میگویند پیشاور فقط یک شهر نیست؛ یک تمدن است، یک فرهنگ، گهوارهای از داستانها. از خاک آن، ستارگان بسیاری برخاستهاند که در آسمانهای دور درخشیدهاند. یکی از آنها پِریتویراج کاپور بود، پیشگام تئاتر و سینمای هند که میراثش بنیانگذار آن چیزی شد که بعدها "بالیوود" نام گرفت.
خانهاش در بازار تاریخی قصهخوانی قرار داشت؛ جایی سرشار از قصهها و تاریخ. در نزدیکی او، "آغا جی" زندگی میکرد، دوست صمیمیاش. رابطه آنها فراتر از همسایگی بود و به نسلها ادامه یافت. پسران پِریتویراج – راج کاپور، شامی کاپور و شاشی کاپور – همانگونه سینمای هند را شکل دادند که پسر آغا جی، افسانهای به نام دلیپ کمار، چنین کرد. پس کوچههای بازار قصهخوانی با گامهای نخستین غولهای آینده طنینانداز بود.
در حدود سال ۱۹۳۰، پِریتویراج کاپور به بمبئی رفت، به شوق بازیگری. صحنه تئاتر ندای او بود و این مسیرش را به شهرهایی چون دهرادون، کلکته و بمبئی کشاند، در حالی که خانواده و پسر خردسالش راج را نیز با خود میبرد. راج کاپور در میان نمایشنامهها و نورافکنها بزرگ شد و قصههای هنر نمایش را سر سفره شام شنید. پدرش تنها والد او نبود، بلکه نخستین آموزگار و ستاره راهنمایش بود.
اشتیاق راج به بازیگری از همان کودکی شکوفا شد. تنها در دهسالگی، نخستین بار در فیلم "انقلاب" جلوی دوربین رفت. هیچکس آن زمان تصور نمیکرد که این کودک روزی بزرگترین شومن هند و "چارلی چاپلین هند" نام گیرد.
در ۱۹۴۷، راج کاپور در سه فیلم مهم از جمله "نیلکمل"، "جیل یاترا" و "دهلی کی رانی" نقشآفرینی کرد. سال بعد، گام بزرگی برداشت و فیلمی را به عنوان تهیهکننده، کارگردان و بازیگر اصلی ساخت. "آگ" (۱۹۴۸) نخستین اثرش پشت دوربین بود، اما این "برسات" (۱۹۴۹) بود که همه چیز را تغییر داد. با بازی نرگس و معرفی نیمّی، و موسیقی ماندگار شنکر–جایکیشان، این فیلم به موفقیتی عظیم دست یافت و حتی "انداز" محبوب محبوبخان را پشت سر گذاشت. همان سال، او پرچم "آر.کا. فیلمز" را برافراشت.
او با کریشنا مالهوترا ازدواج کرد و صاحب پنج فرزند – راندیر، ریشی، راجیو، ریتو و ریما – شد که هر یک به نوعی میراث سینمایی خانواده را ادامه دادند.
۱۹۵۱ و "آوارا" فرا رسید؛ اثری ماندگار با بازی راج کاپور و نرگس و داستانی از خواجه احمد عباس. سه نسل از خانواده کاپور در آن ظاهر شدند: پدربزرگش بیشوشورنات، پدرش پِریتویراج و برادر کوچکش شاشی. با ترانه ماندگار "آوارا هون"، این فیلم قلبها را از مسکو تا قاهره تسخیر کرد و به پدیدهای جهانی بدل شد، حتی در جشنواره کن تحسین شد و در فهرست ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ مجله تایم جای گرفت.
موفقیت پشت موفقیت آمد: "بوت پالش"، "شری ۴۲۰"، "جگته راهو"، "چوری چوری"، "جس دیش مین گنگا بهتی هی"، "سنگم"، "تیسری قسم"، "مرا نام جوکر"، "بوبی"، "ساتیام شیوم سوندَرم" و "رام تِری گنگا میلی" هر یک برگ تازهای به میراث سینمایی او افزودند. در فیلم "کل آج اور کل"، سه نسل – پِریتویراج، راج و راندیر کاپور – در کنار هم ظاهر شدند و نماد انتقال مشعل نسلها شدند.
راج کاپور از آزمودن نمیترسید. او بهراحتی میان درامهای اجتماعی و کمدیهای سبک مانند "دو جاسوس" و "گوپیچند جاسوس" جابهجا میشد. سه بار جایزه بهترین بازیگر مرد فیر فیر را برد و در هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم مسکو حضور داشت. آخرین فیلمی که بازی کرد "وکیل بابو" در ۱۹۸۲ بود. پروژه پایانیاش، "هینا"، پس از مرگش توسط پسرش راندیر تکمیل شد.
در سالهای پایانی، او با بیماری آسم دست و پنجه نرم میکرد. در سال ۱۹۸۸، همان روزی که قرار بود جایزه داداساهب فالکه را در دهلی دریافت کند، ناگهان از حال رفت و با وجود تلاش پزشکان، در ۶۳ سالگی درگذشت. نوری که پردههای بیشماری را روشن کرده بود خاموش شد.
امروز، یادش در "راج باغ" زنده است، جایی که موزهای به او اختصاص یافته و پر از عکسها و یادگارهاست. از سراسر جهان بازدیدکنندگان برای ادای احترام میآیند، نه فقط به یک مرد، بلکه به یک دوران که او آن را شکل داد.
این داستان پسر بازار قصهخوانی پیشاور است که با حلقههای فیلم رؤیا میبافت و با ترانه سخن میگفت – مردی که بمبئی را به بومی گسترده و سینما را به شعری زنده بدل کرد.
https://thefridaytimes.com/10-Aug-2025/from-peshawar-to-bollywood-the-timeless-legacy-of-raj-kapoor
نظر شما