پیشگویی یأجوج و مأجوج: نگاهی دینی به نبرد صهیونیستی–ایرانی
مرصد الازهر با بررسی متون دینی مورد استفاده رژیم صهیونیستی نگاهی جنگ تحمیلی رژیم کودک کش علیه ج.ا.ایران انداخته است
این نبرد، ابعادی دارد که فراتر از سیاست و جغرافیاست و به عرصههای اندیشه دینی و الهیات میرسد، بهویژه در میان جریانهای مسیحیت انجیلی در ایالات متحده آمریکا. این جریانها، دیدگاه خود را از متنهای کهن تورات الهام میگیرند و آنها را بر شرایط روز تطبیق میدهند. در رأس این متون، پیشگویی "یأجوج و مأجوج" قرار دارد که در کتاب حزقیال (فصلهای ۳۸ و ۳۹) آمده و نبردی بزرگ را در «آخرالزمان» توصیف میکند؛ نبردی که در آن قدرتهای بزرگی گرد هم میآیند تا علیه یهود بجنگند. در بخشی از متن چنین آمده است:
«ای پسر انسان، روی خود را بهسوی سرزمین مأجوج برگردان و درباره آن نبوت کن... تو و سپاهت بیرون آیید... همراه شما فارس و کوش، همه با زره و کلاهخود... به سرزمینی بازپسگرفتهشده... من تو و سپاهت را بر کوههای اسرائیل در هم خواهم شکست.»
مسیحیت انجیلی بر این باور است که «فارس» در این پیشگویی، اشاره به ایران امروزی دارد و آن را نیروی اصلی و پیشتاز در ائتلاف دشمن با رژیم صهیونیستی میداند.
ایران بهعنوان بخشی از نقشه مقدر آسمانی
در این نگاه، ایران تنها یک دشمن سیاسی یا تهدیدی هستهای نیست ـ چنانکه ادعا میکنند ـ بلکه جزئی از یک نقشه از پیش تعیینشده الهی برای پایان جهان است. این برداشت مبتنی بر باور دینیای است که تأسیس رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ را آغاز تحقق پیشگوییهای تورات میداند، و معتقد است که هر خطری که موجودیت این رژیم را تهدید کند، بخشی از رویدادهای نبرد پایانی پیش از بازگشت دوم مسیح خواهد بود.
این نوع گفتمان بهروشنی در رسانههای مسیحیِ صهیونیستِ آمریکایی دیده میشود که برنامهها و مقالههایی تولید میکنند و هرگونه تنش نظامی یا سیاسی با ایران را در پرتو این پیشگوییها تحلیل میکنند. این رویکرد، به شکلگیری دیدگاه عمومی در میان محافظهکاران آمریکا کمک میکند که حامی سرسخت سیاستهای صهیونیستی هستند. همچنین بر تصمیمگیران سیاسی آمریکا نیز تأثیر میگذارد؛ آنها پشتیبانی از صهیونیستها را نهتنها وظیفهای سیاسی، بلکه تکلیفی دینی و اخلاقی نیز میدانند.
سوءاستفاده از پیشگوییها برای توجیه تجاوزگری
آنچه گفته شد نشان میدهد که رژیم صهیونیستی و جریانهای مسیحیِ صهیونیستِ حامی آن در آمریکا، از این پیشگوییهای دینی بهرهبرداری میکنند تا سیاستهای توسعهطلبانه و تجاوزگرانه خود را توجیه کنند.
بر پایه این تفسیرهای مذهبی، این رژیم به اقدامات تهاجمیاش علیه کشورهای عربی و اسلامی ادامه میدهد و آشوب و ویرانی را در سراسر خاورمیانه گسترش میدهد.
از همینرو، رصدگاه الازهر به جامعه جهانی هشدار میدهد که در برابر جنایات غیرانسانی رژیم اشغالگر در نوار غزه سکوت نکند؛ جنایاتی که در آن، گرسنگی بهعنوان سلاح جنگی علیه مردم بیدفاع به کار گرفته میشود.
مرکز الازهر خواستار پایان فوری سیاست هدفگیری مستقیم و کشتار سازمانیافته گرسنگان در حین تلاش آنها برای یافتن غذاست، و تأکید میکند که ورود کمکهای بشردوستانه بدون قید و شرط به نوار غزه، یک حق انسانی است که در پیمانها و قوانین بینالمللی تصریح شده است.
نتیجهگیری تحلیلی: دینیسازی منازعهها، خطرناکتر از جنگ سرد
آنچه مرصد الأزهر در این گزارش ترسیم کرده، صرفاً بررسی یک پیش بینی توراتی نیست؛ بلکه تحلیل یک روند خطرناک است که در آن دین به ابزار تسلیحاتی بدل شده است. پیش گویی آخرالزمانی از متون کهن، به خوراک روزانه برنامههای تلویزیونی و سیاستگذاریهای کلان بدل شدهاند. جنگ، دیگر فقط در میدان رخ نمیدهد، بلکه در ذهنها، در متون و در باورها نیز جریان دارد.
در برابر این روند، نیاز فوری به گفتمان دینی مبتنی بر اخلاق، عقلانیت و کرامت انسانی احساس میشود. بازخوانی نقادانه متون، جداسازی سیاست از سوءاستفاده دینی، و تلاش برای احیای وجدان جمعی جهانی، وظیفهای است که بر دوش نهادهایی دینی و اخلاق مدار نهاده شده است.
نظر شما