهای فارسی حکشده بر دیوارهای زیارتگاهها، نستعلیقی که در خیابانهای لاهور جریان داشت، و راننده تاکسیای که با اشتیاق اشعار اقبال را برای مسافران ایرانیاش میخواند، همگی نشان از پیوندی زنده داشتند.
در سنت ادبی فارسی گفته میشود که سفر باعث کشف خود میشود. برای شرکتکنندگان ایرانی، لاهور نهتنها مکانی برای کشف پاکستان بود، بلکه بخشی از هویت فرهنگی خود را نیز در آن بازیافتند.
نتیجهگیری
کارگاه "نسخ و تعلیق" در دوسالانه لاهور فرصتی نادر برای گفتگوی مستقیم و عمیق میان هنرمندان و پژوهشگران ایرانی و پاکستانی فراهم کرد.
این کارگاه نشان داد که با وجود مرزها و جداییها، ایران و پاکستان همچنان از طریق شعر، زبان و فرهنگ به یکدیگر پیوند خوردهاند—و این پیوند، با تلاش و تخیل، میتواند بار دیگر زنده و شکوفا شود.
https://alexshams.com/2021/03/27/naskh-va-taaliq-connections-between-iran-and-pakistan-old-and-new/
نظر شما