گزارشی تحلیلی بر پایه مقاله دکتر عبدالله الأشعل :مردم مصر و منازعه ایران و اسرائیل
مقدمه
در مقالهای که تارنمای الرؤیه با عنوان «موقف الشعب المصری من الصراع بین إیران وإسرائیل» منتشر کرده است، دکتر عبدالله الأشعل، استاد حقوق بینالملل و دیپلمات باسابقه مصری، به تحلیل یکی از پدیدههای جالب توجه جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل میپردازد: ابراز شادمانی مردم مصر از حمله ایران به تلآویو. بهگفته او، این واکنش صرفاً احساسی یا سیاسی نیست، بلکه ریشه در ساختار فرهنگی، تاریخی و روانی جامعه مصر دارد.
۱. اسرائیل در ناخودآگاه مصریها: دشمنی نهادینهشده
دکتر الأشعل معتقد است که مردم مصر «بهصورت ژنتیکی» از اسرائیل بیزارند. او این نفرت را نه ناشی از آموزههای دینی صرف، بلکه از تجربههای تاریخی و فرهنگی چند هزارساله میداند. او اشاره میکند که علیرغم امضای معاهده صلح میان مصر و اسرائیل، مردم مصر هیچگاه به آن باور نداشتند، چون اسرائیل را رژیمی میدانند که تنها با زبان زور سخن میگوید و به معاهدات بینالمللی پایبند نیست.
از دید مردم، آرزوی حمله ارتش مصر به تلآویو، خواستهای تحققنیافته است که با اقدام نظامی ایران، بهصورت نمادین محقق شده است. در این نگاه، حمله ایران نوعی انتقام نیابتی و ارضای یک مطالبه ملی پنهان محسوب میشود.
۲. بازگشت به حافظه تاریخی در سایه جنگ
بهزعم نویسنده، استقبال مردم از این حمله، بازتابی از نوستالژی دوران درگیری مستقیم مصر و اسرائیل است. آخرین رویارویی مستقیم نظامی در جنگ ششم اکتبر ۱۹۷۳ رقم خورد و از آن پس، مصر وارد فاز صلح شد؛ اما حس ناتماممانده انتقام و مقاومت در حافظه جمعی مردم مصر زنده ماند. حمله ایران، این حافظه را دوباره فعال کرد و نوعی مشارکت روانی مصریها در انتقام از تلآویو را موجب شد.
۳. تأثیر روایت دینی بر ذهنیت ضدصهیونیستی
یکی دیگر از عوامل ریشهدار در این نگرش، تصویر منفی بنیاسرائیل در قرآن است. بسیاری از مصریها تفاوتی میان یهودیت (بهعنوان دین) و صهیونیسم (بهعنوان ایدئولوژی سیاسی) قائل نیستند. گرچه این تفکیک در دوره ناصری مطرح بود، اما امروز بخش زیادی از جامعه این تفاوت را نمیشناسند و درکی منفی از کلیت "یهودیان" دارند.
۴. نگاه دوگانه مصریها به ایران: تأیید و تردید
درحالیکه مردم مصر در حمله ایران به اسرائیل احساس رضایت داشتند، نگرش آنان به خود ایران پیچیده است. دکتر الأشعل این موضع را "موزاییکی و متشتت" توصیف میکند و برای آن چند دلیل مطرح میسازد:
ناشناختگی مذهب شیعه برای عامه مردم
تبلیغات منفی سلفیها و جماعتهای تندرو علیه شیعه
ذهنیت شیعهدوستی تاریخی ناشی از دوران فاطمیان و تأسیس الازهر
تأثیر تجربه مهاجران مصری در خلیج فارس
حمایت مردم از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ به دلیل مواضع ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی آن
نویسنده همچنین به ارتباط مثبت ناصریها با نیروهای انقلابی ایران قبل از سقوط شاه اشاره میکند و معتقد است شهید شیخ حسن نصرالله نیز فرزند همان گفتمان ناصری است.
۵. حزبالله، حماس و مفهوم مقاومت در ذهن مصریها
دکتر الأشعل بر این نکته تأکید میکند که ذهنیت مردم مصر همواره با «مقاومت» علیه اشغالگری اسرائیل پیوند خورده است. از حزبالله گرفته تا حماس، هر گروهی که در جبهه ضدصهیونیستی ظاهر شده، مورد حمایت اخلاقی و احساسی مردم مصر قرار گرفته است.
او اشاره میکند که پیش از حمله اسرائیل به ایران، تلآویو تلاش داشت جبهه لبنان را آرام نگه دارد تا از واکنش حزبالله در امان بماند، و مردم مصر نیز این طراحی را در راستای تضعیف «جبهه مقاومت» تلقی کردند.
۶. ضرورت اصلاح نگاهها به تشیع در جهان عرب
نویسنده مقاله خواستار اصلاح نگرش عربها به تشیع میشود. او میگوید باید تفاوت میان اختلاف فقهی و تفرقه مذهبی به درستی تبیین شود. به باور او، بخش بزرگی از این مسئولیت بر دوش نمایندگیهای ایران در کشورهای عربی و نهادهایی چون الأزهر است. او از شیخ الأزهر، دکتر احمد الطیب، بهعنوان نمونهای مثبت نام میبرد که با صدور بیانیه علیه حمله اسرائیل به ایران، بر وحدت اسلامی تأکید کرد.
جمعبندی
دکتر عبدالله الأشعل در این مقاله، روایتی متفاوت از وجدان عمومی مردم مصر ارائه میدهد. او معتقد است این وجدان تاریخی–فرهنگی نه تنها با سیاست رسمی دولت همراستا نیست، بلکه گاه در تقابل با آن قرار دارد. او بر این باور است که:
مردم مصر دشمن اصلی خود را اسرائیل میدانند؛
از هر نیرویی که به اسرائیل ضربه بزند، ولو ایران، حمایت روانی میکنند؛
و همزمان نسبت به مسائل مذهبی، ناآگاه یا سردرگم هستند.
در نهایت، این مقاله فراخوانی است برای بازخوانی وجدان ملتها، شناخت انگیزههای تاریخی و روانی پشت مواضع اجتماعی، و تلاش برای ایجاد گفتوگوی دروناسلامی که محور آن وحدت در برابر دشمن مشترک باشد.
یادداشت پایانی:
مقاله دکتر عبدالله الأشعل سندی مهم برای فهم «واکنش مردمی» در منطقهای است که معمولاً سیاست رسمی با وجدان عمومی یکسان نیست. این واکنشها اگر بهدرستی فهم و تفسیر شوند، میتوانند نقطه آغاز تحول در فهم بینالمللی از نقش ملتها در معادلات منطقهای باشند.
نظر شما