چرا دیپلماسی شکست خورده و زبان زور به ابزار اصلی سیاست جهانی تبدیل شده است؟
ده سال پیش: زمانی که دیپلماسی پیروز به نظر میرسید
در سال ۲۰۱۵، جامعه جهانی سرانجام راهی برای حل و فصل مسأله هستهای ایران یافت. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با مشارکت قزاقستان، اتریش و سوئیس تدوین شد. طبق این توافق، ایران فعالیتهای هستهای خود را محدود کرد و در مقابل، بخشی از تحریمهای بینالمللی برداشته شد.
ایران تعهد داد که دوسوم سانتریفیوژهای خود را برچیند، ۹۸ درصد اورانیوم غنیشده را خارج کند و راکتور اراک را بازطراحی نماید. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجرای این تعهدات را تأیید کرد. در این میان، قزاقستان نقشی کلیدی ایفا کرد و به عنوان تأمینکننده اورانیوم طبیعی برای ایران در چارچوب همکاری با آژانس، ایران و سازمان ملل ظاهر شد. این اقدامات، اعتماد میان طرفها را تقویت کرد.
بازگشت به عقب: بحران اعتماد
در سال ۲۰۱۸، آمریکا به رهبری دونالد ترامپ از برجام خارج شد و تحریمهای یکجانبه را بازگرداند. این اقدام ضربه بزرگی به اعتماد طرفین وارد کرد. همزمان، اعتراضات داخلی در ایران و لحن شدیدتر علیه تهران نیز اوضاع را بدتر ساخت. قزاقستان که آن زمان عضو غیر دائم شورای امنیت بود، تلاش کرد فضای بحث را حفظ کند، اما موضع آمریکا بر جلسات حاکم بود.
در پی آن، ایران به صورت مرحلهای اجرای تعهدات برجامی خود را کاهش داد. آمریکا نیز با افزایش فشار، ایران را به نقض توافق و تقویت توانمندی نظامی متهم کرد.
تلاش برای بازگشت به میز مذاکره
در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، تلاشهایی برای احیای برجام صورت گرفت، اما هیچیک از طرفین حاضر به برداشتن گام نخست نشدند. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، اعلام آمادگی برای توافقی جدید مطرح شد، اما اقدامات مشخصی انجام نگرفت. در نهایت، همهچیز به حمله نظامی ختم شد: تأسیسات هستهای فردو، اصفهان و نطنز هدف حملات آمریکا قرار گرفتند، پس از آنکه ایران و اسرائیل با یکدیگر تبادل حملات داشتند.
ژئوپلیتیک و اقتصاد: چه کسی در دل آشوب سود میبرد؟
درگیریهای امروزی تنها برخورد منافع نیستند، بلکه تبدیل به تجارت بزرگ شدهاند. حمله به ایران باعث افزایش بهای نفت شد، که به نفع صادرکنندگان و دلالان نفت است، اما بازار جهانی را دچار نوسان میکند.
کریدور حملونقل شمال–جنوب، که روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و ایران را به هند و خلیج فارس متصل میکند، به شدت آسیبپذیر شده است. در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۳ میلیون تُن کالا از طریق راهآهن، ۵.۴ میلیون تُن با کامیون و ۸.۵ میلیون تُن با کشتی از این مسیر عبور داده شد.
به گفته لیودیا پارخومچیک، کارشناس مؤسسه اقتصاد و سیاست جهانی (IMEP)، شاخه غربی این مسیر که از آذربایجان عبور میکند، بهویژه به دلیل نداشتن بخش راهآهن رشت–آستارا، آسیبپذیر است. با اینکه ایران و روسیه در بهار ۲۰۲۵ ساخت این مسیر را آغاز کردند، اما اکنون آینده کل پروژه در ابهام است. در کوتاهمدت، مشکلات لجستیکی، تأخیر در مرزها و افزایش هزینه حملونقل، کشورهایی مثل پاکستان، هند و سایر شرکای آسیای جنوبی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
تهدید هستهای: حمله به تأسیسات اتمی
بزرگترین خطر، حملات به تأسیسات هستهای همچون فردو و نطنز است که میتواند باعث نشت مواد رادیواکتیو و فجایع زیستمحیطی گسترده شود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کرده که سطح غنیسازی اورانیوم ایران به ۶۰ درصد رسیده که بسیار نزدیک به سطح تسلیحاتی است. اگر دیپلماسی مجدداً فعال نشود، منطقه ممکن است وارد رقابت تسلیحاتی هستهای شود.
چرا دیپلماسی شکست میخورد؟
سیاستشناس و شرقشناس، سلطان آکیمبکوف توضیح میدهد که در دهه ۱۹۹۰، جهانیشدن باعث شد که جنگها برای کشورها پرهزینه و نامطلوب شوند. اما امروز منطق قدرت دوباره بازگشته و خشونت به عنوان ابزار مشروع دیده میشود. او میگوید:
«در موضوع ایران، فقط یک هفته طول کشید تا مسیر از مذاکره به درخواست تسلیم شدن تغییر یابد.» و میافزاید: «شاید اگر ایران سلاح هستهای داشت، مسیر ماجرا متفاوت میبود.»
فرسایش رژیم عدم اشاعه
داورن آبن از مؤسسه مطالعات استراتژیک قزاقستان (KISI) هشدار میدهد که رژیم عدم اشاعه در حال فروپاشی است. کشورهایی که متعهد به خلع سلاح هستهای بودند، تعهدات خود را اجرا نمیکنند. در عوض، گفتمان هستهای تقویت شده است.
او میگوید:
«ما شاهد بیتوجهی به تعهدات بینالمللی هستیم و اعتماد به دیپلماسی جای خود را به اعتماد به زور داده است.»
مسابقه تسلیحاتی: آمارها هشدار میدهند
بر اساس دادههای مؤسسه SIPRI، هزینه نظامی جهان در سال ۲۰۲۴ به رکورد ۳ تریلیون دلار رسید که نسبت به سال گذشته ۹.۵ درصد رشد داشته — بیشترین رشد از زمان پایان جنگ سرد.
امیدهای باقیمانده: شورای امنیت و میانجیها
وزارت خارجه قزاقستان اعلام کرده است که همه اختلافات، از جمله موضوع ایران، باید بر اساس منشور سازمان ملل از طریق مذاکره حلوفصل شود. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، نیز نسبت به زنجیرهای از حملات متقابل هشدار داده است. برخی کارشناسان امید دارند که مجموعهای از میانجیهای بینالمللی از بلوکهای منطقهای تشکیل شود تا بتوانند فاز نظامی را پایان دهند.
نکته:
ایران روزی مسیر دیپلماسی را برگزید. به مذاکرات بینالمللی پیوست، توافقنامههای رسمی را امضا کرد، بازرسیها را پذیرفت و برنامه هستهای خود را محدود ساخت — و همه اینها در سایه اعتمادی بود که به جامعه جهانی داشت. اما به این اعتماد خیانت شد. آمریکا بهطور یکجانبه از توافق خارج شد و پس از آن، حملاتی مستقیم علیه زیرساختهای هستهای ایران آغاز گردید. در این لحظه حساس، حقوق بینالملل نتوانست از کارکرد خود دفاع کند و جامعه جهانی سکوت اختیار کرد.
نکته نگرانکننده اینجاست که این حملات نه به تأسیسات نظامی، بلکه به تأسیسات اتمی صلحآمیز انجام شد. این در حالیست که برای کشوری با جمعیتی بیش از ۹۰ میلیون نفر همچون ایران، انرژی هستهای صلحآمیز نه تنها حقی مشروع بر اساس معاهدات بینالمللی است، بلکه ضرورتی حیاتی به شمار میآید. ثبات انرژی، فناوریهای پزشکی، و تحقیقات علمی نیازمند دسترسی امن و پایدار به فناوریهای هستهای هستند.
وضعیت کنونی نشان داد که ساختار امنیت بینالملل شکننده است و اعتماد متقابل در حال فرسایش. اکنون مسئولیت احیای گفتوگو بر دوش آنانی است که آن را از میان بردند. ایالات متحده و کشورهای غربی باید گامهایی واقعی در راستای جبران اشتباهات گذشته بردارند — بازگشت به دیپلماسی، بهرسمیتشناختن حق ایران برای انرژی صلحآمیز هستهای و ارائه تضمینهایی جدی برای بازسازی اعتماد از دسترفته.
این میتواند گام نخست برای کاهش تنشها و نیز ساخت نظمی عادلانهتر و باثباتتر در جهان باشد — نظمی که در آن قدرت و سوء استفاده از آن جای قانون را نگیرد، و انرژی اتمی صلحآمیز در خدمت توسعه باشد، نه در خدمت ویرانی کشورها و ملت ها.
آستانه قزاقستان
منبع:
https://www.inform.kz/ru/yadernoe-dose-irana-pochemu-diplomatiya-bessilna-3d957a
نظر شما