فصل پنجم
شخصیت های ولی سونگو
سنن موریا (Sunan Muria)
گذری از سنن موریا
سنن موریا فرزند سنن کالیجاگا بود که از جوانترین ولی سونگو به شمار می آید. وی همانند سنن کالیجاگا از طریق فرهنگ به تبلیغ می پرداخت. وی مهارت خاصی در ایجاد انواع مختلف آهنگ کوتاه به نام سینوم (Sinom) و کینانتی (Kinanti) حاوی توصیه ها و آموزه های توحیدی داشت. وی همانند پدرش، به عنوان گوینده ماهر در عروسک خیمه شب بازی با شخصیات و تعالیم اسلامی ابتکار شده پدر خود، بازی را به خوبی اجرا می نمود.
سنن موریا
آرامگاه سنن موریا در یک تپه در دامنه کوه موریا در حدود ۱۸ کیلومتری شمال شهر قدوس واقع شده است. همانند آرامگاه های سایر اولیای نه گانه (ولی سونگو)، آرامگاه سنن موریا در داخل گنبد با احاطه تور یا پرده نازک سفید قرار دارد. برای رسیدن به آرامگاه سنن موریا، از پای کوه باید از جاده مدور هفت کیلومتری عبور شود. در انتهای سفر از یک شیب تند به صعود قله، پله ای به طول ۷۵۰ متر وجود دارد. امروز، زائران از پای کوه در منطقه چالا (Colo) می توانند از خدمات موتور سواران مسافر کش برای عبور از جاده های پیچ در پیچ باریک استفاده کنند تا به دامنه نهایی به سمت مراحل شیب دار دشوار به طرف قبرستان در بالای کوه برسند. اگر چه موتور تاکسی موجود است، اما هنوز هم بسیاری از زائران به صورت عمدی پیاده راه می روند تا فضای معنوی بیشتر در انجام زیارت ایجاد شود.
عمر هاشم در "Sunan Muria: Antara Fakta dan Legenda" (سنن موریا: بین حقیقت و افسانه)، (۱۹۸۰)، این اظهار را داشت که در حیاط آرامگاه سنن موریا، حدود ۱۷ سنگ قبر جود دارد که عبارتند از قبرهای سربازان و محافظان (احتمالا سربازان از دِماک بودند که وظیفه محافظت از سنن موریا به عنوان چهره وفادار به سلطان دِماک، انجام می دادند. مترجم). در شرق، در کنار گنبد مقبره سنن موریا، آرامگاه دختر سنن موریا به نام رادن آیو ناسیکی موجود است. درست در کنار غربی از دیوار پشتی مسجد موریا، در جنوب محراب، آرامگاه پانِمباهان پِنگولو جاگادیپا، پسر ارشد سنن موریا، وجود دارد.
اصل و نسب
در خصوص نام اصلی سنن موریا، برخی گفته اند، رادن (شاهزاده) پراووتو (Raden Prawoto) بود و دیگری بر این اعتقاد داشتند که سنن موریا، رادن عمر سعید نام داشت. او به عنوان سنن موریا شناخته شده است به این دلیل بود که او در کوهی به نام کوه موریا به خاک سپرده شد. از آنجا که سنن موریا در مقایسه با سنن کالیجاگا و سنن قدوس، از اعضای ولی سونگوی جوان تر محسوب می شود، زندگی نامه او توسط نویسندگان تاریخنگاری جاوه به صورت کامل نوشته نشده بود. داستان زندگی سنن موریا (از جمله شجره نامه و اصل و نسب او) به اندازه کافی در تاریخنگاری به جز در داستان سرایی با تعدادی از تفاوت ها (از جمله در مورد شجره نامه و اصل و نسب سنن موریا) ثبت نشده است.
بر خلاف سایر اولیای مروج اسلام از نسل های قدیمی تر که داستان زندگی آنها در تاریخنگاری جاوه میانی، جاوه شرقی، چیربون و بانتِن، به اندازه کافی به رشته تحریر درآمد، داستان زندگی و اصل و نسب سنن موریا بیشتر بر اساس داستان های افسانه ای که به صورت قصه گویی در میان جامعه اطراف کوه موریا، نوشته شده است.
همانطور که شجره نامه های ولی سونگو از هم متفاوت اند، شجره نامه سنن موریا نیز تفاوت های اساسی دارد. بر اساس نسخه اول، همانگونه که آقای صالحین سلام در کتاب "Sekitar Wali Sanga" (در خصوص ولی سونگو) (۱۹۷۴) و آقای نور چاهیو (A.M. Noertjahjo) در کتاب "Cerita Sekitar Wali Sanga" (داستان در مورد ولی سونگو) (۱۹۷۴)، نوشته اند، سنن موریا، به نقلی، پسر ارشد سنن کالیجاگا از ازدواج با دِوی سارا، دختر مولانا اسحاق بود. اگر این نسخه درست باشد، پس دِوی سارا قطعا خواهر رادن پاکو یا سنن گیری نبود. چرا که تفاوت قابل توجهی بین سن سنن کالیجاگا با رادن پاکو وجود دارد. با توجه به اینکه شخصیت های مروج اسلام در آن زمان معمولا بیش از یک همسر داشتند، لذا امکان آن را داشت که دِوی سارا دختر مولانا اسحاق با زن دیگری به هنگام سکونت در مالاکا و سپس زندگی در پاسای بوده باشد. حکایت شده است که سنن کالیجاگا به پاسای و مالاکا رفته بود و نزد شیخ دارا پوتیه، برادر کوچک تر شیخ جمادی الکبری شاگردی می کرد.
با توجه به نسخه نخست، سنن موریا با نام رادن عمر سعید متولد شد. او دارای دو خواهر کوچک تر، یعنی دوی رقیه و دوی صفیه بود. هنگامی که بزرگ شد، با دوی سوجیناه، خواهر کوچک تر جعفر صادق یا سنن قدوس، پسر رادن عثمان حاجی یا سنن انگودونگ، ازدواج کرد.
در همین حال، نسخه دوم که بر اساس اسکریپت "Pustoko Darah Agung" تألیف درماواسیتو (R. Darmowasito) و تلخیص محمد یحیی مِرتُوینو (R. Mohammad Yahya Mertowino)، (۱۹۶۹)، استوار می باشد، ذکر کرده است که سنن موریا پسر سنن انگودونگ بود. گفته شده است که سنن انگودونگ در ازدواج با دِوی شریفه، صاحب چهار پسر ذیل شد: (۱) رادن عمر سعید، (۲) سنن گیری سوم، (۳) رادن امیر حاجی سنن قدوس، و (۴) سنن گیری دوم. اگر این روایت از شجره نامه صحیح باشد، دِوی شریفه، همسر سنن انگودونگ خواهر کوچک تر سنن کالیجاگا بود.
شجره نامه رادن عمر سعید بر اساس اسکریپت "Pustoko Darah Agung"، به شرح زیر می باشد:
(۱) عبد المطلب (دوک مکه)
(۲) سید عباس
(۳) سید عبد الازهر
(۴) شیخ ویس
(۵) شیخ مذکر
(۶) شیخ عبدالله
(۷) شیخ کورامِس (Kurames)
(۸) شیخ مبارک
(۹) شیخ عبدالله
(۱۰) شیخ معروف
(۱۱) شیخ عارفین
(۱۲) شیخ حسن الدین
(۱۳) شیخ جمال
(۱۴) شیخ احمد
(۱۵) شیخ عبدالله
(۱۶) شیخ عباس
(۱۷) شیخ عبدالله
(۱۸) شیخ کورامِس (Kurames) روحانی در مکه
(۱۹) عبدالرحمن (آریو تِجا، دوک توبان رگنکی)
(۲۰) آریو تِجا یکم (دوک توبان رگنکی)
(۲۱) آریو تِجا لاکو (توبان رگنکی)
(۲۲) آریو تجا دوم (دوک توبان رگنکی)
(۲۳) حاکم ویلاتیکتا (Tumenggung Wilatikta، دوک توبان رگنکی)
(۲۴) رادن مَس سعید (سنن کالیجاگا)
(۲۵) رادن عمر سعید (سنن موریا)
هم نظر با منبع "Pustoko Darah Agung"، اگر چه تفاوت ها وجود دارد، وَن دِن بِرگ (C.L.N Van Den Berg) در "Le Hadhramout et Les Colonies Arabes Dans l’Archipel Indien"، (۱۸۸۶)، اظهار نمود که همه اولیا در جاوه عرب تبار بودند. شجره نامه سنن موریا به این قرار است:
(۱) رادن عمر سعید (سنن موریا)
(۲) رادن مَس شهید (سنن کالیجاگا)
(۳) دوک ویلاتیکتا (توبان رگنکی)
(۴) لِمبو کوسوما (دوک روآب)
(۵) تِجا لاکو (دوک ماجاپاهیت)
(۶) عبدالرحیم (آریو تِجا، دوک توبان رگنکی)
(۷) کورامِس
(۸) عباس
(۹) عبدالله
(۱۰) احمد
(۱۱) جمال
(۱۲) حسن الدین
(۱۳) عارفین
(۱۴) مَدرئوف (Madro'uf)
(۱۵) عبدالله
(۱۶) مبارک
(۱۷) خرمیا (Kharmia)
(۱۸) عبدالله
(۱۹) مذکر
(۲۰) عبدالوحید
(۲۱) عباس
(۲۲) عبد المطلب.
نسبت دادن سنن موریا به سنن کالیجاگا به عنوان پدر در شجره نامه سنن موریا، با وجود داده های تاریخی قوی تر به نظر می رسد از اینکه سنن موریا به عنوان پسر سنن انگودونگ قرار داده شود. در شجره نامه سنن موریا، مثلا، مشخص شده است که یکی از پسران او به نام شاهزاده سانتری به عنوان سنن آدی لانگو شناخته شد و منطقه آدی لانگو محل اقامت سنن کالیجاگا بود. علاوه بر این، بنا به منبع شجره نامه به دست آمده از طرف سنن مورویا و یا از طرف سنن کالیجاگا، ترتیب مشابه اسامی فرزندان سنن موریا مانند عالی حضرت پِنگولو جاگادیپا، عالی حضرت رِکساکوسوما (شاهزاده آگِنگ)، شاهزاده وانگساکوسوما (سِدا کامبانگ)، شاهزاده جاکاکوسوما ملقب به هارتاکوسوما صاحب سه پسر، به دست آمد. در حالی که در شجره نامه سنن انگودونگ، ترتیب مشابه اسامی فرزندان سنن موریا با شجره نامه سنن کالیجاگا یافت نشد.
تحصیلات و فعالیت های علمی سنن موریا
در مقایسه با سنن قدوس در داستان تحصیل و فعالیت های علمی، داستان های رادن عمر سعید (سنن موریا) با منابع مکتوب پشتیبانی نشده است. رد پای رادن عمر سعید در تحصیل علم، بیشتر بر اساس قصه گویی های افسانه ای مبتنی شده است. با این حال، از قصه گویی های افسانه ای، شباهت هایی بین داستان سنن موریا با داستان سنن کالیجاگا در تحصیل علم، وجود دارد. به عنوان مثال، داستان سنن کالیجاگا که در کنار رودخانه سال ها به انجام ریاضت می پرداخت تا اینکه بیشه در بدن او رشد می کرد، در داستان سنن موریا نیز یافت می شود که ریاضت را با خیس یا غرق کردن خود در آب انجام می داد.
داستان ریاضت سنن موریا، یادآوری داستان بازی عروسک خیمه شب بازی با نقش اصلی خدای روچی است که سنن کالیجاگا آن را اغلب به نمایش می گذاشت. اگر چه داستان اصلی قصه خدای روچی از متون کهن ناوه روچی متعلق به استاد شیوامورتی در پایان دوره ماجاپاهیت بر گرفته بود، اما مردم سنن کالیجاگا را به عنوان شخصیت مروج آن داستان بیشتر می شناختند، چرا که در قالب یک نمایش عروسکی نمایش داده می شد. محتوای اصلی داستان ناوه روچی، سفر معنوی شخصیت به نام بیما (قوی) که نام ورکادهارا (Wrekodhara به معنی گرگ) را نیز داشت، که به اقیانوس گسترده بی انتها وارد شد را تعریف کرده است. و بیما در اعماق اقیانوس با ناوه روچی ملاقات کرد که در مورد حقیقت واقعی و نهایی سخن می گفت. مهارت ویژه سنن کالیجاگا در ارائه فلسفه داستان ناوه روچی با استفاده از قالب های هندویی در معانی اسلامی مانند ورکادهارا (گرگ) در معنی نفس حیوانی، اقیانوس بی انتها در معنی دریای وجود، باعث محبوبیت بیشتر داستان ناوه روچی نزد مسلمانان گردید.
در زمینه علم، می توان آن را اینگونه تفسیر کرد که سنن موریا علم دین و روش های تبلیغ را از پدر خود، یعنی سنن کالیجاگا می آموخت. اما، منبع داستان سرایی وجود دارد که بخشی از آن حکایت می کند که سنن موریا نزد سنن إنگِرانگ یا کی آگِنگ إنگِرانگ (Sunan Ngerang یا Ki Ageng Ngerang) به همراه سنن قدوس شاگردی می کرد.
روایت شده است که در مدت شاگردی نزد سنن إنگِرانگ، یک روز سنن إنگِرانگ بیستمین جشن تولد دخترش، دِوی رارایانا را برگزار کرد. شاگردان مانند سنن موریا، سنن قدوس، دوک پاتاک واراک از منطقه ماندالیکا چِپارا، کاپا و برادر کوچک تر او گِنتیری نیز برای شرکت دعوت شدند. وقتی دِوی رارایانا و خواهر کوچک تر او، رارا پوجیواتی برای آوردن غذا و نوشیدنی بیرون آمدند، زیبایی دختر معلم به دل دوک پاتاک واراک افتاد. او دِوی رارایانا را بدون چشم بر هم زدن نگاه می کرد. دختر سنن إنگِرانگ دوک پاتاک واراک را دیوانه کرد و اقدامات نامناسب در برابر دختر معلم خود انجام داد. حتی در شب، دِوی رارایانا را به ماندالیکا برد. هنگامی که سنن إنگِرانگ با خبر شد که پاتاک واراک دخترش را ربود، او نذر کرد که دختر خود را با هر کسی که موفق به بازگرداندن او شد، به عقد او درآورد. پس از گذر موانع مختلف، از جمله شکست دادن دوک پاتاک واراک و از بین بردن کاپا و گِنتیری خائن، رادن عمر سعید موفق به بازگرداندن دِوی رارایانا گردید. سپس سنن إنگِرانگ دخترش را به عقد با رادن عمر سعید (سنن موریا) درآورد.
از داستان ازدواج سنن موریا با دِوی رارایانا، دختر سنن إنگِرانگ، معلوم شد که سنن موریا علاوه بر داماد سنن انگودونگ (چون با دِوی سوجیناه دختر سنن انگودونگ ازدواج کرد)، داماد سنن إنگِرانگ هم بود.
تبلیغ سنن موریا
سنن موریا در انجام تبلیغ اسلام، روشی مانند روش پدرش، سنن کالیجاگا را انتخاب نمود. سنت های دینی قدیم مورد پیرو جامعه را حذف نکرده، بلکه به آن رنگ اسلام و توسعه داده تا به یک سنت دینی جدید ویژه اسلام تبدیل گردد. سنت ارائه سفره که برای محل های خالی از سکنه و ترسناک به انجام می رسید، به یک جشن (کندوری) همراه با دعاهای اسلامی برای اجداد در خانه ها تبدیل گردید. تبدیل به دما اختصاص داده شد. در تلاش برای گسترش تعالیم اسلام بر اساس درک و عقل مردم، سنن موریا از سنن کالیجاگا و سایر اولیاء از طریق زبان آهنگ تبعیت می کرد.
همانطور که معلوم شد، در اواخر دوره ماجاپاهیت، رکود علمی و درک مردم نسبت به زبان سانسکریت و زبان جاوه قدیمی (کاوی) که در انقطاع سنت نگاشتن زبان کاوی به تقلید از سانسکریت و آهنگ مورد استفاده در آثار ادبی در روز های شکوه کدیری تا ماجاپاهیت، مشهود بود، رخ داد. شاعران در عصر سلطنت های اسلامی جاوه که دانش آنها در خصوص زبان کاوی و کاوی نگاری به رکود بسیار رسید، از شکل ماچاپات (Macapat، آهنگ یا شعر سنتی جاوه، به معنی چهار هجایی) و آهنگ بزرگ (Tembang Gede) زیاد استفاده می گردند.
در خصوص رکود دانش زبان و کاوی نگاری، پورباچاراکا (Poerbatjaraka) نظر خود را اینگونه اظهار کرد، هنگامی که شاعران در دوران پس از ماجاپاهیت، دیگر قادر به تحقق شرایط دشوار شعر جاوه نبود، آنها خود را از قواعد حاکم در بلند و کوتاه بودن هجا آزاد می کردند. آنها در جزیره جاوه، هنوز هم از شکل جدید برای مدتی استفاده می کردند، سپس آن را ترک کردند. و آن دوره برابر با زمان ورود دین اسلام به اینجا بود.[۱]
نسل اولیه از جامعه اسلامی که وجود آنها توسط اولیای نه گانه (ولی سونگو) توسعه داده شد، دانش و درک آنها از سنت ادبی کاوی و آهنگ محدود بود، سپس سنت نوشتن نغمه (آهنگ) بزرگ گسترش پیدا می کرد. اگر چه قوانین شعر و ادبی بر اساس نغمه کاوی با حفظ بیت های چهار خطی با تعداد معینی از هجا، استوار بود، اما آنها قواعد در خصوص تعداد نغمه کاوی را رها کردند. اولیای مروج اسلام حتی شکل آهنگ بلند را به آهنگ ساده تر، یعنی نغمه متوسط و نغمه کوتاه تبدیل کردند. نوع آهنگ بلند به گیریسا (Girisa) نامیده شده است. نغمه یا آهنگ متوسط در پنج نوع ذیل تقسیم بندی گردیده است: ۱) گامبوه (Gambuh)، ۲) مِگاتروه (Megatruh)، ۳) بالاباک (Balabak)، ویرنگرونگ (Wirangrong)، و ۵) جورودِمونگ (Jurudemung). و اما آهنگ کوتاه یا کوچک دارای نه (۹) قسمت ذیل می باشد: ۱) کینانتهی (Kinanthi)، ۲) پوچونگ (Pucung)، ۳) آسمارادهانا (Asmaradhana)، ۴) میجیل (Mijil)، ۵) مسکومامبانگ (Maskumambang)، ۶) پانکور (Pangkur)، ۷) سینوم (Sinom)، ۸) دهاندهانگ گولا (Dhandhanggula)، و ۹) دورما (Durma).
در سنت آهنگ سازی، هر یک از شخصیت های ولی سونگو، به جز سنن آمپل و سنن گرسیک که از چمپا آمدند، با انواع آهنگ سازی ارتباط داده شد. شخصیت سنن گیری، مثلا، به عنوان آهنگ ساز نغمه های کوتاه یا کوچک از نوع آسمارادهانا و پوچونگ؛ سنن کالیجاگا به عنوان آهنگ ساز نغمه کوتاه از نوع دهاندهانگ گولا؛ سنن بونانگ به عنوان آهنگ ساز نغمه های کوتاه از نوع دورما؛ سنن قدوس به عنوان آهنگ ساز نغمه های کوتاه از نوع مسکومامبانگ و میجیل؛ سنن درجت به عنوان آهنگ ساز نغمه های کوچک از نوع پانکور؛ سنن موریا به عنوان آهنگ ساز نغمه های کوتاه از نوع سینوم و کینانتهی، شناخته شدند.
سنن موریا مانند سنن کالیجاگا، در تبلیغ اسلام از طریق رویکرد فرهنگی استفاده می کرد. در هنر خیمه شب بازی، مثلا، معلوم شد که سنن موریا علاقه داشت نمایش داستان مهاباراتا و رامایانا با تغییرات لازم را که سنن کالیجاگا در داستان هایی مانند ناوه روچی، دِوا سرانی، جاموس کالیماسادا، روحانی چیپتانینگ، سِمار آمبارانگ جانتور و غیره، مبتکر آن بود، بگذارد. سنن موریا از طریق نمایش عروسکی، روشنگری ها و بیانات در مورد مسایل مربوط به توحید را به جامعه مردم ارائه می داد. سنن موریا با رویکرد از طریق نمایش عروسکی، آهنگ ها، سنت های قدیمی و آیین های قدیمی دینی اسلام سازی شده، موفق شد تبلیغ اسلام را در مناطق چِپارا، تایو، جُوانا و حتی حومه قدوس گسترش دهد. اینگونه بود که داستان های افسانه ای در خصوص سنن موریا نسل به نسل در آن مناطق توسعه یافته است.
سنن موریا نیز به عنوان یکی از حامیان سرسخت و با وفای سلطنت دِماک شناخته می شد. هنگامی که سردرگمی در فرایند جانشینی پس از مرگ سلطان تِرانگانا رخ داد، سنن موریا همچنان با حمایت از نامزدهایی از دِماک وفاداری خود را نشان داد که در مقابل سنن قدوس که طرفدار آریا پِنانگسانگ (Arya Penangsang) بود، می ایستاد. لذا، شاید به دلیل موقعیت کلیدی سنن موریا به عنوان یکی از حامیان دِماک و نیز پسر سنن کالیجاگا، اسکورت ویژه به سنن موریا از طرف سلطنت دِماک داده شد که حضور هفده مقبره سرباز و فرمانه ارتش دِماک در اطراف آرامگاه سنن موریا شاهد آن می باشد.
به طور کلی، داستان های افسانه ای در مورد سنن موریا، نه تنها قدرت فوق العاده، سخاوت، تقدس و سفتی در تبلیغ از طریق هنر و فرهنگ را تعریف کرده است، بلکه گفته شد که سنن موریا نیز توانست فضای امن را در اطراف مناطق آشوب زده با به زانو در آوردن دزدان و راه زنان بی رحمانه و خشن ایجاد نماید. یکی از داستان های افسانه ای که می گوید سنن موریا دزدان و راه زنان را به زانو در آورد، داستان کیایی مشهودی است که ابتدا یک راه زن بود و توبه کرد و تسلیم سنن موریا شد. کیایی مشهودی که بی رحمانه و خشن شناخته شده بود، پس از توبه به انسان عابد و مطیع مشهور شد. به دلیل نقش به سزایی سنن موریا در گسترش تبلیغ دین مبین اسلام در مناطق چِپارا، تایو، جُوانا و قدوس بود که آرامگاه او تا به حال به محل زیارت مسلمانان اطراف و سایر مناطق اندونزی تبدیل شده است.
[۱] زوتمولدِر (Zoetmulder، ۱۹۸۴: ۱۴۴).
نظر شما