زندگی کریم بیدی، بازیگر لاهوری سینمای جهان

با تقسیم هند در سال ۱۹۴۷، خانوادهٔ بیدی به کشمیر رفتند. بخشی از کودکی کبیر در آنجا گذشت، سپس خانواده راهی هند شد. کبیر در مدرسهٔ «آنتی گاوبا» ثبت‌نام شد، جایی که با پسران ایندیرا گاندھی، راجیو و سانجای، دوستی پیدا کرد. مدتی در DPS، سپس در کالج مشهور «شروود» در نینی‌تال، و سرانجام در کالج معتبر «سنت استیونز» درس خواند. مدتی کوتاه نیز در «شانتی‌نیکیتن» تاگور تحصیل کرد.

لاهور شهری بی‌همتاست؛ در روزگار هندِ یکپارچه، خاستگاه هنر، ادبیات و موسیقی بود. در کوچه‌های تنگ آن، شاعران، نویسندگان، ترانه‌سرایان، خوانندگان و بازیگران می‌زیستند؛ گویی آسمان شهر با ستارگانی زنده آذین شده بود. در همان کوچه‌ها بابا پیارے لال سینگ بیدی زندگی می‌کرد؛ مردی متفاوت، عاشق فلسفه و شیفتهٔ اندیشه‌های چپ. روزی تقدیر او را برای تحصیلات عالی به دانشگاه آکسفورد برد.

سال‌های آغازین دههٔ ۱۹۳۰ بود؛ روزگاری که تعداد دانشجویان هندی در آکسفورد اندک بود. در همان دوران، دختری مسیحی به نام «فریدا» تحت تأثیر شخصیت گیرا و فرهمند بیدی قرار گرفت و به‌زودی تصمیم به ازدواج گرفتند. بیدی از خانواده‌ای سیکِ پنجابی بود و ازدواج بیرون از جامعهٔ خود امری غیرقابل تصور به شمار می‌رفت، اما عزم و پیوندِ دو دل، همهٔ موانع را کنار زد.

او هنوز روزی را به یاد داشت که گاندی به آکسفورد آمد و خود نیز جزو استقبال‌کنندگان بود. پس از آن بورسیه‌ای برای یک دانشگاه آلمانی دریافت کرد. پس از پایان تحصیل، بیدی و فریدا به لاهور بازگشتند و در مادل تاؤن سکونت گزیدند؛ خانه‌ای با دیوارهای گلی. همان‌جا بود که شیخ عبدالله، رهبر کشمیری و دوست صمیمی بیدی، بارها به دیدارشان می‌آمد.

جنگ جهانی دوم آغاز شده بود و جنبش آزادی هند به اوج خود می‌رسید. بیدی و فریدا با تمام وجود در این مبارزه شرکت کردند. بیدی بارها زندانی شد و یک بار حتی فریدا نیز بازداشت گردید. نخستین پسرشان، رنگا، در همان خانه به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۶ فرزند دیگری به دنیا آمد و نامش را «کبیر بیدی» گذاشتند؛ کسی که بعدها ستارهٔ سینما، تلویزیون و تئاتر شد.

با تقسیم هند در سال ۱۹۴۷، خانوادهٔ بیدی به کشمیر رفتند. بخشی از کودکی کبیر در آنجا گذشت، سپس خانواده راهی هند شد. کبیر در مدرسهٔ «آنتی گاوبا» ثبت‌نام شد، جایی که با پسران ایندیرا گاندھی، راجیو و سانجای، دوستی پیدا کرد. مدتی در DPS، سپس در کالج مشهور «شروود» در نینی‌تال، و سرانجام در کالج معتبر «سنت استیونز» درس خواند. مدتی کوتاه نیز در «شانتی‌نیکیتن» تاگور تحصیل کرد.

کبیر از دوران دانشجویی شوقی عمیق به ادبیات و بازیگری داشت. او منشی «انجمن شکسپیر» کالجش بود. در همان سال‌ها داستان کوتاهی با نامRambling on a Beach  نوشت که بعدها توسط نویسندهٔ نامدار، خوشونت سینگ، در میان بهترین داستان‌های زمان خود انتخاب شد. یکی از شعرهای دوران مدرسه‌اش، When I Was Small، برندهٔ جایزهٔ نخست مسابقه شد. کبیر زندگی حرفه‌ای را با رادیو آغاز کرد. یکی از خاطرات فراموش‌نشدنی آن دوره، مصاحبهٔ او با گروه جهانی «بیتلز» بود.

اما یک هفته پس از پخش برنامه، هنگامی که برای گرفتن نسخهٔ ضبط‌شده رفت، به او گفتند نوار پاک شده و برنامهٔ دیگری روی آن ضبط شده است. این اتفاق او را دلسرد کرد و رادیو را ترک گفت تا شانس خود را در سینما بیازماید. از دهلی به بمبئی رفت و در حوزهٔ تبلیغات فیلم‌های مستند می‌ساخت.

تا آنکه روزی پیشنهادی برای بازی در فیلمHulchul  دریافت کرد. این آغاز مسیر سینمایی او بود. سپس در فیلم‌هایی چون Seema، Anokha Daan، Rakhi Aur Hathkari، Sazaa، Kachay Dhaage، Do Raaste  وManzilen Aur Bhi Hain  ظاهر شد، اما نقطهٔ عطفی بزرگ هنوز در پیش بود.

سال ۱۹۷۴ هیأتی از فیلم‌سازان ایتالیایی برای یافتن بازیگری مناسب سریال تلویزیونیSandokan  به هند آمده بودند؛ داستان قهرمانی آسیایی که با استعمار انگلیس می‌جنگید. کبیر بیدی با قد بلند، چهرهٔ جذاب و صدای رسا، همان تصویری بود که در ذهنشان داشتند. کبیر برای آزمون بازیگری به ایتالیا رفت و نقش را به دست آورد. پخش سریال او را به چهره‌ای محبوب در سراسر ایتالیا بدل ساخت. در سال ۱۹۷۵ نیز در نمایشنامهٔ «کرکس‌ها» اثر ویجای تندولکر بازی کرد.

در سال‌هایی که فیلم‌های جیمز باند جهان را تسخیر کرده بودند، کبیر بیدی در ۱۹۷۸ درThe Thief of Baghdad  و در ۱۹۷۹ درAshanti  کنار بازیگران بزرگی چون مایکل کین و عمر شریف ظاهر شد.

در ۱۹۸۳ رویدادی افتخارآفرین رقم خورد: پیشنهاد بازی در فیلم جیمز باندیOctopussy  او کنار راجر مور، ستارهٔ هالیوود، ایفای نقش کرد. در لندن نیز برای سریالThe Far Pavilions  انتخاب شد. پس از کسب شهرت در هالیوود، ایتالیا و انگلستان، کبیر بیدی پیشنهاد مهمی از بالیوود دریافت کرد: فیلمKhoon Bhari Maang  این فیلم رکوردهای فروش را شکست و نقش ضدقهرمان کبیر به یادمانی شد. او در مجموع بیش از سی فیلم هندی بازی کرد. درTaj Mahal: An Eternal Love Story  نقش شاه جهان را با وقار و عمق خاصی ایفا کرد. بدین‌گونه کبیر بیدی به یکی از معدود بازیگرانی تبدیل شد که در بالیوود، هالیوود، ایتالیا و انگلستان یکجا بدرخشند.

گرچه کبیر بیدی ثروت، شهرت و عشق مردم را داشت، اما زندگی شخصی‌اش فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر گذاشت. در زندگی‌نامه‌اشStories I Must Tell: The Emotional Life of an Actor  با صداقت از چهار ازدواج خود سخن گفته است. همچنین از رابطه‌اش با پروین بابی، که هرگز به ازدواج نینجامید، یاد کرده است.

اکنون که از دنیای سینما کناره گرفته، عصرها بر تراس خانه‌اش می‌نشیند. با فرارسیدن تاریکی، نگاهش به گذشته می‌رود؛ صحنه‌هایی از زندگی در جهان‌های گوناگون. در میان آن خاطرات، کلبهٔ گِلی در مادل تاؤن لاهور حضوری پررنگ دارد؛ خانه‌ای که پدرش بارها از آن سخن می‌گفت، با دیوارهای گِلی و روشنایی فانوس‌ها، بدون هیچ تجملی اما آکنده از محبت. همان‌جا بود که کبیر بیدی برای نخستین بار چشمان خود را گشود؛ در لاهوری بی‌مانند، شهری که آغاز سفر زندگی او بود و آسمانی که هنوز در حسرت دیدنش است.

https://www.thefridaytimes.com/16-Nov-2025/kabir-bedi-model-town-lahore-bombay

کد خبر 25542

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =